ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

باورها در استان تهران

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

ـ اگر بر سر زائو زن نازا بيايد چله بر سرش افتاده و ديگر آبستن نمى‏شود.

ـ اسپند اگر در خانه پاشيده شود دعوا مى‏شود.

ـ با هم خوردن سركه و ماست پيسى مى‏آورد.

ـ شلوار ايستاده پوشيدن آدم را بى‏آبرو مى‏كند.

ـ بعد از غروب، آب را نبايد از خانه كسى برد كه فقير مى‏شوند.

ـ كسى را كه بخواهند بر نگردد پشت سرش بايد كوزه بشكنند.

ـ اول ماه پول دادن سبب بى‏پولى تا آخر ماه مى‏شود.

ـ يك خون ناحق چهل روز كسادى مى‏آورد.

ـ كسى كه گوشت خوك بخورد بى‏غيرت مى‏شود.

ـ اگر غذاى كسى شور شود مادرزنش دوستش دارد.

ـ صبر كوچك خدا چهل سال است.

ـ نگه داشتن جغد اسباب مرگ و مير و خانه خرابى مى‏شود.

ـ مسافر را بايد از زير قرآن و آئينه رد كرد تا به سلامت بازگردد.

ـ اگر مادر كسى سيد باشد شب چهارشنبه‏ها سيد مى‏شود.

ـ ناخت سفت دليل خست است. (آدم خسيس ناخنش سفت مى‏شود).

ـ اگر لقمه در گلو گير كند كسى دلش از آن مى‏خواهد.

ـ دشمن مى‏خنداند دوست مى‏گرياند.

ـ نان را با چاقو ببرند قحطى مى‏آيد.

ـ به آدم تنبل كه يك كار رجوع كنى صد پند پدرانه يادت مى‏شود.

ـ در سر سفره ممسك اشتها و كور مى‏شود.

ـ خرده نانى كه بر زمين افتاده باشد بايد برداشت بوسيد و خورد و يا كنار ديوار گذاشت و گفت الحمدللّه.


منابع