ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

مسائل اجتماعی در استان اردبیل

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

ویرایش در تاریخ ‏۶ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۳۱ توسط Kabir (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری, جستجو

يكى از عمده‏ترين مسائل اجتماعى در اين استان همچون ديگر نقاط كشور ايران، مسئله بيكارى مى‏باشد. مسئله بيكارى، مسائل اجتماعى ديگرى چون فقر، دزدى، اعتياد و ... را به همراه دارد. در استان اردبيل در سال 1375 تعداد 31701 نفر بيكار بوده‏اند. در مناطق روستايى 16475 نفر بيكار و در نقاط شهرى 15197 نفر بيكار وجود داشته است. خطر تهاجم فرهنگى كه از طريق كانال تلويزيونى كشورهاى همسايه جوانان اين استان را تهديد مى‏كند از ديگر مسائل اجتماعى اين استان مى‏باشد. به علت موقعيت مرزى اين استان، امكان دريافت چندين كانال تلويزيونى از كشورهاى همسايه مهياست. در صورتى كه برنامه‏هاى صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران در استان اردبيل پاسخگوى نيازهاى جوانان نباشد و نتواند آنها را به خود جذب نمايد، آنها به برنامه‏هاى كشورهاى همجوار روى مى‏آورند و از اين طريق فرهنگ آنها نيز به اين سرزمين رسوخ مى‏نمايد. يكى ديگر از مسائل اجتماعى اين استان مسئله طلاق و از هم پاشيدن خانواده‏ها مى‏باشد. با از هم پاشيدن هر خانواده‏اى عده‏اى از كودكان بى‏سرپرست شده و فقر و بدبختى آنها را فرا مى‏گيرد و به انواع فساد روى مى‏آورند. در اين استان در سال 1377، تعداد 488 مورد طلاق به ثبت رسيده است كه نسبت به سال 1376، حدود 12 درصد رشد داشته است. در سال 1376، تعداد طلاقهاى اين استان 435 مورد بوده است. بر اساس مطالعات انجام شده، علل طلاق در اين استان عدم سازگارى، عدم توافق اخلاقى، عدم درك متقابل، وجود انحرافات اخلاقى، چند زنى، درگيرى و كتك‏كارى، اعتياد، بيكارى و فقر مالى و اختلاف شديد سنى گزارش شده است.

بالاترين ميزان طلاق استان در سال 1375 مربوط به شهر اردبيل بوده است كه حدود 3/6 درصد بوده است. حدود 18 درصد از طلاقهاى شهرستان اردبيل به بيكاران اختصاص داشته است. ميزان طلاق در بين افراد باسواد بيش از افراد بى‏سواد بوده است.

سرقت نيز از مسائل اجتماعى اين استان محسوب مى‏شود. در سال 1377 تعداد 615 مورد سرقت در اين استان واقع شده است. بيشترين تعداد سرقت مربوط به سرقت از منازل و سپس سرقت از مغازه‏ها بوده است.

يكى ديگر از مسائل اجتماعى در استان اردبيل توسعه و گسترش حاشيه نشينى است. اغلب ساكنين اين نقاط حاشيه‏اى شهر، در پذيرش محيط جديد دچار بحران فرهنگى شده‏اند. چون اين گروه پس از بريدن از فرهنگ زادگاه خود، جايگاه مناسبى در فرهنگ ميزبان نمى‏يابند.

بنابراين انواع كجروى‏ها، ناهنجارى‏هاى اجتماعى از اين خلأ نشأت مى‏گيرند كه غالبا در قالبى از بزهكارى‏هاى اجتماعى از قبيل قتل، دزدى، خشونت و ... نمايان مى‏شوند.

اين افراد كه ديگر نه شهرى‏اند و نه روستايى با بحران هويت مواجه‏اند و اين بحران هويت و سردرگمى تعلق به روستا يا شهر به شكل درگيرى با مأمورين، نزاع با ديگران و اقدامات خشونت آميز خودنمايى مى‏كند. مهمترين علت اين پديده حاشيه نشينى، مهاجرت از روستا به شهر مى‏باشد.

در طى دهه 1365 تا 1375 در اين استان تعداد 50611 نفر از روستا به شهر مهاجرت كرده‏اند و اكثر مهاجرين در محلات حاشيه نشين اردبيل مثل سلمان آباد، هاشميه، محله رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، آراز على، كاظم آباد، رحيم طيار، مير اشرف، اسلام آباد، سيد آباد، پناه آباد، دانش آباد، حسن آباد، اروج آباد، كريم آباد، بهار آباد و... سكنى گزيده‏اند.


منابع