ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

ضرب المثلها در استان گلستان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

ـ چوپان اگر دلش بخواهد از تكه نر شير مى‏دوشد.

(وقتى اين مثل به كار مى‏رود كه بخواهند بفهمانند مخاطب اگر بخواهد مى‏تواند كار را انجام دهد.)

ـ گرگ به گله مى‏زند چوپان را دستشويى مى‏گيرد.

(كار بى‏موقع كردن مراد است.)

ـ سالى كه نيكوست از بهارش پيداست.

ـ كار ورزا مى‏كنه، ان و ان را ماده گاو مى‏كنه.

(وقتى از اين مثل استفاده مى‏شود كه كار را كسى انجام دهد و ادعا و سخن گفتن درباره آن را ديگرى انجام دهد.)

ـ آدم كلّه دلا، ارّه‏اش از ته زمين كار ميكُنه.

(آدمى كه سر به زير است ارّه‏اش از زير زمين كار مى‏كند).

ـ يَه وِجِد قد و چل وِجِد ريش.

يك وجب قد و چهل وجب ريش (كنايه به انسانى كه كم مايه و پر مدعا باشد).

ـ نه او بيار، نه كوزه بشكن.

(اگر دست خير ندارى شر مرسان).

ـ ورجه ورجه مكند.

(خيلى بالا و پايين مى‏پرد).

ـ هزار تا كلاغ يك كُلخ بسه.

(يك قدرتمند در برابر هزار نفر بهتر است).

ـ هر چى خورده، پس نداده.

(خيلى چاق است يا كنايه به انسان پولدارى كه خيلى جمع كرده است).

ـ هر چى پيدا مُكُنه خرج انّا اَتينا مُكنه.

(يعنى انسان ولخرجى است).



منابع