ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

دوران جمهوری اسلامی در استان قزوین

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

پرش به: ناوبری, جستجو

محتویات

دوران جمهوری اسلامی

در سال 1355 و نيمه اول سال 1356 رژيم فاسد و استبدادى محمدرضا شاه پهلوى به عنوان عامل امپرياليزم غرب، در اوج فساد و غارت ثروتهاى ملى و مردم ايران بود ولى به دور از چشم خناسّان و در ميان مردم، جريان شفاف و ريشه دار مبارزه آگاهان متقى با پيشگامى علما متعهد و آگاه به زمان ادامه داشت و رهنمودهاى امام خمينى(ره) هدايتگر اين حركت مردمى و اسلامى بود.

واقعه شهادت آية الله حاج سيد مصطفى خمينى فرزند امام خمينى(ره) در آذرماه 1356 در نجف، و پخش نوار سخنرانى هدايتگر و تاريخى امام در حوزه‏ها و مراكز آموزش عالى و بازار، موجب احياء محبت امام در دل‏هاى ايرانيان گرديد و نام رهبر انقلاب اسلامى را بر سر زبان‏ها انداخت.

به مناسبت بزرگداشت شهادت حاج سيد مصطفى، در قم و شهرهاى بزرگ كشور مجالس تحريم و سخنرانى برگزار گرديد و در شهر قزوين نيز روحانيت منطقه با برپايى مجالس ترحيم ياد آن شهيد را گرامى داشتند.

در پى درخشش شخصيت امام خمينى(ره) در ايران، رژيم شاه براى ارزيابى عملكرد مردم، مقاله توهين‏آميز (عليه امام) را با امضاء رشيدى مطلق در روزنامه اطلاعات درج كرد و به دنبال تظاهرات طلاب و مردم قم و تبريز به سركوب وحشيانه آن اقدام كرد در پى اين عمل در تاريخ 2/9/1356 و 7/1/1357 تظاهراتى در شهر قزوين صورت گرفت كه به اِسناد مدارك ساواك چند جام از شيشه‏هاى شعب بانك‏هاى ايرانشهر، صادرات و سپه اين شهر توسط تظاهركنندگان شكسته شد و در چهلم شهداى يزد نيز در شهر قزوين تظاهراتى بر پا شد كه با حمله دژخيمان پليس بيش از چند نفر كشته و زخمى شدند.

در تاريخ 25/1/1357 طى اطلاعيه از سوى جامعه روحانيت ايران با توجه به جنايت رژيم شاه در كشتار مردم شهرهاى مختلف از جمله قزوين (كه در روز 10 فروردين 1357 به شهادت رسيده بودند.)

19 ارديبهشت 1357 به عنوان چهلم اين عزيزان تعطيل عمومى اعلام گرديد به همين مناسبت اطلاعيه‏اى نيز از سوى آية الله روحانى صادر گرديد.

در اين روز مردم اقدام به تظاهرات گسترده‏اى كردند كه با حمله مأمورين تعدادى از تظاهر كنندگان توسط عوامل دولتى دستگير شدند.

ماه رمضان سال 1357 (كه از نيمه مرداد ماه شروع شد) مناسب‏ترين فرصت براى روحانيون آگاه قزوين محسوب گرديد كه در قزوين، مساجد بزرگ را به كانون‏هاى روشنگرى جوانان پر شور و مذهبى تبديل كرده بودند.

تظاهرات عظيم و پر شورى در 20 مرداده (مصادف با ششم رمضان) روح تازه‏اى را به جوانان انقلابى قزوين دميد.

نوارهاى سخنرانى امام خمينى در نجف و همچنين اعلاميه‏اى معظم‏له به طور وسيع پخش گرديد و كتاب‏هاى نويسندگان انقلابى دست به دست مى‏گشت.

در تاريخ 10/6/1357 در قزوين از ساعت 10 صبح در مسجد نبى معروف به مسجد شاه، گروه كثيرى اجتماع كردند و واعظى كه از تبريز آمده بود به سخنرانى پرداخت.

پس از اتمام سخنرانى، حاضران از مسجد به شاهزاده حسين رفتند و پس از برگزارى نماز جماعت در خيابان شاهرضا به حركت در آمدند و با دادن شعار از خيابان شاهرضا به خيابان مولوى رفتند و در مقابل كلانترى 2، تظاهر كنندگان با مأموران شهربانى برخورد كردند.

بر اثر درگيرى يك نفر كشته و دو نفر به سختى مجروح شدند كه به بيمارستان كوروش كبير و شاه اسماعيل منتقل شدند و تظاهرات نيز تابعد از ساعت 4 بعدازظهر ادامه داشت.

در آستانه عيد سعيد فطر، در قزوين به علت اعتراض به خشونت‏هاى مأموران پليس و شهادت دو تن از اهالى، بازار شهر يكپارچه تعطيل شد و همچنين به غير از نانوائى‏ها، بقالى‏ها و داروخانه‏ها، تمام مغازه‏هاى سطح شهر نيز به حال تعطيل در آمد.

در پى اين تظاهرات، نظاميان مسلح در شهر مستقر شدند و در مقابل كلانترى‏ها و اداره شهربانى موضع گرفتند.

همچنين برگزارى نماز جماعت در كليه مساجد قزوين به دستور پليس ممنوع شد. با ادامه تظاهرات در روزهاى ديگر، بيش از 10 تن مجروح شدند كه 2 نفر از آنها در اثر جراحات وارده به فيض شهادت نايل آمدند و تظاهرات گسترده‏اى پس از مراسم نماز عيد در قزوين صورت گرفت.

در 16 شهريور ماه نيز اعتصاب و تظاهرات در اين شهر در جريان داشت.

بعد از اعلام حكومت نظامى و كشتار مردم تهران در ميدان ژاله (17 شهريور) در شهرهاى بزرگ كشور از جمله شهر قزوين نيز حكومت نظامى رسمى برقرار گرديد و سرتيپ معتمدى به عنوان فرماندار نظامى اين شهرستان تعيين گرديد.

رژيم شاه با تشكيل دولت شريف امامى و اجراى طرح‏هاى گمراه كننده قصد انحراف مسير انقلاب اسلامى را داشت كه رهنمودهاى امام خمينى و افشاگرى‏هاى علما و دانشجويان، موجب آگاهى مردم از دسيسه‏هاى رژيم شد.

بعد از هجرت امام خمينى از نجف اشرف به پاريس در مهرماه 1357 مرحله ديگرى از انقلاب آغاز شد و پيامهاى امام، مرتب به دست مردم رسيد.

در تاريخ 12/7/1357 حجه‏الاسلام شيخ هادى باريك بين از علماى قزوين كه با رأى كميسيون امنيت اجتماعى اين شهر به دو سال تبعيد در سردشت محكوم شده بود، پس از هفت ماه تبعيد، در شعبه دوم دادگاه قزوين برائت يافت و به قزوين بازگشت و در حركت‏هاى مردمى نقش موثرى ايفا كرد.

با فرارسيدن سالروز جشن 2500 ساله شاهنشاهى فرماندارى قزوين طى اطلاعيه‏اى خبر از كشف يك محل مظنون در حوالى مدرسه شيخ‏الاسلام خيابان سپه قزوين را داد.

در اين ايام رژيم براى تحريك نظاميان و رو در رو قرار دادن آنها با مردم، توطئه‏اى خائنانه طراحى كردند و طبق يك نقشه تنظيم شده عمال استبداد و مأموران ساواك به منزل چند نفر از ارتشى‏هاى ساكن شهر قزوين هجوم برده و در چند مورد به آتش سوزى و تخريب منازل آنان و تهديد افراد خانواده آنان دست زدند و چنين وانمود كردند كه مردم، دشمن ارتشى‏ها هستند.

در ادامه اين توطئه ضد اطلاعات و فرماندارى نظامى خانواده‏هاى افراد ارتشى را مجبور به تخليه منازل مسكونى و زندگى نامناسب زير چادر با تضييقات تصنعى و نبود وسايل رفاهى نمودند تا از هر نظر براى قتل و غارت و كشتار افراد بيگناه شرايط را آماده سازند.

به دنبال اين توطئه، نظاميان خشمگين با كليه وسايل و تجهيزات و ساز و برگ وارد شهر شدند و فاجعه‏اى سهمگين ببار آوردند. منازل بسيارى از مبارزين غارت شد و حتى بيمارستان‏هايى كه زخمى‏هاى يورش‏هاى قبلى در آن بسترى بودند از اين تعرض وحشيانه مصون نماند.

اما ستاد بزرگ ارتشتاران در پاسخ به اين واقع (كه در روز چهارشنبه 6/10/1357 واقع شده بود) ضمن دروغ‏پردازى آن را منتسب به اخلالگران و عوامل حزب توده دانست.

در تاريخ 8 بهمن 1357 طى يك تظاهرات نمايشى كه توسط عوامل رژيم به نفع قانون اساسى بر پا شده بود يك نفر از مبارزان به نام نورى كاكاوند به شهادت رسيد.

در حالى كه شاه عازم فرار از كشور بود بختيار را به رياست دولت منصوب كرد. در اين زمان شهرستان قزوين را مانند همه شهرهاى ايران، تظاهرات و اعتصاب فرا گرفت و در 24 دى ماه مردم قزوين آماج تيرهاى مأموران رژيم گرديدند.

بالاخره در روز 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامى پيروز گرديد و حكومت 2500 سال شاهنشاهى به زباله‏دان تاريخ انداخته شد.

حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون

نقش مردم و نهادهاى مردمى در مبارزه با ضد انقلاب

با پيروزى انقلاب اسلامى كميته انقلاب اسلامى مركب از واحد انتظامات، تداركات، تبليغات، اطلاعات به سرپرستى حجه‏الاسلام باريك بين در شهر قزوين تشكيل شد.

كميته انقلاب با تشكيلات خود توانست تعدادى از ساواكى‏ها و تعدادى از قاچاقچيان را دستگير كند. در همين اوقات معتمدى فرماندار نظامى شهر قزوين دستگير و به تهران انتقال داده شد و سرتيپ نعمت الله معتمدى، همراه با سرتيپ منوچهر ملك كه در سمت فرماندار و معاون فرماندار نظامى قزوين حتى از له كردن زن و بچه در زير چرخ‏هاى سنگين تانك كوتاهى نكرد در ساعت 2 و 44 دقيقه روز اسفند 1357 به حكم دادگاه انقلاب تيرباران گرديد.

همچنين گروهبان حسين كربلايى، درجه دارى كه در واقعه خونين قزوين با خودروى ارتش، 4 كودك را در صف نفت زير گرفت و به شهادت رساند به اعدام محكوم گرديد.

بدين ترتيب مردم قزوين توانستند در بحبوحه روزهاى پس از پيروزى انقلاب، نظم و امنيت را در شهرستان قزوين حاكم كنند.

نماز جمعه

به دنبال پيروزى انقلاب اسلامى و به موازات استقرار نهادهاى انقلابى در قزوين مردم قزوين به منظور اقامه نماز جمعه در شهر طومارى تهيه و از امام امت در خواست امام جمعه نمودند و حجه‏الاسلام حاج شيخ هادى باريك‏بين از سوى امام خمينى(ره) به عنوان امام جمعه قزوين منصوب شد.

در حال حاضر در 9 نقطه استان نماز جمعه توسط علما و فضلاى بزرگوار منصوب از جانب مقام معظم رهبرى برگزار مى‏گردد و سنگرهاى نماز جمعه از دير باز تاكنون شاهد حضور گسترده مردم هميشه در صحنه استان است.

اسامى ديگر ائمه جمعه استان عبارت است از:

آبيك: حجت الاسلام سيد ابوتراب موسوى،

آوج: حجت الاسلام محمد تقى بهبودى،

اسفرورين: حجت الاسلام سيد محمد هادى موسوى قافله باشى،

اقباليه: حجت الاسلام سيد مرتضى فاطميان،

بوئين زهرا: حجت الاسلام سيد مرتضى صفايى،

تاكستان: حجت الاسلام على اسلامى،

رودبار الموت: حجت الاسلام سيد ضياء حسينى،

شهر الوند: حجت الاسلام على عادلپور،

قزوين: حجت الاسلام هادى باريك بين،

محمديه (زيبا شهر): حجت الاسلام سيد حسن موسوى موينى.

دفاع مقدّس

همزمان با آغاز جنگ تحميلى از سوى استكبار جهانى و تجاوز رژيم صدام به خاك كشور اسلامى، مردم استان قزوين نيز مانند ديگر امت ايثارگر و قهرمان راهى جبهه‏هاى جنگ شدند و دوش به دوش مردم ساير شهرها و نقاط كشور به نبرد با نيروهاى بعثى پرداختند.

از ابتداى جنگ تحميلى تا پايان آن مردم قزوين 2960 شهيد، 6493 جانباز، 642 آزاده تقديم اسلام و انقلاب اسلامى نمودند كه تعداد 68 تن از شهداى اين استان از طلاب حوزه علميه مى‏باشند.

اسامى تعدادى از سرداران و فرماندهان شهيد اين استان عبارتند از:

رديفنام و نام خانوادگىمسئوليتمحل شهادت

1رضا حسن‏پورقائم مقام لشگر 17 على‏بن‏ابيطالبجزيره مجنون

2احمد الهيارىمسئول محور لشگر8سردشت

3مهدى شالبافمسئول گردان لشگر17جزيره مجنون

4محمدحسن اكبرىمسئول گردان لشگر17شلمچه

5مسعود پرويزىمسئول گردان لشگر17شلمچه

6سيدعلى اكبر حاج سيدجوادىمسئول گردان لشگر17شلمچه

7على اكبر رضائىمسئول گردان حضرت زهرا عليهاالسلامـ

8اصغر نجفىمعاون گردان لشگر31فاو

9حسين‏على آرامشمعاون گردان تيپ المهدىشوش

10على شالىمسئول اطلاعات لشگر17مهران

11محسن بلنديانمسئول بهدارىخاك عراق

12عبدالحسين مشاطانمسئول مهندسى رزمىجزيره مجنون

13ابوالقاسم وطن‏پورمسئول اطلاعات عمليات محورـ

14هادى انصاريانمسئول ادوات تيپ ذوالفقارشلمچه

15سيد نورالدين ابراهيمىجانشين لجستيك سپاه مهابادمهاباد

16حفظ اله عابدينىمعاون عمليات سپاه بانهبانه

17عبدالحسين قنبرىجانشين اطلاعات تيپ الهادىرقابيه

18حميد قزوينىمعاون گردان لشگر27اسلام آباد

19رجبعلى بهتوئىمعاون گردان امام رضا عليه‏السلامجزيره مجنون

20صفر اسماعيلىمعاون گردان لشگر 10تپه شيخ محمد

مأخذ: بنياد شهيد انقلاب اسلامى استان قزوين.

شورش و اغتشاش مرداد ماه سال 1373

با ارائه لايحه استان شدن قزوين و ردّ لايحه از سوى مجلس شوراى اسلامى، طى آن گروهى از مردم منطقه نسبت به اين اقدام مجلس اعتراض كردند. طرفداران استان شدن قزوين با سردادن شعارهايى اين منطقه را واجد استعدادهاى لازم براى ارتقاء به سطح استان معرفى كرده و به رأى نمايندگان مجلس شوراى اسلامى اعتراض داشتند. بيشتر اجتماعات مردم در مركز شهر و اطراف منزل امام جمعه و فرماندارى شهرستان صورت گرفت.

همزمان با اجتماع معترضين به رد لايحه مذكور، تعدادى از عناصر افراطى با حمله به مغازه‏ها، بانك‏ها و چندين ساختمان سبب وارد آمدن خساراتى به آنها شدند. گزارش خبرنگاران حاكى از آن بود كه در حاليكه مردم سعى داشتند، با تجمع و راهپيمائى آرام خواست خود مبنى بر تبديل قزوين به استان را اعلام نمايند تعدادى عناصر افراطى با حمله به اماكن عمومى، ساختمان چند بانك و اداره را به آتش كشيده و به غارت اموال عمومى و مغازه‏ها پرداختند. در طى اين درگيرى‏ها 20 نفر از افراد دستگير شدند كه پس از بازجويى 10 نفر از آنها آزاد گرديدند.

در بازجويى از افراد دستگير شده فاش شد كه اكثر آنها داراى سابقه شرارت و فساد اخلاقى بوده و يا اينكه گروهى از آنها اصلا ساكن قزوين نيستند. مردم مسلمان قزوين در واكنش به تحركات ماجراجويان كه خواسته قانونى آنها را لوث كرده بودند، با راهپيمايى در خيابانهاى شهر از مسئولان خواستار برخورد قاطع با افراد برهم زننده نظم عمومى شدند. رسانه‏هاى گروهى صهيونيستى و غربى ضمن پخش اخبار پيرامون حوادث قزوين نارضايتى مردم از اوضاع اقتصادى، اجتماعى و سياسى را به عنوان علل اين حوادث مى‏شمردند.

مشاركت سياسى

نظام سياسى به عنوان مجموعه‏اى به هم پيوسته از نقش‏هاى سياسى به عنوان يكى از عناصر مهم نظام اجتماعى محسوب مى‏شود. يكى از مهمترين عوامل تشكيل دهنده شرايط سياسى، مشاركت در امور سياسى بوده و نماد اصلى مشاركت سياسى انتخابات مى‏باشد.

مردم استان قزوين مانند ساير مردم ايران اسلامى در تمامى صحنه‏هاى انقلاب حضور چشمگيرى داشته‏اند. پس از پيروزى انقلاب اسلامى، مردم اين استان با حضور گسترده خود در راه پيمايى‏ها و انتخابات دين خود را نسبت به انقلاب و نظام ادا نموده‏اند. هر چند آمار دقيقى از آراء و ميزان مشاركت مردم اين استان در دست نيست و همواره آراء اين استان جزء تهران محاسبه گرديده است، اما محاسبه ميزان مشاركت مردم اين استان از روى آمار موجود حكايت از حضور گسترده آنها در صحنه دارد، به گونه‏اى كه در هشتمين دوره رياست جمهورى 8/74 درصد واجدين شرايط پاى صندوق‏هاى راى حاضر شده‏اند.

مشاركت مردمى در انتخابات مجلس شوراى اسلامى نيز حكايت از حضور چشمگير مردم در صحنه دارد. در اولين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت سياسى 80 درصد، در دومين دوره 84 درصد، در سومين دوره 18/65 درصد، در چهارمين دوره 02/67 درصد، پنجمين دوره 48/72 درصد و در ششمين دوره 45/67 درصد بوده است.

ميزان مشاركت مردم استان قزوين در انتخابات دوره‏هاى مختلف مجلس شوراى اسلامى

دورهجمعيت واجدشرايط راى‏دادنكل آراءميزان‏مشاركت(درصد)

اول596/297290/23880

دوم697/339393/28584

سوم312/424546/27618/65

دورهجمعيت واجدشرايط راى‏دادنكل آراءميزان‏مشاركت(درصد)

چهارم510/480033/32202/67

پنجم436/577518/41848/72

ششم973/649407/43845/67

در ذيل با گذرى بر شش دوره مجلس شوراى اسلامى تاريخ شروع و پايان هر دوره، اسامى نمايندگان استان و محل انتخاب آنان مورد بررسى قرار مى‏گيرد.

ـ دوره اول

دوره اول مجلس در تاريخ 7 خرداد 1359 آغاز به كار كرد و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد عباس ابوترابى فرد قزوين

2ـ على‏اكبر حميدزاده گيوى بوئين زهرا آوج

3ـ قهرمان رحمانى تاكستان

اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت.

ـ دوره دوم

دوره دوم مجلس در تاريخ 7 خرداد 1363 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ احمد عزيزى قزوين

2ـ سيد عبدالله هجرتى قزوين

3ـ على اكبر حميدزاده بوئين زهرا و آوج

4ـ سيد حسين محمدى تاكستان

دوره دوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 5 خرداد ماه 1367 پايان يافت.

ـ دوره سوم

دوره سوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1367 افتتاح شد و افراد زير به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد عبدالله هجرتى قزوين

2ـ احمد عزيزى قزوين

3ـ قهرمان رحمانى تاكستان

4ـ عباس ميرزا ابوطالبى بوئين زهرا و آوج

اين دوره از مجلس در تاريخ 6 خرداد ماه 1371 پايان يافت.

ـ دوره چهارم

چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1371 آغاز شد و افراد ذيل به مجلس راه يافتند:

1ـ سيد فتاح مرتضوى قزوين

2ـ سيد احمد نصرى قزوين

3ـ رجب رحمانى تاكستان

4ـ مجيد نادرى بوئين زهرا آوج

چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد 1375 پايان يافت.

ـ دوره پنجم

پنجمين دوره مجلس در تاريخ 12 خرداد 1375 آغاز شد و افراد ذيل به مجلس راه يافتند:

1ـ حسين زاجكانيها قزوين

2ـ سيد فتاح مرتضوى قزوين

3ـ رجب رحمانى تاكستان

4ـ غلام عباس آقاعليخانى بوئين زهرا آوج

پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1379 پايان يافت.

ـ دوره ششم

ششمين دوره‏مجلس درتاريخ 7خرداد 1379گشايش يافت وافراد زير به‏مجلس راه يافتند:

1ـ قدرت الله عليخانى بوئين زهرا و آوج

2ـ رجب رحمانى تاكستان

3ـ سيدناصر قوامى قزوين

4ـ سيد محمد حسن ابوترابى فرد قزوين

ـ دوره هفتم

نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى):

1ـ قدرت الله عليخانى بوئين زهرا و آوج

2ـ رجب رحمانى تاكستان

3ـ سيد محمدحسن ابوترابى فرد قزوين



منابع