ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

جشن‌ها و اعیاد در استان هرمزگان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

محتویات

عيد فطر

با فرا رسيدن عيد فطر، مردم از صبح به مساجد مى‏روند و ضمن اقامه نماز عيد، اين روز را به همديگر تبريك مى‏گويند، سپس به گورستان رفته و فاتحه مى‏خوانند و براى اموات فاتحه مى‏خوانند.

آنگاه به خانه‏هاى خود باز مى‏گردند. در خانه، سفره عيد به وسيله خانم خانه چيده مى‏شود و در آن شيرينى، شكلات، پرتغال، سيب و انواع و اقسام ميوه‏هاى فصل و نقل و نبات قرار داده مى‏شود. سپس افراد خانه به دور آن جمع شده و با خوشحالى و نشاط به خوردن ميوه و شيرينى مى‏پردازند. پس از آن، اهل خانه از خانه خارج مى‏شوند و به ديدن اقوام و آشنايان مى‏روند و تا 3 روز اين كار ادامه مى‏يابد. در اين روز كدورت‏هاى ايجاد شده بين افراد تبديل به آشتى مى‏شود.

يكى از كارهاى نيكو در اين روز پرداخت زكات فطر مى‏باشد.

اهل سنّت منطقه خصوصا مردم قشم در روز عيد فطر مراسم مولودى خوانى به زبان عربى اجرا مى‏كنند كه بعد از نماز عشا از حدود ساعت 8 آغاز مى‏شود و تا ساعت 11 شب ادامه مى‏يابد. در اين مراسم يك نفر به زبان عربى مولودى مى‏خواند و ديگران جواب مى‏دهند.

لازم به ذكر است كه پير مردان و پير زنان از روز بعد از عيد فطر شش روز روزه مى‏گيرند.

اعياد ملى و مذهبى

عيد قربان

عيد قربان يكى از بزرگترين اعياد اهالى سواحل و جزاير خليج‏فارس است. به اين روز، عيد قربان، عيد اضحى، عيد گپه و عيد بزرگ نيز مى‏گويند. در اين روز، اغلب مردم صبح زود به گورستان شهر مى‏روند و براى اموات خود فاتحه و قرآن مى‏خوانند.

سپس به خانه آمده و غسل مى‏كنند و پس از صرف صبحانه به مسجد جامع شهر مى‏روند و به خواندن قرآن و دعا مى‏پردازند و با آمدن امام مسجد، تكبير بلند مى‏گويند. سپس پشت سر امام جماعت، دو ركعت نماز عيد به جا مى‏آورند.

همچنين برخى از خانواده‏ها در اين روز گوسفند يا گاوى را قربانى مى‏كنند و گوشت آن بين مردم توزيع مى‏نمايند.

در اين روز احيانا اگر دو نفر با هم قهر باشند، روى هم را مى‏بوسند و با هم آشتى مى‏كنند.

همچنين در اين روز همه اهالى لباس نو مى‏پوشند، بچه‏ها به در خانه‏ها از آشنا و غير آشنا مى‏روند و صاحب خانه‏ها نيز به آنها عيدى مى‏دهند.

در بازديدهاى عيد در ابتدا به ديدن پدر، مادر، خواهر و برادر و سپس به ديدن اقوام دور مى‏روند. اين ديد و بازديد تا سه روز ادامه دارد و اگر همديگر را در ظرف اين سه روز، در كوچه و بازار نبينند، در طى روزهاى بعد، روى هم را مى‏بوسند و به هم عيد مباركى مى‏گويند. در اين روز در جزيره قشم مراسم مولودى‏خوانى همچون روز عيد فطر برگزار مى‏شود.

در اين روز در بعضى مناطق مثل بستك مردم به ديدار خانواده‏هايى كه در طول سال كسى از آنها فوت نموده مى‏روند و به آنها تسليت مى‏گويند.

همچنين لازم به ذكر است كه روز پيش از عيد قربان را (روز نهم ذى الحجه) بسيارى از مردم اين استان روزه مى‏گيرند.

جشن مبعث و مولود نبى اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله

مولودخوانى يا جشن ميلاد به مراسم جشن و سرودى گفته مى‏شود كه به مناسبت ميلاد پيامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و امير مؤمنان على عليه‏السلام و ساير امامان عليه‏السلام با آئين خاص در اغلب مساجد و تكايا شهر بندرعباس برگزار مى‏شود. برنامه جشن با خواندن «مولوديه» قطعات منظومى است در فضايل بزرگان دين كه با آهنگ مخصوص خوانده مى‏شود. پس از آن برنامه سخنرانى توسط يك يا دو نفر سخنران اجرا و در پايان، از حاضران با شربت و شيرينى پذيرايى مى‏شود.

معمول‏ترين شيرينى در چنين مراسمى نوعى حلواست كه به «حلوا مسقطى» مشهور است و آنرا در بسته‏بندى‏هاى زيبا بين حاضران توزيع مى‏نمايند.

در منطقه قشم يك نوع موسيقى در محل به نام «ذكر و ذاكرين» با سما (دف)، دهل، «گپ» و كف زدن و آوازخوانى، و دم دادن اجرا مى‏كنند. از اين موسيقى در اعياد مذهبى مثل مبعث و مخصوصا مولود نبى اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بهره مى‏برند. اين موسيقى در حين اجرا به ترتيب موجب شور حال، وجد، شعف و در آخر منتهى به سكر مى‏شود.

مراسم جشن پانزدهم شعبان

روز پانزدهم شعبان كه روز ولادت امام مهدى(عج) است، در استان هرمزگان نيز جشن گرفته مى‏شود.

مردم شيعه هرمزگان در نيمه ماه شعبان، كه آن را ماه دو ـ دو نيز مى‏نامند، به تهى‏دستان صدقه مى‏دهند و معتقدند شب نيمه شعبان، شب سرنوشت است و در اين شب، باقى‏مانده عمر و روزى و مقدرات هر كس تا پايان زندگانى مشخص مى‏شود. از اين رو، تمام شب را به تلاوت قرآن و به ويژه خواندن سوره «يس» مى‏گذرانند.

در اين شب، بزرگ‏ترها از خانه بيرون نمى‏روند و فقط بچه‏ها و دختر بچه‏ها طبق يك رسم قديمى، به شكل گروهى از خانه خارج مى‏شوند و براى انجام مراسم «هرارگيز كود» يا «هارگز كرده» به در خانه‏هاى همسايه‏ها مى‏روند.

در روز چهاردهم ماه شعبان (دو ـ دو) دو ساعت از ظهر گذشته، كودكان در حالى كه هر كدام يك كيسه در دست دارند، چند نفر، چند نفر به طرف خانه اهالى به راه مى‏افتند و به محض رسيدن به در خانه، به آواز بلند و دسته جمعى مى‏گويند: «ارگير» يا «هرارگز كرد» امروز روز «آرگيز كردى» است. صاحب خانه با شنيدن صداى بچه‏ها، در خانه را گشوده و مقدارى نخودچى، مويز، بادام، گردو، آب نبات و ديگر تنقلات، يا پول و خرما، كه از چند روز قبل تهيه كرده است، بين كودكان تقسيم مى‏كند و كودكان نيز آنها را در كيسه خود ريخته و از آنجا به در خانه دوم و سوم و ... مى‏روند. اين كار چندين ساعت ادامه مى‏يابد و در پايان، بچه‏ها با كيسه‏هاى پر به خانه خود بازمى‏گردند.

به اين مراسم در رودان هارت گيز مى‏گويند.

روز پانزدهم شعبان، روز شادى و جشن بچه‏هاست. آنها در اين روز دور هم جمع مى‏شوند و ضمن شادى و سرور به خوردن تنقلات مى‏پردازند. اين مراسم در جزيره قشم و روستاهاى آن و برخى از شهرستانهاى ديگر استان هرمزگان، همچنان زنده است و اجرا مى‏شود.

در منطقه رودان نيز معابر و سردر منازل تزئين و چراغانى مى‏شود. در مساجد روحانيون راجع به فضيلت اين روز و چگونگى ظهور حضرت امام زمان(عج) و نشانه‏هاى ظهور آن حضرت سخنرانى مى‏كنند.

عيد غدير

در منطقه به عيد غدير، عيد سادات گفته مى‏شود. در اين روز اهالى شيعه استان به منازل سادات رفته و فرا رسيدن اين روز را تبريك مى‏گويند.

سادات نيز متقابلاً به آنها تبريك مى‏گويند و به آنها عيدى مى‏دهند. در مساجد نيز مراسمى برپا مى‏گردد و راجع به فضيلت حضرت على عليه‏السلام سخنرانى مى‏كنند.

عيد نوروز

از آداب كهن اين منطقه كه از سده‏هاى پيش هم چنان پابرجاست، استقبال از عيد نوروز با آتش افروزى شب چهارشنبه سورى است. در آخرين چهارشنبه هر سال، مردم به ويژه كودكان و جوانان با پوشال و هيزم آتش روشن مى‏كنند و از روى آن مى‏پرند و جمله معروف «زردى من از تو، سرخى تو از من» را تكرار مى‏كنند.

در روز چهارشنبه سورى در خانواده‏ها نبايد نفرينى از دهان كسى خارج شود؛ زيرا مردم استان بر اين باورند كه در روزهاى ماه آخر سال جمعا 1999 قضا و بلا نازل مى‏شود كه 999 مورد آن فقط به چهارشنبه سورى مربوط است.

در اين روز اگر كسى لباس دوخته شده خود را از خياطى بياورد، بايد هم وزن آن خرما يا شكر يا برنج به يك نفر فقير صدقه بدهد. عصر چهارشنبه سورى كوزه نو يا كهنه‏اى را در خانه به زمين مى‏زنند تا بشكند و بر اين باورند كه به جاى آوردن اين رسم، قضا و بلا را دور مى‏كند.

در برخى شهرهاى ايران روز چهارشنبه آخر ماه صفر را چهارشنبه سورى مى‏نامند و مراسمى را انجام مى‏دهند.

در منطقه بستك آخرين چهارشنبه ماه صفر هفت سلام قرآنى را با آب زعفران در كاسه‏اى تمييز مى‏نويسند.

كاسه را پر از آب نموده صبح روز چهارشنبه آخر ماه صفر تمام اهل خانه هر يك نيم استكان از آن مى‏نوشند و براى همسايگان هم مى‏برند.

هم‏زمان با تحويل سال نو، عيد نوروز در كليه شهرها و روستاهاى استان مانند ساير مناطق ايران برگزار مى‏شود. مردم لباس‏هاى نو مى‏پوشند، به ديد و بازديد مى‏پردازند و كين و كدورت‏ها را از دل مى‏زدايند.

شادى و سرور عيد نوروز تا چندين روز به طول مى‏انجامد و در اين روزها، آشنايان و خويشاوندان جهت تبريك سال نو به ديدار هم مى‏روند و عيدى مى‏دهند و عيدى مى‏گيرند.

مردم بستك روز نوروز به بيرون از شهر و به سبزه‏زارها مى‏روند و مراسم سنتى عيد را در آن جا طبق آداب محلى انجام مى‏دهند.

در جزيره قشم روز ششم مرداد ماه آغاز سال بومى آنها با شهريماه آغاز مى‏شود. در روز اول اين ماه جشن مى‏گيرند و در اين جشن مرغ و گوشت مى‏پزند و مى‏خورند.

جشن عروسى

مراسم عروسى مردم استان هرمزگان، على رغم مشابهت‏هاى كلى با مراسم عروسى ديگر مردمان ايران، به لحاظ مراحل جشن و نحوه انجام آن، تفاوت‏هايى دارد. در ذيل به عنوان نمونه، به چگونگى برگزارى اين مراسم در جزيره قشم اشاره مى‏شود.

يكى از مهم‏ترين مراحل عروسى در قشم، خواستگارى است. در ابتدا، خانواده داماد دخترى را در نظر مى‏گيرند. سپس مادر يا خواهر داماد به اتفاق يك يا دو زن از بستگان داماد، مثل عمه، خاله، به خانه پدر دختر مى‏روند و خواستگارى مى‏كنند.

در قشم مانند ساير بنادر و جزاير خليج‏فارس، دخترها و پسرها بعد از سن بلوغ با هم تماس ندارند و معمولاً اطلاعات مورد نياز به وسيله افراد فاميل و همسايه‏ها مبادله مى‏شود.

در جلسه اول، اگر مادر و پدر داماد، دختر را پسنديدند و شغل و كار و مسكن او را مناسب حال خويش تشخيص دادند، براى تحقيقات بيشتر و مشورت با دختر و ساير اقوام، قرار ملاقات‏هاى بعدى را مى‏گذارند.

خانواده عروس معمولاً در همان جلسه اول جواب قبولى نمى‏دهند و موضوع را به چند روز بعد موكول مى‏نمايند، ولى اگر داماد مورد پسند دختر و خانواده قرار نگيرد، بهانه‏اى آورده و جواب رد مى‏دهند.

در قديم، يعنى در سى يا چهل سال پيش، اتفاق مى‏افتاد كه عروس و داماد يكديگر را اصلاً نديده بودند و نمى‏شناختند. اما دختر را براى مرد خواستگارى مى‏كردند و پدر عروس اختيار كامل داشت كه دختر خود را به هر كسى كه دلش مى‏خواست شوهر بدهد و دختر در انتخاب شوهر، نقشى نداشت، ولى امروزه مشورت با دختر و رضايت او در اين امر مهم، شرط اوليه و اساسى است. اين مرحله «مشورت با دختر» نام دارد.

در صورتى كه طرفين راضى به ازدواج باشند، بعد از يك تا پنج روز، مادر پسر، چند نفر از بستگان و اطرافيان خود را دعوت مى‏كند و به اتفاق ايشان يك گردن‏بند يا مدال طلا، يك حلقه انگشترى، يك دست خلعت (لباس)، مبلغى وجه نقد و مقدارى كمپوت و ميوه و شيرينى به عنوان دست قولى برمى‏دارند و به خانه دختر مى‏روند و همه را به مادر عروس تحويل مى‏دهند.

مادر عروس نيز بعد از رفتن ميهمان‏ها، هديه‏ها را به عروس مى‏دهد. اين مراسم حتما بايد در شب انجام شود. در خانه عروس، پس از صرف چاى و شيرينى، روز برگزارى مراسم عروسى را تعيين مى‏كنند. اگر مراسم عقد و عروسى با عيد فطر يا عيد قربان برخورد كند، داماد بايد مجددا يك دست لباس نو براى عروس تهيه كند و به منزل او بفرستد.

پس از آن چند نفر از جوانان داوطلب دعوت از مردها مى‏شوند. دعوت از زن‏ها به وسيله چند زن انجام مى‏شود كه اصطلاحا آنان را «خواندغ» مى‏گويند. خواندغ‏ها به خانه اشخاص مورد نظر مى‏روند و با سر دادن هلهله (كيكنگ) حضور خود را اعلام مى‏نمايند. خانم صاحبخانه به استقبال آنان مى‏آيد و با شربت و شيرينى از آنان استقبال مى‏نمايند.

پرداخت كليه مخارج سه شبانه روز عروسى در جزيره، به عهده داماد است. داماد وظيفه دارد مخارج عروسى را سه روز قبل از شروع مراسم، به خانه عروس برساند. علاوه بر مخارج جشن عروسى، تهيه تمام لباس‏هاى عروس نيز با داماد است.

لباس عروس شامل: سى تا چهل پيراهن خوصى (خوص دوزى) و زرى يا ساده، بيست تا سى شلوار خوص دوزى و زرى، ده تا پانزده روسرى، ده جفت كفش، به اضافه تمام وسايل زنانه از صابون گرفته تا حوله و غيره، همه و همه، را مى‏بايست خانواده داماد تهيه كرده و در جعبه بزرگى بگذارد و يك شب قبل از پايان عروسى به خانه عروس برساند.

در بندرعباس به خوانچه يا سينى محتوى لباس عروسى و نقل و نبات و عود و مشك و غيره را اصطلاحا «سافت» مى‏نامند.

پدر عروس، اگر وضع مالى خوبى داشته باشد، از پول خودش يا از مهريه‏اى كه دريافت كرده است، براى چند نفر از زنان بستگان و اطرافيانش كه از ابتدا تا انتهاى مراسم عروسى، كمك و همكارى كرده‏اند، خلعتى مى‏خرد. مخارج بستن حجله، به عهده پدر عروس است. اكثر پدرهاى كم بضاعت، مهريه دريافتى را در اين راه خرج مى‏كنند. احيانا اگر مبلغى از مهريه باقى ماند، با آن مقدارى طلا مى‏خرند و به عروس هديه مى‏دهند.

اگر داماد از بستگان عروس باشد، يا عروس و داماد در يك محله زندگى نمايند و بالاخره دختر و پسر، مورد پسند و دلخواه يكديگر قرار بگيرند، مبلغ مهريه كم‏تر خواهد بود تا يك فرد غريبه كه ساكن محله ديگر شهر باشد و نسبتى هم با عروس و خانواده او نداشته باشد.

پدر عروس مبلغ مهريه را نقدا دريافت مى‏دارد و تعداد سكه‏هاى طلا را در سند ازدواج ثبت مى‏كنند. مهريه دختر، در روستاهاى جزيره بيشتر از شهر است. مهريه دختر يك خانواده ثروتمند كه مقدارى هم طلا از قبيل النگو، انگشترى، گوشواره، گردن بند و غيره همراه خود به خانه داماد مى‏برد، به مراتب بيشتر است.

تهيه مسكن، فرش خانه و وسايل زندگى كلاً به عهده داماد است. در شهر قشم رسم نيست كه بستگان عروس و داماد به آنها هديه‏اى بدهند؛ ولى مرسوم است كه هفته اول كه عروس و داماد از حجله بيرون مى‏آيند و عروس را به خانه پدر و خواهر داماد مى‏برند، هر يك از آنها به نوبه خود يك حلقه انگشترى، يا خلعتى به عنوان هديه به عروس مى‏دهند.

در خانه عروس معمولاً سه شبانه روز جشن مى‏گيرند و مجلس زنانه دارند. در اين مجلس تمام زنان فاميل و دوستان و آشنايان و همسايگان را دعوت مى‏كنند و در يك شبانه روز، مراسم حنابندان انجام مى‏شود.

در مراسم حنابندان، دست و پاى عروس را حنا مى‏بندند و با خط‏هاى زيبا و منظمى دست و پاى عروس را نقش و نگار مى‏اندازند.

در بندرعباس در شب حنابندان يك بشقاب حنا از خانه عروس به خانه داماد و متقابلاً يك بشقاب حنا از خانه داماد به خانه عروس فرستاده مى‏شود.

داماد هم يك يا دو روز در منزل خود جشن مى‏گيرد و مردم براى صرف ناهار به منزل او مى‏روند. شبى كه داماد مى‏خواهد به حجله برود، بعد از نماز عشاء مراسم «مولودى خوانى» برگزار مى‏شود. در اين مراسم، سرگذشت حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بازگو مى‏شود و از جانب حاضران در مجلس، مرتبا بر پيامبر و آل او صلوات نثار مى‏شود.

در شهر قشم باشد، مردها داماد را پياده به خانه عروس مى‏برند و دسته جمعى وارد خانه عروس شده و پس از صرف شيرينى آنجا را ترك مى‏نمايند و بقيه مراسم به وسيله زنان انجام مى‏شود.

در قشم عروسى به شيوه خاصى به مدت 7 تا 8 شبانه روز انجام مى‏شود. به اين صورت كه دو تا سه روز اول عروسى، جشن و پايكوبى است و شب جمعه، پس از مراسم «اوزا» كه نوعى رقص بومى خاص است.

در قشم، حجله را در خانه عروس برپا مى‏كنند و داماد را به خانه عروس مى‏برند. در اصطلاح محل، كارگر عروسى زنى به اسم مشاطه است كه در تمام مدت در خانه عروس كار مى‏كند و علاوه بر آرايش عروس، بستن حجله نيز با مسئوليت و زير نظر او انجام مى‏گيرد. دستمزد مشاطه، 10 درصد كل مهريه و به عهده داماد است.

حجله عروس را در قشم به طرز زيبايى آيينه بندى و تزئين مى‏كنند؛ به طورى كه عروس و داماد به هر طرف مى‏نگرند، چهره‏هاى خود را در آيينه‏ها و در بين رنگ‏هاى زيبا و چشم نواز مى‏بينند و لذت مى‏برند.

زن‏هايى كه در خانه عروس هستند، داماد را به داخل حجله راهنمايى مى‏كنند. داماد در حجله مى‏نشيند و منتظر از راه رسيدن عروس مى‏شود. سپس زنان با خواندن اشعار شادى بخش، عروس را آرام آرام به سوى حجله هدايت مى‏كنند.

وقتى عروس به درِ حجله رسيد، داماد از جاى برخاسته و جلو مى‏رود و دست عروس را مى‏گيرد و با او احوالپرسى مى‏كند. سپس هر دو در روى تخت مخصوص حجله در كنار هم مى‏نشينند.

بعد از كمى استراحت، داماد دو ركعت نماز كه در محل، به نماز مراد معروف است به جاى مى‏آورد. سپس مشاطه، انگشتان شست پاى عروس و داماد را روى هم قرار مى‏دهد و آنها را با گلاب شستشو مى‏دهد. بعد، سر عروس و داماد را آرام به همديگر مى‏زند. در اين موقع، زنان حجله را ترك كرده و عروس و داماد را با هم تنها مى‏گذارند.

در بندرعباس مرد متأهلى كه بيش از يكبار ازدواج نكرده باشد، سر عروس را آهسته به سر داماد مى‏زند كه آن را «يك جا كردن» مى‏نامند.

در قشم داماد، بر طبق يك رسم قديمى، مجبور است يك هفته در حجله بماند. در تمام اين مدت، هر شب خانواده‏هاى دو طرف، طى مراسمى به ديدار نو عروس و داماد مى‏روند و هدايايشان را مى‏دهند. داماد پس از طى اين مدت مى‏تواند از حجله و خانه خارج شود و براى كسب معاش و شروع زندگى مشترك تلاش نمايد.

در بندرعباس عروس و داماد معمولاً سه روز در حجله مى‏مانند و پس از آن به خانه خود مى‏روند و مهمانى رفتن شروع مى‏شود.



منابع