ضرب المثلها در استان کرمانشاه
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | هر چه بيرى و بارم ورات سوغات مارم | ||
+ | در مورد انتظار بىجاى ديگران جهت سوغاتى است. | ||
+ | |||
+ | نم آو م سوار گاوم. | ||
+ | |||
+ | در مورد كسى كه در شرايط سختى باشد و ديگرى از او انتظار كمك داشته باشد. | ||
+ | |||
+ | روا نمشت بره لنه چپى هم پوش مست دمش | ||
+ | |||
+ | در مورد كسى كه كار خود را نمىتواند انجام دهد و براى ديگران مىخواهد كارهاى مهمى انجام دهد. | ||
+ | |||
+ | ورباجى پشت قيچى | ||
+ | |||
+ | در مورد كسانى گفته مىشود كه جلوى چشم با آدم خوب باشند و پشت سر بدگويى كنند و دشمنى به خرج دهند. | ||
+ | |||
+ | توى كوك كسى رفتن. | ||
+ | |||
+ | به معناى: پشت سر كسى غيبت كردن. | ||
+ | |||
+ | تركه پشت دهل بودن. | ||
+ | |||
+ | در مورد كسى گفته مىشود كه در امور مربوط به ديگران دخالت كند. | ||
+ | |||
+ | پى زاق و زيق زندگى رفتن. | ||
+ | |||
+ | به معناى: زن گرفتن و به دنبال گرفتاريهاى آن رفتن. | ||
+ | |||
+ | به اسب شاه مىگه يابو. | ||
+ | |||
+ | در مورد آدمى گفته مىشود كه مغرور است و كس ديگرى را آدم حساب نمىكند. | ||
+ | |||
+ | تلافى غوره را سر كوره درآوردن. و يا مىگويند زروش به خر نمىرسه پالان شه مىگيرد. | ||
+ | |||
+ | به معناى: اينكه شخصى به تلافى از شخص قوىتر، شخص ضعيفترى را خسارت رساند. | ||
+ | |||
+ | يكى نان نداشت بخوره، خيار مخورد اشتهاش واشه. | ||
+ | |||
+ | يعنى كسى كه از عهده كار كوچكى برنيايد به دنبال انجام كارى بزرگترى باشد. | ||
+ | |||
+ | خدا به خودِم بده ننه مىره صَنُق خانه دير در مياد. | ||
+ | |||
+ | يعنى: هر كسى بايد روى پاهاى خودش متكى باشد و اميدى به ديگرى نداشته باشد، زيرا عزيزترين كس آدم هم كه كمكى كرد بى منت نيست. | ||
+ | |||
+ | انگار برامان سر كل آوردى. | ||
+ | |||
+ | اين ضربالمثل درباره كسانى گفته مىشود كه كارى براى كسى انجام نداده ولى در مقابل توقع داشته باشد. | ||
+ | |||
+ | داغش داغ ذغاله. | ||
+ | |||
+ | هنگامى اين ضربالمثل را مىگويند كه دل كسى از شدت ناراحتى و گرفتارى عزيزى به سختى بسوزد. | ||
+ | |||
+ | خانه خرس و طَوَق مس | ||
+ | |||
+ | هنگامى گفته مىشود كه توقعى غير واقع از شخص يا چيزى داشته باشند مثل اينكه از آدم خسيسى توقع حاتم بخشى داشته باشند. | ||
+ | |||
+ | زن كفش تنگى نيست كه پرتابش كنيم. | ||
+ | |||
+ | اين ضربالمثل هنگامى گفته مىشود كه زن سر ناسازگارى داشته باشد. | ||
+ | |||
+ | اگ زرنگ بووى تريك شوفرس يا اگه دُز بيون تاريكه لوْ فرس. | ||
+ | |||
+ | يعنى: اگر زرنگ باشى شب تاريك زياد است. | ||
+ | |||
+ | شا بخشى، شروان نبخشى. | ||
+ | |||
+ | يعنى: شاه بخشيد، شيروان نبخشيد. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:ضرب المثلها]] | [[رده:ضرب المثلها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۴۳
هر چه بيرى و بارم ورات سوغات مارم
در مورد انتظار بىجاى ديگران جهت سوغاتى است.
نم آو م سوار گاوم.
در مورد كسى كه در شرايط سختى باشد و ديگرى از او انتظار كمك داشته باشد.
روا نمشت بره لنه چپى هم پوش مست دمش
در مورد كسى كه كار خود را نمىتواند انجام دهد و براى ديگران مىخواهد كارهاى مهمى انجام دهد.
ورباجى پشت قيچى
در مورد كسانى گفته مىشود كه جلوى چشم با آدم خوب باشند و پشت سر بدگويى كنند و دشمنى به خرج دهند.
توى كوك كسى رفتن.
به معناى: پشت سر كسى غيبت كردن.
تركه پشت دهل بودن.
در مورد كسى گفته مىشود كه در امور مربوط به ديگران دخالت كند.
پى زاق و زيق زندگى رفتن.
به معناى: زن گرفتن و به دنبال گرفتاريهاى آن رفتن.
به اسب شاه مىگه يابو.
در مورد آدمى گفته مىشود كه مغرور است و كس ديگرى را آدم حساب نمىكند.
تلافى غوره را سر كوره درآوردن. و يا مىگويند زروش به خر نمىرسه پالان شه مىگيرد.
به معناى: اينكه شخصى به تلافى از شخص قوىتر، شخص ضعيفترى را خسارت رساند.
يكى نان نداشت بخوره، خيار مخورد اشتهاش واشه.
يعنى كسى كه از عهده كار كوچكى برنيايد به دنبال انجام كارى بزرگترى باشد.
خدا به خودِم بده ننه مىره صَنُق خانه دير در مياد.
يعنى: هر كسى بايد روى پاهاى خودش متكى باشد و اميدى به ديگرى نداشته باشد، زيرا عزيزترين كس آدم هم كه كمكى كرد بى منت نيست.
انگار برامان سر كل آوردى.
اين ضربالمثل درباره كسانى گفته مىشود كه كارى براى كسى انجام نداده ولى در مقابل توقع داشته باشد.
داغش داغ ذغاله.
هنگامى اين ضربالمثل را مىگويند كه دل كسى از شدت ناراحتى و گرفتارى عزيزى به سختى بسوزد.
خانه خرس و طَوَق مس
هنگامى گفته مىشود كه توقعى غير واقع از شخص يا چيزى داشته باشند مثل اينكه از آدم خسيسى توقع حاتم بخشى داشته باشند.
زن كفش تنگى نيست كه پرتابش كنيم.
اين ضربالمثل هنگامى گفته مىشود كه زن سر ناسازگارى داشته باشد.
اگ زرنگ بووى تريك شوفرس يا اگه دُز بيون تاريكه لوْ فرس.
يعنى: اگر زرنگ باشى شب تاريك زياد است.
شا بخشى، شروان نبخشى.
يعنى: شاه بخشيد، شيروان نبخشيد.