جنگ جهانی دوم در استان خراسان رضوی
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
حادثه شهريور سال 1320 كه در شعلههاى جنگ جهانى دوم براى ملت ايران پيش آمد، يك واقعه شوم و فراموش نشدنى است و در خراسان بدليل مجاورت با شوروى خاطره آن بسى دردناكتر بود.
ناامنى، قحطى، از هم گسيختگى، فقر، بلاتكليفى، احتكار و مهمتر از همه سير تصاعدى هزينه زندگى و تورم اقتصادى، اهالى اين حوزه را بيش از ساير نقاط ديگر به ستوه آورده بود. به دنبال شايعه آمدن قواى شوروى به طرف شهرهاى خراسان، عدهاى از رؤساى ادارات شهرها را ترك كردند اين امر باعث نگرانى و تشويش بيشتر مردم شد.
در سپيده دم چهارشنبه پنجم شهريور از باجگيران به وسيله تلفن به پاكروان استاندار خراسان اطلاع دادند كه روسها از مرز باجگيران عبور كردهاند و از طرف مرزداران و ژاندارمهاى ايران نيز چند تير شليك شده است. نيم ساعتى از اين خبر نگذشته بود كه بمباران مشهد از طرف روسها شروع شد: روسها چهل فروند از هواپيماهاى جنگى خود را به هودان مقابل باجگيران كه در مرز مشترك ايران و شوروى واقع است آورده و در آنجا بارگيرى كردند تا دوستى ديرينه را با بمب پاسخ گويند.
صبح روز چهارشنبه پنجم شهريور 1320 براى مردم قوچان روزى غير منتظره و روز وحشت بود. سه فروند هواپيماى جنگنده شوروى در آسمان آن شهر پديدار گرديد. از طرف لشگر نهم خراسان دو ستون جهت مقابله تعيين شد. ستون اول مأمور حفظ گردنه «مزدوران» در محور مشهد ـ سرخس گرديد و ستون دوم مأمور حفظ گردنه امامقلى در محور شهرهاى شمال غربى استان گرديد.
اما از آنجايى كه لشگر وسايل موتورى كافى براى حمل اين ستونها نداشت، در شهر مشهد شروع به جمعآورى چند كاميون و اتوبوس كرد. ولى رانندگان و صاحبان كاميونها و اتوبوسها كه جز به ماشينهاى خود نمىانديشيدند، در مدت بسيار كوتاهى تمام ماشينها را پنچر كرده و موتورها را از كار انداختند و به هر وسيلهاى متوسل مىشدند تا كاميونهاى آنها بدست لشگر نيفتد و اين ستون به آن دليل كه 200 كيلومتر از منطقه مورد نظر دور بود و هيچ نوع وسيلهاى نيز براى انتقال نيروها در اختيار نداشت، نتوانست به سرعت خود را به گردنه امامقلى در محور قوچان و باجگيران برساند و به اين ترتيب شهر قوچان و بعضى نقاط شمال غربى استان از طرف نيروهاى موتورى شوروى اشغال شد و به فاصله اندكى شهر مشهد نيز به تصرف آنان درآمد و به سرعت به طرف جنوب خراسان حركت كردند.
در اين روزها اعلاميههايى از جانب روسها به وسيله هواپيما روى شهرها ريخته مىشد كه:
«ما با شما جنگ نداريم ما پس از خارج كردن عمال نازيها و ستون پنجم آلمان از ايران، اين كشور را ترك خواهيم كرد».
در زمان قاجار قرار دادى به نام قرار داد «آخال» به صورت سرّى ميان دولت ايران و روسيه تزارى امضاء شد كه طبق فصل چهارم آن قرار داد به دولت روسيه اجازه داده شد هر وقت براى مرزهاى خود احساس خطر نمايد و لازم بداند مىتواند قشون خود را براى حفظ امنيت ولايات مرزهاى خود از لطف آباد و شليگان (درگز) و سرخس به خاك ايران وارد نمايد.
وقتى كه ارتش شوروى در سوم شهريور 1320 از مرزهاى سرخس و لطف آباد به ايران وارد شد و به سوى مشهد به حركت در آمد، ضمن اعلاميهاى كه قبلاً به فارسى چاپ كرده بودند، به مردم ايران اعلام كردند كه دولت شوروى، طبق فصل چهارم قرار داد مذكور، ارتش خود را به خاك ايران وارد كرده است، و آن اعلاميه را در شهرهاى مسير راه خود، درگز، قوچان، سرخس، مشهد بين مردم منتشر كردند.
ساعت سه بعدازظهر، روز هفتم شهريور ماه 1320 تلگرافى به لشگر مخابره و ضمن آن دستور داده شد كه ضمن ترك مقاومت لشگر در مقابل قواى شوروى خلع سلاح گردد.
به دنبال دستور ترك مقاومت، نيروهاى ارتش بدون مقاومت به سمت تربت حيدريه عقب نشستند و كليه اسلحه و مهمات و اموال و اسب و قاطرها را در همانجا گذاشتند.
نيروهاى روس در شهرهاى خراسان با توپ و تانك واسب و گارى و ماشين و پياده مىآمدند. سربازخانهها اشغال شد، زرهپوشهاى پر از سرباز روسى در مناطق حساس شهرها مستقر شدند، شهربانى تسخير شد و به در و ديوار شهر اعلاميه زدند كه هر كس هر نوع اسلحهاى دارد، بايد در ظرف چهل و هشت ساعت بياورد و به ستاد لشگر تحويل بدهد، در غير اين صورت هرگاه در دست كسى اسلحه ديده بشود، به اشد مجازات محكوم مىگردد. مهاجرينى كه تازه از شوروى برگشته بودند چون به زبان روسى آشنا بودند. مشاور آنها شدند و تمام مراكز را به قواى شوروى نشان مىدادند. سربازان روسى و گاريهاى چهارچرخه و كاميونهاى ارتشى آنها در بعضى خيابانها ديده مىشدند.
سرانجام با انعقاد قرارداد (كنفرانس تهران) ادارات دولتى از قواى روسى خالى شد و براى شهرها فرماندار و رئيس شهربانى و فرمانده ژاندارمرى تعيين شد و حفظ نظم و امنيت شهرها مجددا به دستگاههاى دولتى منتقل شد و نيروى انتظامى در شهرها و دهات مستقر شد.
با اين وجود شهرها همچنان در اشغال قواى روس بود و ساختمانهاى مهم و باغهاى اطراف شهرها در تصرف نيروهاى آنان قرار داشت. ورود و خروج در شهرها با مراقبت شديد مأمورين شوروى انجام مىگرفت و رفته رفته دخالت مأمورين روسى در امور داخل شهر و حتى انتخابات انجمن ايالتى و ولايتى و تعيين نماينده مجلس شوراى ملى به چشم مىخورد. از آن طرف خواربار و به خصوص گندم و گوسفند با پول ايرانى خريدارى و بدون تشريفات ادارى و گمركى از قوچان به روسيه فرستاده مىشد. مردم سخت خشمگين و ناراحت بودند و با نگرانى بسيار روزگار مىگذرانيدند.
مجالس دينى و روضهخوانى كه قبل از واقعه شهريور 1320 ممنوع بود، مجدداً داير گرديد زنها با چادر و حجاب رفت و آمد مىكردند و مأمورين شهربانى كه قبلاً با شدت مانع داشتن چادر و حجاب مىشدند و حتى زنهاى محجبه را در خيابانها تعقيب مىكردند، ديگر متعرض كسى نمىشدند و كارمندان ادارات دولتى كه تا اين زمان داراى لباس متحدالشكل بودند، مىتوانستند با هر لباس كه ميل داشتند ظاهر شوند. احزاب و گروههاى گوناگون سياسى با عقايد و مرامهاى مختلف داير گرديد.
وضع عمومى مردم به خصوص كارمندان دولت از لحاظ معاش به سختى مىگذشت، زيرا در اين ايام آذوقه و خواروبار روز به روز رو به گرانى و نرخ آنها دائم در حال افزايش بود. اوضاع جبهههاى جنگ بين متفقين و آلمان و ژاپن همچنان خونينتر و وخيمتر مىشد.
سرانجام بعد از گذشت چهار سال و شش ماه از تاريخ اشغال ايران توسط نيروهاى بيگانه، طليعه صلح پديدار شد و پايان جنگ جهانى دوم اعلام گرديد.
راديو تهران ساعت 8 بعدازظهر روز سه شنبه 18 ارديبهشت ماه 1324 پيام شاه را به ملت ايران پخش كرد و بلافاصله يكصد و يك تير توپ شليك گرديد.
در خراسان بدين مناسبت جشن و سرور بر پا شد و سر در مغازهها و مؤسسات با پرچم ملى و قاليچه تزئين و چراغانى گرديد.
نيروهاى انگليس و امريكا از ايران خارج شدند ولى نيروهاى شوروى برخلاف قرارداد سه جانبه و بر خلاف انتظار ملت ايران به بهانههاى مختلف ازتخليه ايران خوددارى كردند و پس از سفر قوام به شوروى و ترتيب موافقت نامه از اوايل خرداد 1325 ه .ش، قواى شوروى از خاك ايران منجمله خراسان خارج شدند.