مسائل اجتماعی در استان اردبیل
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
يكى از عمدهترين مسائل اجتماعى در اين استان همچون ديگر نقاط كشور ايران، مسئله بيكارى مىباشد. مسئله بيكارى، مسائل اجتماعى ديگرى چون فقر، دزدى، اعتياد و ... را به همراه دارد. در استان اردبيل در سال 1375 تعداد 31701 نفر بيكار بودهاند. در مناطق روستايى 16475 نفر بيكار و در نقاط شهرى 15197 نفر بيكار وجود داشته است. خطر تهاجم فرهنگى كه از طريق كانال تلويزيونى كشورهاى همسايه جوانان اين استان را تهديد مىكند از ديگر مسائل اجتماعى اين استان مىباشد. به علت موقعيت مرزى اين استان، امكان دريافت چندين كانال تلويزيونى از كشورهاى همسايه مهياست. در صورتى كه برنامههاى صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران در استان اردبيل پاسخگوى نيازهاى جوانان نباشد و نتواند آنها را به خود جذب نمايد، آنها به برنامههاى كشورهاى همجوار روى مىآورند و از اين طريق فرهنگ آنها نيز به اين سرزمين رسوخ مىنمايد. يكى ديگر از مسائل اجتماعى اين استان مسئله طلاق و از هم پاشيدن خانوادهها مىباشد. با از هم پاشيدن هر خانوادهاى عدهاى از كودكان بىسرپرست شده و فقر و بدبختى آنها را فرا مىگيرد و به انواع فساد روى مىآورند. در اين استان در سال 1377، تعداد 488 مورد طلاق به ثبت رسيده است كه نسبت به سال 1376، حدود 12 درصد رشد داشته است. در سال 1376، تعداد طلاقهاى اين استان 435 مورد بوده است. بر اساس مطالعات انجام شده، علل طلاق در اين استان عدم سازگارى، عدم توافق اخلاقى، عدم درك متقابل، وجود انحرافات اخلاقى، چند زنى، درگيرى و كتككارى، اعتياد، بيكارى و فقر مالى و اختلاف شديد سنى گزارش شده است.
بالاترين ميزان طلاق استان در سال 1375 مربوط به شهر اردبيل بوده است كه حدود 3/6 درصد بوده است. حدود 18 درصد از طلاقهاى شهرستان اردبيل به بيكاران اختصاص داشته است. ميزان طلاق در بين افراد باسواد بيش از افراد بىسواد بوده است.
سرقت نيز از مسائل اجتماعى اين استان محسوب مىشود. در سال 1377 تعداد 615 مورد سرقت در اين استان واقع شده است. بيشترين تعداد سرقت مربوط به سرقت از منازل و سپس سرقت از مغازهها بوده است.
يكى ديگر از مسائل اجتماعى در استان اردبيل توسعه و گسترش حاشيه نشينى است. اغلب ساكنين اين نقاط حاشيهاى شهر، در پذيرش محيط جديد دچار بحران فرهنگى شدهاند. چون اين گروه پس از بريدن از فرهنگ زادگاه خود، جايگاه مناسبى در فرهنگ ميزبان نمىيابند.
بنابراين انواع كجروىها، ناهنجارىهاى اجتماعى از اين خلأ نشأت مىگيرند كه غالبا در قالبى از بزهكارىهاى اجتماعى از قبيل قتل، دزدى، خشونت و ... نمايان مىشوند.
اين افراد كه ديگر نه شهرىاند و نه روستايى با بحران هويت مواجهاند و اين بحران هويت و سردرگمى تعلق به روستا يا شهر به شكل درگيرى با مأمورين، نزاع با ديگران و اقدامات خشونت آميز خودنمايى مىكند. مهمترين علت اين پديده حاشيه نشينى، مهاجرت از روستا به شهر مىباشد.
در طى دهه 1365 تا 1375 در اين استان تعداد 50611 نفر از روستا به شهر مهاجرت كردهاند و اكثر مهاجرين در محلات حاشيه نشين اردبيل مثل سلمان آباد، هاشميه، محله رسول اكرم صلىاللهعليهوآله، آراز على، كاظم آباد، رحيم طيار، مير اشرف، اسلام آباد، سيد آباد، پناه آباد، دانش آباد، حسن آباد، اروج آباد، كريم آباد، بهار آباد و... سكنى گزيدهاند.