اقلیتهای دینی استان سیستان و بلوچستان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
زرتشت
مركز دين زرتشت را پيرامون درياچه هامون در سيستان دانستهاند و بنابر روايات زرتشتى، زمينهاى پيرامون اين درياچه مقدس است زيرا نطفه زرتشت را ايزد نريوسنگ گرفته و به آناهيتا، فرشته آب در درياى كيانسيه (هامون) سيستان مىسپارد و نود و نه هزار و نهصد و نود نه فروهر نيك و تواناى پارسايان، نطفه اسپنتمان زرتشت پاك را پاسبانى مىكنند تا در زمان مناسب كه دوشيزهاى به نام «سروتت فذرى» از خاندان بهروز خدا پرست و پرهيزكار در درياچه هامون آبتنى مىكند، و از آن تخمه بارور مىشود و پس از نه ماه اولين سرشيانت به نام «هوشيدر» متولد مىشود.
هوشيدر در 30 سالگى از سوى اهورامزدا به رسالت مىرسد و دين از پرتو او ظهور و جانى مىگيرد.
همچنين درباره اهميت هامون در دين زرتشت چنين آمده است:
«شرافت هامون در اين است كه در آينده سه پسر از پشت پيغمبر (زرتشت) از كنار آن ظهور خواهند كرد».
زرتشت نيز مدت بسيارى از عمر خود را در سيستان سپرى كرد و در آنجا رياست روحانى و پادشاهى سيستان را بر عهده داشت.
كريستين مىنويسد: «هرتسفلد عقيده خود را بر آن روايات مذهبى مبتنى كرده كه مولد زرتشت را رگ «رى» دانسته است. وى عقيده دارد كه زرتشت از رى به زرنگ (سيستان) هجرت كرد و در آنجا براى نشر تعاليم خود، زمينه مساعد يافت. به تصور او اوستاى جديد، يعنى آنچه غير از گائاها در دست داريم به لهجه زرنگ (سيستانى) نوشته شده است.
همچنين يكى از بزرگترين آتشگاه زرتشتيان، در سيستان يعنى؛ آتشگاه كركويه در سه فرسخى زرنگ بوده است.
با فتح سيستان به وسيله اعراب، زرتشتيان به زندگى مسالمتآميز خود ادامه داده و در آتشكده كركويه، آتش مقدس افروخته مىشده است تا زمان حكمرانى زياد بن ابيه بر ناحيه سيستان اين آتش افروخته بوده و سپس از سوى وى تلاشهاى در جهت ويران كردن اين آتشكده صورت پذيرفت.
تاريخ سيستان كه در قرن پنجم هجرى تاليف يافته خبر از مقدس شمردن محل آتشگاه كركويه كه احتمالا در آن زمان ويران شده بوده است، مىدهد.
هم اكنون در اين استان، 455 زرتشتى زندگى مىكنند.
مسيحيت
سيستان در ميانه و اواخر دوره ساسانى داراى گروههاى پراكندهاى از جمعيت مسيحى بوده است و اين جمعيت اندك گرچه شمارشان رو به كاهش مىرفت اما تا اوايل دوره اسلامى دوام آوردهاند.
چنين مىنماياند كه بذر مسيحيت حدود اواخر سده چهارم ميلادى در اين ناحيه پاشيده شده است.
بنابر روايتى دينى، آيين مسيح در حدود سال 360 .م به وسيله شاهزاده خانمى ساسانى (كه در تيسفون به دست كشيشى يونانى به دين مسيح در آمد) ترويج يافت.
پس از آنكه خسرو پرويز در سال 609 .م اُدسارا دستخوش غارت كرد. مسيحيان يعقوبى اين شهر را به سيستان و خراسان كوچ داد.
اين يعقوبيان از مطران تكريت به نام ماروناس در خواست رهبر روحانى كردند و او اسقفانى را به سيستان فرستاد.
در برخى از منابع خبر از بازگشت تبعيديان حدود سال 629 به ادسا داده است. اما بيشتر اين كوچندگان در مشرق باقى ماندند.
آگاهى ما از مسيحيان در دوره اسلامى اندك است اما همينقدر نشان مىدهد كه آنان تا چندين قرن پس از ظهور اسلام در سيستان دوام آوردهاند.
هم اكنون نيز تعداد 43 نفر مسيحى در اين استان زندگى مىكند.
يهود
آگاهى چندانى درباره يهوديان در سيستان و بلوچستان وجود ندارد. اما مقدسى در تاليف خود كه در حدود سال 375 نگاشته است خبر از وجود يهودانى اندك در خراسان (در معناى وسيع آن كه شامل سيستان نيز ميشود) مىدهد.
همچنين كتيبههاى يهودى فارسى در كوههاى شرق هرات، وجود يهوديانى اندك را در اين ناحيه تائيد مىكند.
هم اكنون در اين استان 12 نفر يهودى زندگى مىكند.