ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

زبان و گویش مردم استان تهران

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

تهران در روزگاران كهن از توابع رى بوده و رى جزء سرزمين ماد به شمار مى‏آمده است. از اين رو زبان مردم تهران در آغاز شاخه‏اى از زبان مادى بوده كه با پارسى قديم قرابت داشته است.

زبان مردم اين سامان در عهد اشكانيان، زبان پهلوى اشكانى بود كه از پارسى باستان اشتقاق يافته است.

در دوره اشكانيان خط و زبان پهلوى در ايران رايج گرديد و در علم و ادب به كار رفت.

در رى و نواحى آن از جمله تهران، قصران و ... در سده‏هاى سوم و چهارم هجرى قمرى به روزگار علويان، آل زيار و آل بويه، ديالمه راه داشتند و بدين سبب زبان طبرى يا مازندرانى نيز در تهران نفوذ يافت.

زبان مازندرانى و گيلكى نيز از ريشه و بن زبانهاى ديرين ايرانى هستند. پس از انقراض ساسانيان تا مدتى زبان پهلوى در طبرستان معمول بود.

امروز نيز كلمات و لغات پهلوى در اين حدود به ويژه در تهران فراوان است.

پس از استيلاى عرب، زبان پهلوى در رى، تهران، اصفهان و همدان و نهاوند معمول بود و پس از اسلام اين نواحى را مملكت پهلوى ناميدند.

عباس اقبال در مقاله‏هاى تحقيقى خود، تحت عنوان «لهجه تهرانى» گويش مردم تهران باستان را چنين تعريف كرده است:

«لهجه تهرانى كه قبل از خراب شدن و از رونق افتادن شهررى، به آن زبان رازى مى‏گفتند، از لهجه‏هاى زبان پهلوى يعنى شعبه‏اى از زبان فارسى است كه در قسمت شمال و شمال غربى و مغرب و جنوب ايران شيوع داشته و لهجه‏هاى مازندرانى، گيلكى، تاتى، لرى، كردى، شيرازى، آشتيانى و غيره از بقاياى همان زبانند.

اين زبان چنان كه مخفى نيست به كلى غير از فارسى درى بوده كه ابتدا در ماوراء النهر، سپس در خراسان و سيستان، زبان رسمى و شعر و ادب شده است».

از آن پس كه گروهى از سادات در اين نواحى ساكن شدند، زبان عربى نيز در لهجه محلى پهلوى مردم آن حدود راه يافت و اكنون بسيارى از كلمات و لغات كهن عربى در آباديهاى اين سامان رايج است.

جمعى ترك زبان نيز از ديرباز در پهنه رى، تهران و قصران وجود داشتند، بدين ترتيب در محاوره مردم اين نواحى واژه‏هاى تركى نيز به گوش مى‏خورد.

هم اكنون زبان اصلى مردم استان تهران فارسى است، اما به علت مهاجرت گسترده به اين استان گويش‏هاى ديگرى چون آذرى و لهجه‏هاى متفاوتى از ديگر مناطق ايران به آن افزوده شده است.

نزديك به 98 درصد مردم اين استان به زبان فارسى سخن مى‏گويند. اين نسبت در نقاط شهرى 3/98 درصد و در نقاط روستايى 8/96 درصد است.


منابع