ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

دوران جمهوری اسلامی در استان کهگیلویه و بویراحمد

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

محتویات

دوران جمهوری اسلامی

از سال 1342 به بعد با شروع سياست‏هاى حكومت پهلوى و تلاش آنان براى تغيير ساختار اجتماعى و فرهنگى منطقه، كوشش‏هاى زيادى در جهت خنثى كردن آن سياست‏ها از جانب علماى دينى و روحانيون صورت گرفت.

در اين دوره سرلشكر عليزاده به مدت ده سال (از 1343 تا 1353) در مقام فرماندار كل، مسئوليت اجراى سياست‏هاى دولت را بر عهده داشت. تا اين كه در سال 1355 فرماندارى كل كهگيلويه و بويراحمد به استان تبديل گرديد.

در سال 1356 كه كشور دستخوش حوادثى از قبيل: شهادت حاج سيد مصطفى خمينى، انتشار مقاله‏اى توهين آميز بر ضد امام، واقعه نوزده دى در شهر قم و مراسم چهلم شهداى آن در تبريز گرديده بود، به تدريج موج انقلاب اسلامى به رهبرى حضرت امام سراسر كشور را فرا گرفت.

مردم كهگيلويه و بويراحمد هم كه تماما مردمى شيعه مذهب و غيرتمند بودند از انقلاب اسلامى استقبال كردند و گروه گروه فرياد انقلاب اسلامى را لبيك گفتند. همه علماى منطقه و در رأس آنان آيت الله ملك حسينى و حجت الاسلام مير احمد تقوى مردم را به انقلاب دعوت كردند و خود رهبرى فعاليت‏هاى انقلابى و تظاهرات مردم را به عهده گرفتند. نبرد سياسى ميان علما و مقام‏هاى حكومت شدت گرفت و هر كدام سعى داشتند مردم را در جبهه خود قرار دهند.

مقام‏هاى حكومتى حتى درصدد برآمدند كه عده‏اى از افراد ناآگاه منطقه را به عنوان چماقدار، مأمور سركوبى انقلابيون در اين استان و يا استان‏هاى همجوار بكنند. اما آنان توفيقى در اين كار به دست نياوردند و مردم همه پشت سر علما قرار گرفته و در جهت تحقق انقلاب اسلامى مى‏كوشيدند.

بدين ترتيب تمام طبقات كهگيلويه و بويراحمد اعم از دامدار و كشاورز و كارگر و كارمند و مرد و زن و پير و جوان با وحدتى بى‏نظير براى پيروزى انقلاب اسلامى در تلاش بودند و همگام با مراسم و مناسبت‏هايى كه در ساير شهرهاى كشور برگزار مى‏شد، اقدامات مشابهى انجام مى‏دادند.

به تدريج كه موج انقلاب گسترده‏تر شد، دولت تصميم گرفت كه فردى نظامى را به استاندارى كهگيلويه و بويراحمد منصوب كند تا قادر به سركوبى مردم باشد.

بدين ترتيب در نيمه دوم سال 1357 سرلشكر محمود همپايى جاى احمد جوهرزاده را گرفت. اما موج انقلاب قوى‏تر از آن بود كه با چنين اقداماتى مهار بشود.

سرلشكر همپايى در نخستين روزهاى پس از انتصاب خود به شهرهاى گچساران، چرام، دهدشت، سوق و لنده سركشى كرد. اما در همه اين شهرها فقط معدودى از افراد وابسته به حكومت آن هم در ساختمان يكى از ادارات با او ديدار كردند.

بنابراين او نه تنها نتوانست هيچ گونه ديدار و گفت و گويى با مردم داشته باشد بلكه شديدا مورد نفرت آنان قرار گرفت. ايشان پس از سوق، عازم لنده شد. مردم سوق در بازگشت وى از لنده، در گردنه مشرف به سوق، راه را بر او بسته و ماشين‏هاى او و همراهانش را سنگباران كردند.

در ديگر شهرستان‏هاى استان مانند گچساران كه برخى از مراكز نفتى كشور در آن قرار داشت مركز اعتصابات قرار گرفت و كاركنان شركت نفت در حمايت از ساير اقشار جامعه دست به تحصن زدند.

تظاهرات و ساير فعاليت‏هاى انقلابى مردم كهگيلويه و بويراحمد هم چنان ادامه داشت تا اين كه در 22 بهمن 1357 حكومت پهلوى سرنگون، بساط نظام شاهنشاهى برچيده و انقلاب اسلامى به رهبرى حضرت امام خمينى(ره) به پيروزى رسيد و كشور ايران دوران جديدى از حيات سياسى خود را آغاز كرد و اين استان نيز با پيروزى انقلاب اسلامى وارد عصر نوينى از حيات سياسى خود شد.

حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تا كنون

1ـ نقش مردم و نهادهاى انقلابى در مبارزه با ضد انقلاب

در ابتداى پيروزى انقلاب اسلامى ملك منصور باشتى كه داراى يك كاخ ييلاقى زيبا و مدرن در نياوران و يك خانه بزرگ در اهواز بود به جرم قتل و جنايت و همكارى با رژيم گذشته به زندان افتاد و پس از مدتى به قيد كفالت از زندان آزاد شد و با شكايت دوباره مردم در قلعه باشت به مقاومت پرداخت و زد و خوردى روى داد و يك نفر پاسدار به نام سيد فتح الله صادقى به شهادت رسيد و يك نفر از هواداران خان مجروح شد.

بالاخره قلعه باشت به تصرف قواى مردمى و نظاميان و سپاه درآمد و خان ناچار به درخواست تأمين شد.

حضرت آيت الله ملك حسينى و سرلشگر مدنى و فرمانده لشگر 92 خوزستان به باشت آمدند و چون خان تسليم شده بود او را به اهواز بردند و در سال 1358 به اعدام محكوم و تيرباران شد و غائله پايان يافت.

نماز جمعه

به موازات استقرار نهادهاى انقلابى در اين استان، مردم اين استان به منظور اقامه نماز جمعه از دفتر امام امت درخواست امام جمعه نمودند و بزرگان و علما جهت اقامه نماز جمعه در شهرهاى اين استان تعيين گرديدند.

هم اكنون در شهرهاى ذيل نماز جمعه به امامت افراد ذيل اقامه مى‏شود:

دهدشت: حجت الاسلام يدالله رضايى،

گچساران: حجت الاسلام سيد على متقى قمصرى،

ياسوج: حجت الاسلام سيد على اصغر حسينى.

تا به حال نيز سنگرهاى نماز جمعه شاهد حضور باشكوه مردم اين استان بوده است. در ضمن آيت الله ملك حسينى از اعاظم منطقه و از علماى مشهور استان نمايندگى ولى فقيه در اين استان را بر عهده دارند كه تا به حال در اين سمت خطير مشغول به فعاليت مى‏باشند.

دفاع مقدس

همزمان با آغاز جنگ تحميلى و تجاوز رژيم صدام به خاك ايران، مردم اين استان نيز مانند ديگر امت ايثارگر و قهرمان راهى جبهه‏هاى جنگ شدند و دوش به دوش مردم ساير شهرها و نقاط كشور به نبرد با صداميان پرداختند. رزمندگان اين استان از اولين روزهاى جنگ به صورت پراكنده در قالب گروهان، گردان، در يگانهاى نيروهاى زمينى يا نيروى دريايى سپاه مشغول به فعاليت شدند و بيشترين حضور را در ابتدا در لشگر 19 فجر سپس تيپ فاطمه زهرا عليهاالسلام، تيپ المهدى، تيپ امام سجاد عليه‏السلام داشتند ولى به دليل كثرت نيروى پاسدار و بسيجى در سالهاى 62ـ61 در قالب تيپ فاطمه زهرا عليهاالسلام در لشگر 19 فجر ادغام گرديد و سردار شهيد جواد هرمزپور به فرماندهى آن منصوب گرديد.

با شهادت زود هنگام سردار هرمزپور نيروهاى اين استان به نيروى دريايى سپاه ملحق شدند ولى به علت كوهستانى بودن منطقه و آشنايى نفرات منطقه با رزم در كوهستان و ديگر مسايل، آنها در نيروى دريايى توفيق چندانى حاصل نكردند و با پيوستن به لشگر 25 كربلاى مازندران در عملياتها شركت نمودند.

چندى بعد كليه نيروهاى اين استان به تيپ امام حسن مجتبى عليه‏السلام منتقل گرديدند و در تاريخ 18/5/65 نيروهاى اين استان به دستور فرماندهى سپاه در قالب تيپ مستقل 48 فتح تشكل يافتند.

همزمان با استقلال تيپ 48 فتح، گردان 319 مستقل قائم استان نيز تشكيل شد و منطقه عملياتى كربلا در مهران را تحويل گرفت و از اين تاريخ به بعد اين گردان به تيپ 49 حيدر كرار تغيير نام يافت.

بعد از پذيرش قطعنامه تيپ مذكور در سازمان تيپ 48 فتح ادغام گرديد.

نيروهاى اين استان قبل از استقلال تيپ در عملياتهاى مختلف شركت داشتند. پس از تشكيل تيپ مستقل در عمليات‏هاى كربلاى 1، كربلاى 4، كربلاى 5، كربلاى 10 و در منطقه سردشت در پاكسازى ضد انقلاب شركت داشتند. مردم اين استان با تقديم 1758 شهيد، 48 مفقود و 7741 جانباز دين خود را به انقلاب اسلامى ادا نمودند كه تعداد 33 نفر از شهدا از روحانيون بزرگوار بوده‏اند.

اسامى تعدادى از سرداران و روحانيون شهيد اين استان عبارت است از:

رديفنام و نام خانوادگىمحل تولدتاريخ شهادت

1جهان ناصرىگچساران9/9/60

2خدا مراد مرادىگچساران2/1/61

3ابواليضب حسينىياسوج3/1/61

4امير على زادهدهدشت2/9/61

5لال احمد رفيعىگچساران22/2/62

6عزيز الله على پورياسوج25/6/62

7جواد هرمزپورياسوج27/6/62

8سجاد احمدىگچساران11/12/62

9مظفر راهنوردــ13/7/64

10هجير على زادهدهدشت2/9/64

11محمدتقى عمرانىگچساران22/11/64

12عنايت الله بازگيردهدشت29/11/64

13سيدعبدالحسين ولى پوردهدشت2/12/64

14ايرج مهرابىگچساران29/1/65

15مهدى پيشواــ20/4/65

16مسعود خرمىگچساران4/10/65

17محمد خرسنديانياسوج4/10/65

18فريبرز پناهىدهدشت20/10/65

19قدرت الله رستم پوردهدشت24/10/65

20كوروش باباپورياسوج28/12/65

21نور الله يزدان پناهــ29/1/66

22امامقلى عزيزىگچساران19/12/66

23جانمحمد موسوى نسبدهدشت18/10/75

24سيد محمد هوشمندياسوج16/4/76

25محمدتقى بشارتــــ

26سيد على اصغر تقوىــــ

در طول جنگ تحميلى بارها شهرستان نفت خيز گچساران زير بمباران قرار گرفت و شهداى بسيارى تقديم اسلام شد.

مشاركت سياسى

مردم هر كشور به نحوى خود را در اداره كشور سهيم مى‏دانند و سعى آنها بر اين است كه بتوانند در اداره كشور خود نقشى را ايفا نمايند. عامه مردم از طريق شركت در راهپيمائى‏ها و انتخابات نقش خود را در اداره امور جامعه خود ايفا مى‏نمايند. در استان كهگيلويه و بويراحمد نيز مردم همواره در صحنه‏هاى مختلف سياسى و ملى حضور داشته‏اند و به نحوى خود را در اداره جامعه دخيل دانسته‏اند. اما بارزترين نمود حضور و مشاركت مردم در اداره كشور، حضور آنان در انتخابات مختلف مى‏باشد.

با نگاهى به ميزان مشاركت مردم در انتخابات مختلف، در مى‏يابيم كه مردم اين خطه از كشور ايران اسلامى روز به روز بر حضور خود افزوده‏اند و در هر دوره از انتخابات مشاركت آنها بيشتر شده است.

در اولين انتخابات مجلس شوراى اسلامى كه در سال 1358 برگزار شده است در حدود 49 درصد واجدين شرايط در پاى صندوق‏هاى راى حاضر شده‏اند. در اين دوره در كل كشور 16/50 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند.

در دومين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى ميزان حضور مردم نسبت به دوره قبل حدود 16 درصد افزايش يافته و به 65 درصد رسيده است كه در مقايسه با كل كشور از مشاركت بالايى برخوردار بوده است. در اين دوره مشاركت مردم در كل كشور 81/62 درصد بوده است.

در سومين دوره مجلس شوراى اسلامى باز هم شاهد افزايش 16 درصد مشاركت مردم بوده‏ايم. در اين دوره 81 درصد واجدين شرايط به پاى صندوق‏هاى راى حاضر شده‏اند. اين در حالى است كه در كل كشور 46/58 درصد واجدين شرايط در پاى صندوق‏ها حاضر شده‏اند.

در چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردمى نسبت به دوره قبل حدود 10 درصد افزايش داشته و به 91 درصد رسيده است. در اين دوره ميزان مشاركت مردم در كل كشور 51/59 درصد بوده است.

در پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردمى به 98 درصد رسيده است كه حدود 15 درصد بيش از ميزان مشاركت مردمى در كل كشور مى‏باشد. در اين دوره در كل كشور 74/82 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت كرده‏اند.

در ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردمى نسبت به دوره قبل تغيير محسوسى نداشته است. در اين دوره 97 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند.

بنابراين در طى اين 20 سال ميزان مشاركت مردمى حدود 50 درصد افزايش يافته و دو برابر شده است. اين خود دليل بر افزايش آگاهى سياسى مردم استان مى‏باشد.

در انتخابات رياست جمهورى نيز مردم اين استان حضور چشمگيرى داشته‏اند و با حضور در پاى صندوقهاى راى دين خود را نسبت به انقلاب و كشور خود ادا نموده‏اند. هر چند كه آمارى مربوط به انتخابات دوره‏هاى مختلف رياست جمهورى در اين استان در اختيار نداريم، اما همين آمار موجود مربوط به انتخابات ششمين و هفتمين و هشتمين دوره رياست جمهورى خود دال بر حضور چشمگير مردم در پاى صندوقهاى راى مى‏باشد.

در ششمين دوره رياست جمهورى كه در سال 1372 برگزار شد، حدود 65 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودند. در حالى كه در كل كشور در اين دوره 5753 درصد واجدين شرايط در پاى صندوق‏هاى راى حاضر شده‏اند.

در هفتمين دوره رياست جمهورى ميزان مشاركت مردم به 88 درصد افزايش يافت كه تقريبا با ميزان مشاركت مردمى در كل كشور برابر مى‏باشد. در اين دوره در كل كشور 11/88 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند.

در هشتمين دوره رياست جمهورى نيز حدود 6/76 درصد واجدين شرايط در پاى صندوق‏هاى راى حاضر شده‏اند. هر چند كه نسبت به دوره هفتم كاهش يافته است، اما هنوز مشاركت در سطح بسيار بالايى است.

در اين قسمت به تاريخ شروع و پايان هر دوره مجلس شوراى اسلامى و نام نمايندگان استان گذرى خواهيم داشت: ـ دوره اول

اولين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1359 گشايش يافت و افراد ذيل به مجلس راه يافتند:

1ـ بهرام تاج گردون گچساران

2ـ مهدى ملاى سمنانى (قائمى فر) ياسوج (مياندوره‏اى‏ـ1360)

اين دوره از مجلس در تاريخ 6 خرداد 1363 پايان يافت.

ـ دوره دوم

دروه دوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1363 افتتاح شد و نمايندگان استان بدينقرار تعيين گرديدند:

1ـ سيد نور محمد محموديان بويراحمد (ياسوج)

2ـ حسنعلى نجفى رهنانى گچساران

دومين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 5 خرداد 1367 پايان يافت.

ـ دوره سوم

سومين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1367 گشايش يافت و افراد زير از اين استان به مجلس راه يافتند:

1ـ بهرام تاج گردون گچساران

2ـ سيد نور محمد محموديان ياسوج و بويراحمد

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد 1371 پايان يافت.

ـ دوره چهارم

دوره چهارم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1371 افتتاح شد و نمايندگان استان بدينقرار تعيين گرديدند:

1ـ سيد مسعود حسينى بويراحمد

2ـ سيد حاجى محمد موحد گچساران و كهگيلويه

چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد 1375 پايان يافت.

ـ دوره پنجم

پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 12 خرداد 1375 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد حاجى محمد موحد گچساران

2ـ سيد باقر موسوى جهان آباد ياسوج

دوره پنجم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد 1379 پايان يافت.

ـ دوره ششم

ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1379 آغاز شد و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد حاجى محمد موحد كهگيلويه

2ـ سيد باقر موسوى جهان آباد بويراحمد

ـ دوره هفتم

نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى):

1ـ سيد حاجى محمد موحد كهگيلويه

2ـ ستار هدايت خواه بويراحمد و دنا

3ـ محمد على نبى زاده گچساران



منابع