ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

شعرا و ادیبان استان اصفهان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

ویرایش در تاریخ ‏۲۲ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۵۴ توسط 192.168.110.133 (بحث)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری, جستجو

طغرايى اصفهانى

ابو اسماعيل حسين مؤيد الدين مشهور به طغرايى اصفهانى از شعراى مشهور و وزير سلطان مسعود بوده است. از اشعار او قصيده معروف لامية العَجَم مشهور است.

از آثار او مى‏توان از به:

1ـ ديوان اشعار،

2ـ الارشاد در اكسير،

3ـ تركيب الانوار،

4ـ جامع الاسرار،

5ـ حقايق الاستشهاد،

6ـ ديوان اشعار و

7ـ ذات الفرائد در كيميا را نام برد.

طغرايى در جنگ بين سلطان محمود و سلطان مسعود اسير سلطان محمود شد و به دستور او كشته شد. سال قتل او را 513 ه .ق نوشته‏اند.

حسن آملى كاشانى

او از شعراى قرن هفتم و معاصر علامه حلى بود. اشعار وى در مديحه اهل بيت عليهم‏السلام بوده است. او را به «احسن المتكلمين» ملقب نموده‏اند. تاب الانشاء در علم و ادب و شعر و حكم و «منظومه هفت بند فارسى» از آثار او هستند. محل دفن او را شهر سلطانيه نوشته‏اند.

محتشم كاشانى

مولانا كمال الدين سيد على كاشانى مشهور به محتشم كاشانى، در اوايل عهد صفوى يعنى در سال 905 ه .ق، در نراق چشم به جهان گشود. فنون شعر را نزد مولانا صدقى استرآبادى آموخت و با شاعرانى چون وحشى بافقى، حالى گيلانى و ضميرى اصفهانى ارتباط و دوستى داشت. او بزرگترين مرثيه سراى عصر خود بود و در اين مقوله به درجه‏اى از هنر نمايى رسيد كه او را شمس الشعرا يا سيد الشعراء العجم ناميده‏اند. مدايح و مراثى او درباره اهل بيت عليهم‏السلام و خصوصا تركيب بند معروف وى در مصيبت جانسوز شهداى كربلا از مدايح و مراثى جاودانه ادب فارسى است.

او در سال 996 ه .ق وفات يافت و در محله محتشم كاشان مدفون گرديد.

از اشعار او در مدح پيامبر است:

از بس كه چهره سوده تو را بر در آفتاب بگرفته آستان تو را بر زر آفتاب از بهر ديدنت چو سراسيمه عاشقان گاهى ز روزن آيد و گاه از در آفتاب

شفايى اصفهانى

شرف الدين حسن اصفهانى متخلص به شفايى، از شاعران و طبيبان معروف اصفهان در سال 966 ه .ق به دنيا آمد. وى در اشعارش معانى بلند و مضامين دلپسند بسيار دارد و در قصيده بيشتر شيوه خاقانى و در غزل از شيوه بابا فغانى پيروى كرده است. ديوانش را داراى پانزده تا بيست هزار بيت نوشته‏اند. شفايى چند مثنوى به نام‏هاى: نكمدان حقيقت و مجمع البحرين دارا مى‏باشد. شفايى در سال 1037 ه .ق در اصفهان وفات يافته است.

كليم كاشانى

ميرزا ابوطالب كليم كاشانى «ملك الشعراء»، از شاعران معروف سده يازدهم هجرى است. اصل او را همدانى مى‏دانند و چون در كاشان اقامت داشته به كاشانى معروف شده است.

او تحصيلات خود را در كاشان و شيراز فرا گرفت و در آغاز جوانى به هند رفت و ملازمت شاه نوازخان را اختيار كرد. مجموع اشعار او به 24 هزار بيت مى‏رسد و داراى غزلهاى ساده و روان است. ظفرنامه شاه جهانى و ديوان شعر، از آثار به جا مانده اوست. او سرانجام در سال 1061 ه .ق ديده از جهان فرو بست و در كشمير به خاك سپرده شد. از اشعار اوست:

مصطفى را جز به ارشاد على نتوان شناخت گر به سوى خانه مى‏آيى ز راه در درآ عالم غيب شهادت راز راى او فروغ نازم آن شمعى كزو روشن بود هر دو سرا

صائب تبريزى (اصفهانى)

ميرزا محمدعلى، فرزند ميرزا عبدالرحيم، مشهور به صائب تبريزى، در سال 1010 ه .ق در اصفهان متولد گرديد. نياكان وى تبريزى بودند، پدرش در عهد شاه عباس بزرگ از تبريز به اصفهان آمد و در محله عباس آباد كه براى مهاجرين تبريزى ساخته بودند ساكن گرديد. صائب در جوانى به هند عزيمت نمود و تا سال 1042 ه .ق در دربار شاه جهان اقامت گزيد.

پس از بازگشت به ايران، مدتى در شهرهاى مشهد، قزوين، قم و تبريز به سر برد و سرانجام در اصفهان اقامت گزيد. سبك شعرى صائب سبك هندى است. وى شاعرى باريك انديش و شعرهايش داراى مضامين پند و اندرز است.

صائب در سال 1086 در اصفهان درگذشت و در باغ تكيه، معروف به تكيه ميرزا صاحب، مدفون گرديد.

از آثار او مى‏توان از ديوان اشعار، قندهار نامه، محموديات و غيره نام برد.

از اشعار اوست:

از دل سنگين ليلى كعبه جان ساختند از غبار خاطر مجنون بيابان ساختند زلف كافر كيش او گردى كه از دامان فشاند خاكبازان عمارت كافرستان ساختند

محمد طاهر نصر آبادى

ميرزا طاهر نصر آبادى، اديب و شاعر، در سال 1027 ه .ق در نصر آباد، از توابع اصفهان، به دنيا آمد. نصر آبادى با نوشتن «تذكره نصرآبادى» بسيارى از شاعرانى را كه گرد زمان آنها در معرض فراموشى قرار داده بود احيا نمود. وى در سال 1083 ه .ق در اصفهان وفات يافته است.

از آثار وى مى‏توان از:

1ـ تذكره نصر آبادى،

2ـ گلشن خيال و

3ـ ديوان اشعار (كه ناپديد شده است)، نام برد.

حزين

محمد على فرزند ابوطالب، متخلص به حزين در سال 1103 ه .ق در اصفهان متولد شد. وى از نوادگان شيخ زاهد گيلانى بود و اجداد و خاندان وى در لاهيجان معروف به علم و صلاح بوده‏اند. (لذا برخى وى را حزين لاهيجى نيز گفته‏اند).

حزين تا سال 1135 ه .ق (حمله افاغنه به اصفهان) در آنجا سكونت داشت. اما با محاصره شهر و از دست دادن بستگان خويش، به شهرهاى مختلف مسافرت كرد تا اينكه سرانجام در سال 1146 به هندوستان رفت و در همانجا در سال 1180 در بنارس درگذشت.

حزين در فنون ادب و نثر فارسى و عربى، قصيده، غزل و رباعى چيره دست بود و ديوان او مشتمل بر چند هزار بيت است.

برخى از آثار وى عبارت است از:

1ـ تذكره حزين،

2ـ تاريخ حزين و ... .

آذر بيگدلى

حاج لطفعلى بيك متخلص به آذر، از شاعران و تذكره نويسان، در سال 1134 ه .ق در اصفهان ديده به جهان گشود و در بازگشت سبك ادبى از شيوه هندى به شيوه شعراى متقدم همراه مشتاق اصفهانى و هاتف تلاش فراوانى نمود.

از آثار وى مى‏توان از:

1ـ آتشكده آذر (شرح حال شاعران)،

2ـ دفتر نه آسمان،

3ـ مثنوى يوسف و زليخا (بر وزن گلشن راز مشتمل بر 12 هزار بيت) و

4ـ ديوان اشعار نام برد.

آذر در سال 1195 ه .ق در اصفهان دار فانى را وداع گفته است.

هاتف اصفهانى

سيد احمد حسينى اردو بادى اصفهانى متخلص به هاتف، از شاعران معروف عهد افشاريه و زنديه است. هاتف از جمله شاعرانى است كه در انجمن ادبى مشتاق و در نهضت ادبى احياء سنت كهن، شركت جسته است.

معروفترين اثر هاتف ترجيع بند عرفانى اوست. قصايد و غزلياتش نمونه ذوق سرشار و مهارت اوست. ديوان اشعارش كه محتوى غزليات، قصايد و رباعيات اوست مكرر به طبع رسيده است.

هاتف در سال 1198 ه .ق دار فانى را وداع گفته است.

مشتاق

مير سيد على مشتاق، اديب، عالم و از شاعران نامدار قرن دوازدهم هجرى اصفهان است. مشتاق را بايد از احياء گران سنت كهن دانست.

وى در اصفهان با تشكيل انجمن شعر و گردآوردن شاعرانى مانند آذر و هاتف، سبك ادبى عراقى كه سبك شاعرانى مانند سعدى و حافظ بود را در مقابل سبك هندى احياء نمودند. آذر بيگدلى در تذكره خود درباره وى چنين آورده است:

«بعد از آنكه سلسله نظم سالها بود كه به تصرف نالايق متاخرين از هم گسيخته بود به سعى تمام و جهد مالا كلام او پيوند اصلاح يافته و اساس شاعرى متاخرين از هم فرو ريخته، بناى نظم فصحاى بلاغت شعار متقدمين را تجديد نمود.»

پس از وفاتش، آذر، هاتف و صهبا سه تن از شاگردانش، ديوان او را مرتب و مدون ساختند.

صباحى بيدگلى

حاج ملا سليمان صباحى بيدگلى فرزند ملا عبدالهادى از شعراى قرن دوازدهم در بيدگل به دنيا آمد. در اوان جوانى پا به دايره نظم و شعر گويى گذاشت و شاگردى افصح الفصحاء آذر بيگدلى را كرد و علوم و فنون زمان خود را ياد گرفت.

همدلى او با آذر بيگدلى باعث شد كه او از ديگر شاعران معاصرش سبقت بگيرد. اين شاعر از طريق زراعت امرار معاش مى‏كرد و با شعرايى چون هاتف اصفهانى، عاشق اصفهانى، مشتاق اصفهانى و رفيق اصفهانى دوستى و مراودت داشت. در مكتب صباحى شاگردانى چون فتح على خان صبا و ميرزا محمد صادق وقايع نگار پرورش يافته‏اند.

سرانجام در سال 1213 ه .ق به ديار باقى شتافت و پيكرش در قبرستان امام‏زاده حسين بيدگل به خاك سپرده شد.

از اشعار اوست:

افتاد شامگاه به كنار افق نگون خور چون سر بريده از اين طشت واژگون افكند چرخ مغفر زرين وز شفق در خون كشيد دامن خمتان نيلگون

دهقان سامانى

ميرزا ابوالفتح دهقان، ملقب به سيف الشعراء از شاعران مشهور قرن سيزدهم هجرى است. وى در سال 1240 ه .ق در قريه سامان از توابع استان چهارمحال و بختيارى متولد گرديد.

در جوانى از زادگاهش به اصفهان آمد و سالهاى بسيارى در اصفهان زيست و در اين شهر به نشو و نما پرداخت و در انجمن‏هاى ادبى اين شهر شركت جست.

دهقان علاوه بر ديوان شعر كه مشتمل بر قصايد و غزليات نو است، كتابى معروف به «هزار دستان» دارد كه مشتمل بر حدود 70 هزار بيت است.

دهقان سامانى سرانجام در سال 1326 ه .ق در زادگاه خود سامان وفات يافت.

وحيد دستگردى

وحيد دستگردى در سال 1298 ه .ق در اصفهان، قريه دستگرد متولد گرديد. پس از گذراندن تحصيلات مقدماتى در زادگاه خود، به اصفهان آمد و در محضر جهانگيرخان قشقايى به تحصيل حكمت پرداخت.

در سال 1337 ه .ق به تهران رفت و انجمن ادبى ايران، حكيم نظامى و مجله ارمغان را تأسيس نمود. وى ديوان شاعران متعددى همچون حكيم نظامى، بابا طاهر، هاتف اصفهانى را تصحيح نموده است و اشعار وى نيز قريب 25 هزار بيت است.

وحيد در سال 1321 ه .ش در تهران وفات يافته است.

الفت اصفهانى

شيخ محمد باقر الفت فرزند آقا نجفى در سال 1301 ه .ق در اصفهان متولد گرديد. وى در اصفهان و نجف اشرف به تحصيل پرداخت و به مقام شامخ اجتهاد نايل آمد.

الفت علاوه بر تحصيل در علوم رسمى حوزوى در فلسفه و تاريخ توانا بود. همچنين به زبانهاى فرانسوى و عربى نيز تسلط داشت.

او داراى آثار متعددى از جمله:

1ـ ابواب الروضات،

2ـ دانش نامه،

3ـ نسب نامه،

4ـ وسايل رستگارى (ترجمه از فرانسه)،

5ـ پرورش استقلال (ترجمه از فرانسه)،

6ـ رساله افلاطون (ترجمه از عربى) مى‏باشد.

الفت در سال 1384 ه .ق / 1343 ه .ش دار فانى را وداع گفت و در كنار مرقد پدر بزرگوارش آقا نجفى مدفون گرديد.

مشفق كاشانى

عباس كى منش معروف به مشفق كاشانى در سال 1344 ه .ق / 1304 ه .ش در كاشان تولد يافت.

تحصيلات خود را تا كسب فوق ليسانس در تهران گذراند و از آن پس در محافل شعر و ادب حضورى فعال دارد و داراى آثار متعددى است كه عبارتند از: 1ـ صداى غم،

2ـ مثنوى شباهنگ،

3ـ سرود زندگى،

4ـ شراب آفتاب،

5ـ آذرخش،

6ـ مجموعه اشعار جنگ،

7ـ مجموعه اشعار درباره على عليه‏السلام،

8ـ مجموعه داستان به نام گلگشت،

9ـ خلوت انس و

10ـ تصحيح ديوان صباحى بيدگلى.

از اشعار اوست:

ز كاشان اين ديار رادمردان ره آوردى عبير آگين به من داد نوايى ديگر از اين باغ سر كرد پيامى خوش از اين شهر كهن داد

سهراب سپهرى

سهراب سپهرى از شاعر و هنرمند بزرگ معاصر در سال 1347 ه .ق / 1307 ه .ش در روستاى چنار در نزديكى مشهد اردهال كاشان تولد يافت. او تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در كاشان سپرى كرد و تحصيلات عالى را در رشته هنرهاى زيباى دانشگاه تهران گذراند.

او در آثار بزرگان ادب پارسى چون فردوسى، سعدى، حافظ، عطار و شعراى سبك هندى مانند كليم و بيدل مطالعاتى پردامنه داشت و شيوه‏هاى آنها را در غالب‏هاى شعر نو خاص خود به كار برد.

شايد بتوان او را به شهادت آثارش يكى از مشاهير ادب و هنر معاصر به شمار آورد.

سهراب سپهرى در سال 1359 ه .ش دار فانى را وداع و در جنب بقعه حضرت سلطان على عليه‏السلام (مشهد اردهال) مدفون گرديد.

از آثار اوست:

1ـ هشت كتاب،

2ـ آرامگاه عشق و....

از اشعار اوست:

شب بود و ماه و اختر و شمع و خيال من خواب از سرم به نغمه مرغى پريده بود در گوشه اطاق فرو رفته در سكوت رؤياى عمر رفته مرا پيش ديده بود

سپيده كاشانى

سرور باكوچى معروف و متخلص به سپيده كاشانى، در سال 1355 ه .ق / 1315 ه .ش در كاشان متولد شد. پدر و مادرش بزرگترين معلم او بودند.

وى سرودن شعر را از سال 1347 ه .ش آغاز كرد و اولين مجموعه شهر خود را به نام پروانه‏هاى شب انتشار داد. پس از انقلاب اسلامى به عضويت شوراى عالى شعر صدا و سيماى جمهورى اسلامى و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى درآمد.

او در بهمن ماه 1371 به رحمت ايزدى پيوست.

از اشعار اوست:

چنان ز حنجره «قسم» فغان «فسم فانذر» كشيد آنكه به ره يار غمگساران بود كه گشت زينت لبها «خمينا لبيك» خداى ياور آن طرفه نامداران بود


منابع