ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

عزاداری‌های استان کهگیلویه و بویراحمد

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

ویرایش در تاریخ ‏۶ آبان ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۴۹ توسط Kabir (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به: ناوبری, جستجو

عزادارى ماه محرم

بنا به روايات و اخبار مندرج در منابع تاريخى، خاندان آل بويه ديلمى كه از هواداران نهضت تشيع بودند، سنت سوگوارى مذهبى را پس از رواج دادن در سرتاسر قلمرو خود در شهر «ارجان» پايتخت دوم خود، مرسوم كردند و به مرور زمان در نواحى زير كوه و پشتكوه كهگيلويه گسترش يافته و پايدار گرديده است و در سابق مراسم ماه محرم در مراكز كلانتران و خوانين به صورت مجللى از اول ماه محرم آغاز مى‏شد.

با شروع ماه محرم، مراسم عزادارى سرور شهيدان امام حسين عليه‏السلام در اين منطقه آغاز مى‏شود. اين مراسم كه معمولاً از اول ماه محرم شروع مى‏شود، در روز يازدهم محرم به پايان مى‏رسد. در روزهاى اول ماه معمولاً مراسم فقط در شب برگزار مى‏گردد، ولى در روزهاى آخر مخصوصا تاسوعا و عاشورا، مراسم در روز نيز برگزار مى‏گردد.

مهم‏ترين مراسم اين ايام عبارتند از: روضه خوانى، سينه زنى، زنجير زنى. روضه توسط روحانى خوانده مى‏شود. مراسم سينه زنى كه رايج‏ترين نوع عزادارى در اين منطقه است به شيوه خاصى برگزار مى‏گردد.

در هنگام سينه زنى افراد كمر همديگر را مى‏گيرند و دايره‏وار مى‏چرخند و بر سينه مى‏زنند كه در اصطلاح محلى به اين كار «قد گرفتن» مى‏گويند.

مراسم عزادارى امام حسين عليه‏السلام در اين منطقه معمولاً شب‏ها برقرار مى‏باشد و به ندرت مى‏توان در روز هم مجلس عزادارى پيدا كرد. مجالس عزادارى در شب‏هاى اول تا سوم معمولاً كم رونق مى‏باشد و بعد از شب سوم بر تعداد سينه زنان افزوده مى‏شود. اوج عزادارى در شب‏هاى تاسوعا و عاشورا مى‏باشد. در اين دو شب كمتر كسى در خانه مى‏ماند و همه سعى مى‏كنند به هر طريق ممكن در اين مجالس شركت نمايند. گاهى مواقع مريض‏هايى را كه توان شركت ندارند با خود مى‏آورند تا به احترام اين مجالس شفا بيابند.

در روز تاسوعا و عاشورا دسته‏هاى عزادارى به راه مى‏افتند و عزادارى مفصلى مى‏نمايند و ظهر عاشورا حزن و اندوه عزاداران به اوج مى‏رسد و عزاداران به سر و سينه مى‏زنند تا از اين طريق ارادت خود را به خاندان رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نشان دهند. بعد از ظهر عاشورا نيز به صورت پراكنده عزادارى‏هايى بر قرار مى‏باشد.

در شب يازدهم به مناسبت شام غريبان خاندان امام حسين عليه‏السلام عزادارى و سينه زنى برقرار است.

از شب يازدهم، معمولاً مراسم تعطيل است تا شب اربعين، كه در اين شب نيز معمولاً مجالس عزادارى برقرار است و روز اربعين نيز بعضى از هيئت‏ها و دسته‏ها به عزادارى در خيابان‏ها مى‏پردازند. در ساير روزهاى ماه محرم و نيز دهه آخر ماه صفر مراسم عزادارى به صورت رسمى وجود ندارد.

مجالس عزادارى در اين مناطق معمولاً بصورت مشترك (مردانه و زنانه) برگزار مى‏شود و مجالس زنانه مستقل يافت نمى‏شود.

شركت زنان و پير مردان و بچه‏ها در اين مجالس بيشتر جنبه تماشاچى را دارند. چون امكان سينه زدن و ورود به صف‏هاى سينه زنى را ندارند و اين شكل عزادارى خود بخود يكسرى تماشاچى را طلب مى‏كند و زمينه استفاده همه گروهها و اقشار مخصوصا زنان و نيز افرادى كه توانايى ورود به صف‏ها را ندارند حال يا بخاطر خجالتى بودن و يا بخاطر نداشتن توانايى جسمى در تطبيق خود با افراد حاضر در صف‏ها، وجود ندارد.

علاوه بر مراسم فوق الذكر، در بويراحمد به مناسبت شهادت امام حسين عليه‏السلام، مراسم تعزيه و شبيه خوانى بعضى مواقع نيز برگزار مى‏شود و از اين طريق به ترسيم وقايع عاشورا و نحوه شهادت ياران امام حسين عليه‏السلام مى‏پردازند. از رسومات به جا مانده از سنوات گذشته تا كنون تهيه حليم يا آش گندم در صبح روز عاشورا مى‏باشد كه در زبان محلى به آن «هَريسَه» مى‏گويند.

اين آش كه معمولاً توسط خانواده‏هاى متمول تهيه مى‏گردد در سطح خانواده‏هاى محل توزيع مى‏گردد و هر كس از هر خانواده‏اى براى دريافت سهميه خود، به آن خانواده‏ها مراجعه مى‏كنند و اعتقاد عجيبى هم به آن دارند كه از آن استفاده كنند. اين غذا از گندم پوست كنده و مقدار زيادى گوشت گوسفند تهيه مى‏شود.

در قديم رسم بود كه در ظهر عاشورا همه خانواده‏ها نهار براى عزاداران تهيه مى‏كردند و به مسجد مى‏آوردند تا عزاداران كه در مسجد جمع بودند آن را تناول نمايند. اكنون نيز در برخى مناطق روستايى هنوز اين رسم متداول است.

چون قبلاً در همه روستاها مسجد و مراسم عزادارى نبود لذا روستاهاى اطراف در يك روستاى بزرگتر جمع مى‏شدند و به عزادارى مى‏پرداختند. اين عزاداران در همان مسجد توسط اهالى روستا پذيرايى مى‏شدند.

علاوه بر مراسم فوق الذكر در اين مناطق مراسم مذهبى بصورت رسمى و عمومى وجود ندارد. در سالروز شهادت و ولادت ساير ائمه و معصومين تنها برخى مراسم خصوصى در منازل و گاهى هم در مساجد در سطح محدود برگزار مى‏گردد. به غير از روز عاشورا و تاسوعا از ايام مذهبى، بازار تعطيل نمى‏گردد و كسبه به كار خود مشغولند. ولى در روزهاى تاسوعا و عاشورا، تمام بازار تعطيل مى‏باشد. غذا دادن در اين مراسم‏ها نيز مرسوم نمى‏باشد.

علاوه بر معصومين عليهم السلام، حضرت ابوالفضل عليه‏السلام نيز در اين مناطق احترام خاصى دارد و قسم خوردن به حضرت عباس عليه‏السلام در اين مناطق مرسوم است و مى‏توان گفت قسم به حضرت عباس عليه‏السلام قابل نقض نمى‏باشد و كمتر كسى اين قسم را به دروغ مى‏خورد.

نذر حضرت عباس عليه‏السلام نيز شايع‏تر از هر نذرى است و عموما خانواده‏ها نذورات خود را براى حضرت عباس عليه‏السلام نذر مى‏كنند و از او طلب حاجت مى‏نمايند و خيلى‏ها هم از اين باب حاجت گرفته‏اند. به خاطر اعتقاد خاصى كه به ايشان دارند معمولاً اسم «ابوالفضل» را بر فرزندان خود نمى‏گذارند.

البته اسم عباس مى‏گذارند ولى آنچه يافت نمى‏باشد اسم «ابوالفضل» مى‏باشد. اعتقاد به آن بزرگوار در حدى است كه حتى در ميان عوام گاهى او را از امامان دين به حساب مى‏آورند و نامش را در شمار امامان ذكر مى‏كنند.

علاوه بر نذر حضرت عباس عليه‏السلام نذر امام حسين عليه‏السلام، نذر امام على عليه‏السلام، نذر حضرت فاطمه عليهاالسلام و نذر امامزاده‏هاى محل نيز در اين مناطق مرسوم مى‏باشد و از اين طريق طلب حاجت مى‏نمايند و در صورت برآورده شدن حاجات خود اقدام به پرداخت نذورات خود مى‏نمايند.

مراسم ترحيم

وقتى كسى از افراد خانواده از دنيا برود، زنان شروع به شيون و زارى مى‏كنند و با صداى خاصى كه به آن «ليك» يا «ليكَه» مى‏گويند، خبر مرگ را به گوش اهالى محل مى‏رسانند. در اين كار زنان اقوام ميّت پيشقدم هستند. زنان گيسوان خود را بيرون مى‏آورند و خاك بر سر مى‏ريزند و «شِرْبه» يا «سِرُو» مى‏خوانند.

معمولاً يكى از زنان يا بيشتر با آواز بلند، بيت‏هايى را به زبان محلى در توصيف متوفى و همين طور اموات جمع حاضر مى‏خواند و ساير زنان گريه مى‏كنند و هر از چند گاهى با صداى بلند همه با هم داد مى‏زنند و «ليكه» سر مى‏دهند. اين بيت‏ها به اندازه‏اى سوزناك هستند كه هر شنونده‏اى را به گريه مى‏آورد. مردان نيز با گذاشتن دستها بر كمر و واى واى كردن و گريه و زارى نمودن، ناراحتى خود را ابراز مى‏دارند. معمولاً در اين مجلس مردان و زنان مخلوط هستند و هر كس در گوشه‏اى به زارى مى‏پردازد. در مراسم‏هاى بعدى تفكيك صورت مى‏گيرد و زنان و مردان جدا عزادارى مى‏كنند.

مجالس عزادارى زنانه معمولاً در خانه متوفى يا همسايه‏هاى او و مجالس عزادارى مردانه در مساجد و حسينيه‏ها برگزار مى‏گردد. اين مجالس معمولاً تا روز هفتم برقرار مى‏باشد.

مراسمى كه در هنگام عزادارى برپا مى‏شود عبارتند از:

1ـ هفته، 2ـ اربعين، 3ـ سالگرد.

مراسم هفته خيلى شلوغ است ولى مراسم اربعين چندان شلوغ نمى‏باشد. اما مراسم سالگرد فقط در سطح اقوام و آشنايان برگزار مى‏شود و چندان قابل توجه نمى‏باشد. البته بستگى به موقعيت اجتماعى شخص متوفى و بازماندگان دارد.

در اين مراسم يك روحانى را براى سخنرانى و روضه خوانى دعوت مى‏كنند. علاوه بر آن يك نفر نيز به قرآن خواندن مشغول مى‏شود يا اينكه احزاب قرآن را در بين افراد حاضر در مجلس توزيع مى‏كنند تا قرائت كنند و ثواب آن را هديه نثار روح متوفى بكنند.

در روزهاى اول وفات، مردم دسته دسته از روستاها و مناطق دور و نزديك براى عرض تسليت به بازماندگان به خانه متوفى مى‏آيند. آشنايان وقتى وارد خانه مى‏شوند با صداى شيون و زارى، با صاحبان عزا اظهار همدردى مى‏كنند.

افرادى كه براى شركت در اين مجالس حاضر مى‏شوند توسط خانواده متوفى پذيرايى مى‏شوند و در طول يك هفته كه مراسم برقرار است نهار و شام داده مى‏شود.

فاميل و دوستانى كه به مجلس عزا مى‏آيند مبلغى را جمع‏آورى مى‏كنند و تحويل صاحب عزا مى‏دهند تا از اين طريق بخشى از مخارج عزادارى تأمين گردد.

يكى از اعتقادات خرافى مردم درباره شركت در مراسم عزادارى اين است كه روز شنبه در مراسم شركت نمى‏كنند و كسى به خانه متوفى رفت و آمد نمى‏كند.

اين اعتقاد به اين خاطر است كه مى‏گويند «شنبه» بازگشت دارد و اگر كسى در روز شنبه به خانه عزادارى برود آن خانه مجددا صاحب عزا خواهند شد و كس ديگرى از عزيزانش فوت مى‏كند. البته اين صرفا اين اعتقاد است و جنبه واقعى ندارد.

به مراسم عزادارى قومى در اين مناطق، «فاتحه خوانى» اطلاق مى‏كنند.



منابع