جشنها و اعیاد در استان زنجان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
محتویات |
عيد فطر
وقتى ماه مبارك رمضان به پايان مىرسد در روز عيد فطر اول صبح مردم در مساجد جمع مىشوند تا پس از طلوع آفتاب نماز عيد فطر را اقامه نمايند. و علاوه بر نماز عيد، فطريه نيز در همان مجلس به صندوق ريخته مىشود تا بعدا بين فقرا و مستمندان تقسيم گردد. مبلغ فطريه را شب عيد فطر، خانوادهها كنار مىگذارند و آن را از واجبات مىدانند كه مىبايد اول صبح به صاحبانشان تحويل گردد.
در گذشته صبح قبل، از طلوع آفتاب مردم دسته دسته بطرف امامزاده به راه مىافتادند و بعد از زيارت بر مىگشتند تا نماز بجا آورند.
جشنها و اعياد
در اعياد اسلامى مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد غديرخم و همچنين روز ميلاد و بعثت حضرت رسول اكرم صلىاللهعليهوآله و تولد امامان معصوم نيز در اين استان مراسمى بر پا مىشود و در تولد امامان در مساجد و تكايا برنامه هائى داير است و نقل و شيرينى بين شركت كنندگان توزيع مىگردد و مغازه دارها جلو مغازه خود را با آويزان كردن فرشها و پارچههاى رنگى زينت مىدهد.
عيد قربان
يكى از اعياد مسلمانان عيد قربان است كه در اين روز آنها كه استطاعت مالى دارند. در منازل خود گوسفند قربانى مىكنند و گوشت آن را بين همسايگان و آشنايان و مردم مستمند توزيع مىكنند.
مردم نيز از گوشت قربانى استقبال مىكنند و عقيده دارند كه دواى دردهاست و همه اهل خانه بايد از آن ميل كنند.
در اين روز نيز مردم و اقوام و آشنايان به ديدن كسانى كه حاجى هستند مىروند و در اكثر خانهها بساط چاى و شيرينى و شربت گسترده است و فرزندان و نوهها و عروسها و دامادهاى كسانى كه حاجى هستند در منازل حاجيان جمع هستند و پس از مراسم قربانى كردن و تقسيم گوشت آن، نهار را نيز از گوشت همان قربانى تدارك مىبينند.
عيد غدير خم
در اين عيد كه در نزد شيعيان از ارزش والاترى برخوردار است مردم به ديدن سادات مىروند و عقيده دارند كه در اين روز مىبايد حداقل هفت سيد ديدار نمايند و كسانى كه سيد هستند در اين روز در منازل خود مراسمى دارند و بساط شيرينى و شربت داير است.
جشن حالا
يكى از جشنهاى كهن رايج در منطقه انگوران زنجان «جشن حالا»ست. اين جشن در ارتباط با جمع آورى محصولات كشاورزى بوده و صرفا مردانه است.
در اوايل فصل پائيز پس از برداشت محصولات زراعى اين مراسم انجام مىشود. بدين ترتيب كه هنگام برداشت محصول هر خانوار حدود 20 متر مربع از مزرعه گندم را درو نمىكند و به عنوان «حالا» باقى مىگذارد.
در روز مراسم تعدادى از همسايگان و فاميل را با ذبح قربانى به ناهار دعوت مىكند. پس از صرف ناهار كه توأم با مبارك باد و پر بركت باد است دسته جمعى به محل باقيمانده گندم در مزرعه مىروند و دور گندمها در حالى كه هر يك داسى بدست دارند، حلقه مىزنند و يكى از ريش سفيدان با ذكر اسماء خداوند و صلوات شروع به درو كردن مىنمايد و بقيه نيز مقدارى از گندم را درو مىكنند و سپس كلمه «حالا» را پس از گفتن ريش سفيد، تكرار مىكنند و پس از چندين مرتبه تكرار حالا و اتمام درو گندمها، هر كس گندم درو كرده خود را با خود مىبرد و در كندوى خود به عنوان تبرك و ايجاد بركت خالى مىكند. سپس يك نانى كه از شير پر چرب گوسفند تهيه شده و «نزديك» نام دارد در بين افراد تقسيم مىگردد.
ميهمانان نيز هدايا را در داخل دستمال مىگذارند و از خداوند طلب بركت كرده و محل «حالا» را ترك مىنمايند.
عيد نوروز
رسم و آئينهاى نوروزى كه از روزگاران كهن به ارث رسيده، با دگرگونى شيوههاى زندگى، تكنولوژىهاى صنعتى و ماشينى، و سايل ارتباط جمعى جديد، قانونها بدون آنكه هويت خود را از دست بدهد، تحول يافته است.
از آداب و رسوم كهن پيش از نوروز مىتوان از چهارشنبه سورى، ميرنوروزى، پنجشنبه آخر سال، خانه تكانى و كاشتن سبزه را نام برد.
از آداب و رسوم نوروزى مىتوان از عيد اول، ديد و بازديد، عيدى دادن، كارت تبريك و سيزده بدر ياد نمود. در اين مجموعه سعى شده است نحوه برگزارى اين آداب و رسوم در استان زنجان بررسى مىشوند.
كوسا
يكى از آئينهاى پيش نوروزى كه حدود 50 روز مانده به عيد در شهرستان ابهر برگزار مىشده است، مراسم «كوسا» بوده است.
اجرا كنندگان اين مراسم چوپانان بودند و محدوده فعاليت هر فردى نيز مشخص بود. اجرا كنندگان مراسم 3 نفر به نامهاى كوسا، صنم و فرزند آنها بودند.
كوساها براى اينكه آمدن خود را به اطلاع مردم برسانند، يكى دو روز قبل از اجراى مراسم به هر خانهاى يك عدد پرتقال يا انار مىدادند.
كوسا شلوارى قرمز رنگ و پوستينى وارونه به تن داشت و كلاهى از پوست گوسفند بر سر مىكرد و تمامى سر و كله او را مىپوشاند. فقط دو سوارخ جهت ديدن در آن تعبيه شده بود. چوبدستى بدست داشت و كمربندى با تعدادى زنگوله به كمر مىبست.
صنم نيز يك پيراهن بلند، دستمالى كه دور سر و دهان پيچيده شده، دستكش، كفش پاشنه بلند چرمى و شلوار گشاد مىپوشيد.
وقتى كه كوسا و صنم به همراه يكى دو تن ديگر كه دايره زن و بالا بان زن بودند وارد خانه مردم مىشدند شروع به رقص مىكردند و صداى زنگوله و شادى فضاى خانه را پر مىكرد. چند نفر نيز مسئول جمع آورى هدايا بودند.
در خانه ثروتمندان كوسا خود را بهمردن مىزد و روى زمين دراز مىكشيد و صنم نيز بر بالين او مىنشست و گريه مىكرد و اين برنامهها براى گرفتن هديه بيشترى از صاحب خانه بود و با تحويل هديه از صاحب خانه، كوسا از زمين بلند شده و شروع به رقص مىكند.
به مدت 20 روز كوسا به همه خانهها سركشى مىكرد و هدايايى را جمع كرده و بين خود تقسيم مىكردند.
مير نوروزى
يكى از مراسم و آئين پيش نوروزى كه در گذشته در اين استان رايج بوده، آئين مير نوروزى است. در واقع مير نوروزى پيام آور نوروز و بهار مىباشد.
در اين مراسم، يك نفر به عنوان مير نوروزى برگزيده مىشد كه معمولاً مردى زشت چهره بوده او از ابتداى نوروز تا پايان روز سيزده بدر به جاى امير و پادشاه وقت بر تخت مىنشست و حكمهاى مسخرهاى را صادر مىكرد.
گروهى نيز مأمور پيگيرى دستورات مير نوروزى بودند و با بازيها و نمايشهاى طربانگيز و هجومآميز او را همراهى مىكردند.
برخى نيز به نواختن دهل و دف مشغول مىشدند و برخى نيز در دستشان شمشيرهاى چوبى و زنجير داشتند و چنين وانمود مىشد كه از جنگ فاتحانه بر مىگردند.
نارى ناركه
يكى ديگر از آئينها و مراسم پيش نوروزى نمايش آئين سنتى «نارى ناركه» بوده است. اين نمايش سنتى زمانى جزئى از برنامه و آئين ميرنوروزى بوده است و به مرور زمان از آن جدا گرديده و به طور مستقل اجرا مىشده است.
نارى ناركه در شهرستان زنجان صورت خود را سياه مىكرد بر سرش كلاه بوقى مىگذاشت. شلوار و لباده قرمز رنگ بى تن مىكرد. دايره زنگى در دست داشت و در چنگ انگشتى نيز همراه او بود.
او چند روز مانده به عيد در كوچه و بازار به اجراء نمايش مىپرداخت و تا چند روز پس از نوروز ادامه داشت. او اشعارى كه فرا رسيدن نوروز را نويد مىداد، مىخواند و با حركات خود شور و شوق زايد الوصفى را در ميان مردم بوجود مىآورد.
غول بانى
غول بانى يا غول بيابانى از ديگر پيام آوران نوروز مىباشد. اين نمايش سنتى از چند روز قبل از نوروز تا پايان روز سيزده اجرا مىشده است.
اجراء كنندگان اين نمايش سه نفر بودند. يك نفر غول بانى بود كه مردى بلند قد با لباسى از پوست بز سياه بود و داراى كلاهى بود كه يك سوراخ داشت و به عنوان چشم غول بانى محسوب مىشد.
يك نفر دؤلچى بود كه وظيفه نوازندگى را بر عهده داشت و يك نفر هم دورچى بود كه وظيفه جمع آورى كمكهاى نقدى را به عهده داشت. اين گروه پس از ورود به هر محله با آواز خوانى و دهل زنى مردم را به دور خود جمع مىكردند و پس از آن رقص و بازى غول بانى با موسيقى دهل زن آغاز مىشد.
او حركات و اداى حيوانات مختلف چون ميمون، خرس، گرگ را در مىآورد و موجبات شادى و مسرت مردم را فراهم مىكرد. مردمى هم كه به تماشا آمده بودند مبلغى را به آنها مىدادند كه دورچى آن كمكهاى نقدى را جمع آورى مىكرد.
در روز سيزده نيز مراسم غول بانى در باغات اطراف برگزار مىشد.
حاجى فيروز
يكى ديگر از برنامههاى پيش از نوروز، اجراى نمايشها و آهنگهاى حاجى فيروز بود. سه يا چهار روز مانده به عيد، حاجى فيروز به همراه دو يا سه نفر ديگر در كوچه و خيابانها به اجراى برنامه مىپرداختند.
حاجى فيروز صورت خود را سياه و لبهايش را قرمز مىكرد و كلاه بر سر مىگذاشت و شلوار و لبادهاى قرمز رنگ به تن داشت و يك دايره زنگى و چند انگشتى به همراه داشت. در كنار او فردى بود كه ضرب يا دايره مىنواخت و فردى هم مسئول جمع آورى هداياى مردم بود.
حاجى فيرو ضمن رقص، آواز مىخواند و در قالب شعر، فرا رسيدن نوروز را به همگان تبريك مىگفت. اين مراسم از حدود سال 1350 به بعد ديگر اجرا نشده است.
اما در نوروز سال 1378 در بازار زنجان مردى با پوشيدن لباسهاى شاد و زدن دايره و خواندن اشعارى مردم را به ياد حاجى فيروز انداخت.
چهارشنبه سورى
يكى از آئينهاى نوروزى امروز مراسم چهارشنبه سورى است كه در همه شهرها و روستاهاى ايران برگزار مىشود و بدين صورت است كه در شب آخرين چهارشنبه سال بيرون از خانه در فضايى مناسب آتشى مىافروزند و اهل خانه از روى آن مىپرند و با گفتن «زردى من از تو، سرخى تو از من» بيمارىها و ناراحتىها و نگرانىهاى سال كهنه را به آتش مىسپارند. تا سال نو را با آسودگى و شادى آغاز كنند.
در زنجان چهارشنبههاى ماه اسنفد هر كدام نام معينى دارد.
ـ نخستين چهارشنبه را موله مىگويند و به شستن و تميز كردن فرشهاى خانه اختصاص دارد.
ـ دومين چهارنشبه را سوله مىگويند كه به خريد وسايل ونيازمنديهاى عيد اختصاص دارد.
ـ سومين چهارشنبه را گوله گويند كه به خيس كردن و كاشتن گندم و عدس براى سبزههاى نوروزى اختصاص دارد.
ـ چهارمين و آخرين چهارشنبه سال (چهارشنبه سورى) را كوله گويند كه اختصاص به مراسم چهارشنبه سورى دارد.
در ابهر به سومين چهارشنبه اسفند ماه «قودوخ چهارشنبه» مىگويند. در اين روز چهار پايان را اصلاح مىنمودند و براى اين كار موى دم و يال چهار پايان را كوتاه مىكردند و بدين وسيله احساسات خود را به مناسبت فرا رسيدن بهار به چهارپايان اعلام مىداشتند.
همچنين در اين روز بر سر شاخ درختان ميوه سنگ قرار مىدادند و اعتقاد داشتند كه درختان سريعتر باردار خواهند شد.
مراسم كوله چهارشنبه يا چهارشنبه سورى در ابهر بدين شكل بوده كه در شب چهارشنبه بر روى پشت بامها آتش مىافروختند و ترقه و فشفشه به هوا پرت مىكردند و از روى آتش مىپريدند.
پس از پايان مراسم آتش بازى مقدارى گندم يا برنج خام را در ناودانهاى پشت بامها مىريختند و اعتقاد داشتند كه چهارشنبه خاتون آنها را جمع آورى و يك سال آذوقه خود را از اين طريق بدست خواهد آورد.
در شب چهارشنبه سورى مراسم ديگرى به نام شال سالا ما در ابهر برگزار مىشده است. در اين مراسم جوانان محل شال پشمى را از كنار پنجره خانهها آويزان مىكردند و صاحب خانه نيز هديهاى به شال مىبست و با حركت دادن آن، صاحب شال آن را بالا مىكشيد.
همچنين در روز چهارشنبه زنان براى خوشبختى و سلامتى خود و خانواده به كنار آسيابهاى آبى مىرفتند و هفت مرتبه از روى آب مىپريدند و قسمتى از موى خود را قيچى كرده و به آب مىريختند و سپس با قيچى هفت مرتبه آب را قيچى مىكردند و پس از آن دستها را بلند كرده و از درگاه خداوند طلب سعادت و خوشبختى مىنمودند.
فال گوش ايستادن نيز از ديگر مراسم اين روز بود. افراد پشت در خانهها و يك جاى ديگرى خود را پنهان كرده و به صحبتهاى ديگران يا اهل خانه گوش مىدادند و اعتقاد داشتند كه رد و بدل شدن حرفهاى شاد و خوشحال كننده در زندگى آنها تأثير خواهد داشت.
كاشتن سبزه نيز يكى از آئينها و مراسم پيش نوروزى است. كاشتن سبزه عيد به صورت نمادين و شگون از روزگاران كهن، در همه خانهها و در بين همه خانوادهها مرسوم است.
امروز در همه خانهها رسم است كه ده روز يا دو هفته پيش از نوروز در ظرفهاى كوچك و بزرگ، گندم، جو، عدس، نخود و ماش مىكارند و موقع سال تحويل بر سر سفره هفت سين قرار دهند. اين سبزهها را تا روز سيزده فروردين نگهدارى مىكردند و در اين روز آنها را با خود به صحرا برده و به آب مىانداختند، در اصطلاح محلى به اين عمل «آلالاميتو» مىگويند.
يكى ديگر از مراسم پيش نوروزى خانه تكانى است. در طى اين مراسم تمامى فرشهاى خانه شسته مىشود و وسايل منزل تماما جابجا شده و دستمال كشيده مىشوند.
در زنجان اولين چهارشنبه اسفند (چهارشنبه موله) به شستن و تميز كردن فرشهاى خانه اختصاص دارد. يكى از مراسم شب عيد كه اختصاص به افراد داراى نامزد دارد، بردن پاى براى نو عروسان مىباشد. در شب عيد نوروز از طرف داماد به منزل عروس پاى مىبرند. در اين شب اقوام و آشنايان در منزل داماد جمع شده و وسايل چون برنج، روغن ميوه، پارچه به خانه عروس مىبرند.
همچنين در هنگام تحويل سال سفره هفت سين آماده مىگردد و اهل خانه در اطراف آن نشسته و با خواندن قرآن و دعا منتظر تحويل سال نو مىمانند.
در اين سفره مىبايد هفت قلم مواد قابل مصرف كه با حرف سين شروع شده وجود داشته باشد. از جمله سمنو، سركه، سبزه، سير، سماق، سنجد علاوه بر آنها سكه، آينه، چراغ روشن، قرآن، ماهى داخل تنگ و تخم مرغ رنگ كرده و شيرينى و ميوه نيز قرار مىدهند عقيده داشتند در زمان تحويل سال ماهىها راست خواهند ايستاد و حركتى نخواهند كرد.
ديد و بازديد نوروزى
با آغاز سال نو ديد و بازديدهاى نوروزى يا به اصطلاح عيد ديدنىها آغاز مىشود. رسم است كه روز نوروز نخست به ديدن بزرگان فاميل وطايفه مىروند.
اين ديدنىها با دست بوسى و روبوسى همراه است. اغلب اين عيد ديدنىها به صورت گروهى است و تا پاسى از شب ادامه دارد.
در اين عيد ديدنىها بزرگترها به بچهها و كودكان عيدى مىدهند. همچنين در اين مراسم وقتى افراد به منزل يكديگر مىروند جملاتى را رد و بدل مىنمايند و به زبان تركى سال نو را به يكديگر تبريك مىگويند. مثلاً مىگويند:
بيراميز مبارك اولسون
نچه بيله بيرا ملا را يشيشز
گلن گونلريز خير اولسون
الله مبارك ابلبسين
تازا ايليز مبارك اولولسون
همچنين در روز نوروز رسم است كه به خانه افرادى بروند كه نوروز اول در گذشت عضوى از آن خانواده است.
اين جلسه از فضاى ديد و بازديدهاى نوروزى برخوردار است و ديدار كنندگان به خانواده سوگوار تسليت نمىگويند، بلكه براى آنان آرزوى شادمانى و طلب مغفرت براى متوفى مىكنند، تا در آغاز سال نو فال بد نزنند.
سيزده نوروز
سيزده بدر رسمى است بسيار كهن و در همه شهرها و روستاهاى ايران رايج است و در بين همه اقشار اجتماعى عموميت دارد. مراسم اين روز خانوادگى و همهپسند مىباشد.
در اين روز مردم به همراه خانواده عازم كوه و دشت و بيابان مىشوند و نحسى سيزده را در دامن طبيعت بدر مىكنند.
خانوادهها به صورت گروهى غذاى ظهر را آماده كرده و آجيل و خوردنىهاى باقى مانده از سفره هفت سين را با خود برداشته و به دامان صحرا و طبيعت مىروند و سبزه هفت سين را با خود برده و در آب روان مىاندازند. به دامن صحرا رفتن، شوخى كردن، بازى كردن، دويدن، تاب خوردن وجدى نبودن، از سرگرمىهاى و ويژگىهاى روز سيزده است.
در اين روز سبزه را گره مىزنند تا اينكه گره دشوارىها گشوده شود و آرزوها بر آورده گردد و نحسى بيرون رود. دختران دم بخت براى پيدا كردن شوهر سبزه گره مىزنند.
در ابهر نيز علاوه بر آداب و رسوم فوق، در اين روز دروغ سيزده بدر نيز معمول است. هر كسى دروغى مىگويد و مستعمين اگر اطلاعى نداشته باشند در حيرت فرو مىروند، گوينده پس از دقايقى آنها را از نگرانى بيرون مىكند و مىگويد كه دروغ سيزده بوده است.
جشن عروسى
وقتى كه پسرى به سن ازدواج مىرسد و تصميم به ازدواج مىگيرد، مادرش در مجالس مختلف مثل عروس، سوگوارى همسرى را براى او انتخاب مىنمايد. يا اينكه خود پسر دخترى را در نظر دارد، او را به مادرش معرفى مىنمايد.
پس از انتخاب دختر، مادر داماد اطلاعاتى درباره او از همسايگان و اهل محل كسب مىنمايد. اگر دختر مورد پسند واقع شد موضوع را با شوهرش (پدر داماد) در ميان مىگذارد. سپس يكى دوبار مادر داماد به اتفاق تنى چند از زنان فاميل به منزل عروس مىروند و عروس را مىبينند و سرانجام او را مىپسندند. سپس قاصدى را به خانه عروس مىفرستند و پيام مىدهند كه فلان روز براى مطرح كردن اين امر خير خواهيم آمد.
پس از مطرح شدن موضوع ازدواج، خانواده عروس نيز در مورد داماد تحقيقاتى به عمل مىآورند و از همسايه و اهل محل اطلاعاتى درباره او بدست مىآورند. اگر نتيجه تحقيقات مثبت بود و داماد مورد پسند واقع شد به او جواب مثبت مىدهند و الا به بهانههاى مختلف به داماد جواب رد مىدهند.
پس از توافق طرفين، شبى را مشخص مىكنند كه حرفهايشان را بزنند و با هم مشورت نمايند در اين جلسه كه اقوام و بزرگان فاميل نيز حضور دارند مبلغ شيربها و مهريه مشخص و صورت جلسه مىگردد. هم اكنون ميزان مهريه و شيربها را در كاغذى مىنويسند و قبل ازاين جلسه به اطلاع خانواده داماد مىرسانند.
همچنين زمان عروسى نيز را در اين جلسه مشخص مىگردد.
سپس از مراسم قند شكنى آغاز مىشود و دو كله قندى كه توسط داماد آورده شدهاند. شكسته مىشوند و باگفتن مبارك است انشاء الله و خواندن دعا و آياتى از قرآن عروسى رسميت مىيابد. سپس از حاضرين با ميوه و شيرينى پذيرايى مىشود. در همين جلسه مادر داماد حلقه نامزدى را به انگشت عروس مىكند و رقص و آواز در بين خانمها آغاز مىشود. از اين تاريخ دوره نامزدى آغاز مىگردد كه به اصطلاح محلى «ادخلى» مىگويند و ملاقات عروس و داماد با هم به «ادخلى با زلوخ» معروف است.
پس از مدتى زمانى را براى عقد معين مىنمايند. براى برگزارى جشن عقد اقوام و آشنايان و دوستان دعوت مىشوند و مراسم در بعد از ظهر يك روز انجام مىشود و از ميهمانان با شيرينى، ميوه وچاى پذيرايى مىشود. محل برگزارى اين جشن منزل داماد است. در اين مجلس خطبه عقد جارى مىشود و عروس و داماد به هم محرم مىگردند.
پس از مراسم هرگاه داماد به خانه عروس مىرود بايد باخود هديهاى مثل جواهرآلات، لباس، پارچه، ادكلن و... براى عروس ببرد.
در شب عيد نيز داماد بايد براى عروس هدايايى ببرد كه به اصطلاح «پاى» مىگويند. «پاى» شامل برنج، روغن، لپه، گوسفند (گوشت) ميوه، پارچه و طلا مىگردد.
روز پس از بردن پاى، خانواده عروس، خانواده داماد را براى ناهار دعوت مىكنند و اعضاء خانواده داماد هر كدام بايد هديهاى را براى عروس بياورند در مدت نامزدى، خانواده عروس بايد جهيزيه عروس را آماده كند.
ميزان جهيزيه يا جاهاز به وضعيت مالى و مقدار شيربها پرداختن از طرف خانواده داماد بستگى دارد. براى برگزارى جشن عروسى نيز زمانى را تعيين مىنمايند.
البته لازم به ذكر است كه برخى مراكز و عقد و عروسى را با هم برگزار مىنمايند و زمانى بين عقد و عروسى نيست. دو روز قبل از عروسى مراسمى مىگيرند و در آن مراسم براى تدارك عروسى و صورت بردارى براى دعوت از مهمانان و تهيه وسايل مورد نياز تقسيم مىگيرند.
در شب قبل از عروسى مراسم حنابندان برگزار مىشود در بعد از ظهر يك روز مانده به عروسى مردان در خانه داماد و زنان در خانه عروس جمع مىشوند و عروس و داماد را به حمام مىبرند و در حمام به دست و پاى آنها حنا مىگذارند.
پس از بازگشت داماد از حمام، لباس نو به تن مىنمايد. در هنگام شب پس از صرف شام زنان در منزل عروس و مردان در منزل داماد تا پاسى از شب شادى مىكنند و صداى ساز و آواز آنها به گوش مىرسد.
در صبح روز عروسى، مراسم جهازبران برگزار مىشود. در اين روز خانواده داماد به همراه عدهاى كه براى حمل جهاز دعوت شدهاند به خانه عروس مىروند و پس از صورت بردارى جهيزيه و امضاء آن توسط بزرگان خانواده داماد، آنها را به منزل داماد مىبرند.
هنگام جهاز بردن، همسايهها و آشنايان جهت تماشاى جهاز دعوت مىشوند و خانمها اكثرا ليست كاملى از جهاز را در ذهن مىسپارند.
همچنين در اين روز داماد را طى تشريفات خاصى به يكى از امامزادههاى محل مىبرند و داماد پس از خواندن دعا از خداوند فرزندانى صالح و زندگى خوش را مىطلبد. پس از بازگشت داماد و صرف شام زمان جمع آورى هدايا فرا مىرسد.
در برخى جاها پس از صرف شام، هر كس مبلغى را در بشقاب چائى قرار مىدهد و موقع جمع آورى آن مبلغ، اسم فرد و مبلغ تحويلى را در يك ليست مىنويسند و در بعضى جاها شخصى با قلم وكاغذ در جلسه هداياى نقدى را جمع و يادداشت مىنمايد و با صداى بلند اسم و مبلغ اهدايى را اعلام مىكند.
در برخى نقاط نيز داماد روى تخت مىنشيند و براى هر يك از اقوام و آشنايان مبلغى را تعيين مىكند و آنها نيز بايد پرداخت نمائيد.
در برخى مناطق نيز هنگام عروسى جمع كردن پول مطرح نيست بلكه روز پس از عروس، هر كس هديهاى را به خانه داماد مىفرستد.
در برخى روستاها نيز در مجلس زنانه مبلغى جمع آورى مىشود كه به آن «بويما خلوخ» مىگويند. در مجلس مردانه نيز پس از صرف ناهار يا شام، در يك سينى، كشمش و گردو مىريزند و جلو ميهمانان مىبرند و هر كسى مقدارى از آن را برداشته و در مقابل مبلغى پرداخت مىنمايد.
پس از جمع آورى هدايا، زمان بردن عروس است. براى اين امر ابتدا كسى را مىفرستند كه خانواده عروس را با خبر نمايد. سپس ميهمانان داماد براى آوردن عروس، به خانه عروس مىروند و او را طى تشريفات خاصى به خانه داماد مىبرند.
براى بردن عروس، پدر عروس يا يكى از محارم او دست عروس را گرفته و در حالى كه بوى دود اسفند فضا را معطر نموده و مردم صلوات مىفرستند، عروس را روانه منزل داماد مىكنند. هنگام بردن عروس، عقدنامه بايد تحويل پدر عروس گردد والا ممكن است از خروج عروس جلوگيرى شود.
هنگام بيرون آمدن عروس از منزل پدر، پسر بچهاى به كمر عروس شال مىبندد كه نشانه استوارى و پايدارى و دوام زندگى مشترك آنهاست. سپس عروس را سوار اتومبيل آذين بندى شده مىنمايند و به سوى منزل داماد حركت مىكنند.
در برخى نقاط وقتى كه عروس را به خانه داماد مىبرند، به جلو درب منازل اقوام و آشنايان مىروند و درخواست انعام مىكنند و هر كدام از فاميل با توجه به توان خود چيزى به عروس انعام مىدهند و سپس عروس را به خانه داماد مىبرند.
در اين مدت داماد به همراه ساقدوس و سولدوش به پشت بام رفته و در انتظار رسيدن عروس است. همينكه عروس به نزديكى منزل رسيد، گوسفندى جلو او قربانى مىنمايند.
در گذشته با رسيدن عروس، داماد از بالاى بام به طرف او سيب و انار پرتاب مىكرد و بر سر و روى عروس نقل و پول خرد مىپاشد. سپس عروس قدم به منزل داماد مىگذارد. در اين هنگام عروس انگشت خود را در ظرف عسل فرو مىكند و برادر داماد آن انگشت را مكيده و مبارك باد مىگويد كه نشانه شيرين شدن زندگى دو طرف است. سپس عروس را روانه اتاق حجله مىنمائيد و در آنجا بر سر و روى عروس نقل و شيرينى و پول مىپاشند.
روز بعد از عروسى در منزل داماد مراسم پاتختى (سره بندان يا دو واق قاپى) برگزار مىشود و در اين مراسم هر كس به فراخور خود هديهاى براى عروس و داماد مىفرستد. در اين مراسم كه ويژه زنان مىباشد، رقص و شادى تا غروب ادامه دارد.
سه روز بعد از عروسى، خانواده عروس، خانواده داماد را به شام دعوت مىكنند و يا اينكه شام مفصلى تهيه نموده و به خانه داماد مىفرستند و پس از صرف شام، عروس و داماد به همراه مادر و خواهر داماد به منزل پدر عروس براى شب نشينى مىروند كه در اصطلاح محلى به آن «گيزلين شميشين» مىگويند.
پس از آن تا يك ماه عروس و داماد زندگى عادى خود را دارند، پس از حدود يك ماه مادر عروس دختر خود را با اجازه خانواده داماد به منزل خود برده و چند روز نگه مىدارد كه اصطلاحا آن را «اياق آشما» مىگويند.