ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

خوشنویسان استان لرستان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

خسرو خان خوشنويس

خسرو خان فرزند مراد على خان (خسرو كاظمى) در سال 1240 ه .ش در منطقه دلفان بر دنيا آمد. او از كودكى علاقه به خط و خطاطى داشت با توجه شرايط محيط، زندگى عشيره‏اى و كمبود امكانات تلاش مضاعف را مى‏طلبيد. در كنار تعليم خط و شوق به نوشته‏ها و منشآت ادب فارسى نظير نوشته‏هاى قائم مقام فراهانى و امير نظام گروسى او را در رديف يكى از بهترين خطاطان يك صد سال اخير منطقه لرستان قرار داد زيرا در محتواى اين نوشته‏ها ابتكاراتى هم داشت. عبدالحسين ميرزا حاكم لرستان او را به عنوان منشى خود انتخاب كرد.

ابراهيم صفايى محقق معروف تاريخ قاجار چند نمونه از خطهاى او را بدون ذكر نام آورده است خسرو در سال 1314 ه .ش در منطقه دلفان وفات يافت.

ميرزا تقى الماسيان

ميرزا تقى فرزند ميرزا حيدر الماسيان مشكين خط در حدود سال 1250 ه .ش در خرم‏آباد به دنيا آمد دوران كودكى را تا سن مميزى به خواندن صرف، نحو، مقدمات عربى، نصاب و گلستان گذراند. او نخست نزد ميرزا عبدالمجيد به آموزش خط پرداخت و سپس مدتى نزد ميرزا اسماعيل مستوفى به فراگيرى اسلوب خط‏هاى مختلف پرداخت. ميرزا تقى به ادبيات عرب آشنايى داشت و ميزان اين آشنايى در نوع نوشتن خط ايشان كاملاً آشكار است. او انسانى كم حرف، متدين بود هر زمانى كه مى‏خواست بنويسد اول وضوء مى‏گرفت. او به پيشنهاد يكى از خطاطان معروف تقى مشكين خط را در پايان نوشته هايش اضافه مى‏كرد.

او به خط عماد الدين سيفى قزوينى دلبستگى فراوان نشان مى‏داد و خوشنويسان لرستان نظير آقايان محمد صادق سيف و ابراهيم دانايى از اول از شيوه نگارش ايشان استفاده مى‏كردند. مرحوم ميرزا تقى در سال 1342 ه .ش درگذشت.

محمد يگانه (گله دار)

محمد يگانه در سال 1297 ه .ش در شهر خرم‏آباد به دنيا آمد تحصيلات اوليه را در مكتب خانه‏هاى قديمى و سپس در دبستان سپه به پايان برد. او در سال 1318 به استخدام فرهنگ درآمد.

او تا سال 1320 بنام گله دار، طايفه‏اى مشهور در خرم‏آباد هستند معروف بود. او در كارهاى ادارى، رياست بازرسى و دبيرى در دبيرستانهاى خرم‏آباد انجام وظيفه كرد. شوق مطالعه و علاقه او به آثار مذهبى از او به عنوان شخصى محيط به مسائل اسلامى قرار داده بود. او چند سالى را در محضر آيت الله كمالوند به فراگيرى فقه و اصول پرداخت و در سال 1340 با آن كه تقريبا در سنى بالا قرار داشت موفق به دريافت ليسانس در رشته منقول گرديد و به كار تدريس در مدارس پرداخت. او از حقوق ناچيز خود سهميه‏اى براى دانش‏آموزان و دانشجويان بى بضاعت در نظر داشت.

دفترچه‏اى مخفى و پنهانى در خانه داشت كه سهم هر يك را با نوع پرداخت در آن يادداشت كرده بود و تا پايان عمر او كسى از اين دفترچه و كار او آگاه نبود بعد از مرگش اين دفترچه در ميان اوراق و كتابهايش پيدا شد. آقاى يگانه به علت ناراحتى دستگاه تنفسى اغلب اوقات بيمار بود اما با همين بيمارى در كار تدريس و فعاليتهاى فرهنگى شركت داشت.

او در خرداد سال 1355 ه .ش چهره در نقاب خاك كشيد و از 2 كتاب در زمينه اخلاق به اسامى: آئينه افكار و گندم نمايان جو فروش به يادگار مانده است.

غلامرضا موسائيان

اين نقاش، خطاط و موسيقى دان لرستانى در سوم فروردين سال 1323 ه .ش در خرم‏آباد به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايى را در خرم‏آباد به پايان رسانيد و چند سالى هم در دبيرستان به تحصيل پرداخت كه به علت فقر مالى از ادامه تحصيل بازماند. از كودكى قريحه‏اى كم نظيرى در كار نقاشى از خود نشان داد در دوران نوجوانى اصول نقاشى را نزد اساتيدى چون محمد مصورى، استاد حسن اسماعيلى، كورش ابراهيمى و ديگران آموخت. او نخستين كلاس نقاشى خود را در سال 1343 در خرم‏آباد به راه انداخت كه اين كلاس‏ها تا سال 1361 ادامه يافت.

از ميان شاگردان او هنرمندان شايسته‏اى برخواسته‏اند. در كار نقاشى هم هنرش چشم گير است و بسيارى از تابلوهاى نفيس سردر ادارات و مغازه‏ها از نمونه كارهاى اوست.

حسين شيدايى

استاد حسين شيدايى در سال 1328 ه .ش در خرم‏آباد ديده به جهان گشود. در دوران دبيرستان اولين كار نمايشى خود به نام «اشك يتيم» را اجرا كرد. او در سال 1348 سرپرست گروه تئاتر فرهنگ و هنر در خرم‏آباد شد و از 1350 مركز آموزش تئاتر را در خرم‏آباد بينان نهاد.

شيدايى تا سال 1371 در خرم‏آباد مشغول به كار بود و سپس به مركز هنرهاى نمايشى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در تهران انتقال يافت. كارنامه ايشان برگ پربار تاريخ نمايش در لرستان مى‏باشد.

كارگردانى، نويسندگى و بازيگرى حدود 70 نمايش از فعاليتهاى وى مى‏باشد.

برخى از فعاليتهاى وى عبارتند از: درس عبرت، فداكار، افعى طلايى، موش‏ها و آدمها، آنجا كه ماهى‏ها سنگ مى‏شوند، معدنچيان، مقاومت، بارگه داد.

استاد اصغر بيرانوند

استاد اصغر بيرانوند، نقاش و هنرمند لُرستانى در سال 1329 ه .ش در خرم‏آباد به دنيا آمد. او از سن 15 سالگى به كار نقاشى و تابلونويسى روى آورد و با استعداد شگرف با بهره‏گيرى از وجود نخستين معلمش استاد حسن گودرزى به كار نقاشى پرداخت. او از آغاز جوانى زمينه تأثيرپذيرى سبك رئاليست را در او خود به وجود آورد كه از اين رهگذر خلق بيش از يكصد تابلوى نقاشى است. رنگ روغن و آبرنگ زمينه كار هنرى او را تشكيل مى‏دهد. اين نقاش لرستانى در كار نقاشى، خط و تابلونويسى به شيوه امروزين مسلط و در اين رهگذر كارش چشم‏گير است.

تشكيل 5 تا 6 نمايشگاه نقاشى دوران هنرى او نشانه استقبال علاقمندان به كارهاى هنرى است و بعضى از كارهاى او در اين زمينه كه امروزه بر سر در ادارات و ارگانها و موسسات نصب گرديده معرف كار اوست.

ناصر غلامرضايى

ناصر فرزند ماشاء الله غلامرضايى فيلمساز و كارگردان معروف لرستانى به سال 1334 ه .ش در شهر خرم‏آباد به دنيا آمد. ناصر تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در شهر خرم‏آباد به پايان رسانيد و هنگام تحصيل علاقه زيادى به كار سينما و فيلم از خود نشان مى‏داد.

شروع فيلمسازى آموزشى او به سال 1351 است كه منجر به ساختن چند فيلم كوتاه هشت ميليمترى شد كه اين كار تا سال 1354 طول كشيد.

از سال 1351ـ1358 مسئول سينماى آزاد خرم‏آباد بود و عضو كميته انتخاب فيلم سومين جشن واره سوپر هشت در تهران بود سپس در دانشكده صدا و سيما مشغول تحصيل مى‏گردد. او چند فيلم كوتاه هشت ميليمترى با نام‏هاى «زمستان در پيش است»، «چمريونه»، «غارنشين‏ها» و... ساخته است.

غلامرضايى سه فيلم بلند ساخته‏اند كه در جشنواره‏ها جوائز بسيار و ديپلم‏هاى افتخار بسيارى را نصيب خود كرده‏اند كه عبارتند از: حريم مهرورزى (1365)، خون‏بس (1370) و نامزدى.

جواد بختيارى

او در بهار سال 1335 ه .ش در بروجرد چشم به جهان گشود پدرش كه اهل ذوق بود و در كنار دانش خويش از هنر نقاشى و خوشنويسى نيز بهره مى‏برد با مشاهده علاقه فرزند به نقاشى به پرورش او همت گماشت.

او در سال 1357 وارد دانشكده هنرهاى زيبا شد و در رشته نقاشى و هنرهاى تجسمى به تحصيل پرداخت. وى با ديدن سياه مشق غلامرضا اصفهانى در سال 1359 مسير حيات هنرى خود را تغيير داد بدين ترتيب در محضر استاد امير خانى به آموختن خط پرداخت و پس از يك سال به درجه ممتازى نايل آمد و به عنوان مدرس در انجمن خوشنويسان خدمت كرد. او تا كنون نمايشگاههاى متعددى در خارج از كشور داشته است.

برخى از آثار خوشنويسى وى عبارت است از: سخن عشق، طربنامه عشق، گلستانم آرزوست، سحر شب، كتيبه.

استاد رضا رئوفيان

استاد رضا رئوفيان هنرمند ورشو ساز در بروجرد ديده به جهان گشود. از اوان كودكى به فراگيرى ورشوسازى نزد استادان ورشوساز آن زمان استاد على اصغر و استاد كربلايى احد، كه از استادان برجسته زمان خود محسوب مى‏شدند، پرداخت. ايشان از دوستان و همكاران قديمى زنده ياد استاد حاج على ميناگر «پدر صنعت ورشوسازى ايران» بود.

او بيش از 70 سال از عمر خود را صرف ساخت صنايع دستى ورشو كرد و سرانجام پس از عمرى تلاش و زحمت در راه صنعت ورشوسازى به ديار باقى شتافت و با تجليل و احترام از سوى همشهريان هنردوست در زادگاهش بروجرد به خاك سپرده شد.



منابع