مسائل اجتماعی در استان ایلام
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | مساله بيكارى يكى از مسائل مهم اجتماعى در ايلام بلكه در بيشتر نقاط كشور است كه در اين استان به معضل اجتماعى تبديل شده است. | ||
+ | |||
+ | بر اساس سرشمارى سال 1375، تعداد 18425 نفر (5/16 درصد جمعيت فعال استان) بيكار در اين استان وجود داشته كه از اين تعداد 79 درصد را مردان و 21 درصد را زنان تشكيل دادهاند. نرخ بيكارى در بين مردان فعال 8/14 درصد و در بين زنان فعال، 4/29 درصد بوده است. | ||
+ | |||
+ | از عوامل بيكارى در اين استان مىتوان به درگيرى مستقيم اين استان در جنگ با عراق، تخريب صنايع در اثر بمباران هوايى و حملات موشكى عدم برنامهريزى بر فعاليتهاى توليدى و اشتغالزا، و عدم تمايل بخش خصوصى به سرمايه گذارى در اين استان و مسايل فرهنگى اشاره نمود. | ||
+ | |||
+ | بيكارى جوانان در كنار در آمد پائين خانوارها باعث مشكلات اجتماعى مانند بالا رفتن سن ازدواج، افزايش آمار طلاق و بروز مشكلات روانى چون افسردگى و خودكشى در ايلام شده است. | ||
+ | |||
+ | اعتياد و قاچاق مواد مخدر ديگر از مسائل اجتماعى است كه جوانان اين استان راتهديد مىكند. | ||
+ | |||
+ | يكى از علل عمده قاچاق مواد مخدر، مسئله بيكارى است. قاچاقچيان، از انتقال مواد مخدر از استانهاى همجوار و فروش آن در داخل استان، سود سرشارى را بدست مىآورند. | ||
+ | |||
+ | بر اساس گزارش نيروى انتظامى ايلام تعداد افراد دستگير شده به اتهام خريد، فروش، نگهدارى و استعمال مواد مخدر از سال 1375 تا سال 1376 حدود دو برابر شده است. | ||
+ | |||
+ | در سال 1375 تعداد 69 و در سال 1376 تعداد تعداد 110 نفر و در سال 1377 تعداد 105 نفر در اين ارتباط دستگير شدهاند. | ||
+ | |||
+ | همچنين طبق بررسىهاى انجام شده، روند شيوع اعتياد نيز در ايلام نگران كننده مىباشد. روند مصرف و اعتياد به مواد مخدر در بين جوانان و نوجوانان ايلامى طى چند سال اخير شتاب بيشترى به خود گرفته است. | ||
+ | |||
+ | مدير كل بهزيستى استان ايلام نيز روند شيوع اعتياد را سريع و نگران كننده خوانده است. هر چند كه آمار دقيقى از تعداد معتادين استان وجود ندارد اما تعداد (250 نفر) مراجعه كنندگان طى سالهاى 76 و 77 جهت ترك اعتياد به مركز بازپرورى معتادان خود بيانگر ميزان اعتياد در ايلام مىباشد. | ||
+ | |||
+ | يكى از ديگر مسائل اجتماعى در استان ايلام، پديده خودكشى است، نرخ خودكشى در اين استان از سال 1367 به بعد سير صعودى به خود گرفته است و از 8/1 در هر 100 هزار نفر جمعيت در سال 1376 به 9/32 در سال 1370 و در سال 1371 به 8/19 و در سال 1376 به 63 نفر رسيده است. | ||
+ | |||
+ | نرخ خودكشى در شهرستان ايلام نيز طى اين مدت از 5 نفر در هر 100 هزار نفر جمعيت و به 72 نفر در سال 1377 رسيده است. | ||
+ | |||
+ | آنچه كه پديده خودكشى در استان ايلام را از ديگر مناطق مستثنى مىسازد شيوع آن در بين زنان و در بين جوانان و نوجوانان است. | ||
+ | |||
+ | در سال 1377، 5/67 درصد از موارد اقدام به خودكشى را، زنان تشكيل مىدادهاند. در اين سال 16/84 درصد موارد اقدام به خودكشى در بين گروههاى سنى از 16 تا 30 سال بوده است. | ||
+ | |||
+ | از لحاظ سطح تحصيلات نيز بيشترين درصد افراد اقدام كننده به خودكشى، داراى تحصيلات پائينتر از ديپلم بودهاند. بيشترين در صد افراد (5/62 درصد) اقدام كننده به خودكشى با سم و قرص اقدام به اين عمل نمودهاند و 83/20 در صد اين خودكشىها در اين سال موفق بودهاند. | ||
+ | |||
+ | بر اساس بررسىهاى انجام شده عواملى همچون فقر فرهنگى، بن بست جغرافيايى، بيسوادى، مهاجرت بى رويه، فقر اقتصادى، محدوديتها و كنترل بيش از حد اجتماعى، ساختار نامناسب خانواده، آداب و رسوم و باورهاى غلط و نبود سرگرمىهاى معمولى زندگى موجب پديد آمدن فشارهاى روانى ـ اجتماعى گرديده است. | ||
+ | |||
+ | از جمله مهمترين اين فشارها بيكارى، مشكلات تحصيلى، اختلافات خانوادگى، ازدواجهاى تحميلى، تهمتهاى ناموسى، روابط نامشروع و ترس از مجازاتهاى عرفى مىباشد. | ||
+ | |||
+ | يكى ديگر از معضلات اجتماعى اين استان سلطه فرهنگ قومى است. سلطه فرهنگ قومى تاحدى است كه حتى چهرههاى موجه هم براى ارتقاء در هرم اجتماعى جامعه و يا كسب جايگاه و پايگاه بالاتر بدان متوسل مىشوند. اين مسئله موجب ارجحيت قوممدارى بر حقطلبى، شده است. ادامه اين روند موجب نفوذ چهرههاى نامطلوب و طرد چهرههاى موجه در جامعه استان مىشود. | ||
+ | |||
+ | يكى ديگر از مسائل اجتماعى استان مسئله ازدواج جوانان مىباشد. فقر مالى و عدم توجه والدين سبب مىشود كه جوانان نتوانند به موقع ازدواج نمايند. هزينههاى گزاف مراسم عروسى، مهريههاى سنگين و مسئله بيكارى و مسكن از جمله موانع عمده ازدواج جوانان محسوب مىگردند. | ||
+ | |||
+ | يكى ديگر از مسائل در زمينه ازدواج جوانان، ازدواجهاى تحميلى است. طبق سنت گذشته پدر، رئيس خانواده محسوب مىگردد و حق تحميل افكار و سليقه خود را بر اعضاء خانواده دارد. در مورد ازدواج نيز شرط اصلى، تامين نظر پدر دختر است و دختر حق هيچگونه دخالتى در مساله ازدواج را ندارد. اين پديده در جامعه ايلام سبب بروز مسائل خانوادگى، طلاق و خودكشى و زنان شده است. | ||
+ | |||
+ | يكى ديگر از مسائل و معضلات عمومى ايلام تعصبات خشك و بى روح قبيلهاى است كه تا حدودى پايدار مانده است. | ||
+ | |||
+ | تعصبات قبيلهاى علاوه بر فوايدى كه مىتوان بر آن متصور شود، داراى نكات منفى نيز مىباشد. مثلا در صورت قتل فردى از يك قبيله، تمامى اعضاء قبيله مقتول، قبيله قاتل را مورد تهاجم قرار مىدهند. | ||
+ | |||
+ | در زندگى قبيلهاى عقيده بر اين است كه خون را بايد با خون شست. اگر چنانچه قتلى روى دهد، حتما بايد در مقابل فرد ديگرى كشته شود و اين نزاع تا سالها ادامه مىيابد. هنوز هم اين قضيه به طور نسبى در اين استان حاكم است و به صورت يك ميراث فرهنگى به ارث رسيده است. | ||
+ | |||
+ | يكى ديگر از معضلات اجتماعى اين استان پديده فرار سرمايه مىباشد. طبق بررسيهاى به عمل آمده عدهاى از مردم ايلام كه توانايى انجام كارهاى كلان اقتصادى دارند. همين كه به مكنتى رسيدند و مالى به دست آوردند، استان ايلام را براى ادامه زندگى مناسب نمىدانند و براى فعاليت به شهرهاى بزرگ روى مىآورند. | ||
+ | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:مسائل اجتماعی]] | [[رده:مسائل اجتماعی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۳۶
مساله بيكارى يكى از مسائل مهم اجتماعى در ايلام بلكه در بيشتر نقاط كشور است كه در اين استان به معضل اجتماعى تبديل شده است.
بر اساس سرشمارى سال 1375، تعداد 18425 نفر (5/16 درصد جمعيت فعال استان) بيكار در اين استان وجود داشته كه از اين تعداد 79 درصد را مردان و 21 درصد را زنان تشكيل دادهاند. نرخ بيكارى در بين مردان فعال 8/14 درصد و در بين زنان فعال، 4/29 درصد بوده است.
از عوامل بيكارى در اين استان مىتوان به درگيرى مستقيم اين استان در جنگ با عراق، تخريب صنايع در اثر بمباران هوايى و حملات موشكى عدم برنامهريزى بر فعاليتهاى توليدى و اشتغالزا، و عدم تمايل بخش خصوصى به سرمايه گذارى در اين استان و مسايل فرهنگى اشاره نمود.
بيكارى جوانان در كنار در آمد پائين خانوارها باعث مشكلات اجتماعى مانند بالا رفتن سن ازدواج، افزايش آمار طلاق و بروز مشكلات روانى چون افسردگى و خودكشى در ايلام شده است.
اعتياد و قاچاق مواد مخدر ديگر از مسائل اجتماعى است كه جوانان اين استان راتهديد مىكند.
يكى از علل عمده قاچاق مواد مخدر، مسئله بيكارى است. قاچاقچيان، از انتقال مواد مخدر از استانهاى همجوار و فروش آن در داخل استان، سود سرشارى را بدست مىآورند.
بر اساس گزارش نيروى انتظامى ايلام تعداد افراد دستگير شده به اتهام خريد، فروش، نگهدارى و استعمال مواد مخدر از سال 1375 تا سال 1376 حدود دو برابر شده است.
در سال 1375 تعداد 69 و در سال 1376 تعداد تعداد 110 نفر و در سال 1377 تعداد 105 نفر در اين ارتباط دستگير شدهاند.
همچنين طبق بررسىهاى انجام شده، روند شيوع اعتياد نيز در ايلام نگران كننده مىباشد. روند مصرف و اعتياد به مواد مخدر در بين جوانان و نوجوانان ايلامى طى چند سال اخير شتاب بيشترى به خود گرفته است.
مدير كل بهزيستى استان ايلام نيز روند شيوع اعتياد را سريع و نگران كننده خوانده است. هر چند كه آمار دقيقى از تعداد معتادين استان وجود ندارد اما تعداد (250 نفر) مراجعه كنندگان طى سالهاى 76 و 77 جهت ترك اعتياد به مركز بازپرورى معتادان خود بيانگر ميزان اعتياد در ايلام مىباشد.
يكى از ديگر مسائل اجتماعى در استان ايلام، پديده خودكشى است، نرخ خودكشى در اين استان از سال 1367 به بعد سير صعودى به خود گرفته است و از 8/1 در هر 100 هزار نفر جمعيت در سال 1376 به 9/32 در سال 1370 و در سال 1371 به 8/19 و در سال 1376 به 63 نفر رسيده است.
نرخ خودكشى در شهرستان ايلام نيز طى اين مدت از 5 نفر در هر 100 هزار نفر جمعيت و به 72 نفر در سال 1377 رسيده است.
آنچه كه پديده خودكشى در استان ايلام را از ديگر مناطق مستثنى مىسازد شيوع آن در بين زنان و در بين جوانان و نوجوانان است.
در سال 1377، 5/67 درصد از موارد اقدام به خودكشى را، زنان تشكيل مىدادهاند. در اين سال 16/84 درصد موارد اقدام به خودكشى در بين گروههاى سنى از 16 تا 30 سال بوده است.
از لحاظ سطح تحصيلات نيز بيشترين درصد افراد اقدام كننده به خودكشى، داراى تحصيلات پائينتر از ديپلم بودهاند. بيشترين در صد افراد (5/62 درصد) اقدام كننده به خودكشى با سم و قرص اقدام به اين عمل نمودهاند و 83/20 در صد اين خودكشىها در اين سال موفق بودهاند.
بر اساس بررسىهاى انجام شده عواملى همچون فقر فرهنگى، بن بست جغرافيايى، بيسوادى، مهاجرت بى رويه، فقر اقتصادى، محدوديتها و كنترل بيش از حد اجتماعى، ساختار نامناسب خانواده، آداب و رسوم و باورهاى غلط و نبود سرگرمىهاى معمولى زندگى موجب پديد آمدن فشارهاى روانى ـ اجتماعى گرديده است.
از جمله مهمترين اين فشارها بيكارى، مشكلات تحصيلى، اختلافات خانوادگى، ازدواجهاى تحميلى، تهمتهاى ناموسى، روابط نامشروع و ترس از مجازاتهاى عرفى مىباشد.
يكى ديگر از معضلات اجتماعى اين استان سلطه فرهنگ قومى است. سلطه فرهنگ قومى تاحدى است كه حتى چهرههاى موجه هم براى ارتقاء در هرم اجتماعى جامعه و يا كسب جايگاه و پايگاه بالاتر بدان متوسل مىشوند. اين مسئله موجب ارجحيت قوممدارى بر حقطلبى، شده است. ادامه اين روند موجب نفوذ چهرههاى نامطلوب و طرد چهرههاى موجه در جامعه استان مىشود.
يكى ديگر از مسائل اجتماعى استان مسئله ازدواج جوانان مىباشد. فقر مالى و عدم توجه والدين سبب مىشود كه جوانان نتوانند به موقع ازدواج نمايند. هزينههاى گزاف مراسم عروسى، مهريههاى سنگين و مسئله بيكارى و مسكن از جمله موانع عمده ازدواج جوانان محسوب مىگردند.
يكى ديگر از مسائل در زمينه ازدواج جوانان، ازدواجهاى تحميلى است. طبق سنت گذشته پدر، رئيس خانواده محسوب مىگردد و حق تحميل افكار و سليقه خود را بر اعضاء خانواده دارد. در مورد ازدواج نيز شرط اصلى، تامين نظر پدر دختر است و دختر حق هيچگونه دخالتى در مساله ازدواج را ندارد. اين پديده در جامعه ايلام سبب بروز مسائل خانوادگى، طلاق و خودكشى و زنان شده است.
يكى ديگر از مسائل و معضلات عمومى ايلام تعصبات خشك و بى روح قبيلهاى است كه تا حدودى پايدار مانده است.
تعصبات قبيلهاى علاوه بر فوايدى كه مىتوان بر آن متصور شود، داراى نكات منفى نيز مىباشد. مثلا در صورت قتل فردى از يك قبيله، تمامى اعضاء قبيله مقتول، قبيله قاتل را مورد تهاجم قرار مىدهند.
در زندگى قبيلهاى عقيده بر اين است كه خون را بايد با خون شست. اگر چنانچه قتلى روى دهد، حتما بايد در مقابل فرد ديگرى كشته شود و اين نزاع تا سالها ادامه مىيابد. هنوز هم اين قضيه به طور نسبى در اين استان حاكم است و به صورت يك ميراث فرهنگى به ارث رسيده است.
يكى ديگر از معضلات اجتماعى اين استان پديده فرار سرمايه مىباشد. طبق بررسيهاى به عمل آمده عدهاى از مردم ايلام كه توانايى انجام كارهاى كلان اقتصادى دارند. همين كه به مكنتى رسيدند و مالى به دست آوردند، استان ايلام را براى ادامه زندگى مناسب نمىدانند و براى فعاليت به شهرهاى بزرگ روى مىآورند.