ضرب المثلها در استان تهران
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
ـ از حلوا گفتن دهن شيرين نمىشه.
ـ از مجبورى به زن بابا ميگه خاله حورى.
ـ براى كر زدن و براى كور رقصيدن.
ـ براى كسى بمير كه واسهت تب كند.
ـ به شتره گفتن گردنت كج؟ گفت كجام راسه.
ـ به شل گفتن چرا بد مىرقصى؟ گفت اتاق كجه.
ـ به مرگ ميگيره به تب راضى بشه.
پول آدمو ميرخصونه.
ـ حرمت امامزاده با متوليه.
ـ ابوالقاسم كمرباريك روز روشن، شبا تاريك.
(كسى كه در بيرون خانه با ديگران خوش رفتار است اما با همسر و فرزندان خود بد اخلاقى مىكند).
ـ كندن يك مو از خرس غنيمته.
ـ توى ده راهش نمىدند سراغ خونه كدخدارو مىگيره.
ـ دُمب خروسُ ببينم يا قسم حضرت عباسُ.
ـ جوهود قدار كش نمىخواد.
(نظر به افتادگى و ترسو بودن قوم يهود و اينكه آدم ضعيف زدن نداره).
ـ هر كه سيمرغ خواهد جور هندوستان كشد.
ـ ميهمان منى به آب، آن هم لب جو.
(در جواب كسى كه تعارف سرزبونىمىكنه.)
ـ رنگ رخساره خبر مىدهد از سر درون.
(در جواب كسى كه احوال خود را از ديگران پنهان مىكند).