ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

دوران جمهوری اسلامی در استان یزد

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

محتویات

دوران جمهوری اسلامی

در اوايل آبان ماه سال 1356 پس از شهادت اسرار آميز حضرت آيت الله سيد مصطفى خمينى، فرزند مبارز حضرت امام خمينى مرحله دوم انقلاب اسلامى ايران آغاز گرديد.

با انتشار مقاله‏اى توهين آميز در روزنامه اطلاعات با نام «رشيدى مطلق» در تاريخ 17 دى‏ماه 1356، و تظاهرات 19 دى‏ماه در شهر قم كه منجر به كشتار طلاب و مردم قم گرديده بود، استان يزد چهره‏اى غم زده به خود گرفت و در تاريخ 20 دى‏ماه 1356 آيت الله صدوقى ضمن دعوت از روحانيون يزد از آنان خواست به مناسبت فاجعه 19 دى در قم، نسبت به تعطيل تمامى دروس حوزه علميه اقدام نمايند.

به دنبال آن از غروب روز 24 دى‏ماه به مدت يك هفته روحانيون يزد نيز از برگزارى نماز جماعت در مساجد خوددارى كردند و بدين وسيله همبستگى خود را با روحانيون قم اعلام نمودند.

بسته شدن مساجد و تعطيلى دروس آن هم به مدت يك هفته، تجربه بزرگى براى مردم استان در مقابله با رژيم طاغوتى بود و هر چند مقامات انتظامى كوشيدند كه مساجد را باز نگاه دارند ائمه جماعات و مردم در اعتراض به بستن مساجد مصمم‏تر شدند.

در تاريخ 25 دى‏ماه 1356 آيت الله صدوقى به همراه آيت الله سيد روح الله خاتمى و شيخ محمد ابراهيم اعرافى و جمعى از علما استان يزد به قم آمده و با آيات و مراجع قم تماس گرفتند و گفته‏اند اگر اجازه مى‏دهيد در يزد و توابع آن به عنوان اعتراض مغازه‏ها را تعطيل كنند و يا اگر امر ديگرى هم داريد بفرماييد تا ما به مردم استان ابلاغ كنيم. ولى مراجع به آنها اعلام داشتند فعلاً شما صبر كنيد تا ما ببينيم از اقدامى كه كرده‏ايم نتيجه مى‏گيريم يا خير، اگر نتيجه نگرفتيم بعدا شما را خبر مى‏كنيم.

آنها در تاريخ 28 دى‏ماه 1356 به استان بازگشتند ولى تمامى نماز جماعت‏ها و مراسم روضه‏خوانى تعطيل بوده است.

در تاريخ 27 بهمن ماه 1356 تعداد زيادى اطلاعيه مربوط به حادثه 19 دى‏ماه قم در استان يزد توزيع و تعدادى نيز در اماكن مذهبى از جمله مسجد عبدالرحيم خان نصب گرديد.

در چهلمين روز شهداى تبريز و به دنبال اعلام عزاى عمومى از سوى رهبر انقلاب و آيات عظام، تظاهرات گسترده‏اى در سراسر كشور برگزار شد. در شهر يزد نيز از صبح پنج شنبه تمام شهر تعطيل عمومى بود. دهقانان در روستاهاى اطراف نيز دست از كار كشيده بودند و اكثر مردم سياه پوشيده و در مسجد روضه محمديه، طبق دعوت قبلى گرد هم آمدند و آقاى حاج شيخ محمد كاظم راشد يزدى سخنرانى نمودند. در ضمن سخنرانى گفتند مگر مرد تبريز چه مى‏خواستند كه جوابشان را با گلوله‏هاى داغ دادند... ما در اينجا در اين محضر مقدس همان را مى‏خواهيم كه مردم تبريز خواستند... پس از سخنرانى جمعيت حاضر در مسجد همه با هم و هماهنگ فرياد مى‏زدند درود بر خمينى، زنده و جاويد باد ياد شهيدان ما و همچون سيل خروشان به خيابان ريختند و همچنان شعار مى‏دادند.

جمعيت نزديك ميدان شهيدان با پليس و ارتش روبرو شدند. آنها فرمان آتش به سوى مردم را داشتند. در اولين لحظات تيراندازى حدود شش نفر به شهادت رسيدند و عده زيادى مجروح شدند. جمعيت به كوچه‏هاى اطراف پراكنده شدند. غافل از اينكه مأمورين قبلاً در كوچه‏ها موضع گرفته و در كمين نشسته بودند تا آنها را به گلوله ببندند، ماشين‏هاى آبپاش شهردارى مايع سرخ رنگى را بر مردم مى‏پاشيدند تا تظاهر كنندگان مشخص شده و بعدا پليس آنها را در گوشه و كنار شهر شناسايى كرده و دستگير نمايد. درگيرى و تيراندازى 5 ساعت ادامه داشت.

دهها نفر از طبقات مختلف مردم به شهادت رسيدند و صدها نفر مجروح شدند و پليس عده زيادى را دستگير كرد. آقايان راشد و ربانى را دستگير كرده و كتك زدند و سپس به ايرانشهر تبعيد نمودند. هيچ كس اجازه ملاقات با مجروحين را نداشت و جسد شهدا به هيچ وجه به بازماندگان آنها داده نشد. آيات عظام گلپايگانى، شريعتمدارى و نجفى مرعشى به مناسبت چهلمين روز شهداى يزد اعلاميه دادند و هيئت حاكمه را محكوم كردند و مجلس ترحيمى براى شهدا در مسجد اعظم قم منعقد نمودند و آيت الله خمينى طى يك مصاحبه با روزنامه لوموند فرانسه در مورد اين وقايع اعلام كرد كه:

«... اين شورش‏ها مقدمه انفجار عظيمى است كه نتايجش غير قابل محاسبه است و هدف از كشتارهايى كه در هر شهر و روستا پيش مى‏آيد اين است كه مانع از سرنگون شدن شاه گردد».

با گذشت زمان، سيل اعتراضات و اعتصابات و تحصن‏ها در سطح استان ادامه يافت. به دنبال پخش شايعه صلح و آشتى بين روحانيت و دولت توسط عوامل رژيم شاه و صدور اعلاميه‏ها و بيانيه‏ها از سوى علماى قم و ساير بلاد، آيت الله صدوقى نيز طى اعلاميه فراخوان چهارمين اربعين شهداى ايران در 27/4/1357 مى‏نويسد: «ضمنا بدينوسيله تمام اظهاراتى كه راديوهاى ايران و خارج مى‏نمايند كه روحانيت در حال صلح است، تكذيب مى‏شود و بزرگترين دليل دروغ بودن گفتار آنها همين اعلاميه اخير آقايان درباره تعطيل عمومى است».

با تحريم جشن‏هاى نيمه شعبان از سوى رهبرى نهضت، آيت الله صدوقى نيز اقدام به صدور بيانيه‏اى شديد اللحن مى‏كند: «ما به صداى بلند فرياد مى‏زنيم اين تعطيلى جشن‏ها به منظور رسوا كردن ستمگران به امر حضرت آيت الله العظمى نائب الامام خمينى آن مرجع محبوب ملت ايران و ساير مراجع عظام مى‏باشد و ما عيد نداريم».

پس از واقعه 17 شهريور و اعلام حكومت نظامى رژيم در يك اقدام انفعالى، اقدام به بستن مسجد حظيره كرده، آن را به محاصره تانكها در مى‏آورد.

آيت الله صدوقى نيز شجاعانه و بدون خيل نيرو و تجهيزات نظامى، به سمت مسجد حركت مى‏كند كه در پى مخالفت مأموران مى‏گويد: «من بايد به مسجد بروم و تو هم اگر بايد بكشى، بيا اين سينه من، هدف بگير، بزن».

مأموران كه از شجاعت و ابهت وى دستپاچه شده بودند، راه را باز مى‏كنند و او خود شخصا درب مسجد را باز كرده و اقامه نماز مى‏كند.

با فرا رسيدن محرم سال 57 كه امام، ماه پيروزى خون بر شمشير لقب داد، مبارزات مردم گسترش يافت.

رژيم، شرط برگزارى مجالس عزادارى سالار شهيدان را منوط به كسب اجازه از كلانترى‏ها و شهربانى كرد و در رسانه‏هاى جمعى بر اين مطلب اصرار مى‏ورزيد. امام طى پيامى به عموم توصيه كردند كه به رغم اصرار رژيم در برگزارى مجالس خويش از شهربانى و ساواك اجازه نگيرند. آيت الله صدوقى نيز طى سخنانى در مسجد حظيره در اين باره مى‏گويد:

«به مبارزه خود ادامه بدهيد و هيچ كس حق ندارد براى مجالس و غيره از شهربانى اجازه بگيرد. اگر شهربانى مجلس را به علت اجازه نگرفتن تعطيل كرد، بلافاصله مطلب را درشت بنويسيد و بالاى محل الصاق و نصب كنيد».

در پى انعكاس اين نظر بين مردم، به اعتراف شهربانى يزد، هيچ كس براى برقرارى مجلس عزادارى به آنان مراجعه نمى‏كند.

به دنبال حركت انفعالى مأمورين ژاندارمرى در جمع آورى عكس‏هاى امام خمينى از مغازه‏هاى استان يزد، آيت الله صدوقى اعلام اعتصاب كرد. پس از اين اعلام، رژيم به گونه‏اى سراسيمه تصميم به تشكيل شوراى تأمين استان گرفت و به صورتى آشكارا عقب نشينى كرد.

به دنبال تشديد فشارهاى مردم يزد در تاريخ 17/10/57 رئيس ساواك يزد طى گزارشى به مركز، در واقع مراتب انحلال شعبه ساواك را در يزد اعلام كرده و از عدم امنيت براى خبر چينان و نيروهاى ساواك خبر مى‏دهد و پرونده‏ها و مدارك مربوطه را به شهربانى منتقل مى‏كند.

به دنبال تحصن روحانيت مبارز در دانشگاه تهران، آيت الله صدوقى و تعدادى از روحانيت استان نيز به جمع آنان پيوسته، در پى بازگشت پيروزمندانه امام در روز 12 بهمن، آيت الله صدوقى پس از ديدار با امام به يزد باز مى‏گردند.

سرانجام در روز 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامى به پيروزى مى‏رسد و مردم استان نيز با شنيدن خبر پيروزى انقلاب به خيابانها ريخته و به جشن و شادى پرداختند.

حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون

1ـ حمله نيروهاى آمريكايى و شهادت فرمانده سپاه يزد

در پنجم ارديبهشت سال 1359، تعدادى از هلى‏كوپترها و هواپيماهاى حامل تفنگداران آمريكايى به منظور نجات گروگان‏هاى آمريكايى، در دشت كوير، حدفاصل يزد و طبس بر زمين نشستند.

ولى به علت بروز نقص فنى عمليات آنان شكست خورد و در نتيجه شكست عمليات، تعدادى از تفنگداران آمريكايى در آتش سوخته بودند و تعداد 5 فروند هلى‏كوپتر و هواپيما با تجهيزات و اسناد و مدارك عمليات در محل باقى مانده بود. به دنبال اين قضيه آقاى هاشمى رفسنجانى در جهت دلجويى از پاسداران و پيگيرى مسأله، به يزد سفر كرد و به مناسبت هفتمين روز شهادت منتظر قائم سخنرانى كرد. سخنرانى هاشمى و اساسا نفس حضور او در اين مجلس بزرگداشت براى نيروهاى سپاه در استان بسيار موثر واقع شد.

اخبار رسيده حاكى از آن بود كه نيروهاى آمريكايى يك تانكر را آتش زده‏اند و مسافرين يك اتوبوس را گروگان گرفته و هر چه كه همراه داشته‏اند، برده‏اند. يك گروه پنج نفرى به فرماندهى شهيد محمد منتظر قائم عازم منطقه شدند و هنگام ورود به منطقه توفان شديدى در حال وزيدن بود. در منطقه 2 فروند هلى كوپتر در يك طرف جاده و 4 فروند در طرف ديگر جاده قرار داشت و يكى از هلى كوپترها و يك هواپيماى چهار موتوره در كنار آن در حال سوختن بود.

تعداد چند دستگاه موتور سيكلت تريل در كنار يكى از هلى كوپترها بود. يك جيپ و سه دستگاه موتور سيكلت كاملاً استتار شده بود و چراغهاى جلوى آن و روى كيلومتر شمار را نيز در جهت استتار ابر گذاشته و چسبانده بودند.

در يكى از هلى كوپترها يك تيربار كاليبر 50 روى سه پايه سوار و كاملاً آماده شليك بود. يك كلاسور حاوى چند ورقه درجه بندى شده و تعدادى رمز در آنجا قرار داشت.

در اين موقع توفان تمام شد و چند فانتوم از روى هلى كوپترها رد شدند. در داخل يكى از هلى‏كوپترها يك دستگاه رادار روشن بود. فانتومها دورى زده و سپس هلى كوپترى را كه رادار در آن روشن بود با تيربار منهدم نمودند و در جريان اين حملات محمد منتظر قائم فرمانده سپاه يزد به شهادت رسيد.

نماز جمعه

با پيروزى انقلاب اسلامى، مردم مسلمان استان يزد طى درخواستهايى از دفتر حضرت امام خواستار تعيين امام جمعه جهت برپايى نماز جمعه گرديدند. به دنبال اين تقاضاها، از طرف حضرت امام، آيت‏الله صدوقى كه از خانواده‏هاى با فضيلت و بزرگوار و از علماى سرشناس و بانفوذ در استان بودند به سمت امام جمعه يزد و آيت الله خاتمى به سمت امام جمعه اردكان و ديگر بزرگان به سمت ائمه جمعه ديگر شهرهاى استان تعيين گرديدند. آيت الله صدوقى به عنوان امام جمعه يزد و نماينده حضرت امام در استان، توانست خدمات ارزنده‏اى ارائه دهد تا اينكه در روز جمعه 10 ماه مبارك رمضان 1361 ه .ش در مراسم نماز جمعه در مسجد ملا اسماعيل يزد به دست منافقى كوردل به شهادت رسيد. به دنبال اين عمل شنيع منافقين، حضرت امام خمينى طى حكمى آيت الله خاتمى به سمت امام جمعه يزد منصوب فرمودند.

ايشان نيز منشأ خدمات فراوانى براى مردم بودند تا اينكه ايشان پس از عمرى تهذيب نفس و مجاهدت در راه خدا، در روز پنجم آبان 1367 به سوى معبود خويش پر كشيد و از سوى امام پيامى به مناسبت ارتحال ايشان منتشر شد. از آن زمان تاكنون امامت جمعه اين شهرستان برعهده حجت الاسلام و المسلمين صدوقى فرزند آيت الله شهيد صدوقى مى‏باشد. علاوه بر يزد در 22 نقطه استان نماز پرشكوه جمعه برگزار مى‏گردد.

در ذيل به ائمه جمعه استان اشاره مى‏شود.

ابرقو: حجت الاسلام ابوالقاسم غفورى؛

اردكان: حجت الاسلام محمد حسين بهجتى؛

اشكذر: حجت الاسلام محمد رضا طالبيان اشكذرى؛

بافق: حجت الاسلام سيد عبدالجواد سليمانى؛

بهاباد: حجت الاسلام محمد على ملا حسينى بدر آبادى؛

تفت: حجت الاسلام جواد حسينعلى تفتى؛

ده بالا يزد: حجت الاسلام سيد على آقا نجم الهدى؛

رستاق: حجت الاسلام محمد على حجتى مقدم؛

زارچ: حجت الاسلام قاسم بابايى؛

زردين: حجت الاسلام محمد آخوندى؛

شاهديه: حجت الاسلام محمد على انورى؛

صادق آباد يزد: حجت الاسلام سيد جعفر مير غنى زاده؛

على آباد: حجت الاسلام حسين انورى على آباد؛

كهدوئيه: حجت الاسلام سيد ضياءالدين نجم الهدى؛

محمد آباد يزد: حجت الاسلام سيد محمد كاظم مدرسى مصلى؛

مروست يزد: حجت الاسلام محمود دهقان نيرى؛

منشاد: حجت الاسلام محمد حسن واعظى؛

مهريز: حجت الاسلام على برهان؛

ميبد: حجت الاسلام عليرضا اعرافى؛

ندوشن: حجت الاسلام محمد جوادى؛

نير: حجت الاسلام سيد احمد مير حسينى؛

هرات: حجت الاسلام سيد على حسينى پور عز آبادى؛

يزد: حجت الاسلام محمد على صدوقى.

دفاع مقدس

با شروع جنگ تحميلى استكبار جهانى و تجاوز رژيم صدام به خاك كشور اسلامى، مردم استان يزد نيز مانند ديگر امت ايثارگر و قهرمانمان راهى جبهه‏هاى جنگ شدند و دوش به دوش مردم ساير شهرها و نقاط كشور به نبرد با صداميان پرداختند.

مردم استان يزد كه از ابتداى جنگ به صورت انفرادى و گروهى در تيپ‏ها و لشگرهاى ديگر به ويژه لشگر 8 نجف اشرف عازم جبهه‏ها شدند اما به موازات تشكيل گردان‏ها و تسهيل در جهت اعزام و جذب نيرو، پيش نويس تيپ مستقل را چند نفر از سپاهيان از جمله حاج كاظم مير حسينى، حاج آقا ناصرى به پشتيبانى آيت الله خاتمى آماده و به فرماندهى كل سپاه پاسداران تقديم كردند و بعد از عمليات والفجر 2 با حضور آقاى محسن رضايى در منطقه و ضرورت امر تشكيل تيپ به تصويب رسيد و با توجه به نزديك بودن عيد سعيد غدير اين تيپ با عنوان تيپ 18 الغدير رسميت يافت و آقاى عباس (ذبيح الله) عاصى به عنوان فرمانده تيپ معرفى گرديد. اين تيپ در طول عمليات والفجر 2 تا والفجر 4 مشغول كارهاى تشكيلاتى و سازماندهى بود و سپس در عمليات والفجر 4 حضور يافت.

پس از آن تا پايان جنگ جوانان و مردان استان در قالب تيپ الغدير در عمليات‏هاى مختلف شركت نمودند. مردم اين استان در طول 8 سال دفاع مقدس تعداد 8203 نفر جانباز، 3499 نفر شهيد، 107 نفر مفقود الاثر و 51 اسير از بهترين و فداكارترين جوانان رزمنده پاسدار و بسيجى و قواى مسلح نظامى و انتظامى خود را تقديم اسلام و انقلاب اسلامى ايران كردند كه در ميان شهرهاى استان، شهر يزد با 1443 شهيد، 51 مفقود الاثر، 45 اسير داراى بيشترين آمار است. همچنين در طول 8 سال دفاع مقدس، 129 تن از روحانيون استان در ميادين جبهه و جنگ به شهادت رسيدند.

رديفنام و نام خانوادگىعنوان

1ذبيح‏الله عاصى‏زادهفرمانده تيپ 18 الغدير

2محمد منتظر قائمفرمانده سپاه منطقه يزد

3ابراهيم جعفرزادهفرمانده تيپ 18 الغدير

4حسن انتظارىفرمانده محور گردان امام على عليه‏السلام

5محمد رفيعيانمعاون لجستيك تيپ 18 الغدير

6نعمت‏على نامجومعاون بسيج تيپ 18 الغدير

7على دهقان نشادىفرمانده محور عملياتى

8محمدرضا پارسائيانفرمانده گردان امام على عليه‏السلام

9محمدرضا دلاكفرمانده محور عملياتى لشگر على‏ابن‏ابيطالب

10حسن رشيدىفرمانده پادگان بعلبك لبنان

11محمود ساقيانفرمانده گردان امام على عليه‏السلام

12جواد شابلىفرمانده گردان توپخانه

13محمد كاظم حسينى‏زادهمعاون اطلاعات و عمليات سپاه سيستان

14رمضان احمدىفرمانده سپاه نيكشهر

15حسين دهستانىجانشين معاونت اطلاعات

16على محمد مقدمفرمانده تيپ مهندسى الهادى

17مهدى بوستانىفرمانده گردان تيپ نبى اكرم

18جهانگير مرادىفرمانده محور عملياتى تيپ 18 الغدير

19محمود حسينى‏پورفرمانده گردان تيپ 18 الغدير

20احمد متوسليانفرمانده لشكر 27 رسول الله صلى‏الله‏عليه‏و‏آله

مشاركت سياسى

مردم يزد از ابتداى پيروزى انقلاب اسلامى در تمامى صحنه‏هاى سياسى و اجتماعى حضور چشمگير داشته‏اند. در تمامى راهپيمايى‏ها و انتخابات به شكل گسترده‏اى شركت نموده‏اند. نگاهى به انتخابات دوره‏هاى مختلف مجلس شوراى اسلامى حضور گسترده مردم يزد را در اداره كشور و سرنوشت خود نشان مى‏دهد. در اولين دوره مجلس شوراى اسلامى 62 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند. در دوره دوم ميزان مشاركت مردم به 74 درصد افزايش يافته است.

در سومين دوره مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردمى كاهش يافته و به 4/65 درصد تقليل يافته است. در چهارمين دوره ميزان مشاركت به 66 درصد رسيده است.

در پنجمين دوره به 9/82 درصد افزايش يافته است. در ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى از ميزان مشاركت مردمى در اين استان كاهش يافته و به 4/71 درصد رسيده است.

مردم استان يزد همچنين با حضور گسترده خود در انتخابات رياست جمهورى در دوره‏هاى مختلف نقش خود را در اداره جامعه به خوبى ايفا نموده‏اند. در هيچ دوره ميزان مشاركت مردم استان پايين‏تر از 67 درصد نبوده است. بالاترين ميزان مشاركت مردم در انتخابات هفتمين دوره رياست جمهورى با حضور 9/96 درصد واجدين شرايط و كمترين ميزان آن با حضور 8/67 درصد واجدين شرايط در ششمين دوره انتخابات رياست جمهورى بوده است. در اولين دوره انتخابات رياست جمهورى، ميزان مشاركت مردم 6/77 درصد بوده است. در دومين دوره به 79 درصد رسيد. در سومين دوره ميزان مشاركت به 82 درصد افزايش يافته است.

در چهارمين دوره با 12 درصد كاهش به 2/70 درصد رسيده است. در دوره پنجم اين ميزان به 73 درصد رسيده است. در دوره ششم به 8/67 درصد رسيد.

در هفتمين دوره رياست جمهورى حضور مردم در پاى صندوق‏هاى راى به طرز فوق العاده‏اى افزايش يافت و با 30 درصد افزايش به 9/96 درصد رسيده است. در دوره هشتم رياست جمهورى هر چند كه نسبت به دوره قبل حدود 8 درصد از مشاركت مردم كاسته شد و به 2/89 درصد تقليل پيدا كرده است.

همچنين لازم به ذكر است كه در اولين دوره انتخابات شوراهاى اسلامى شهر و روستا كه در 7 اسفند 1377 برگزار شد 78 درصد واجدين شرايط در پاى صندوقهاى راى حاضر شدند. نمايندگان مردم استان يزد در مجلس شوراى اسلامى در ادوار مختلف به شرح ذيل بوده است.

ـ دوره اول

اولين دوره مجلس در تاريخ 7 خرداد 1359 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ سيدرضا پاك‏نژاد يزد

2ـ سيدمحمد خاتمى اردكان

3ـ محمدعلى صدوقى يزد (مياندوره‏اى 1360)

4ـ ابوالقاسم وافى تفت

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت.

ـ دوره دوم

دومين دوره مجلس در تاريخ 7 خرداد 1363 افتتاح شد و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد محمد حسينى نژاد اردكان

2ـ سيد جليل صدر طباطبايى يزد

3ـ ابوالقاسم وافى تفت

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 5 خرداد ماه 1367 پايان يافت.

ـ دوره سوم

دوره سوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1367 آغاز شد و نمايندگان استان بدين قرار به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد اسماعيل داودى شمسى اردكان

2ـ سيد محمد رضوى يزد

3ـ عليرضا فرزاد تفت

سومين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد 1371 پايان يافت.

ـ دوره چهارم

چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1371 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد عباس پاك نژاد يزد

2ـ سيد اسماعيل داودى شمسى اردكان و ميبد

3ـ سيد محمدتقى محصل همدانى تفت

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد 1375 پايان يافت.

ـ دوره پنجم

پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 12 خرداد 1375 افتتاح شد و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد عباس پاك نژاد يزد

2ـ سيد محمدتقى محصل همدانى تفت

3ـ سيد اكبر حسينى نژاد اردكان و ميبد

دوره پنجم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خردادماه 1379 پايان يافت.

ـ دوره ششم

ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1379 آغاز شد و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ محمد رضا تابش اردكان

2ـ سيد محمد رضوى يزدى يزد و صدوق

3ـ سيد محمد كاظم مرتضوى بافق، مهريز، ابركوه

4ـ سراج الدين وحيدى مهرجردى تفت و ميبد

ـ دوره هفتم

1ـ محمد رضا تابش اردكان

2ـ سيد محمد تقى محصل همدانى مهريز، بافق، ابركوه

3ـ سيد جلال يحيى زاده فيروز آباد تفت و ميبد

4ـ سيد عباس پاك‏نژاد يزد و صدوق



منابع