ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

دوره پهلوی دوم در استان یزد

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

ویرایش در تاریخ ‏۲۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۴۵ توسط 192.168.110.133 (بحث)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری, جستجو

1ـ قيام سى تير

به دنبال جريان ملى شدن صنعت نفت، در تيرماه 1331 ه .ش دكتر مصدق از مجلس تقاضاى اعطاى اختيارات كامل و پست وزارت جنگ را كرد. ولى مجلس اين تقاضا را رد كرد و به دنبال آن مصدق در 25 تير 1331 ه .ش استعفا داد. در نتيجه در 30 تير 1331 ه .ش مجددا احمد قوام (قوام السلطنه) به سمت رياست وزراء منصوب گرديد. در اثر استعفا دكتر مصدق، هيجان عمومى در تمامى شهرستان‏هاى اين استان همانند ديگر مناطق كشور بروز كرد.

در همين ايام، مردم يزد در اعتراض به اين عمل در مصلاّى اين شهر براى استماع سخنرانى، اجتماع كرده بودند كه ناگهان اجتماع آنان با حمله مزدوران وابسته به حكومت، به خاك و خون كشيده شد و عده زيادى زخمى و چند نفر نيز كشته شدند.

پس از جريان قيام 30 تير ماه و نخست وزيرى دكتر مصدق بار ديگر حزب توده ميدان دار شد و ميتينگ‏هاى مفصلى برگزار مى‏نمود و در جريان فرار شاه از ايران تظاهرات مفصلى چه از طرف حزب توده و چه از طرف ساير گروههاى مخالف شاه در استان يزد خصوصا در شهر اردكان برگزار گرديد و يكى از شعارهاى تظاهر كنندگان اين بود:

ما ملت بيداريم ما شاه نمى‏خواهيم

اما به علت حمايت حزب توده از دكتر مصدق جناح آيت الله كاشانى و مذهبيون و روحانيون از مصدق حمايت نكردند و حزب توده هم منتظر دستور مسكو بود و شوروى هم به علت مرگ استالين درگير مسائل داخلى بود.

اين امر سبب گرديد در روز 28 مرداد هيچ گروهى از مصدق حمايت نكند و پس از پيروزى كودتاگران سران تظاهر كننده هر يك در محلى مخفى شدند و تعدادى به حمايت از شاه پرداختند.

2ـ قيام 15 خرداد

در مهر ماه سال 1341 لايحه انجمن‏هاى ايالتى و ولايتى به تصويب رسيد. به موجب اين لايحه قيد اسلام از شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف شد. كلمه قرآن در مراسم سوگند حذف و كتاب آسمانى جايگزين آن شد و به زنان حق رأى اعطا شد.

با تصويب اين لايحه و موضع‏گيرى حضرت امام خمينى(ره)، علما و روحانيون شهرستانهاى مختلف كشور نيز موضع‏گيرى نمودند. در اين زمان آيت الله صدوقى كه در يزد بودند با امام خمينى تماس مستقيم داشتند و منزلشان محل رفت و آمد مخالفين رژيم بود.

از سوى ايشان در يزد مجالس مختلفى در زمينه مخالفت با لايحه انجمن‏هاى ايالتى و ولايتى تشكيل مى‏شد. اين مجالس تقريبا هر روز شكل مى‏گرفت و از طريق اين جلسات پيام امام به گوش مردم مى‏رسيد.

در روز 26 آبان در مسجد حظيره مجلس روضه خوانى برپا شد و در اين مجلس متن تلگراف امام خمينى(ره) كه به عنوان نخست وزير مخابره شده بود براى مردم قرائت گرديد.

سرانجام با فراگير شدن حركت اعتراض‏آميز مردم و روحانيت و تداوم فشار امام خمينى، سرانجام در دهم دى ماه غير قابل اجرا بودن تصويبنامه از سوى دولت اعلام شد.

پس از شكست رژيم در لايحه مذكور، طرح جديدى به عنوان انقلاب سفيد در تاريخ 19/10/1341 مطرح شد كه اين طرح در ششم بهمن همان سال به رفراندوم گذاشته شد. بدنبال انجام اين رف راندوم امام خمينى به مخالفت با لوايح ششگانه آن پرداخت و بدنبال آن نيز علما و روحانيون از ساير نقاط كشور به مخالفت با رژيم و حمايت از امام پرداختند.

در يزد آيت الله صدوقى از طرف روحانيت يزد تلگراف‏هايى مخابره نمود و اطلاعيه‏هايى عليه رژيم صادر نمود و بعد از اين جريانات وى از سوى ساواك تحت مراقبت قرار گرفت.

صبح روز دوم فروردين سال 1342 كه مصادف با سالگرد شهادت حضرت امام صادق عليه‏السلامبود به دستور شاه صدها مأمور مسلح راهى شهر قم گرديدند و بعدازظهر همان روز به مدرسه فيضيه كه مجلس سوگوارى حضرت امام صادق عليه‏السلام در آن برگزار بود حمله نموده و ضمن دادن شعارهاى جاويد شاه و مرگ بر روحانيت به طلاب و مردم بى‏دفاع حمله كردند. آنان به شكستن درب و پنجره‏هاى مدرسه پرداخته و به جان طلاب افتادند و كردند آنچه نبايست مى‏كردند.

اين عمل ددمنشانه مزدوران با عكس العمل شديد علما و مردم سراسر ايران خصوصا علماى استان يزد و مردم متدين آن روبه‏رو شد و در همين راستا اعلاميه‏اى بدين شرح به محضر مراجع عظام و تقليد به ويژه امام امت مخابره شد:

بسم الله الرحمن الرحيم

محضر مبارك آيات الله العظام و مراجع تقليد قم

مخصوصا حضرت آيت الله العظمى خمينى ادام الله

ظلهم العالى انا لله و انا اليه راجعون

«رزيه مولمه و ضرب و شتم و نهب و قتل عده‏اى از محصلين علوم دينيه در مدرسه فيضيه قضيه‏اى نيست كه زود از خاطر مسلمين محو و نابود شود و جراحات قلوب به مرور ايام التيام پذيرد. از فرط رنج و تعب جانها به لب رسيد چندانكه تاكنون موفق به عرض تسليت نگرديده به همان تاثرات و تالمات روحى قناعت نموده‏ايم. اينك در ضمن عرض همدردى خاطر آقايان محترم را مستحضر مى‏داريم كه مادامى كه روح در بدن و نيم جانى در تن است طبق تصميمات علماى اعلام و راهنمائيهاى آيات الله العظام از هيچ گونه اقدامى به منظور حفظ احكام و شعائر اسلام فروگذار نخواهيم كرد و مطمئن باشيد كه بالاخره خيالات خام و ناتمام خواهد ماند و از توجهات ولى عصر(عج) نتايج وخيمه مخالفت با دين و قرآن و ايجاد نفرت و انزجار در قلوب مسلمانان گوشزد خاص و عام خواهد گشت (و سيعلم الذّين ظلموا اى منقلب ينقلبون).

اسد اللّه آيت اللّهى. اقلّ الحاج شيخ احمد علومى. سيّد على محمد وزيرى. اقلّ الحاج ميرزا سيد على محمد كازرونى. الاحقر الحاج شيخ على علومى. حررّه الاحقر شيخ جلال علومى. حررّه الاحقر محمد الصدوقى. الاحقر الحاج شيخ محمود الاردكانى فرساد. الاحقر سيد محمد مدرّسى. سيد جواد مدرّسى. جلال آيت اللّهى».

حضرت امام(ره) نيز در پاسخ به نامه علماى اعلام و حجج اسلام چنين نگاشتند:

بسم الله الرحمن الرحيم

«محترما معروض مى‏دارد: از خداوند تعالى سلامت و عظمت و توفيق حضرات آقايان را در اعلاى كلمه اسلام و تشييد مبانى دين مبين خواستار است. لازم است توجه حضرات آقايان را جلب كنم به اعمال گذشته و حاضر. دستگاه جبار در گذشته به اسلام و قرآن اهانت كرد و خواست قرآن را در رديف كتب ضاله قرار دهد. اكنون با اعلام تساوى حقوق، چندين حكم ضرورى اسلام محو مى‏شود. اخيرا وزير دادگسترى در طرح خود شرط اسلام و ذكوريت را از شرائط قضات لغو كرد. از چيزهايى كه سوء نيت دولت حاضر را اثبات مى‏كند تسهيلاتى است كه براى مسافرت 2000 نفر يا بيشتر از فرق ضاله قائل شده است. به هر يك 500 دلار ارز داده‏اند و قريب 1200 تومان تخفيف در بليط هواپيما داده‏اند به مقصد آنكه اين عده در محفلى كه در لندن از آنها تشكيل مى‏شود و صددرصد ضد اسلامى است شركت كنند. در مقابل براى زيارت حجاج بيت الله الحرام چه مشكلات كه ايجاد نمى‏كنند و چه اجحافات و خرج تراشى‏ها كه مى‏شود.

آقايان بايد توجه فرمايند كه بسيارى از پست‏هاى حساس به دست اين فرقه است كه حقيقتا عمّال اسرائيل هستند. خطر اسرائيل براى اسلام و ايران بسيار نزديك است، پيمان با اسرائيل در مقابل دول اسلامى يا بسته شده يا مى‏شود. لازم است علماى اعلام و خطباى محترم، ساير طبقات را آگاه فرمائيد كه در موقعش بتوانيم جلوگيرى كنيم، امروز روزى نيست كه بسيره سلف صالح بتوان رفتار كرد. با سكوت و كناره‏گيرى همه چيز را از دست خواهيم داد. اسلام به ما حق دارد، پيغمبر اسلام حق دارد، بايد در اين زمان كه زحمات جانفرساى آن سرور در معرض زوال است علماى اسلام و وابستگان به ديانت مقدسه دين خود را ادا نمايند. من مصمم هستم كه از پا ننشينم تا دستگاه فاسد را به جاى خود بنشانم و يا در پيشگاه مقدس حق تعالى با عذر وفود كنم، شما هم اى علماى اسلام مصمّم شويد و بدانيد پيروزى با شما است (واللّه متّم نوره و لو كره الكافرون). خداوندا عظمت اسلام و علماى اسلام را روز افزون فرما.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

روح اللّه الموسوى الخمينى».

هم‏زمان با تظاهرات پرشكوه و عظيم تهران و شهرستان‏ها، ملت خشمگين و به تنگ آمده اين استان هم پاى ديگر مردم در روز پانزدهم محرم سال 1342 با قاطعيت و شدت هرچه تمامتر به خيابانها ريختند. رژيم كه از موج مردمى به هراس آمده بود امام را شبانه دستگير و به تهران انتقال داد و اعتراضات مردمى در پانزده خرداد به خون نشست و رژيم اعلام كرد در جهت مجازات متهمين، محاكمه و اعدام را مد نظر دارد. از آنجا كه احساس خطر جدّى براى زندانيان خصوصا حضرت امام وجود داشت عده‏اى از علماى شهرهاى مختلف به تهران هجرت كرده تا از يك سو به اعتراض خود صورت جدى‏تر بدهند و از سوى ديگر اقدام عملى نيز براى رهايى آنان انجام داده باشند. از استان يزد نيز آيت اللّه صدوقى(ره) و آيت اللّه خاتمى بدين منظور روانه تهران شدند.

با گسترش اعتراضات مردمى و مهاجرت علماى بسيارى از شهرها به تهران، رژيم كه تحت فشار قرار گرفته بود در 18 فروردين ماه 1343 امام خمينى را آزاد و شبانه به قم منتقل كرد.

خبر آزادى حضرت امام غرور آفرين بود و حيات تازه‏اى به توده‏هاى مردم در اين استان بخشيد. در آن زمان تعداد زيادى از اهالى شهرستان‏هاى اين استان از جمله اهالى شهرستان اردكان با چند تن از روحانيون اين شهرستان به منظور تجديد عهد و ديدار با امام، رهسپار قم شدند. همچنين از شهرستان يزد آيت الله صدوقى و عده‏اى ديگر از مردم يزد به قم رفته و پشتيبانى خود را از امام خمينى اعلام كردند. آيت الله صدوقى پس از چند روز توقف در نزد امام خمينى روانه مكه شدند. پس از بازگشت نيز در قم خدمت امام بودند. گروهى از مردم يزد خدمت امام رسيده و آيت الله صدوقى را با خود به يزد بردند.

ولى رژيم كه با اجراى طرح كاپيتولاسيون و اعتراض امام سخت وحشت كرده بود در شب 13 آبان 1343 به وسيله صدها كماندو خانه ايشان را در قم محاصره كرد و پس از دستگيرى مستقيما ايشان را به تركيه و از آنجا به عراق تبعيد نمود.

به گزارش ساواك بدنبال خبر تبعيد امام علماى يزد از خواندن نماز جماعت در مساجد خوددارى و مؤذنين نيز از اذان گفتن خوددارى كرده‏اند. آيت الله صدوقى نيز در پى اين جريان از اقامه نماز جماعت خوددارى نمود و چند روز از منزل خارج نشد هر چند رئيس ساواك با كمال وقاحت اين حركت را به عنوان اينكه چون پولى به ايشان نمى‏رسد تلقى كرد.

پيرو اين حركت رژيم، نامه‏اى سرگشاده توسط فضلا و محصلين يزدى به محضر حضرت آيت الله خمينى، ارسال شد. در قسمتى از اين نامه آمده است:

«... گرچه انتقال آن حضرت به عتبات عاليات و اقامت در جوار حلاّل مشكلات، قلب‏هاى افسرده را تسليتى است، اما محروميت ملت شريف ايران مخصوصا تربيت شدگان مكتب روح پرور، از افاضات آن مرجع عظيم الشأن بلائى دردناك و فراموش ناشدنى است. (اللّهم انت كشّاف الكرب و البلوى). اميدواريم در آتيه نزديك با تشريف فرمايى آن مهر درخشان به پايگاه علم و دانش مسند علم مزيّن گردد ...».

طلاب علوم دينيه يزد

بعد از تبعيد حضرت امام خمينى(ره) كم كم جو خفقان بر سراسر ايران حاكم گرديد و ساواك چون هنوز گسترش نيافته بود در يزد شعبه‏اى نداشت و بالطبع كسانى كه بر ضد رژيم فعاليتى داشتند به ساواك اصفهان احضار مى‏شدند و فشار چندانى نبود اما از سال 1348 با استقرار ساواك يزد فشارها بسيار زياد شد.

با تسلط بيشتر ساواك در برگزارى مراسم مذهبى و جشنهاى اسلامى ممانعت‏هايى به وجود مى‏آوردند و هر روز به نحوى در كم رنگ كردن آن مى‏كوشيدند و مرتب روحانيون و سران هيئت‏هاى مذهبى را به شهربانى مى‏بردند و از آنها تعهد مى‏گرفتند و از اضافه شدن دستجات عزادارى به شدت جلوگيرى مى‏نمودند.


منابع