مسائل اجتماعی در استان گیلان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
يكى از مسائل اجتماعى بسيار مهم در استان گيلان، مسئله بيكارى است. بر اساس آمار موجود، در سال 1375 تعداد 97813 نفر بيكار در اين استان وجود داشته است. به عبارتى ميزان بيكارى در اين استان 13 درصد بوده است. در نقاط شهرى استان 40174 نفر بيكار (27617 مرد و 12557 زن) و در نقاط روستايى 57626 نفر بيكار (39104 زن و 18522 مرد) وجود داشته است. اكثر بيكاران اين استان باسواد مىباشند. تعداد 88738 نفر از بيكاران اين استان باسواد و 9075 نفر بىسواد بودهاند.
تعداد بيكاران با تحصيلات عالى در اين استان 3750 نفر بوده است كه 1013 نفر آنها داراى مدرك فوق ديپلم، 2606 نفر داراى مدرك ليسانس، 80 نفر داراى مدرك فوق ليسانس و 51 نفر نيز داراى مدرك دكترى بودهاند. از كل بيكاران تعداد 25059 نفر حداقل يكبار ازدواج كردهاند. تعداد 21059 نفر مرد بيكار در اين استان وجود داشته كه حداقل يك بار ازدواج كرده بودند.
يكى ديگر از مسايل اجتماعى اين استان جرائم جنسى مىباشد. آمار موجود نشان مىدهد كه در سال 1373 تعداد 1686 نفر در رابطه با جرائم جنسى دستگير شدهاند. تعداد 131 نفر در رابطه با زناى محصنه، 175 نفر در رابطه با زناى غير محصنه، 14 نفر در رابطه با زناى با محارم، 186 نفر در رابطه با عمل منافى عفت، 49 مورد در رابطه با اغفال دوشيزگان، 366 مورد در رابطه با لواط، 28 مورد با داير كردن مراكز فساد و 3 نفر در رابطه با قوّادى دستگير شدهاند.
در سال 1377 تعداد 207 مورد پرونده اعمال منافى عفت در دادگاههاى استان مطرح شده است.
سرقت يكى ديگر از مسايل اجتماعى در اين استان مىباشد. در سال 1377 تعداد 8477 مورد سرقت در اين استان در دادگاه مطرح شده است.
اگر تعداد سرقتهايى كه در دادگاه مطرح نشدهاند را به اين آمار اضافه كنيم خواهيم ديد كه سرقت يك معضل اجتماعى در اين استان است.
بر اساس آمار موجود بيشترين سرقت در گيلان از منازل و مغازهها بوده است. از لحاظ سرقت اتومبيل اين استان رتبه دوازدهم در كشور را داراست.
يكى ديگر از مسايل اجتماعى اين استان، مسئله خودكشى است. بر اساس آمار موجود در سال 1377 تعداد 96 مورد خودكشى در اين استان اتفاق افتاده كه حدود 3 درصد از خودكشىهاى كشور را به خود اختصاص داده است.
در سال 1376 در كل كشور 2867 مورد خودكشى اتفاق افتاده است.
تحقيقات به عمل آمده نشان مىدهد كه در اين استان خودكشى در بين مردان بيش از زنان است. مردان متاهل بيش از زنان متأهل اقدام به خودكشى مىكنند و زنان مجرد بيش از مردان مجرد اقدام به اين امر مىنمائيد.
ميزان خودكشى در شهرها بيش از روستاهاست. در شهرها مردان بيشتر اقدام به خودكشى مىكنند. اما در روستاها اين زنان هستند كه بيشتر دست به خودكشى مىزنند.
خودكشى در بين زنان خانهدار بيش از ساير مشاغل است. خودكشى براى افراد داراى تحصيلات كمتر از ديپلم به علت ناكامى در عشق بوده است و در سطوح بالاتر مسائل اجتماعى عامل خودكشى بودهاند.