ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

دانشمندان حوزه و دانشگاه استان خراسان رضوی

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

عمر ابن خالد

عمر ابن خالد از خاندان مرو رودى خراسان است. و بسيارى از افراد اين خاندان از دانشمندان فلكى به شمار مى‏روند. پدرش متصدى رصد كواكب در شماسيه بغداد و كوه قاسيون دمشق بوده و خودش نيز منجم بزرگى به شمار مى‏رود. از او كتاب‏هاى: تعديل الكواكب و طرز ساختن اسطرلاب مسطح به يادگار مانده است. تاريخ وفات وى معلوم نيست.

حبش (حاسب)

در شمار رياضى‏دانان مشهور خراسان و هم عصر مأمون بود و داراى تأليفات فراوان همانند كتابهاى زيج دمشقى و زيج مأمونى، ابعاد و اجرام، دوائر مماس و عمل تسطيح قائم و مايل و منحرف بوده است. وى را به علت سياه چرده بودن حبش نيز خوانده‏اند. وى بعد از سال 216 ه .ق در شهر مرو از دنيا رفته است.

ابو العباس سرخسى

ابو العباس سرخسى از رياضى دانان بنام قرن سوم هجرى است. او در جبر و مقابله، حساب، موسيقى و منطق تأليفاتى از خود برجاى گذاشته و مدتى نيز سمت آموزگارى معتضد خليفه عباسى را داشته اما به اتهام افشاء راز معتضد عباسى، در سال 246 ه .ق به قتل رسيده است.

ابن خردادبه

ابوالقاسم ابن خردادبه جغرافيدان و تاريخ نويس مشهور، در خراسان متولد شد. او در بغداد در خدمت معتمد خليقه عباسى در آمد و در زمره دوستان نزديك وى قرار گرفت.

وى در سال 280 ه .ق در گذشته است.

او داراى تاليفات متعددى است كه برخى از آنها عبارت است از: المسالك و الممالك، جمهرة انساب الفرس، الأنواء.

ابو حامد خجندى

ابو حامد خجندى از اهالى خجند خراسان و از دانشمندان علم نجوم است. او در ساختن اسباب رصدى معروف بوده است. از كارهاى او مى‏توان از «سدس فخرى» كه يكى از آلات رصديه قديم بوده و سدس دايره مدرج، طول كواكب را مشخص مى‏نموده، و نام برد، امروزه دستگاه "Sextent" نظير سدس فخرى است كه براى ارتفاع‏يابى بكار مى‏رود.

خجندى پس از سال 364 ه .ق از دنيا رفته است.

ابوالفضل بيهقى

ابوالفضل محمد بن حسين بيهقى در سال 385 ه .ق در دره حارث آباد بيهق متولد شد، و در نيشابور به تحصيل پرداخت و پس از آن به دبيرى محمود سبكتكين رسيد از آثار او «تاريخ آل سبكتكين» است كه آن را متجاوز از سى جلد دانسته‏اند. اين تاريخ به تاريخ بيهقى و مسعودى شهرت دارد. تاريخ بيهقى در عين مستند و قابل اعتماد بودن از لحاظ ادبى غنى و از نمونه‏هاى بسيار عالى نثر دوره غزنويان مى‏باشد.

بيهقى در سال 470 ه .ق دارفانى را وداع گفته است.

خواجه نظام الملك طوسى

خواجه نظام الملك طوسى نويسنده، شاعر و وزير سلاطين سلجوقى، در سال 408 ه .ق در نوقان از قراء طوس به دنيا آمد.

او از مرتبت و مقامى نازل به بالاترين منزلتى كه در آن زمان ممكن بود، رسيد و منشأ تغييرات عظيمى در اوضاع اجتماعى به خصوص در اوضاع مسلمانان و زندگى آنان گرديد و همه امور و پيشامدهاى سياسى ايران را در سراسر دوره سى‏ساله زمامدارى آلب ارسلان و ملكشاه در دست داشت. او چون به سن تعلم رسيد، به مكتب رفت و درس خواندن آموخت.

نظام‏الملك همين كه در حدود بيست سالگى از تحصيل فقه و حديث و ساير علوم و فنون ادبى فارغ شد به كارهاى ديوانى مشغول شد و در بلاد خراسان، هر چند صباحى، در خدمت اميرى به سر مى‏برد. گاهى در بلخ و گاهى در غزنين و زمانى در نيشابور بود، تا سلطنت شاهان غزنوى رو به انحطاط رفت. او در اين زمان 21 سال بيشتر نداشت كه دولت سلجوقيان بر خراسان مسلط و حكمران خراسان شد و حسن مصلحت آن ديد كه به خدمت سلجوقيان وارد شود. در اين هنگام خواجه حسن به نظام‏الملك ملقب گرديد و از اين پس استقلال او در امور مملكت قطعى شد علاوه بر امر لشگركشى و فتح بلاد در همه كار رأى و تشخيص او قطعى بود.

يكى از كارهاى نظام‏الملك دستور بناى نظاميه بغداد بود كه در آن زمان دانشگاهى معتبر و مشهور و معروف بوده است. خواجه نظام‏الملك سپس دستور داد كه در هر شهرى مدرسه‏اى با كتابخانه براى طلاب علوم دينى بسازند و در هر مدرسه حجره‏هاى متعدد براى اقامت طلاب ساخته شد و براى هر طلبه مقررى معين گرديد.

او در سال 462 هجرى هشت نفر از اعيان منجمين و رياضى‏دانان را گرد آورد و به ايشان امر كرد كه سال را تعديل نمايند. آنها نيز ضمن تعديل سال، تاريخى وضع نمودند كه با سال شمسى حقيقى مطابق بود. خواجه نظام‏الملك طوسى متجاوز از سى‏سال بر مسند وزارت تكيه داشت كه بيست سال آن در عهد ملكشاه بود.

سرانجام در شب جمعه يازدهم رمضان سال 515 ه .ق به ضرب دشنه جوان ديلمى از باطنيان (اسماعيليه) موسوم به ابو طاهر ارانى مصدوم و از دنيا رفت و در اصفهان مدفون شد.

برخى از آثار او عبارتند از: سياستنامه، دستور الوزارة و قانون الملك نام برد.

حافظ آبرو

نور الدين، عبدالله بن زين الدين از بزرگترين مورخان ايرانى، در هرات متولد شد و در همدان به تحصيل پرداخت و در شمار دبيران اميرتيمور در آمد و سپس ملازم خدمت شاهرخ و پسرش بايسنقر گرديد.

وى صاحب تاريخ عمومى به نام مجمع التواريخ سلطانى در چهار جلدست كه شامل وقايع تا سال 829 هجرى مى‏باشد و به نام بايسنقر نوشته شد. وى در سال 834 ه .ق در نزديكى زنجان دارفانى را وداع گفته است.

ملا حسين كاشفى

كمال الدين، حسين بن على بيهقى مشهور به «كاشفى سبزوارى» از مولفان پر كار و واعظان معروف قرن نهم در سال 820 ه .ق بيهق در سبزوار به دنيا آمد. او از سبزوار به نيشابور از آنجا به مشهد و سپس هرات رفت و در آن شهر به وعظ پرداخت. ملاحسين داراى بانگى خوش و بيانى دلپذير و اطلاعات بسيارى بود و مواعظش محل قبول همگان بود.

كاشفى در هرات به خدمت عليشيرنوايى وزير اديب و كاردان سلطان حسين بايقرا در آمد و مقامى والا يافت. در مورد مذهب كاشفى اختلاف است گروهى او را به تسنن و گروهى به تشيع منسوب داشته‏اند.

ملا حسين در سال 910 ه .ق دارفانى را وداع گفته است.

او در طول حيات خود آثار را بوجود آورده است كه برخى از آنها عبارتند از: اختيارات (در علم نجوم)، اخلاق محسنى، رساله العلوية، كتاب روضه الشهداء.

حجت الاسلام دكتر آيتى بيرجندى

استاد آيتى در سال 1282 ه .ش به دنيا آمد و در حوزه علميه بيرجند و مشهد تحصيل كرد و از سال 1320ـ1329 ه .ش در بيرجند به تدريس و موعظه پرداخت.

آيتى از جمله روحانيون متعهدى بود كه با روشنگرى و ژرف انديشى و توجه به نيازهاى نسل جوان قلم مى‏زد. حجت الاسلام آيتى را بايست از پيشگامان مبارزه باتحريفات عاشورا دانست.

دكتر آيتى در سال 1344 ه .ش در اثر سانحه‏اى دارفانى را وداع و در قبرستان ابوحسين قم مدفون گرديد.

برخى از آثار دكتر آيتى عبارتند از: بررسى تاريخ عاشورا، مرجعيت و روحانيت (مجموع مقالات از استاد و ديگران)، آندلس يا تاريخ حكومت مسلمين در اروپا، افكار جاويد محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله.

استاد محمدتقى شريعتى

استاد شريعتى در خانواده‏اى روحانى و پارسا به سال 1286 ه .ش متولد شد. پدرش شيخ محمود روحانى دانشمند بلوك مزينان از توابع سبزوار بود. به رسم زمان، تحصيل علم را با آموختن قرآن در مكتب شروع كرد. مقدمات صرف و نحو عربى و منطق را نزد پدر و عمويش آموخت.

حدود سال 1306 براى ادامه تحصيل با برادرش روانه مشهد شد، در مدرسه فاضل خان از استادانى همچون آقاشيخ هاشم قزوينى، اديب بزرگ و اديب ثانى كسب فيض نمود و مطول، مغنى، شرح لمعه و قوانين را نزد مرحوم حاج شيخ كاظم دامغانى آموخت. شوق به دانش‏اندوزى و تكميل تحصيلات دينى از يك سو، ضرورت تعليم و تبليغ از ديگر سو، موجب شد كه در مشهد بماند و تدريس در مدارس جديد را هم به موازات تحصيل در مدارس دينى در مشهد ادامه دهد.

گرچه حقوق اندكى دريافت مى‏داشت ولى با وجود اين بهترين شغلى بود كه روحانيان متعهد و بيدار دلى چون او براى انجام وظيفه و امرار معاش برمى‏گزينند.

سال 1329 كه در مشهد «جمعيتهاى مؤتلفه اسلامى» براى احقاق حق ملت ايران در امر ملى كردن صنعت نفت به رهبرى دكتر محمد مصدق و آيت الله كاشانى تشكيل شد، استاد شريعتى هم در رأس آنها بود.

در 1336 استاد شريعتى را به بهانه عضويت در «نهضت مقاومت ملى» با فرزند مبارزش، دكتر على شريعتى دستگير و به زندان قزل قلعه بردند. پس از آزادى از زندان به دعوت عالم بزرگ آيت الله العظمى سيد محمدهادى ميلانى تفسير قرآن و سخنرانى را در منزل ايشان شروع كرد.

سرانجام ايشان در سن 80 سالگى در عصر دوشنبه 31 فروردين 1366 از دنيا رفت و در جوار مرقد حضرت على بن موسى الرضا عليه‏السلام به خاك سپرده شد.

از ايشان آثار ذيل به جاى مانده است: آغاز وحى، اصول عقايد و اخلاق شريعت، امامت در نهج‏البلاغه، تأثير هنرهاى مسلمين به ويژه ايرانيان در اروپا، تفسير نوين، چرا حسين قيام كرد، خلافت و ولايت از نظر قرآن و سنت، وحى و نبوت در پرتو قرآن.

دكتر سيد جواد مصطفوى

دكتر سيد جواد مصطفوى، در سال 1301 ه .ش در روستاى طرق مشهد به دنيا آمد و تا كلاس دوم ابتدايى را در همان جا گذراند. سپس به مشهد آمد و در سال 1321 وارد حوزه علميه مشهد شد و مقدمات، ادبيات و سطوح را نزد اديب نيشابورى، سيد احمد مدرس يزدى، شيخ هاشم قزوينى و شيخ مجتبى قزوينى و ديگران تلمذ كرد.

وى در حدود سال 1331 به تهران رفت و در درس مرحوم سيد احمد خوانسارى شركت كرد و در طول اقامت در تهران موفق به اخذ مدرك دكترا شد و به دنبال آن به تدريس در دانشكده الهيات پرداخت. سپس به مشهد بازگشت و تا هنگام وفات به تدريس در دانشكده الهيات مشهد پرداخت و سرانجام اين عالم بزرگ در سال 1368 بدرود حيات گفت و در ارض قدس رضوى مدفون گرديد.

استاد مصطفوى در طول حيات خود آثار علمى كم نظيرى از خود برجاى گذاشته است كه برخى از آنها عبارت است از: الكاشف عن الفاظ نهج البلاغه، ترجمه و شرح اصول كافى، مفتاح الوسائل، رابطه نهج البلاغه و قرآن.

استاد كاظم مدير شانه‏چى

استاد كاظم مدير شانه چى در سال 1306 ه .ش در مشهد متولد گرديد. بعد از گذراندن دوران دبستان و دبيرستان به حوزه علميه خراسان وارد شد و ادبيات را نزد اديب نيشابورى و شرح لمعه را نزد ميرزا احمد مدرس يزدى و سطوح عاليه را نزد ميرزا هاشم قزوينى آموخت. سپس در درس خارج بزرگانى چون آيت الله ميلانى، سيد يونس اردبيلى، ميرزا هاشم قزوينى و ديگران شركت نمود.

وى فلسفه را نيز از حكيم الهى قمشه‏اى و شيخ مجتبى قزوينى فرا گرفت و در سال 1337 براى تدريس به دانشكده الهيات وارد شد.

برخى از آثار ايشان عبارتند از: علم الحديث و دراية الحديث، تصحيح جمل العلم و العمل سيد مرتضى.

شهيد عبدالكريم هاشمى‏نژاد

حجت الاسلام سيد عبدالكريم هاشمى‏نژاد در سال 1311 ه .ش، در بهشهر چشم به جهان گشود و تحصيلات ابتدايى خود را در كوهستان در مدرسه مرحوم آيت الله كوهستانى پشت سر گذاشت و سپس عازم قم شد و تا سال 1340 ه .ش در شهر خون و قيام حضور يافت و دوره سطح را خواند و درس خارج را نيز 8 سال از محضر امام خمينى(ره) بهره جست.

از سال 1340 همزمان با رحلت آيت الله بروجردى به مشهد هجرت كرد و در حوزه علميه مشغول تدريس شد و جلساتى را در كانون بحث و انتقاد دينى براى دانشجويان و افراد مشتاق تشكيل مى‏داد.

اين جلسات بحث به صورت آزاد اداره مى‏شد و نزديك 17 سال اين برنامه‏ها دوام آورد تا اينكه ساواك ايشان را از شركت در اين بحث‏ها بازداشت. ايشان همزمان با تشكيل جلسات دينى بخشى از وقت خود را صرف تأليف كتابهاى مختلف نمود.

فعاليتهاى سياسى آن شهيد پيش از سال 1340 آغاز شد و در سال 1341 كه نهضت روحانيت به رهبرى امام(ره) شروع گرديد، ايشان با انگيزه انجام مسؤوليتهاى اسلامى وارد عمل شد و از سال 1342 تا 1357 پنج بار بازداشت گرديد.

از جمله كارهايى كه او طى آخرين زندان خود انجام داد مبارزه با تبليغات مسموم گروهكها بود. بحثهاى وى در زندان انعكاس وسيعى داشت و مانع بزرگى در برابر فريبكارى گروههاى غير اسلامى بود.

هاشمى نژاد در روز 7 مهر 1360 به دست منافقان چشم از حيات مادى فروبست و به ملكوت اعلى پيوست.

از جمله آثار او عبارتند از: مناظره دكتر وپير، درسى كه حسين عليه‏السلام به انسانها آموخت، مشكلات مذهبى روز، مسائل عصر ما، قرآن و كتابهاى آسمانى هستى‏بخش، رهبران راستين و پاسخ ما.

دكتر على شريعتى

دكتر على شريعتى فرزند استاد محمدتقى شريعتى در 12 آذرماه 1312 ه .ش در قريه كاهك از توابع مزينان ديده به دنيا گشود و برابر معمول آن زمان، در هفت سالگى به دبستان رفت.

در 1329 ه .ش به دانشسراى مقدماتى مشهد پاى مى‏نهد و در سال 1331 از اين دانشسرا فارغ التحصيل و در منطقه احمدآباد مشهد به تدريس مشغول شد و در ضمن تدريس به نگارش كتاب نيز پرداخت. كتاب «ابوذر غفارى» را در اين زمان از عربى به فارسى ترجمه مى‏كرد.

در سال 1335 به دانشكده ادبيات مشهد وارد مى‏شد و ضمن تحصيل علم به تأليف كتاب و نوشتن مقالاتى در روزنامه‏ها و مجلات پرداخت.

او در سال 1336 با پدر دانشمندش به بهانه عضويت در «نهضت مقاومت ملى ايران» گرفتار و به زندان قزل قلعه فرستاده مى‏شد. پس از آزادى به ادامه تحصيل مى‏پرداخت و در سال 1338 با احراز رتبه اول، ليسانس گرفت.

او در سال 1344 موفق به دريافت مدرك دكتراى دو رشته تاريخ و جامعه‏شناسى از دانشگاه فرانسه مى‏گردد و هنگام بازگشت به ايران در مرز بازرگان توقيف و روانه زندان قزل قلعه مى‏شود.

به هر حال پس از چندى از قزل قلعه آزاد و به مشهد مى‏رود و با وجود داشتن مرتبه علمى دكترا، به دبيرى براى يكى از روستاهاى مشهد استخدام مى‏گردد.

ولى بالاخره نياز به بهره‏گيرى از دانشش به عنوان استاديار تاريخ، وارد دانشكده ادبيات مشهد مى‏شود و به تدريس و ارشاد دانشجويان و نسل جوان و خواستاران بينش و دانش مى‏پردازد.

پس از آن از سال 1346 تا مهر 1352 در حسينيه ارشاد و ديگر محافل دانشگاهى و عمومى به سخنرانى و ارشاد مشغول مى‏شود.

وى در سال 1352 حدود 18 ماه زندانى مى‏شود و چون پس از آزادى مجدد، اجازه ارشاد و خطابت و تدريس نداشت، تصميم بر مهاجرت مى‏گيرد و در 26 ارديبهشت 1356 به انگلستان مى‏رود ولى متأسفانه در 29 خرداد 1356 در لندن به طرز مرموزى از دنيا مى‏رود.

آثار ايشان بيش از 200 كتاب مى‏باشد كه بعضى از آنها خود نيز چندين مجلد است و هر كدام چندين نوبت به چاپ رسيده است.

برخى از آثار وى عبارتند از: اسلام شناسى؛ امت و امامت؛ ايدئولوژى؛ مجموعه مخاطبهاى آشنا در چند جلد؛ پدر، مادر ما متهميم؛ حج؛ دو شهيد؛ شيعه؛ فاطمه، فاطمه است؛ كوير.

استاد محمد رضا حكيمى

استاد محمد رضا حكيمى «پاسدار حماسه‏هاى جاويد» در سال 1314 ه .ش در مشهد مقدس پا به عرصه حيات نهاد.

در خراسان از خرمن نامداران علم، ادب و حكمت به خوشه چينى پرداخت. مدتى نيز در قم به تحصيل پرداخت. آنگاه به تهران مهاجرت نمود.

استاد حكيمى داراى تأليفات متنوع و متعددى در علوم اسلامى و ادبى مى‏باشد.

تأليف كتاب‏هاى وى ناشى از سوز درونى، دردمندى و آرزومندى است. وى در غالب كتابهايش به پاسدارى از ميراث جاويدان معارف شيعه پرداخته است. حكيمى، به دو زبان فارسى و عربى اشعارى بديع سروده است.

از آثار گرانسنگ اوست: الحياة (مجموعه حديثى)، تفسير آفتاب، بيدارگران اقاليم قبله.



منابع