ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

فقیهان و مفسران استان زنجان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

ویرایش در تاریخ ‏۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۲۶ توسط 192.168.110.133 (بحث)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری, جستجو


ابوبكر ابهرى

محمد بن عبدالله بن صالح مالكى، فقيه، اصولى، محدث و مقرى در سال 285 ه .ق در شهر ابهر چشم به جهان گشود. نسب او جهت تحصيل علوم دينى از زادگاه خود به جانب بغداد رهسپار گرديد و در همان شهر اقامت گرديد.

همچنين جهت فراگيرى علوم به شهرهاى كوفه، بصره، رفته، حران، حمص، دمشق و طرسوس مسافرت كرد. در اين شهرها مخصوصا بغداد محضر علمايى همچون ابو عروبه حرانى، محمد باغندى، محمد اشنانى ابو داود سجستانى را درك كرد و از آنها استفاده‏هاى علمى نمود.

او در رشته‏هايى همچون فقه، كلام، اصول و قرائت به مرحله بالائى رسيده بود و در بعضى علوم ديگر نيز استاد گرديده بود.

ابن عساكر مى‏گويد: «او شصت سال از عمر خود را به تدريس در جامع منصور در بغداد گذراند و در اين سالهاى طولانى تدريس شاگردانى چون ابوالقاسم تنوخى، احمد خوارزمى، ابوبكر دارقطنى و ابواسحاق طبرى تربيت نمود».

وى از قبول منصب قضا به جهت فراگيرى علوم از علماء ساير بلاد، امتناع مى‏كرد. بنابراين در چند رشته از علوم از ديگران برتر مى‏نمود. رياست گروه مالكية در زمان ايشان به او منتهى مى‏شده است و مورد احترام بزرگان بغداد بوده است تا آن جا كه پيروان شافعى و ابوحنيفة جهت فراگيرى اقوال به ايشان مراجعه مى‏نمودند.

ابوبكر ابهرى در سال 375 ه .ق در شهر بغداد وفات يافت.

بعضى از آثار مولف عبارتند از: شرح مختصر ابن الحكم، الرد على المزنى فى ثلاثين مسألة، كتاب فى اصول الفقه، فضل المدينة على مكه.

ابو حفص زنجانى

تاريخ دقيق تولد ابوحفص عمر بن على بن احمد زنجانى مشخص نيست. به احتمال زياد در دهه هفتم سده چهارم قمرى در زنجان زندگى مى‏كرد. فقه را نزد قاضى ابوالطيب طبرى و كلام را نزد ابوجعفر احمد بن محمد سمنانى آموخت و از هر دو استماع حديث كرده است. در شهرهاى دمشق، صور و بغداد به املاء حديث اشتغال داشت.

وى كتابى بنام المعتمد را به رشته تحرير در آورد.

در اواخر عمر در بغداد ساكن گرديد و در جمالى الاولى سال 459 ه .ق در بغداد وفات يافت و در كنار قبر ابن سريج فقيه نامى دفن گرديد.

ابوالقاسم تفكرى

ابوالقاسم يوسف بن حسن بن محمد بن حسن زنجانى تفكرى در سال 395 ه .ق در شهر زنجان متولد شد در مدرسه نظاميه بغداد مشغول تحصيل علوم گرديد. وى در مدرسه نظاميه بغداد نزد فقيه بزرگ شافعى و يكى از دانشمندان معروف دوره سلجوقى به نام ابواسحاق شيرازى فقه آموخت. او در فقه، زهد و تقوى زبان زد مردم بود.

تفكرى در يازدهم ربيع الاول سال 473 ه .ق در بغداد در گذشت و در همانجا به خاك سپرده شد.

ابوبكر زنجانى

ابوبكر احمد بن محمد بن زنجويه زنجانى در سال 430 ه .ق در زنجان متولد گرديد. وى در فقه شافعى فقيهى بزرگ و چيره دستى به شمار مى‏آمد. از جمله اساتيد ايشان ابوالطيب طبرى مى‏باشد و حافظ سلغى از ايشان نقل حديث مى‏كرد.

علماء و بزرگان در نقل روايت او را بدون خطا شمرده‏اند. او امامى مبرز و چيره دست بود و اهالى زنجان او را بسيار گرامى مى‏داشتند. ذهبى در تاريخ الاسلام خود سال وفات او را 500 ه .ق ذكر كرده است.

ابوالقاسم زنجانى

ابوالقاسم يوسف بن محمد بن حسين زنجانى در سال 439 ه .ق در شهر زنجان به دنيا آمد. ابوالحسن كيا هراسى فقيه مشهور شافعى و هم درسى امام محمد غزالى در نيشابور و استاد نظميه بغداد، او را بر تمام فقهاى بغداد ترجيح مى‏داد و مى‏گفت اگر ابوالقاسم در خراسان بود همه فقها بايد به محضر درسى ايشان مى‏شتافتند.

او در ماه صفر سال 500 ه .ق در بغداد در گذشت و در كنار قبر ابوحامد اسفرائينى دفن گرديد.

شهاب الدين زنجانى

ابوالمناقب محمود بن احمد زنجانى وى از مشهور اساتيد فقه و اصول شافعى در نظاميه بغداد بود. همچنين او در تفسير و علوم قرآن سرآمد عصر خود بوده است. او كتاب صحاح جوهرى را خلاصه نمود و نام آن را ترويح الاروح فى التذهيب الصحاح گذاشته است.

وى در سال 626 ه .ق هنگام تدريس به دارالوزراء احضار گرديد و از تدريس در مدرسه نظاميه بغداد معزول گرديد.

سبكى مى‏گويد: «او در مدرسه مستنصريه بغداد همچنان به تدريس اشتغال داشت».

زنجانى در وقايع سال 656 ه .ق در بغداد به دست تاتارها به قتل رسيد.

ميرزا ابوالقاسم موسوى

ميرزا ابوالقاسم موسوى معروف به ميرزا از مجتهدان بزرگ و مبارزان با فتنه بابيه در زنجان در سال 1224 ه .ق در زنجان ديده به جهان گشود. او در ساليان نخستين عمر پدر و مادر خود را به فاصله اندكى از دست داد. اما شوق تحصيل در دل اين كودك يتيم زبانه كشيد.

ميرزا پس از تحصيل مقدماتى در زادگاه خود روانه قزوين شد و به مدت 4 سال از خرمن دانش علماء قزوين چون ملاعبدالوهاب قزوينى بهره برد. وى سپس به مشهد رفت و پس از اقامتى كوتاه روانه حوزه علميه اصفهان شد و از محضر عالمان بزرگى چون حاج ميرزا ابراهيم كلباسى، سيد محمد باقر شفتى مشهور به حجت‏الاسلام بهره برد و به درجه اجتهاد نايل آمد و سپس در سال 1259 به زنجان بازگشت. اما بعد از مدتى به امر محمد شاه به تهران رفت. وى با شروع فتنه بابيه در زنجان در سال 1267 ه .ق سرسختانه از حريم تشيع دفاع كرد و متحمل زحمات فراوانى شد و از سويى ديگر رساله‏اى در رد بابيه به رشته تحرير در آورد.

او عشق فوق العاده‏اى به اهل البيت داشت و در مصائب اهل بيت همواره چشمى گريان داشت.

سرانجام اين عالم فرزانه در سال 1292 ه .ق در زنجان دارفانى را وداع گفت و در مقبره خود، معروف به مقبره ميرزا مدفون گرديد

آثار ميرزا را 43 اثر فهرست نموده‏اند كه برخى از آنها عبارت است از: مقاليد الابواب، رساله محموديه (در شرح حلب الرضا)، رساله در اسلام ابوطالب، رساله رد باب، شرح خلاصه الحساب شيخ بهايى.

ملا قربان على زنجانى

آخوند ملا قربان على زنجانى در سال 1246 ه .ق (يا 1235 ه .ق) در روستاى آربن يا ارغون از توابع قيد ار زنجان در خانواده‏اى كشاورز چشم به جهان گشود.

وى دوران كودكى را در زادگاهش سپرى نمود و در آنجا روخوانى قرآن مجيد و ادبيات فارسى را در مكتب خانه آموخت. سپس به حوزه علميه زنجان وارد شد و پس از فراگيرى مقدمات علوم اسلامى و دانش‏هاى رايج زمان به حوزه علميه نجف اشرف مهاجرت نمود و از محضر اساتيد آن حوزه از جمله شيخ راضى فقيه، شيخ مرتضى انصارى و سيد حسين كوه كمرى بهره برد و پس از سال‏ها اقامت و تحصيل در آنجا مجددا به زنجان بازگشت و به تدريس در حوزه علميه زنجان پرداخت.

او به تدريج مرجع تقليد و پناهگاه مردم گرديد و دستگاه قضايى مهمى را در آنجا بر پا ساخت و يكى از چهره‏هاى شاخص حوزه‏هاى علميه گرديد به گونه‏اى كه با اشاره به واژه‏هاى آخوند و حجت الاسلام، نام ايشان در ذهن نقش مى‏بست.

بعد از رحلت ميرزاى بزرگ شيرازى، تقريبا همه شيعيان قفقاز، آذربايجان، زنجان و قزوين مقلد او بوده‏اند. او در قضيه نهضت مشروطه خواهى مواضع جنجالى و پر ماجرايى داشته است و يكى از جنجالى‏ترين چهره‏هاى مشروطه به شمار مى‏رود. به قول كسروى زمانى نقل سخنان و فتواهاى او مشروطه خواهان را تكان مى‏داده است.

او در جريان مشروطه نه به نفع استبداد و نه به نفع مشروطه رأى داد. او سمبل جريان سومى گرديد كه در تاريخ ايران به عنوان «مشروعه خواهى» شهرت يافته است. البته ملا قربان على از اين جريان به «رژيم اسلاميت» تعبير مى‏نمايد. پيروان او در راه تحقق بخشيدن به «رژيم اسلاميت» به برخى حركتهاى مسلحانه نيز دست زدند. سرانجام پس از استقرار رژيم مشروطه، مشروطه خواهان نهضت مشروعه خواهى را سركوب نمودند و آخوند ملا قربان على زنجانى نيز توسط يپرم خان ارمنى دستگير و از ايران به كاظمين و عراق تبعيد گرديد.

سرانجام در ربيع الاول 1328 ه .ق در شهر كاظمين دار فانى را وداع گفت.

ميرزا ابوطالب موسوى

ميرزا ابوطالب فرزند ميرزا ابوالقاسم موسوى زنجانى در روز 18 ذيقعده سال 1259 ه .ق در شهر زنجان چشم به جهان گشود و در همان شهر تحصيل مقدمات و مبادى علوم نمود و به منظور ادامه تحصيل به قزوين رفت و مدتى در آن شهر مشغول كسب معرفت و طلب علم بود و در ادامه تحصيل در سال 1278 ه .ق به نجف اشرف مشرف گرديد و با آن كه مرحوم سيد به او توجه و علاقه خاصى داشت و از ميان 800 ـ 900 نفر از طلاب او را بر ديگران ترجيح مى‏داد، اما او به اشتباه و سؤ اختيار خود به ايران برگشت.

او در محضر اساتيدى بزرگوار هم چون شيخ مرتضى انصارى به تحصيل علوم پرداخت و تا هنگام مرگ شيخ (1281 ه .ق) در درس او شركت نمود و در همين ايام شبها نيز در خدمت فقيه ماهر شيخ راضى فرزند شيخ جعفر كاشف الغطاء حاضر مى‏شد و كتاب بيع را نزد آن بزرگوار نوشت و هم چنين در درس اصول علامه حاج سيد حسين حاضر مى‏شده است و به اين مجلس مواظبت زيادى مى‏كرد و در مدت 9 سال هيچ درس سيد از او فوت نگرديد.

وى در سال 1295 ه .ق به مكه مكرمه مشرف شد و هنگام مراجعت به زنجان يك دستگاه كالسكه با خود به ايران آورده بود و راننده او يك نفر از اهل تركيه بود اهالى زنجان به تماشاى اين كالسكه مى‏آمدند كه تا آن روز نظيرش را نديده بودند و مردم بدور كالسكه جمع مى‏شدند از ديدن آن لذت مى‏بردند.

وى در سال 1300 ه .ق به قصد اقامت و توطن از شهر زنجان به تهران منتقل شد و تا پايان عمر قريب به 30 سال مقيم و ساكن تهران شد. او از ابتداى امر كه وارد تهران شد از كارهاى مستبدانه دولت انتقاد مى‏نمود تلويحا و تصريحا خطرات و مضرات استبداد را كتبا يا شفاها مى‏گفت. زندگى ميرزا ابوطالب صرفا از عايدات املاك او در زنجان تأمين مى‏شد و زندگى نسبتا مرفه و مجللى داشت اما در تمام مدت عمر تحت تأثير زندگى دنيايى واقع نشد.

او از مخالفان مشروطه و از ياران مرحوم شيخ فضل الله نورى و آخوند ملامحمد آملى در ميدان توپخانه بود و هنگام بازگشت ميرزا ابوطالب استاد ايشان، ضمن اينكه او را از بزرگان شمرد به وى اجازه روايت داد.

خود ميرزا ابوطالب مى‏گويد اگر جوانى نمى‏كردم مى‏توانستم از خيلى‏ها اجازه اجتهاد بگيرم و آنها هم از دادن اجازه اجتهاد ابا نمى‏كردند. گفته‏اند در زمان تصدى طولانى او بر امور شرعى با صحت امانت و عمل و درستكار باقى ماند و محكمه شرعى و مجلس درسى ايشان تا روز وفات او دائر بود و اكثر فضلاء و مبارزين آن عصر از مجلس درسى او استفاده مى‏كردند. ولى در 15 ربيع الاول سال 1329 ه .ق در 70 سالگى در كتابخانه منزل خود در تهران وفات نمود.

به ايشان كتابهاى زيادى نسبت مى‏دهند كه تعداد 20 عدد از آنها در كتابها ثبت شده است: برخى از اين آثار عبارتند از: كتاب احكام حج، رساله فى قاعده لاضرر، مقابيس الانوار فى الاصول و فوايد راضيه.

ميرزا ابوالمكارم موسوى

ميرزا ابوالمكارم محمد بن ابوالقاسم موسوى عزالدين زنجانى در ذى‏الحجة سال 1255 ه .ق در شهر زنجان به دنيا آمد. وى جهت تحصيل علوم دينى از زادگاه خود به قزوين عزيمت نمود و در اين شهر به تكميل معلومات خود پرداخت. سپس در سال 1278 ه .ق به عتبات عاليات مشرف گرديد. وى در اثر، همت عالى، سعة صدر و داراى بودن مكارم اخلاق به مقامات عالى رسيده بود و جامع مكارم اخلاق و ماهر در علوم فقه، رجال و ادبيات گشته بود.

سپهر در ناسخ التواريخ مى‏نويسد:

«حاج ميرزا ابوالمكارم در زمرة اعيان علماء و روساء بوده است».

اضافه بر اين، وى مقبول، مطاع و محبوب قلوب بوده است. و در نزد اساتيدى همچون شيخ مرتضى انصارى و سيد حسين كوه كمره‏اى تحصيل نمود و سپس در سال 1288 يا 1289 ه .ق به زنجان مراجعت نمود و در سال 1292 ه .ق به همراه پدر به حج مشرف گرديد و در همين سال پدرش دار فانى را وداع گفت. بعد از وفات پدر منصب قضا و فتوى و مرجعيت زنجان به ايشان منتقل گرديد. وى در قضاياى مشروطيت فتنه و فسادى كه بر اثر آن در مردم بروز كرده بود نقش حساسى داشت و همچنين فتنه با بيت را در آن شهر خنثى كرد، او از خوش نويسان و خطباء زنجان به شمار مى‏رفت. او در سال 1330 ه .ق در شهر زنجان در گذشت در وفات ايشان در شهر زنجان عزاى عمومى اعلام شد و پيكر وى در مقبره پدرش معروف به مقبره ميرزا به خاك سپرده شد.

نامبرده داراى تأليفاتى است كه تعداد آنها به 10 عدد مى‏رسد. از جمله تأليفات نامبرده به قرار ذيل است: مفتاح الظفر، التحية المباركة، شرح دعاى كميل، معارج الرضوان، لطائف الكلام.

ابو عبدالله زنجانى

ابو عبدالله فرزند نصر الله مجتهد زنجانى در شهر زنجان در حدود سال 1330 ه .ق به دنيا آمد. پس از فراگيرى علوم مقدماتى و آموختن فلسفه و كلام نزد ميرزا ابراهيم حكمى در سال 1330 ه .ق به نجف اشرف رفت و در آن شهر از محضر اساتيدى همانند آقا ضياءالدين عراقى و ميرزا محمد حسين نائينى و ديگران استفاده كرد و سپس به وطن خود زنجان بازگشت و در سال 1353 ه .ق جهت اشاعه فرهنگ اسلامى به مصر رفت و با استاد احمد امين نويسنده كتاب فجر اسلام و ساير علماى مصر ديدار كرد و آنان به دليل فضل و دانش وى به ديده احترام به او مى‏نگريستند و زبان به مدح و ثناى وى گشودند.

او بعد از اين مسافرت به تهران برگشت و به مدت 4 سال در دانشكده علوم معقول و منقول دانشكده الهيات و معارف اسلامى دانشگاه تهران به تدريس پرداخت ولى پس از مدتى به جهت بيمارى قلبى به شهر زنجان بازگشت و پس از مدتى اقامت در آنجا در سال 1360 ه .ق در سن 51 سالگى در گذشت. از زنجانى آثار گرانبهائى به يادگار مانده است مثل تاريخ قرآن كه متن اصلى اين كتاب عربى است و در سال 1354 ه .ق در مصر چاپ شده است و اين كتاب در سال 1317 ه .ق و در سال 1375 ترجمه به فارسى و چاپ شده است.

بعضى از آثار نامبرده عبارتند از: تاريخ القرآن، رسالة فى التصوف و زندگانى حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله.

آيت الله سيد محمود زنجانى (امام جمعه زنجان)

آيت الله سيد محمود فرزند ابوالفضايل حسينى زنجانى در سال 1309 ه .ق در زنجان متولد شد. معظم له مقدمات و سطوح اوليه را نزد اساتيد و مجتهدين زنجان مانند مرحوم آخوند ملا سبز على و حاج شيخ جواد طارمى و منظومه حكمت و اسفار را نزد علامه ميرزا مجيد زنجانى تحصيل نمود سپس از درس خارج شيخ غلامحسين فقيه زنجانى و آيت الله آخوند ملا قربانعلى مجتهد معروف زنجان استفاده كرده است. مدتى كفاية الاصول مرحوم آخوند خراسانى را كه تازه طبع شده بود نزد مرحوم آقا ميرزا عبدالله زنجانى كه از جمله شاگردان ميرزاى بزرگ شيرازى بود تحصيل نمود آخوند ملاغلامحسين فقيه زنجانى در مسجد سلطانى معروف به مسجد سيد اقامه جماعت مى‏نمود مراجعين خود را به اقتداء و حضور در نماز جماعت ايشان امر مى‏فرمود.

سپس براى تكميل تحصيلات خود در سن 21 سالگى در سال 1330 ه .ق به نجف اشرف مشرف شد و در دروس حضرات آيات محمد كاظم يزدى صاحب عروة و شريعت اصفهانى و هم چنين مجلس درس مرحوم نائينى حاضر مى‏شد.

او بعد از فوت پدر جهت كارهاى ضرورى به زنجان مراجعت نمود و مشغول افاضات علمى شد و از معقول و منقول تدريس مى‏كرد و در مسجد سلطانى به اقامه جمعه و جماعات پرداخت. وى بعد از مدتى به جهت اشتياقى كه داشت به حوزه نجف اشرف برگشت و به محضر درسى آيت الله اصفهانى و نائينى حاضر مى‏شد.

در اين سالها غائله تبعيد مراجع از عراق به ايران پيش آمد و حوزه نجف از بزرگان و مراجع خالى شد، از طرفى مرحوم آيت الله كمپانى زبان زد خواص گرديد.

آيت الله زنجانى به همراه آيت الله خوئى وآيت الله ميلانى و اعتماد رشتى به درس خصوصى آن مرحوم حاضر مى‏شدند. مرحوم آيت الله امام جمعه در سفر دوم موفق به اخذ اجازات اجتهاد گرديده و پس ازمراجعت به زنجان مشغول افاضه علمى شد و در مسجد شاه كه توليت آن جا از طرف مرحوم شاه زاده عبدالله ميرزا به خاندان ايشان نسل بعد نسل شد.

وى بناء اصلاحات و تنظيم امور طلاب را گذاشت و با تعيين مدرسين براى سطوح متوسطه و عالى و دادن شهريه به حوزه علميه رونقى به سزا بخشيد و خود تدريس خارج فقه و كفايه را به عهده گرفت. از صفات عالى و برجسته او ترويج رشته روحانيت و تشويق محصلين علوم دينى بود و در مبارزه با منكرات از هيچ اقدامى فروگذار نمى‏نمود.

او به جهت علاقه‏اى كه به ائمه اطهار عليه‏السلام داشت چندين دفعه ديگر به اعتاب مقدسه سفر نمود و جهت اداره نمودن حوزه علميه نجف در جوار اميرالمؤمنين عليه‏السلام اقامت نمود.

وى پس از مدتى به حوزه علميه قم آمدند و مدتى در آنجا توقف نمود و تا سال 1374 ه .ق در قم اقامت گزيد. شاگردان ايشان عبارتند از غلامحسين رهنما و حاج محتشم السلطنة اسفنديارى و محمد على بامداد و سيد مهدى مبشرى كه در محضر درسى اين استاد فرزانه شركت مى‏نمودند.

او در هنگام مراجعت از مشهد مقدس به طرف تهران در سال 1374 ه .ق در تهران دارفانى را وداع گفت. وى با داشتن بيمارى طولانى دست به تأليفات زد كه برخى از آنها عبارتند از: رساله جبر و تفويض، ذخر البشر فى شرح باب حاد يحشر، تعليقات بر صحيفه سجاديه.

شيخ الاسلام زنجانى

شيخ فضل الله فرزند نصر الله زنجانى در شهر زنجان چشم به جهان گشود و تحصيلات مقدماتى را در شهر زنجان به اتمام رسانيد. او نزد اساتيدى همچون ميرزا عبدالمجيد زنجانى فقه، اصول، كلام و حكمت را فرا گرفت.

وى در سال 1331 ه .ق به عتبات عاليات مسافرت نمود و در آنجا نزد مراجع بزرگى همچون سيد محمد كاظم طباطبائى و امثال ايشان به فراگيرى دانشها و علوم حوزوى همت گماشت.

سرانجام او در سال 1339 ه .ق به شهر زنجان بازگشت و به تدريس و تأليف پرداخت او در زمينه علوم مختلف آثارى دارد كه از جمله آنها عبارتند از: التقريب فى شرح تهذيب التفتازانى، رساله در حكمت و اقسام آن، رساله در رد قاعده الواحد لايصدر عنه الا الواحد.

سيد احمد شبيرى زنجانى

حضرت آيت الله العظمى سيد احمد فرزند مهر على زنجانى در سال 1308 ه .ق در شهر زنجان به دنيا آمد و در حوزه علميه زنجان كه داراى استادان مجرب بود آغاز به تعليم و يادگيرى نمود.

پس از تأسيس حوزه علميه قم توسط حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى وى را به شهر مقدس قم كشاند و در سال 1346 ه .ق در اين شهر سكونت كرد. جذبه مرحوم حاج شيخ و تقويت حوزه نوپاى قم عزم ايشان به اقامت را جزم نمود و با بهره‏گيرى از محضر حاج شيخ و ديگر اساتيد خود در كرسى تدريس، تاليف و قضاء حوائج مردم قرار گرفت.

حضرت آيت الله زنجانى داراى اساتيد فراوانى بودند كه بعضى از آنان عبارتند از: زين العابدين زنجانى متوفى 1348 ه .ق، حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى متوفى 1355 ه .ق، حاج شيخ محمد رضا نجفى اصفهانى معروف به مسجد شاهى متوفى 1362 ه .ق.

بنابراين مى‏توان گفت مرحوم زنجانى در عصر خود با چهار مكتب علمى زنجان، نجف، قم و مشهد آشنايى داشته و از آن بهره‏مند شده است.

آيت الله زنجانى در زنجان از مدرسين سطوح عاليه بودند و شاگردان بسيار پرورشى دادند كه برخى از آنها در شهر زنجان در قيد حيات و به خدمات دينى مشغول هستند.

فرزند ايشان حضرت آيت الله موسى زنجانى فرمود:

«در مدتى كه با پدرم بودم احساس نكردم كه يك قدم براى طلب جاه و مال برداشته باشد و ايشان بسيار صداقت و اخلاص در عمل داشت و علاقه عجيبى به عبادت و نماز شب و تهجد داشت و با چنان شوقى نماز شب را با مستحبات كامل آن بجاى مى‏آورد كه هر شنونده‏اى را متأثر مى‏كرد.» زمانى كه ايشان در شهر قم بودند جلسات تصميم‏گيرى درباره حوزه علميه قم و مسايل سياسى در منزل ايشان برگزار مى‏شد و برنامه‏ريزى‏هاى مهم در امور حوزه كه آن روز رياست آن را مرحوم آيت الله صدر، مرحوم آيت الله حجت و آيت الله محمد تقى خونسارى به عهده داشتند با حضور ايشان و در بيت ايشان انجام مى‏گرفت. جلسه مهم قضايا و حوادث 15 خرداد نيز در منزل ايشان بود.

وى آن چنان به فقه شيعه مسلط بود كه مورد تعجب آيت الله اراكى واقع شده بود و آيت الله اراكى فرمود ايشان تمام فقه را در يك شب حاشيه زده بود همچنين استفاده از فن آورى نو مثل راديو را جهت تبليغ احكام اسلامى مجاز مى‏دانست. در زمانى كه خيلى‏ها استفاده از آن را مجاز نمى‏دانستند.

اين عالم بزرگ سرانجام پس از 85 سال عمر با بركت در 5 آبان ماه سال 1352 ه .ش در گذشت و پيكر آن مرحوم بعد از تشييع جنازه با شكوه در جوار حضرت معصومه عليهاالسلام به خاك سپرده شد. وى داراى تاليفاتى متعددى است كه تعداد آنها به بيش از 22 عدد مى‏رسد كه مهمترين آنها عبارتند از: اربعين (در چهار جلد)، افواه الرجال، جنگل مولا.

آيت الله ميرزا محمد باقر زنجانى

حجت الاسلام فخر الفقهاء والمجتهدين ميرزا محمد باقر زنجانى در سال 1312 ه .ق در زنجان چشم به جهان گشود و در خاندان تقوى پرورشى يافت.

ايشان پس خواندن مقدمات و سطح در نزد حجت‏الاسلام شيخ زين العابدين و آيت الله حاج شيخ عبدالكريم خوئينى زنجانى كه از مدرسين زنجانى بوده‏اند در سال 1338 ه .ق به نجف اشرف مهاجرت نمود و از محضر درس مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين نائينى و اساتيد ديگر استفاده نموده است و تقريرات درسى وى را به رشته تحرير در آورده است سپس خود حوزه درسى تشكيل داده و جمع زيادى از فضلاء نجف در درس اصول و فقه ايشان شركت نموده و بهره‏مند شدند. محمد باقر زنجانى يكى از اساتيد و مدرسين بزرگ و از مجتهدين بنام معاصر حوزه علميه نجف اشرف بوده‏اند.

ايشان متجاوز از چهل سال در حوزه علميه نجف اشرف به تدريس اشتغال داشتند و صدها مجتهد، فاضل و نويسنده تحويل جامعه اسلامى دادند. زنجانى در ماه رمضان سال 1394 ه .ق در سن 82 سالگى در نجف اشرف بدرود حيات گفته و حوزه‏هاى علمى نجف، قم، زنجان و غيره را قرين ماتم و عزا نمودند. او داراى آثار گرانبهائى مى‏باشد كه به بعضى از آنها عبارتند از: تقريرات بحث مرحوم نائينى در فقه و اصول، تنقيع القواعد در علم الاصول، حاشيه بر كفاية الاصول.

آيت الله ابهرى

شيخ عبدالله فرزند فضل الله جوادى معروف به حاجى مجتهد ابهرى در سال 1277 ه .ش در يك خانواده روحانى چشم به جهان گشود. والد محترمش از علماى برجسته، مجتهد و مدرس بنام ابهر بوده است.

جوادى تحصيلات مقدماتى را نزد پدر بزرگوار خود فراگرفته و جهت ادامه تحصيلات به قزوين و سپس به قم مراجعت نموده است. از محضر استاد بزرگوار بنيانگذار حوزه علميه قم حاج شيخ عبدالكريم درس خارج را تلمذ نموده و به كسب فيض رسيده و به اخذ درجه اجتهاد از محضر آن بزرگوار نائل آمد.

ايشان از محضر درس حضرت آيت الله سيد ابوالحسن اصفهانى و ميرزا محمد حسين نائينى به مدت يكسال بهره‏مند شد.

ايشان پس از قريب ده سال اقامت و تحصيل علوم عقلى و نقلى در قم به علت فوت پدر به محل تولد خود ابهر مراجعت نمود و رحل اقامت افكند.

در سال 1313 ه .ش به علت مشكلاتى كه براى روحانيون بوجود آمد به زنجان رفت و مجوز دفتر ازدواج و طلاق را دريافت نمود. ولى با توجه به اين كه سردفتر بايد از لباس روحانيت بيرون برود دفتر اسناد رسمى را نپذيرفت و به زندگى ساده طلبه‏گى قناعت نمود.

او در مدت عمر خود حل و فصل امورات مردم را وجهه همت خود قرار داد و بيش از چهل سال امامت مسجد نور النبى را عهده دار بود و سپس نوسازى بناى مسجد قديمى نور النبى و حسينيه ابهر را به عهده گرفت و به پايان رسانيد.

سرانجام آيت الله جوادى در 24 اسفند ماه سال 1359 ه .ش پس از يك دوره نقاهت كوتاه مدت در تهران وفات يافت و سپس در باغ بهشت دار الاعيان قم سالن مخصوص علماء به خاك سپرده شد.

نامبرده داراى تاليفاتى است از جمله: دليل الوراثة در مورد ارث، الوقاية الاذهان فى فصول الاذان.

سيد رضا زنجانى

حاج سيد رضا فرزند مرحوم حاج سيد محمد موسوى زنجانى در سال 1282 ه .ش در شهر زنجان به دنيا آمد و نسب آن بزرگوار تا 35 پشت به شجرة طيبة حضرت على بن ابى طالب عليه‏السلام مى‏رسد. زنجانى در زادگاه خود پرورش يافت و تحت نظر پدر بزرگوار خود مقدمات علوم را فرا گرفت و در سال 1306 ه .ش با خانواده خود به حوزه علميه قم كه تحت سرپرستى آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى تأسيس يافته بود، پيوست و به ادامه تحصيل مشغول گرديد. آقاى زنجانى پيوسته در درس مرحوم حاج شيخ عبدالكريم شركت مى‏كرد و از محارم و نزديكان آن مرجع تقليد بود. زنجانى پس از فوت پدر به زنجان بازگشت و مرجع حل و فصل امور مردم گرديد. پس از اشغال شمال ايران از جانب شوروى و ادامه تصرفات آذربايجان تا نزديكى قزوين به وسيله فرقه دموكرات او به تهران مهاجرت كرد و به مبارزه خود عليه فرقه دموكرات ادامه داد.

با شروع نهضت ملى شدن صنعت نفت به طرفدارى از مصدق و مبارزه عليه رژيم برخاست. پس از كودتاى 28 مرداد سال 1332 ه .ش پايه گذار نهضت ملى بود و معمولاً جلسات در منزل ايشان تا سال 1340 ه .ش ادامه داشت. زنجانى به علت مخالفت با رژيم سلطنتى چند بار توقيف و زندانى گرديد در يكى از دفعات با دكتر فاطمى وزير امور خارجه دولت مصدق هم بند و هم زندانى بود كه با وى روابط صميمانه برقرار كرد.

زنجانى در انقلاب اسلامى سال 1357 ه .ش فعاليت چشمگيرى نداشت و معتقد بود كه مصلحت روحانيت فعاليت در امور اجتماعى، سياسى و دولتى نيست. بلكه براى اصلاح امور مردم، روحانيون بايد نظارت دقيق و مؤثرى داشته باشند، ولى خود را آلوده به امور اجرائى نكنند. در غير اين صورت موجبات خدشه در امور مذهبى فراهم مى‏شود و باعث سستى اعتقادات مسلمانان خواهد شد.

زنجانى پس از چندى تحمل كسالت و بيمارى در سال 1373 ه .ش در تهران بدرود حيات گفت و داخل حرم مطهر حضرت معصومه عليهاالسلام قسمت جنوبى آن و در كنار آرامگاه استادش مرحوم حائرى يزدى مدفون گرديد.

آيت الله ابوالفضل زنجانى

حاج سيد ابوالفضل موسوى زنجانى در سال 1279 ه .ش در شهر زنجان متولد گرديد پدر ايشان سيد محمد موسوى زنجانى از مجتهدين طراز اول عصر خود و از شاگردان مرحوم ميرزاى شيرازى بود.

آيت الله زنجانى دروس مقدماتى و حوزوى را در محضر پدر خود و بعضى از اساتيد حوزه علميه زنجان فرا گرفت. استعداد و علاقه‏مندى ايشان به فراگيرى علوم و معارف اسلامى موجب عزيمت ايشان به اعتاب مقدسه و ادامه تحصيل از سال 1305 ه .ش گرديد.

ايشان در نجف از اساتيد بزرگى همچون محمد حسين نائينى، حاج سيد ابوالحسن اصفهانى، حاج شيخ محمد حسن نجفى بهره برد.

زنجانى در سال 1310 ه .ش از اعاظم مذكور درجه اجتهاد گرفت. با آنكه نائينى ايشان را به اقامت و تدريس در حوزه علميه نجف تشويق مى‏كرد، ايشان با توجه به تمايل پدر بزرگوارش در سال 1311 ه .ش به زنجان مراجعت كرد و در حوزه علميه آن شهر به تدريس پرداخت. آيت الله زنجانى پس از تأسيس حوزه علميه قم براى تدريس و نيز استفاده از محضر حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى در سال 1313 ه .ش عازم آن شهر شد و به دليل كسالت پدر دوباره به زنجان مراجعت كرد و تا سال 1326 ه .ش در اين شهر به تدريس و ترويج شريعت مشغول بود و در همين هنگام به فعاليتهاى اجتماعى و عام المنفعة نظير تأسيس صندوق اعانه و نظارت بر توزيع كالاهاى جيره بندى شده در زمان جنگ بين الملل دوم و اشغال ايران اقدام نمود.

در طول تسلط فرقه دمكرات در آذربايجان و زنجان و گرايش ضد دينى آنها تا حد مقدور با آنها مبارزه و مقابله مى‏نمود. در شرايط سخت آن روزگار شجاعانه از تذكر مظالم و انتقاد از حاكمان وقت خوددارى نمى‏كرد.

با اوج گرفتن نهضت ملى شدن صنعت نفت با آنان همگام شد و براى رفع موانع و مشكلات به يارى نهضت اقدام نمود و بعدها براى رفع اختلاف و سؤتفاهم ايجاد شده بين سران ملى و مذهبى كوشش كرد و متأسفانه به نتيجه نرسيد و كودتاى 28 مرداد نقطه پايان آن بود.

پس از كودتا، ايشان به كلاسهاى تفسير و قرآن و درس و بحث پرداخت. او با ماهنامه مكتب تشيع ارتباط برقرار كرد.

بعد از سالهاى 1342 ه .ش كه بسيارى از مؤسسين نهضت آزادى دستگير و زندانى شدند، آيت الله طالقانى از ايشان دعوت كرد تا در مسجد هدايت به اقامه نماز بپردازد. پس از مدتى مسجد الجواد تهران و حسينيه ارشاد به عنوان كانون مذهبى موجب جذب جوانان شد.

آيت الله زنجانى در اين دوره با استاد شهيد مرتضى مطهرى(ره) در تشويق نسل جوان به مسايل مذهبى همكارى مستمر داشتند. با توجه به برخى از مخالفتها با حسينيه ارشاد و دكتر شريعتى ايشان حلقه رابط بين حسينيه ارشاد و مراجع قم بود تا اين اختلافات را به حداقل برساند. او با اقدامات ضد دينى رژيم مخالفت مى‏نمود. از جمله آن اقدامات مثل اعلاميه براى عضويت در حزب رستاخيز و تغيير در تقويم رسمى را مى‏توان نام برد. سرانجام مرحوم آيت الله ابوالفضل زنجانى در چهارم مرداد سال 1371 ه .ش ديده از جهان فرو بست و بنا به وصيت خود آن مرحوم در گورستان بهشت سكينه كرج مدفون گرديد.

ابراهيم زنجانى

سيد ابراهيم بن ساجد بن موسوى ابهرى زنجانى، فقيه كثير التأليف در سال 1344 ه .ق در روستاى صاين قلعه از توابع زنجان چشم به جهان گشود و دروس مقدماتى و سطح حوزه را در همان شهر به اتمام رسانيد و همچنين بعضى از مباحث را در شهر قم گذراند. سپس راهى نجف اشرف گرديد و در محضر اساتيد بزرگى همچون سيد عبدالهادى شيرازى، ميرزا محمد باقر زنجانى، سيد محسن حكيم و سيد ابوالقاسم خوئى در نجف دروس فقه اصول، كلام و فلسفه به اتمام رسانيد.

بعد از حدود 31 سال كه در نجف اشرف گذرانيد، جهت تبليغ به كويت رفت. پس از مدتى به سوريه رفت و در آنجا اقامت گزيد و در همان جا در سال 1420 ه .ق وفات يافت.

به ايشان حدود 31 كتاب و رساله نسبت مى‏دهند كه اهم آنها عبارتند از: آثار المعاصى، اثبات الحجة و علائم الظهور، الاجتهاد و التقليد، احسن التقريرات شامل درسهاى آيت الله خوئى و ميرزا محمد باقر زنجانى مى‏باشد.

آيت الله سيد عزالدين زنجانى

سيد عزالدين، فرزند محمود امام جمعه زنجانى در سال 1338 ه .ق در شهر زنجان متولد شد.

ايشان دروس مقدماتى و تعليمات ابتدائى، مقدمات علوم دينى و ادبيات عرب همانند سيوطى، جامى، مغنى و مطول را نزد اساتيد ادبيات آن دوره مخصوصا آقاى ميرزا على اصغر فصاحتى معروف به مطول گر به پايان رساند.

او به امر پدر بزرگوارش شرح شمسيه منطق كه از حاشيه ملاعبدالله نافع‏تر مى‏دانسته است را نزديكى از فضلاى زنجان به اتمام رسانده و با همراهى دانشمند با تقوا آقاى روزبه، منطق حكمت الاشراق و معيار العلم غزالى را نزد پدرش تحصيل نمود. بعد از اتمام اين كتابها، كتاب مبدء و معاد و مقدار كمى از اسفار را هم شبها بعد از فراغت از نماز جماعت تدريس مى‏كرد.

وى پس از فراغت از مقدمات كتاب‏هاى سطح عالى مانند رسايل و مكاسب و قسمت مهم از كتاب طهارت مرحوم شيخ انصارى را نزد آيت الله آقاى شيخ حسين كه از مجتهدين و شاگردان آخوند خراسانى بود به پايان برد و كتاب كفاية الاصول را در خدمت مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم خوئينى زنجانى فرا گرفت و بعد از دو سال تحصيل در اين كتابها در درس خارج اصول پدرش آيت الله امام جمعه كه عنوان تقريراتش مرحوم كاظمينى بود، حاضر شده تا اينكه همزمان با شهريور سال 1320 براى تكميل تحصيلات به قم مشرف شده است و در درس خارج فقه و اصول مرحوم آيت الله حجت حاضر مى‏شده است.

او يك دوره اصول و همچنين قسمت اعظم خارج مكاسب و صلوة را نزد آيت الله حجت آموخت و شبها در درس خارج اصول مرحوم آيت الله صدر و آيت الله سيد احمد خوانسارى شركت مى‏نموده است.

او همچنين درس معقول، اسفار و غيره را در محضر امام خمينى به اتفاق آيت الله شهيد مرتضى مطهرى(ره) و سيد محمد على طباطبائى تبريزى گذرانده است. زمانى كه حضرت آيت الله علامه طباطبائى صاحب تفسير الميزان به قم مشرف شدند، مجددا به همراه عده‏اى از طلاب در درس اسفار ايشان شركت نمودند و در آخرين درس اصولى و فقه حضرت آيت الله بروجردى حاضر شدند و تقريرات بحث ايشان را به رشته تحرير در آوردند.

سپس از قم عازم نجف اشرف گرديد و در حوزه درس مرحوم آيت الله حكيم و آيت الله سيد عبدالهادى حاضر شده است.

ايشان به دليل كسالت شديد پدرش به ايران مراجعت كرد و سپس به زنجان وارد شد و از آن تاريخ به خدمات دينى از قبيل ساخت كتابخانه، مسجد، تدريس، بحث، اقامه نماز جماعت و جمعه، تبليغ احكام و معارف اسلامى پرداخت.

سپس به مشهد رضوى رفتند نامبرده داراى كتابها و تقريرات زيادى است كه برخى از آنها عبارتند از: تقريرات اصول آيت الله بروجردى(ره)، تحرير كفاية الاصول و تحرير الوسيله فى الفقه.

آيت الله العظمى سيد موسى زنجانى

حضرت آيت الله سيد موسى شبيرى زنجانى در حدود سال 1347 ه .ق در شهر مقدس قم در بيت فقاهت و تقوى در دامن مادرى پارسا و پاك دامن چشم به جهان گشود.

او در اين بيت و تحت نظر پدر بزرگوارشان تربيت شده و پس از گذراندن تحصيلات ابتدائى، مقدمات و ادبيات را به پايان رسانده و از محضر حضرات آيات عظام همچون والد معظم خود و آيت الله محقق داماد و آيت الله العظمى بروجردى در فقه و اصول استفاده‏هاى فراوان نمودند. آيت الله سيد موسى زنجانى امروز يكى از فضلاء و مدرسين نام آور حوزه علميه قم مى‏باشند.

والد معظم ايشان حضرت آيت الله آقاى سيد احمد زنجانى مى‏باشد كه سالها در مدرسه فيضيه قم اقامه نماز جماعت مى‏نمودند و بسيارى از بزرگان حوزه علميه قم از جمله حضرت امام خمينى(ره) در نماز جماعت ايشان شركت مى‏نمودند.

حضرت آيت الله شبيرى زنجانى چندين سال است كه به جاى پدر بزرگوار خود در شهر مقدس قم در مدرسه فيضيه و حرم مطهر حضرت معصومه عليهاالسلام اقامه نماز جماعت مى‏نمايند.

آقاى زنجانى در حوزه علميه قم به فضل و فضيلت مشهور و به متانت و دقت نظر موصوف مى‏باشد، ايشان تقريرات و دروس اساتيد خود را به رشته تحرير در آورده است و مطالعات متنوعى نموده‏اند و اطلاعات عميق و دقيقى دارند. حضرت آيت الله شبيرى زنجانى تأليفات زيادى در رشته‏هاى مختلف علوم اسلامى دارند.

ابوالشهيدين، آيت الله سيد اسماعيل موسوى

سيد اسماعيل فرزند عباس موسوى زنجانى در سال 1307 ه .ش (1345 ه .ق) در روستاى پرى از توابع شهرستان زنجان به دنيا آمد. دوران كودكى را در همان روستا سپرى نمود.

پس از وفات پدر در روستاى اورجك به سرپرستى يكى از برادران به زندگى ادامه داد. او پس از مدتى به روستاى خود بازگشت به همراه مادر به زندگى خود ادامه داد. او در دوران كودكى در مكتب خانه قديمى روستا به تحصيل مشغول شد و با قرآن و سواد فارسى آشنائى پيدا كرد و درآن دوران از كتاب‏هاى قديمى مانند گلستان، تاريخ معجم و نظير اينها بهره برد.

وى در سال 1357 ه .ق به همراه استاد خود آيت الله عزيز الله خسروى براى ادامه تحصيل به زنجان عزيمت نمود و علوم مقدماتى را در حوزه زنجان آموخت و در ذوالقعده سال 1359 ه .ق براى ادامه تحصيل عازم شهر قم شد. ايشان محضر اساتيد بنام امام خمينى، آيت الله مدنى، آيت الله بروجردى وآيت الله داماد را درك كرد و سپس به نجف اشرف عزيمت نمود و از محضر آيت الله ميرزاهاشم آملى و ميرزا حسن بجنوردى بهره برد.

در اين مدت هم مباحثه‏هاى ايشان اشخاصى چون آيت الله رضوانى، آقا موسى زنجانى، احمدى ميانجى، آذر قمى و... بودند. شخصيت علمى و اخلاقى ايشان مرهون استادان و هم مباحثه‏اى‏هاى او مى‏باشد. آثار مكتوب او به تقريرات بحث خارج آيت الله داماد بر مى‏گردد كه بيشتر آنها در حال حاضر از بين رفته است. در ضمن كتاب‏هاى شرح لمعه، مكاسب و كفاية الاصول را در مدرسه فيضيه تدريس مى‏نمود.

قبل از پيروزى انقلاب در دوران فدائيان اسلام در مبارزات شركت داشت و در سال 1342 ه .ش كه موضوع انجمن‏هاى ايالتى و ولايتى مطرح شد به اندازه وسع و توان در اين مبارزه شركت كرد.

او در سال‏هاى اول جنگ عراق عليه ايران در جبهه‏ها حضور يافت و با رزمندگان ديدار كرد و از سال 1361 ه .ش هر ساله دو سه بار ضمن حضور در جبهه‏ها با رزمندگان ديدار مى‏كرد. دو فرزند بزرگوار ايشان يكى در زندان ستم شاهى و ديگرى در جبهه‏هاى نبرد به شهادت رسيدند. وى در سال 1361 ه .ش اول به امامت جمعه زنجان و سپس به نمايندگى حضرت امام منصوب گرديد.

در طول سه دوره انتخابات خبرگان و رهبرى از سوى مردم به نمايندگى انتخاب شد و خدماتى از قبيل: تأسيس صندوق قرض الحسنه جوادالائمه عليه‏السلام، سازمان دهى بيمه درمانى طلاب و روحانيون، تنظيم امور درسى طلاب، تأسيس ستاد جهيزيه، بازسازى مدرسه علميه امام صادق عليه‏السلام، مدرسه علميه خواهران، تهيه زمين دارالقرآن و احداث ساختمان و... را انجام داده است.


منابع