ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

ضرب المثلها در استان چهارمحال و بختیاری

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

باورها

1ـ بختياريها معتقدند كه مرده را بايد زود به خاك سپرد و مرده‏اى كه چند ساعت از مرگش بگذرد و خارج از خاك باشد در قبر آزار مى‏بيند.

2ـ وقتى كه مارى را با تفنگ مى‏كشند همزمان با شليك تير مى‏گويند «با جفتش» چون عقيده دارند كه جفت مار كشنده او را قصاص مى‏كند.

3ـ اگر در شب خرده نان زير پاى كسى باشد به هنگام خواب، خواب‏هاى وحشتناك مى‏بيند.

4ـ اگر به هنگام خمير كردن، به صورت اتفاقى قسمتى از خمير بپرد مى‏گويند مهمان خواهد آمد.

5ـ چهارشنبه‏ها نبايد به حمام رفت، شگون ندارد.

6ـ وقتى نرمى گوش كودكى درد بگيرد، مى‏گويند عيبى ندارد، خاله يا عمه‏اش چاقو بر آتش گذاشته است.

7ـ اگر كسى با دو دست و بدون قصد لقمه‏اى را بخورد مى‏گويند سال قحطى مى‏آيد.

8ـ براى آنكه بفهمند زن حامله بچه‏اش دختر است يا پسر، مار مرده‏اى در هوا پرتاب مى‏كنند، اگر مار با شكم به زمين افتاد، زائو پسر و اگر به پشت افتاد زائو دختر به دنيا مى‏آورد.

9ـ شب هنگام نمك، تخم مرغ و هيچ چيز سفيد را نبايد از خانه بيرون برد، شگون ندارد.

10ـ اگر كفش كسى روى هم سوار شود مى‏گويند مسافر است.

ضرب المثلها

1ـ رم كه به كور كنى قيار ترازينه اگره:

به كور رحم كنى شاهين ترازو را مى‏گيرد.

2ـ دو بوربندن تى يك، ارهومرنگ نى بون هوم دَنگ اِبون:

دو اسب زرد را كه پيش هم ببندند اگر هم رنگ نشوند هم رفتار مى‏شوند.

3ـ برزگر كه وامهنه، داس كل وتيز اكنه:

كشاورز كه خسته مى‏شود، داس را كند و تيز مى‏كند.

4ـ نه زمالمى نه زمالتم، نه كه خدامى نه تو شمالتم:

نه از مال من هستى و نه من از مال تو، نه خداى منى و نه من تو شمال تو.

5ـ موكه تو فونيوم يه تف دوونتر:

من كه در ميان طوفانم يه تف هم آنورتر

(آب كه از سر گذشت چه يك چه صد گز)

6ـ گرگه پن دان گو، ورم گله رهد:

گرگ را گرفتند و پند دادند گفت ولم كنيد كه گله رفت.

(يك گوشش در و يك گوشش دروازه است)

7ـ ارنبو امرى زحق، نى يوفته بلگى ز درخت:

اگر امر حق نباشد برگى از درخت نيم افتد.

8ـ گرگ كه پيرابو، سى بس اخنده:

گرگ كه پير مى‏شود سگ به او مى‏خندد.

9ـ هور سر، منت خومه كشت سرات مردومه:

خورجين سرخ داخلت مرا كشت بيرونت مردم را.

10ـ گوه كش هى پاس پتيه:

گيوه‏كش هميشه برهنه است.

(كوزه‏گر از كوزه شكسته آبى مى‏خورد)

11ـ جونوم كُرم ندارم، نيته نيته درارم:

جان پسرم ندارم اندك اندك در مى‏آورم.

12ـ مو سى تو از نم وصله به جونرم، تو سى كى ازنى كه موندوندم:

من براى تو به خودم رنج و زحمت مى‏دهم، تو براى كسى كه من نمى‏دانم.

13ـ موهينه كه نى خون بگردن دس يارن سى دينس:

ماهى را كه نخواهند بگيرند دست مى‏برند براى دمش.

14ـ نه چى بده به درويش نه چى بگو به درويش:

نه چيزى به درويش بده نه چيزى به درويش بگو.

(خيرت نمى‏رسد شر نرسان)

15ـ تير تورن، پيش ز تيرس به تله يوفته:

(چاه مكن بهر كسى اول خودت دوم كسى)

16ـ دام وابوم اى سازه، بوم لنگ تيزابازه:

مادرم با پدرم راه مى‏آيد پدرم با او ناسازگارى مى‏كند.

17ـ دستت به دار بكش به دات نكش:

دست خواهش به سوى درخت بى بر دراز كن اما به مادرت نكش [دراز نكن].


منابع