باورها در استان ایلام
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
زندگى مردم هر سرزمين، متاثر از اعتقادات و باورهاى آنهاست. برخىاز اين باورها جنبه عمومى دارند و برخىاز اين باورها نيز به يك ايل، طايفه و يا يك استان اختصاص دارد. به برخىاز باورهاى مردم ايلام اشاره مىشود:
ـ اگر كودك شير خوارهاى گريه و بى تابى كند، معتقدند كه پرنده شومى در نيمه شب با او صحبت كرده است. براى دفع اين شر و دفع و رفع گريه كودك، پيشانى و پشت او را با تيغ مىتراشند.
ـ اگر مرغ همانند خروس آواز بخواند، آنرا بدشگون مىپندارندو مرغ را سر مىبرند.
ـ اگر زنى كه درحال خمير كردن است، مقدارى از خميرش به بيرون پرت شود، يا تارى از مويش جداشود، ميهمان مىرسد.
ـ قارقار كلاغ را در وقت غروب بدشگون مىدانند.
ـ روزهاى زوج هفته را براى انجام كار، نحس است.
ـ اگر مار در خرمن گندم و يا جولانه و يا تخم گذارى كند، خرمن محصول بيشترى خواهد داد.
ـ هنگام عبور از خرابهها و گورستانها بايد بسمالله گفت تا اجنه به آنها آسيب نرساند.
ـ هنگام خسوف و كسوف، معتقدند كه اژدهايى ماه يا خورشيد را در دهان مىگيرد و مانع تابش نور آنها مىشود. براى رهايى آنها بايد سرو صدا ايجاد كرد و باكوبيدن بر طبل يا تشت آهنى اژدها را مىترسانند تا ماه يا خورشيد را رها كند.
ـ آتش براى مردم ايلام، قابل احترام است و بر آتش آب نمىريزند، مگر وقتى كه بزرگ خانوادهاى فوت نمايد. به شعله آتش و نور چراغ سوگند مىخورند.
مردم ايلام مخصوصا كوچ نشينان هنگام كوچ كردن، مازاد اثاثيه و لوازم زندگى خود را در حريم امام زاده به امانت سپرده و عزيمت مىنمايند. در طول اين مدت كسى جرات دست درازى به اموال گذارده شده در حريم بقعه را ندارد.
ـ چنانچه مرغ يا خروسى بىموقع بخوانند، ناخوشايند است و بايد آنها را كشت.
ـ اگر كسى به سگ يا گربهاى آب بپاشد، روى دستش زگيل در مىآيد.
ـ اگر مرغ جلوى يكى از اهل خانه بالهايش را بگشايد وبنشيند، ميهمان مىآيد.
ـ اگر سگ خانه پشت به اتاق و رو به حياط بنشيند، ميهمان مىآيد.
ـ اگر گنجشكها در غروب با هم بجنگند و بال تكان دهند، آن شب يا فردا باران خواهد باريد.
ـ اگر سگ در شبهاى زمستان مانند گرگ زوزه بكشد. آن شب برف سنگينى خواهد آمد.