ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

ضرب المثلها در استان تهران

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

(تفاوت بین نسخه‌ها)
پرش به: ناوبری, جستجو
جز (۱ نسخه)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
==باورها==
  
 +
ـ اگر بر سر زائو زن نازا بيايد چله بر سرش افتاده و ديگر آبستن نمى‏شود.
  
 +
ـ اسپند اگر در خانه پاشيده شود دعوا مى‏شود.
 +
 +
ـ با هم خوردن سركه و ماست پيسى مى‏آورد.
 +
 +
ـ شلوار ايستاده پوشيدن آدم را بى‏آبرو مى‏كند.
 +
 +
ـ بعد از غروب، آب را نبايد از خانه كسى برد كه فقير مى‏شوند.
 +
 +
ـ كسى را كه بخواهند بر نگردد پشت سرش بايد كوزه بشكنند.
 +
 +
ـ اول ماه پول دادن سبب بى‏پولى تا آخر ماه مى‏شود.
 +
 +
ـ يك خون ناحق چهل روز كسادى مى‏آورد.
 +
 +
ـ كسى كه گوشت خوك بخورد بى‏غيرت مى‏شود.
 +
 +
ـ اگر غذاى كسى شور شود مادرزنش دوستش دارد.
 +
 +
ـ صبر كوچك خدا چهل سال است.
 +
 +
ـ نگه داشتن جغد اسباب مرگ و مير و خانه خرابى مى‏شود.
 +
 +
ـ مسافر را بايد از زير قرآن و آئينه رد كرد تا به سلامت بازگردد.
 +
 +
ـ اگر مادر كسى سيد باشد شب چهارشنبه‏ها سيد مى‏شود.
 +
 +
ـ ناخت سفت دليل خست است. (آدم خسيس ناخنش سفت مى‏شود).
 +
 +
ـ اگر لقمه در گلو گير كند كسى دلش از آن مى‏خواهد.
 +
 +
ـ دشمن مى‏خنداند دوست مى‏گرياند.
 +
 +
ـ نان را با چاقو ببرند قحطى مى‏آيد.
 +
 +
ـ به آدم تنبل كه يك كار رجوع كنى صد پند پدرانه يادت مى‏شود.
 +
 +
ـ در سر سفره ممسك اشتها و كور مى‏شود.
 +
 +
ـ خرده نانى كه بر زمين افتاده باشد بايد برداشت بوسيد و خورد و يا كنار ديوار گذاشت و گفت الحمدللّه.
 +
 +
==ضرب‏المثل‏ها==
 +
 +
ـ از حلوا گفتن دهن شيرين نمى‏شه.
 +
 +
ـ از مجبورى به زن بابا ميگه خاله حورى.
 +
 +
ـ براى كر زدن و براى كور رقصيدن.
 +
 +
ـ براى كسى بمير كه واسه‏ت تب كند.
 +
 +
ـ به شتره گفتن گردنت كج؟ گفت كجام راسه.
 +
 +
ـ به شل گفتن چرا بد مى‏رقصى؟ گفت اتاق كجه.
 +
 +
ـ به مرگ ميگيره به تب راضى بشه.
 +
 +
پول آدمو ميرخصونه.
 +
 +
ـ حرمت امامزاده با متوليه.
 +
 +
ـ ابوالقاسم كمرباريك روز روشن، شبا تاريك.
 +
 +
(كسى كه در بيرون خانه با ديگران خوش رفتار است اما با همسر و فرزندان خود بد اخلاقى مى‏كند).
 +
 +
ـ كندن يك مو از خرس غنيمته.
 +
 +
ـ توى ده راهش نمى‏دند سراغ خونه كدخدارو مى‏گيره.
 +
 +
ـ دُمب خروسُ ببينم يا قسم حضرت عباسُ.
 +
 +
ـ جوهود قدار كش نمى‏خواد.
 +
 +
(نظر به افتادگى و ترسو بودن قوم يهود و اينكه آدم ضعيف زدن نداره).
 +
 +
ـ هر كه سيمرغ خواهد جور هندوستان كشد.
 +
 +
ـ ميهمان منى به آب، آن هم لب جو.
 +
 +
(در جواب كسى كه تعارف سرزبونى‏مى‏كنه.)
 +
 +
ـ رنگ رخساره خبر مى‏دهد از سر درون.
 +
 +
(در جواب كسى كه احوال خود را از ديگران پنهان مى‏كند).
 
{{منابع}}
 
{{منابع}}
 
[[رده:ضرب المثل‏ها]]
 
[[رده:ضرب المثل‏ها]]

نسخهٔ ‏۵ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۳۶

باورها

ـ اگر بر سر زائو زن نازا بيايد چله بر سرش افتاده و ديگر آبستن نمى‏شود.

ـ اسپند اگر در خانه پاشيده شود دعوا مى‏شود.

ـ با هم خوردن سركه و ماست پيسى مى‏آورد.

ـ شلوار ايستاده پوشيدن آدم را بى‏آبرو مى‏كند.

ـ بعد از غروب، آب را نبايد از خانه كسى برد كه فقير مى‏شوند.

ـ كسى را كه بخواهند بر نگردد پشت سرش بايد كوزه بشكنند.

ـ اول ماه پول دادن سبب بى‏پولى تا آخر ماه مى‏شود.

ـ يك خون ناحق چهل روز كسادى مى‏آورد.

ـ كسى كه گوشت خوك بخورد بى‏غيرت مى‏شود.

ـ اگر غذاى كسى شور شود مادرزنش دوستش دارد.

ـ صبر كوچك خدا چهل سال است.

ـ نگه داشتن جغد اسباب مرگ و مير و خانه خرابى مى‏شود.

ـ مسافر را بايد از زير قرآن و آئينه رد كرد تا به سلامت بازگردد.

ـ اگر مادر كسى سيد باشد شب چهارشنبه‏ها سيد مى‏شود.

ـ ناخت سفت دليل خست است. (آدم خسيس ناخنش سفت مى‏شود).

ـ اگر لقمه در گلو گير كند كسى دلش از آن مى‏خواهد.

ـ دشمن مى‏خنداند دوست مى‏گرياند.

ـ نان را با چاقو ببرند قحطى مى‏آيد.

ـ به آدم تنبل كه يك كار رجوع كنى صد پند پدرانه يادت مى‏شود.

ـ در سر سفره ممسك اشتها و كور مى‏شود.

ـ خرده نانى كه بر زمين افتاده باشد بايد برداشت بوسيد و خورد و يا كنار ديوار گذاشت و گفت الحمدللّه.

ضرب‏المثل‏ها

ـ از حلوا گفتن دهن شيرين نمى‏شه.

ـ از مجبورى به زن بابا ميگه خاله حورى.

ـ براى كر زدن و براى كور رقصيدن.

ـ براى كسى بمير كه واسه‏ت تب كند.

ـ به شتره گفتن گردنت كج؟ گفت كجام راسه.

ـ به شل گفتن چرا بد مى‏رقصى؟ گفت اتاق كجه.

ـ به مرگ ميگيره به تب راضى بشه.

پول آدمو ميرخصونه.

ـ حرمت امامزاده با متوليه.

ـ ابوالقاسم كمرباريك روز روشن، شبا تاريك.

(كسى كه در بيرون خانه با ديگران خوش رفتار است اما با همسر و فرزندان خود بد اخلاقى مى‏كند).

ـ كندن يك مو از خرس غنيمته.

ـ توى ده راهش نمى‏دند سراغ خونه كدخدارو مى‏گيره.

ـ دُمب خروسُ ببينم يا قسم حضرت عباسُ.

ـ جوهود قدار كش نمى‏خواد.

(نظر به افتادگى و ترسو بودن قوم يهود و اينكه آدم ضعيف زدن نداره).

ـ هر كه سيمرغ خواهد جور هندوستان كشد.

ـ ميهمان منى به آب، آن هم لب جو.

(در جواب كسى كه تعارف سرزبونى‏مى‏كنه.)

ـ رنگ رخساره خبر مى‏دهد از سر درون.

(در جواب كسى كه احوال خود را از ديگران پنهان مى‏كند).


منابع