ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

دوران جمهوری اسلامی در استان گیلان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

ویرایش در تاریخ ‏۲۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۰۸ توسط 192.168.110.133 (بحث)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری, جستجو

محتویات

دوران جمهوری اسلامی

نخستين جرقه‏هاى انقلاب اسلامى در خرداد 1342 زده شد و در طول 15 سال چون اخگرى نمايان شد.

سر آغاز انقلاب اسلامى در گيلان را نيز مى‏بايست در سالهاى 1342 جستجو كرد و اين نخستين حركتها با قيام مردم و علماء در اعتراض به وقايع 15 خرداد شروع گرديد وليكن از سال 1356 فعاليت مخالفان رژيم در گيلان تشديد و علنى گرديد و در سال 1357 مبارزات مردم در شكل گسترده‏ترى ادامه يافت و مساجد گيلان به ويژه رشت، صومعه سرا و لاهيجان به پايگاه مبارزه با رژيم تبديل شد و جلسات سخنرانى عالمانى چون احسان بخش، ابراهيم فقيهى و هادى حسام در رشت، زين العابدين قربانى در لاهيجان، ميرآقا موسوى در صومعه سرا مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفت و ساواك را در شهرهاى مزبور دچار ترس و وحشت ساخت و مردم از روستاهاى دور و نزديك براى استماع سخنرانيها هجوم مى‏بردند و شهرهاى رودبار، آستانه اشرفيه، رودسر، فومن و لنگرود نيز در ماه رمضان مساجد را سنگر مبارزه قرار داده و خود را براى پيروزى انقلاب اسلامى آماده مى‏كردند. با آغاز مهر 1357 مردم شهرهاى گيلان مبارزات پرشورى را آغاز نمودند و اعتصابهاى گسترده‏اى در سازمانها و مدارس آغاز گرديد و آيت الله ضيابرى از پيشگامان مبارزه طى اعلاميه‏اى به مأموران پليس هشدار داد.

بنا به دعوت آيت الله احسان بخش كه رهبرى مبارزه را در استان گيلان بر عهده داشت اعتصابهاى گسترده‏اى صورت پذيرفت و تصاوير شاه در مدارس واماكن عمومى به آتش كشيده شد.

در روز 17 مهرماه مردم رشت در راهپيمايى عظيمى در زير باران سيل آسا شركت كردند و در روز 3 آبان 1357 نيز مردم رشت از ميدان بانك ملى راه‏پيمايى عظيمى را آغاز كردند و شيشه‏هاى مشروب فروشى‏ها و سينماها را شكستند و در پايان راهپيمايى به منزل استاندار حمله كردند. اين راهپيمايى سرانجام با مداخله نيروهاى پليس و دستگيرى جمعى از راه‏پيمايان خاتمه يافت.

در روز 8 آبان 1357 عناصر رژيم براى جلوگيرى از گسترده شدن تظاهرات در روستاها و شهرها با فراهم آوردن نيروها طرفدار سلطنت و روستائيان بى خبر به صومعه سرا حمله برده و به غارت و تخريب منازل و مغازه‏هاى مخالفان رژيم پرداختند. طى اين حمله يك تن كشته و عده‏اى نيز مجروح شدند.

در 20 آبان 1357 مردم رشت به منظور اعتراض به حمله عناصر چماق بدست رژيم در صومعه‏سرا در رشت اقدام به راه‏پيمايى 150 هزار نفرى كردند. اين راهپيمايى به مدت 4 ساعت به طول انجاميد.

به دنبال تظاهرات مردم رشت و ديگر شهرهاى استان گيلان، ماموران انتظامى از ترس حملات چريكى روستاهاى اطراف لاهيجان و سياهكل را تحت كنترل شديد قرار دادند.

در روز 11 آبان 1357 به مناسبت شهادت يكى از جوانان روستاى پشتير صومعه‏سرا گروه كثيرى از اهالى رشت به صومعه سرا رفته و به تظاهرات پرداختند. در اين تظاهرات براى نخستين بار شعار «شاه ترا مى‏كشيم» شنيده مى‏شد. در آن روز تظاهر كنندگان تصاويرى از ميرزا كوچك خان را در دست داشتند و از مقابل قرارگاه ميرزا كوچك خان عبور كردند.

به دنبال تظاهرات مردم در رشت و صومعه‏سرا، مردم لاهيجان در روزهاى 22 و 23 آبان تظاهرات وسيعى را آغاز كردند كه اين راه پيمائيها منجر به زد و خورد شديد با نيروهاى پليس گرديد و منجر به كشته شدن 13 نفر از تظاهر كنندگان گرديد.

در طول دهه محرم سال انقلاب (از اواسط آذرماه) همه مساجد و حسينيه‏هاى شهرها و روستاهاى گيلان، محل تمركز عزاداران ضد رژيم گرديد و ضمن سوگوارى براى حضرت ابا عبدالله الحسين عليه‏السلام، واقعه عاشورا را سرمشق انقلاب اسلامى قرار داده و محرم را ماه غلبه خون بر شمشير ساختند. در طول ماه محرم تظاهرات مردم شهرهاى گيلان ادامه يافت.

در تاسوعا و عاشوراى سال 1357 در استان گيلان عزادارى در خيابانها از سوى رژيم ممنوع اعلام شد. اما در اغلب شهرهاى استان مراسم عزادارى به تظاهرات سهمگينى عليه رژيم تبديل شد و شهر لاهيجان به ميدان جنگ تبديل شد و آتش‏سوزى بزرگى بخش عظيمى از شهر را به خاكستر تبديل كرد و عبور و مرور بواسطه موانعى كه مردم در خيابانها ايجاد كرده بودند متوقف شد.

به دنبال تظاهرات پرشور مردمى در ايام عزادارى عاشورا عوامل زخم خورده رژيم در 23 آذرماه گروهى از روستائيان اما تظاهر كنندگان را تجهيز كرده و به شهر رشت كشاندند تا متقابلاً تظاهراتى به نفع شاه و حمايت از دولت انجام گيرد. اما تظاهر كنندگان به غارت اموال مردم، تخريب مغازه‏ها، آتش زدن وسائل نقليه و ضرب و شتم مردم پرداختند.

پزشكان و پرستاران رشت نيز در 6 دى ماه در بيمارستان رازى گرد آمده و سپس در يك راه پيمايى شركت كردند.

در 13 دى ماه در آستانه اشرفيه آتش سوزى مهيبى از طرف ساواك و عناصر وابسته صورت پذيرفت و منزل آيت الله ضيايى و تعدادى مغازه و خانه در آتش سوخت.

در 25 دى ماه نيز پس از تدفين شهدا تظاهرات مردم از گورستان به مركز شهر كشيده شد. مردم قصد داشتند مجسمه رضاشاه را پائين بكشند، اما در ميدان فرهنگ با تيراندازى و مقاومت ماموران مواجه شدند اما چند روز بعد با فرار شاه از ايران مجسمه رضاشاه را پائين كشيدند.

در دى ماه در تمام شهرهاى استان گيلان به ويژه شهر رشت تظاهرات متعددى صورت مى‏پذيرفت كه در هر تظاهرات عده‏اى كشته و زخمى مى‏شدند در طول اوج‏گيرى نهضت، بازاريان نيز با همراهى مردم بازارها را بسته و گاه تا 5 روز اين تحصن ادامه مى‏يافت.

با انتشار خبر ممانعت رژيم از ورود امام خمينى و بسته شدن فرودگاه خشم عمومى در استان گيلان برانگيخته شد و مردم با تظاهرات، بستن خيابانها و آتش زدن لاستيك به زد و خورد با پليس پرداختند و ماموران را از برقرار ساختن نظم عاجز ساختند.

روز 12 بهمن همزمان با ورود امام به ايران اسلامى موجى از شور و شعف استان گيلان را فرا گرفت و تا پاسى از شب مردم در خيابانها به شادى پرداختند.

روز 19 بهمن با اعلام نخست وزيرى بازرگان، برگزارى يك راهپيمايى بى‏سابقه‏اى در گيلان برگزار شد.

در 22 بهمن ماه روز پايان نظام شاهنشاهى در ايران مردم مسلمان گيلان به كلانترى‏ها و پادگان‏ها حمله بردند. اين درگيرى‏ها تا 23 بهمن ادامه داشت. از جمله مراكز مقاومت كه تا بعدازظهر روز 23 بهمن هنوز تسليم نشده بود ساواك رشت بود.

مردم با بلدوزر درب ساواك را شكسته و به آن حمله كردند و يك گروه 22 نفره از مأموران ساواك به سوى مردم تير اندازى مى‏كردند. محاصره ساواك 8 ساعت به طول انجاميد و 9 نفر از مأموران ساواك كشته شدند.

مأموران ساواك كه مقاومت را بى‏فايده مى‏ديدند با به آتش كشيدن ساواك موفق به فرار شدند و ساواك به تسخير نيروهاى انقلاب در آمد. با فرو ريختن دژ آهنين رژيم در گيلان، ساواك رشت و ساير نيروهاى رژيم نيز تسليم شدند.

ديگر تمام شهر به تصرف مردم در آمده بود خبرهايى كه از راديو تهران پخش شد به آخرين مقاومت‏ها پايان بخشيد و همه مردم حتى خانواده‏هايى كه در غم و اندوه شهادت عزيزان خود عزادار بودند، پيروزى انقلاب و سرنگونى رژيم را جشن گرفته به شادمانى و پايكوبى پرداختند.

با سقوط شهر رشت در 23 بهمن 1357 يك كميته 25 نفرى به رياست آيت الله احسان‏بخش زمام امور شهر رشت مركز استان گيلان را در دست گرفت.

حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون

1ـ نقش احزاب و گروهكهاى سياسى

با پيروزى انقلاب اسلامى و فضاى آزادى به دست آمده استان گيلان بار ديگر با سخت‏ترين و پرهيجان‏ترين آزمايش تاريخى روبرو گرديد. در اين زمان گروهكهاى مختلف با توجه به فرصت به دست آمده پا به ميدان گذارده بودند.

مباحثات خيابانى و سخنرانى‏هاى مختلف در دانشگاه‏ها و دانشسراها و دبيرستان‏ها و حتى در مساجد و تكيه‏هاى شهر و روستا به شكل گسترده‏اى جريان پيدا كرد و جوانان پرشور بيشتر از گذشته به بررسى و مطالعه مسايل اعتقادى و سياسى مى‏پرداختند، تا جائيكه تنش‏ها و برخوردهاى خونين به تدريج جاى مناظرات عمومى و خيابانى را گرفت و موضوع نبودن امنيت اجتماعى و كمبود مواد غذائى و سوختنى بى سرو سامانى‏ها را توسعه داد و كوشش براى جمع آورى سلاح‏هائى كه در دست افراد غير مسؤول بود، نتوانست از اضطراب مردم بكاهد. تعداد گروه‏هاى مسلح و غير مسلح در شش ماهه اول بعد از انقلاب در بيست و سه حزب شناخته مى‏شدند كه اغلب در اين استان علاوه بر تشكيلات سياسى و حزبى داراى خبرنامه و روزنامه بوده‏اند. بعضى از آنها شاخه‏هاى نظامى خود را كه آرم و لباس مخصوص به تظاهرات خيابانى مى‏كشانيدند.

در ارديبهشت 1359 يك مهلت سه روزه به گروهكها و سازمانهاى مستقر در دانشگاه گيلان داده شد تا نسبت به تخليه ساختمان‏هاى در اختيار، اقدام نمايند كه در پايان مهلت، اين حادثه با تعداد دويست مجروح و پنج نفر كشته باعث خروج گروههاى سياسى از محوطه دانشگاه گرديد.

با افزايش تنش‏ها سرانجام نيروهاى سپاه پاسداران كه در دوازدهم تير 1358 به رشت اعزام شده بودند اعلام داشتند «شليك ضد انقلاب را بى پاسخ نخواهيم گذاشت» و به گروههاى مسلح در گيلان هشدار دادند كه سپاه پاسداران انقلاب افراد از جان گذشته‏اى هستند كه فقط براى صلح و امنيت آمده‏اند.

وقتى امنيت را در شهر برقرار كردند دست همه را مى‏بوسند و از شهر رشت مى‏روند.

در پايان سال 1358 شهيد انصارى به سمت استاندارى گيلان منصوب گرديد. ورود شهيد انصارى به استاندارى گيلان مصادف بابلوا و غوغاى گروهكها و تحصن آنان در محل استاندارى بود. در يكى از آن ايام گروهكها نسبت به اشغال استاندارى اقدام نموده و شهيد انصارى را به گروگان مى‏گيرند كه با هوشيارى امت حزب الله از دست آنان نجات مى‏يابد وليكن عاقبت گروهكها كه نقش خود را در ميان مردم از دست رفته مى‏ديدند، دست به جنايت زدند و در 15 تير 1360 مصادف با ماه مبارك رمضان استاندار گيلان و معاونش را به شهادت رساندند.

ترور چهره‏هاى معروف ديگر مانند آقاى حسام (واعظ) در بهمن ماه 1358 و آية الله احسان بخش (امام جمعه رشت) در فروردين ماه 1361 از جمله برنامه‏هاى اضطراب آخرين گروهك‏ها بود كه با حضور مردم در صحنه اين توطئه‏ها خنثى گرديد.

نماز جمعه

با پيروزى انقلاب اسلامى ايران و تشكيل نهادهاى انقلابى، مردم مسلمان استان گيلان در خواست بر پايى نماز جمعه را نمودند و در اين راستا تعدادى از بزرگان و فضلاء از سوى دفتر حضرت امام(ره) به عنوان ائمه جمعه شهرهاى استان منصوب گرديدند.

در مركز استان حضرت آيت الله احسان بخش به سمت نمايندگى محترم حضرت امام و امام جمعه شهرستان رشت منصوب گرديدند كه با فوت ايشان در سال 1380 ه .ش از سوى مقام معظم رهبرى حضرت آية الله خامنه‏اى، آية الله زين‏العابدين قربانى بدين سمت منصوب شدند و در حال حاضر ائمه جمعه استان گيلان عبارتند از:

آستارا: حجت الاسلام كريم قياثى؛

آستانه اشرفيه: حجت الاسلام مختار امينيان؛

املش: حجت الاسلام رضا مظفرى؛

بندرانزلى: حجت الاسلام سيد محمد ميرتبار؛

چابكسر: حجت الاسلام محمدحسن باقرى؛

خمام: حجت الاسلام سيد مرتضى مؤدب‏پور؛

رشت: حجت الاسلام زين‏العابدين قربانى؛

رضوان شهر: حجت الاسلام سيد كاظم ميرحسينى؛

رودبار: حجت الاسلام سيد داود شاهچراغى؛

رودسر: حجت الاسلام محمد مهدى راشدى؛

سياهكل: حجت الاسلام محمد اسماعيل زاده؛

صومعه‏سرا: حجت الاسلام اسماعيل پور رضا كتيگرى؛

فومن: حجت الاسلام مهدى حيدرى فطرت؛

كلاچاى: حجت الاسلام اسماعيل صديقى؛

كومله: حجت الاسلام محمد رضا شكسته دل؛

لاهيجان: حجت الاسلام حامد رنجبر؛

لشت نشاء: حجت الاسلام على رنجبر؛

لنگرود: حجت الاسلام مهدى صديق؛

لوشان: حجت الاسلام محمد رضايى؛

ماسال: حجت الاسلام سيد محمد حسن صفوى؛

هشتپر (تالش): حجت الاسلام غلام حيدر حسينى.

دفاع مقدس

با آغاز جنگ تحميلى استكبار جهانى و تجاوز رژيم صدام به خاك كشور اسلامى مردم استان گيلان نيز مانند ديگر امت ايثارگر راهى جبهه‏هاى جنگ شدند و دوش به دوش مردم ساير شهرها و نقاط كشور به نبرد با صداميان پرداختند. براى نخستين بار مردم پيكر 12 شهيد استان گيلان كه در جبهه سرپل ذهاب به شهادت رسيده بودند را تشييع كردند.

از ابتداى جنگ تا پايان آن استان گيلان متجاوز از 6 هزار تن از بهترين و فداكارترين جوانان رزمنده پاسدار و بسيجى و قواى مسلح نظامى و انتظامى خود را تقديم اسلام نموده است كه علاوه بر اين از جمعيت جوان استان گيلان تعداد 1125 نفر آزاده و 7102 نفر جانباز مى‏باشند.

رزمندگان اين استان كه در ابتدا به شكل گردان و تيپ در قالب لشگر 25 كربلا عمل مى‏كردند اما بعدها خود داراى لشگرى به نام لشگر 16 قدس گيلان گشتند كه اين لشگر به صورت موفق در اغلب عملياتهاى آبى و خاكى جبهه فعاليت داشت.

علاوه بر آن مردم گيلان در كمك به جبهه از پيشتازان اين امر خير بودند و كاروان هزار كاميونى هداياى مردم گيلان به جبهه‏هاى نور هيچگاه از ياد نمى‏رود.

روحانيت استان گيلان نيز در طول جنگ تحميلى نسبت به ساير اقشار بيشترين شهيدان را نسبت به جمعيت اين صف تقديم انقلاب نموده است. آنان همواره پيشاپيش رزمندگان در خطوط مقدم جبهه، تبليغ و نبرد پرداختند.

اسامى تعدادى از شهداى روحانى استان عبارت است از: شهيد مسعود عليزاده، شهيد مسعود جبارى بوسارى، شهيد نقى شريفى يوسفى، شهيد محمد مهدى جاويد، شهيد محمد تقى حق‏پرست.

مشاركت سياسى

يكى از مهمترين عوامل تشكيل دهنده شرايط سياسى، مشاركت در امور سياسى مى‏باشد. نماد اصلى مشاركت سياسى، انتخابات مى‏باشد. مردم استان گيلان از آغاز انقلاب اسلامى با حضور گسترده خود در راهپيمايى‏ها، انتخابات و صحنه‏هاى ديگر انقلاب، حمايت خود را از انقلاب اسلامى اعلام كرده‏اند. در انتخابات مجلس شوراى اسلامى مردم اين استان حضورى چشمگير داشته‏اند.

در اولين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى 37/36 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند. در اين دوره كل آراء مأخوذه در استان 293141 رأى بوده است. در دوره دوم مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردم در انتخابات به 47/54 درصد رسيده است كه نسبت به دوره قبل حدود 1/18 درصد افزايش داشته است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 6/76 درصد افزايش يافته است. در سومين دوره مجلس شوراى اسلامى 13/69 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند كه نسبت به دوره قبل 66/14 درصد بر مشاركت مردم افزوده شده است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 8/43 درصد افزايش يافته است. در چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردم در انتخابات با 2 درصد كاهش به 08/67 درصد رسيده است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 10 درصد افزايش يافته است. در پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى حدود 9/72 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند كه از اولين دوره تا كنون بالاترين ميزان مشاركت مردمى را نشان مى‏دهد. در اين دوره كل آراء استان نسبت به دوره قبل حدود 4/28 درصد افزايش يافته است. در ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى نيز 47/67 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند كه تقريبا ميزان مشاركت مردمى با دوره چهارم برابر مى‏باشد.

در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 47/8 درصد افزايش يافته است.

در ششمين دوره انتخابات رياست جمهورى 21/50 درصد واجدين شرايط در پاى صندوقهاى رأى حاضر شده‏اند.

در دوره هفتم رياست جمهورى ميزان مشاركت مردم به 48/69 درصد افزايش يافته است.

در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 89/58 درصد افزايش داشته است.

در هشتمين دوره رياست جمهورى 12/65 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نموده‏اند. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل 8/5 درصد افزايش يافته است.

ميزان مشاركت مردم استان گيلان در انتخابات ادوار مختلف مجلس شوراى اسلامى

دورهجمعيت واجدشرايط راى‏دادنكل آراءميزان مشاركت

اول029/806141/29337/36

دوم773/966583/52647/54

سوم655/095/1477/75713/69

چهارم261/242/1281/83308/67

پنجم524/467/1080/070/19/72

ششم293/720/1763/160/147/67

در ذيل با نگاهى اجمالى به تاريخ شروع و پايان هر دوره از مجلس شوراى اسلامى، اسامى نمايندگان استان مورد بررسى قرار مى‏گيرد.

ـ دوره اول

اولين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1359 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ محمد فرض‏پورماچيانى آستارا

2ـ محمدرضا امين‏ناصرى آستانه اشرفيه

3ـ محمد مهدى پورگل بندرانزلى

4ـ سيد يونس عرفانى تالش

5ـ حسن لاهوتى اشكورى رشت

6ـ محمد خزاعى ترشيزى رشت

7ـ رضا رمضانى رشت

8ـ مسلم ميرزاپور رودبار

9ـ محمد حسينى نياكجيدى رودسر

10ـ محمد تقى رنجبر چوبه صومعه سرا

11ـ مصطفى فومنى حائرى فومن

12ـ ارسلان فلاح حجت انصارى لاهيجان

13ـ سيف الله عبدالكريمى لنگرود

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت.

ـ دوره دوم

دومين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1363 افتتاح شد و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ اسماعيل آهنى آستارا

2ـ زين‏العابدين قربانى پنجاه آستانه اشرفيه

3ـ محمد مهدى پورگل بندرانزلى

4ـ سيد مجتبى عرفانى تالش

5ـ محمد خزائى ترشيزى رشت

6ـ سيد ابوطالب حجازى كمسارى رشت

7ـ سيد داود مصطفوى سياهمزگى رشت

8ـ محمد باقر نوبخت حقيقى رشت

9ـ سيد ابوالحسن مخزن موسوى رودبار

10ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر

11ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا

12ـ سيد عباس صفوى كوهساره فومن

13ـ كامل خيرخواه لاهيجان

14ـ ميرعلى نقى سيد خاورى لنگرودى لنگرود

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 5 خرداد ماه 1367 پايان يافت.

ـ دوره سوم

دوره سوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1367 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ محمد فرض‏پور ماچيانى آستارا

2ـ على پور محمدى فلاح آستانه اشرفيه

3ـ سيد خليل موشح بندرانزلى

4ـ سيد ابراهيم مير غفارى مريايى تالش

5ـ الياس حضرتى رشت

6ـ عليرضا خاك رشت

7ـ محمد باقر نوبخت حقيقى رشت

8ـ مسلم ميرزاپور كلشترى رودبار

9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر

10ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا

11ـ محمد حسين افتخارى فومن

12ـ محمدرضا شفيعى كاس احمدانى فومن

13ـ كامل خيرخواه لاهيجان

14ـ پرويز صيقلى‏كومله لنگرود

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1371 به پايان رسيد.

ـ دوره چهارم

چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1371 افتتاح شد و نمايندگان استان به قرار ذيل به مجلس راه يافتند:

1ـ شاپور مرحبا آستارا

2ـ حسن شاخصى آستانه اشرفيه

3ـ عبدالغفار شجاع بندرانزلى

4ـ سيد مجتبى عرفانى تالش

5ـ الياس حضرتى رشت

6ـ احمد نصرتى‏راد رشت

7ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت

8ـ فرامرز گلشنى رودبار

9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر

10ـ قاسم رمضان پور نرگسى صومعه سرا

11ـ محمدرضا شفيعى كاس احمدانى فومن

12ـ بهرام يعقوبى لاهيجان

13ـ پرويز صيقلى كومله لنگرود

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1375 پايان يافت.

ـ دوره پنجم

پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 12 خرداد ماه 1375 افتتاح شد و افراد زير به نمايندگى از طرف مردم استان به مجلس راه يافتند:

1ـ شاپور مرحبا آستارا

2ـ حسن شاخصى آستانه اشرفيه

3ـ عبدالغفار شجاع بندرانزلى

4ـ بهمن محمديارى تالش

5ـ الياس حضرتى رشت

6ـ احمد رمضان پورنرگس رشت

7ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت

8ـ فرامرز گلشنى رودبار

9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر

10ـ قاسم رمضان پور نرگسى صومعه سرا

11ـ ناصر عاشورى فومن

12ـ كامل خيرخواه لاهيجان

13ـ حسن دهگان لنگرود

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1379 پايان يافت.

ـ دوره ششم

دوره ششم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1379 آغاز به كار كرد و افراد زير از اين استان به مجلس راه يافتند:

1ـ حسن زحمتكش آستارا

2ـ رضا صالح جلالى آستانه اشرفيه

3ـ حسن خسته‏بند بندرانزلى

4ـ عسكر اسلام دوست كاربندى تالش

5ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت

6ـ سيد محمد مؤدب‏پور رشت

7ـ احمد رمضان پور نرگسى رشت

8ـ سليم مرعشى رودبار

9ـ داود حسن زادگان رودسرى رودسر

10ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا

11ـ رسول جماعتى مالوانى فومن و شفت

12ـ ايرج نديمى لاهيجان و سياهكل

13ـ محمود اخوان بازارده لنگرود

ـ دوره هفتم

نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى):

1ـ شاپور مرحبا آستارا

2ـ كيانوش صادق دقيقى آستانه اشرفيه

3ـ هادى حق‏شناس بندر انزلى

4ـ بهمن محمديارى تالش، رضوانشهر و ماسال

5ـ هاجر تحريرى نيك‏صفت رشت

6ـ رمضانعلى صادق‏زاده شيخان رشت

7ـ سيد مجتبى مؤدب‏پور رشت

8ـ عطاءالله حكيمى رودبار

9ـ اسدالله عباسى رودسر و املش

10ـ سيد كاظم دلخوش اباترى صومعه‏سرا

11ـ ناصر عاشورى قلعه رودخانى فومن و شفت

12ـ ايرج نديمى لاهيجان و سياهكل

13ـ محمدعلى حيدرى شلمانى لنگرود



منابع