جشنها و اعیاد در استان فارس
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
محتویات |
عيد فطر
وقتى كه آخرين روز ماه مبارك رمضان به پايان مىرسد مردم براى رؤيت هلال ماه شوال به پشتبامها و يا مكانهاى مرتفع مىروند و به نظاره هلال ماه مىنشينند.
پس از رؤيت هلال، ضمن تبريك گويى و آرزوى قبولى طاعات و عبادات، به اندازه مبلغ فطريه خانواده و ميهمانان خود را از قوت سالانه (گندم، جو، برنج و يا وجه آنها را) كنار مىگذارند تا آن را به مصرف فقيران و تهىدستان برسانند.
صبح روز بعد (عيد فطر)، فرا رسيدن عيد را به همديگر تبريك مىگويند و براى اقامه نماز عيد فطر، راهى مساجد مىشوند و نماز عيد را به جماعت مىخوانند.
در سالهاى اخير بعد از خواندن نماز عيد فطر به كمك برادران كميته امداد امام خمينى، فطريه عموم در مساجد جمع مىشود.
عيد قربان
كسانى كه نذر قربانى داشته باشند در روز عيد قربان گوسفندى را مىكشند و بسا ممكن است در يك خانواده دو يا سه نفر صاحب نذر باشند و دو تا سه گوسفند قربانى كنند.
گوسفندى كه مىخواهند قربانى كنند شب عيد به خانه مىبرند، شستشو مىدهند و خوب نگهدارى مىكنند و صبح كه همه اهل محل به مسجد جمعه براى انجام نماز عيد رفتهاند، گوسفند را ذبح مىكنند و گوشتش را ميان فقرا تقسيم مىكنند.
معمولاً كسانى كه نان خشكيده ماه رمضان نگهدارى كردهاند با اين گوشت قربانى مصرف مىكنند.
عيد غدير
روز هيجدهم ذى الحجه هر سال به مناسبت رخداد عظيم غدير خم مجالس جشن و سرور در سراسر استان فارس برگزار مىشود. مردم با چراغانى كردن مساجد و گذرگاهها و تزيين نمودن ادارات اين روز را گرامى مىدارند. در اين روز به زيارت سادات مىروند و اين عيد را به آنها تبريك مىگويند. در قديم رسم بر اين بود كه سادات به هر نفر يك عدد سكه نقره عيدى مىداد ولى امروزه اين رسم متروك شده است.
عيد مبعث
يكى از اعياد بزرگ مسلمانان عيد مبعث است. روز بيست و هفتم رجب هر سال به مناسبت بعثت حضرت محمد بن عبدالله صلىاللهعليهوآله به رسالت، در سراسر اين استان مردم به جشن و سرور و پذيرايى با شربت و شيرينى و ميوه در اماكن عمومى و خانهها و مؤسسات ملى برپا مىشود.
مردم با شركت در مجالس جشن، ضمن تماشاى برنامههاى متنوع، به شادمانى مىپردازند و از خداوند خير و بركت جامعه اسلامى و سلامتى مسلمانان را مسألت مىنمايند.
جشن عروسى
معمولاً جوانى كه به سن ازدواج رسيده و قصد ازدواج داشته باشد، موضوع را با خانواده خود در ميان مىگذارد.
مادر و خواهر داماد و چند نفر از نزديكانش به خانه دختر مىروند. خانواده دختر در صورتى كه موافق باشند علاوه بر چاى، شربت هم براى آنها مىآورند.
در صورتى كه خانواده دختر تنها به چاى اكتفا كردند و شربت نياوردند، اين نشانه آن است كه به اين وصلت رضا نيستند. موضوع را منتفى شده دانسته و به خانه ديگرى مىروند. پس از اينكه خانوادهاى را براى وصلت پيدا كردند و آن خانواده نيز رضايت داد، به بله برون مىروند.
بله برون
عدهاى از بزرگترهاى دو خانواده در منزل عروس دور هم جمع شده درباره مهريه، پول، حمام، لباس و ساير چيزهاى ضرورى صحبت مىكنند و اگر طرفين شرايطى داشته باشند در همين مجلس مطرح مىكنند تا سرانجام طرفين به توافق برسند. بعد آنچه در مجلس بيان شده به روى كاغذ مىآورند و در اصطلاح مىگويند، رقعهاش را نوشتند. سپس روزى را معين مىكنند به اتفاق عروس به بازار رفته و پارچههاى مورد لزوم را مىخرند.
رخت برون
در اين مجلس زنهاى خانواده عروس و داماد شركت دارند كه به آن «سورى» مىگويند. سورىها داماد خياطى را همراه مىآورند كه اندازه عروس را بگيرد و پارچههايى را كه قبلاً خريدهاند، فى المجلس ببرد. پذيرايى از مدعوين به عهده مادر عروس است. معمولاً مادر داماد همراه با پارچهها، مقدارى نقل و هديهاى كه در اصطلاح محل به آن «گُل» مىگويند با خود مىآورد. در اين مجلس زنها دايره مىزنند و ضمن شادى و رقص، لباسهاى عروس را مىبرند.
عقد كنان
براى انجام مراسم عقد و عروسى در تمام مناطق استان فارس، بر طبق احكام نجومى ساعت مناسب (سعد) را انتخاب مىكنند.
معمولاً دو نوبت مجلس عقد مىگيرند در يك مجلس عقد تنها عدهاى از نزديكان عروس و داماد شركت مىكنند كه معمولاً خطبه عقد هم در همين مجلس خوانده مىشود و ديگر مجلس عقد همهى دوستان و آشنايان دو خانواده در آن شركت مىكنند.
روز عقد، خانواده داماد همه چيز به خانه عروس مىبرد غير از زغال و تنباكو و معتقدند كه زغال سياهى و تنباكو تلخى به همراه مىآورد. ناهار روز عقد به عهده پدر عروس است ولى شب عقدكنان مادر داماد موظف است شام مفصلى تهيه كرده و براى عروس بفرستد كه در اصطلاح محل به آن «شام پس عقد» مىگويند. مردم فارس در باره عقد اعتقاداتى دارند؛ آنها معتقدند كه دخترها بايد از اتاقى كه خطبه عقد در آن خوانده مىشود، بيرون روند تا بختشان بسته نشود.
اتاقى كه عروس را در آن عقد مىكنند بايد زيرش پَر باشد، يعنى روى زمين نباشند.
هنگامى كه عروس را از سر جا نماز عقد بلند كردند، بايد پسرى جاى او بنشيند تا عروس شكم اول پسر بزايد. جانماز عروس را بايد زنى كه به خوش شانسى معروف باشد، پهن كند. در موقع عقد چراغى كه با روغن و عسل مىسوزد تهيه كرده و آن را روشن مىكنند تا عروس و داماد چون عسل و روغن در هم بجوشند.
عروسى
روز قبل از عروسى حجله مىبندند و برنج پاك مىكنند كه اين مراسم با شادى و شعف و خواندن واسونك همراه است.
براى آوردن عروس عدهاى به خانه عروس مىروند. در اين مجلس با شربت و پالوده از سورىها پذيرايى مىشود.
چون خواستند عروس را ببرند، پدر عروس تا قباله عروس را از ياران داماد نگيرد اجازه بردن عروس را نمىدهد. زير بغل عروس را خواهران داماد مىگيرند و آينه سنگى بزرگى جلو رويش گرفته به طرف خانه داماد راه مىافتادند.
اهالى محل روى سر آنها گلاب مىپاشند. داماد نرسيده به خانهاش به پيشواز عروس مىآيد و عروس را با خود به خانه مىبرد.
در حجله، بزرگتر خانواده دست عروس و داماد را به هم مىدهد. بايد دست داماد روى دست عروس قرار گيرد تا براى هميشه داماد بر عروس مسلط باشد.
خانواده عروس هم همين را مىخواهند و چه بسا مابين دو خانواده بر سر همين موضوع جر و بحث واقع شود. در حجله، انگشتهاى كوچك عروس و داماد را با گلاب مىشويند و عروس و داماد سكههايى را كه قبلاً در دست گرفتهاند در ظرفى كه زير دستشان گرفتهاند، مىاندازد.
اين گلاب را معمولاً پاى درخت سبزى مىريزند. داماد در حجله هديهاى را به نام «روگشا» به عروس مىدهد. در حجله بر سر عروس و داماد پول و نقل مىريزند.
صبح بعد از عروسى داماد به ديدن مادر زنش مىرود و ضمن بوسيدن دستش، او را به خانهاش مىآورد. به اين مراسم «دست بوسون» مىگويند.
پاگشا
هفته بعد از عروسى، در شيراز رسم است كه پدر عروس، داماد و يارانش را به شام يا ناهارى دعوت مىكند كه بدين مراسم «پاگشا» مىگويند. بعد از پدر عروس نوبت به ديگران مىرسد.
در پايان بد نيست اين نكته را يادآور شويم چون جوانى دخترى را نامزد كرد، رسم است كه از آن به بعد در هر عيدى مخصوصا عيد قربان و نوروز، براى نامزدش عيدى بفرستد كه عيدىها را در خوانچه گذاشته به خانه عروس مىبرند.
در مقابل هنگامى كه دختر به خانه شوهر رفت مادر عروس بايد همين كار را انجام دهد، مخصوصا در عيد فطر، در ماه رمضان هم بايد مادر عروس يك افطارى كامل كه به آن «روز و الوان» مىگويند براى دامادش بفرستد.
چهارشنبه سورى
در غروب آخرين چهارشنبه سال مراسمى بسيار ساده برپا مىشود. به اين ترتيب كه توى كوچهها، ميدانها و جلوى خانهها بوتهى خار و گون را با كبريت مىافروزند و همه با سرور و شادى از كوچك و بزرگ از روى آن مىپرند و با هر پرشى اين شعر را مىخوانند:
هاجنگ شير، هاجنگ شير، بالا بىشين، پاين بىشين، خود شير اومد
سرخى تو از من، زردى من از تو.
بسيارى از بچهها، قطعههاى درشت زغال را با نفت آغشته سپس آتش مىزنند و چون گوى به سوى هم مىاندازند، گلوله آتشين، نفير كشان سينه هوا را مىشكافد.
عيد نوروز
عيد نوروز نزد مردم اين استان بسيار گرامى است. زيرا نوروز علاوه بر اين كه به عنوان يك سنت ديرينه و بزرگترين عيد ملى و باستانى مطرح است، حدودا از پانزده روز قبل از تحويل سال نو، مردم به استقبال سال نو مىروند. شيرينى و تنقلات تهيه مىكنند و به دوختن لباسهاى نو براى خود و بچهها مىپردازند و بالاخره خانه تكانى مىكنند.
در گذشته مردم خود به تهيه شيرينى دست مىزدند و عمدتا نان شيرين مىپختند. همچنين «اَخُرَك» كه نوعى از تنقلات محلى است و «دِنگو» كه گندم برشته مىباشد، براى ايام عيد نوروز تدارك مىبينند.
سيزده بدر
از عصر روز دوازدهم فروردين مردم خود را براى سيزده بدر و تفريح در دامان صحرا و طبيعت، آماده مىكنند و هر چند خانوار با هم قرار سيزده بدر مىگذارند و از سپيده دم به باغهاى اطراف و مزارع و دامنه كوهها مىروند. آجيل و شيرينىهايى كه از عيد مانده است با خود مىبرند و به بازىهاى مختلف مىپردازند.
معمولاً سبزههايى را كه براى سفره هفت سين آماده كرده بودند در اين روز داخل رودخانه مىاندازند.
همچنين بسيارى از مردم مركز استان اين روز را در حاشيه دروازه قرآن سپرى مىكنند.
مردم استان فارس روز سيزده بدر را در دامن طبيعت مىگذرانند تا سال سبزى را براى خود و خويشاوندانشان آرزو كرده باشند.