دوران جمهوری اسلامی در استان اردبیل
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
محتویات |
دوران جمهوری اسلامی
منطقه اردبيل به لحاظ مجاورت با مرز آذربايجان شوروى وحوادث تاريخى و تركيب جمعيتى و زبانى آن، بعد از حوادث بيست و هشتم مرداد 1332 و در دوران رژيم پهلوى به شدت مورد مراقبت دستگاه و سازمان امنيت قرار داشت و مردم آن از نظر افكار و عقيده شديدا زير فشار بودند. ايادى رژيم و عوامل آن در بين مردم و جلسات و هياتهاى مذهبى به اشكال مختلف نفوذ كرده بودند.
اما سرانجام مبارزات ملت مسلمان ايران با داشتن ريشههاى تاريخى با رهبرى امام به نتيجه رسيد و سال 1356 شمسى سال شكوفائى انقلاب و استمرار حركت مردم گرديد و چهره اجتماعى شهرهاى ايران را دگرگون ساخت. بالطبع منطقه اردبيل نيز از اين قاعده بدور نماند.
در پى درخشش مجدد شخصيت امام خمينى(ره) در ايران، رژيم شاه براى ابراز خباثت و ارزيابى عكس العمل مردم، مقاله توهينآميزى (عليه امام) با امضاء رشيدى مطلق در روزنامه اطلاعات درج كرد كه منجر به تظاهرات طلاب حوزه علميه قم و مردم اين شهر در 19 ديماه 1356 گرديد.
ملت آذربايجان و منطقه اردبيل، پس از قيام قم، حالت آتش زير خاكستر را داشتند و در حقيقت با جنايات رژيم در قم از يك طرف و ابلاغ رهنمودهاى امام خمينى(ره) زمينه قيام عمومى فراهم شد.
در شب مورخ 28/11/36 افراد ناشناسى مبادرت به شكستن شيشههاى يكى از شعب بانك صادرات در اردبيل نمودند كه متعاقبا يك نفر از اين افراد توسط مأمورين دستگير شد.
در گزارش ساواك از وقايع چنين بر مىآيد كه به دنبال انتشار و توزيع اعلاميههاى آيات عظام به مناسبت چهلمين روز شهداى شهر قم، روز 29 دى بازار شهر سراب هم زمان با تبريز تعطيل شد.
ساواك طى يك حركت انفعالى اعلام كرد:
«به دنبال اغتشاش روزهاى 28 و 29 بهمن ماه شهرستان تبريز هنگامى كه اصناف شهرهاى اطراف جهت خريد به تبريز آمدند، كليه عمده فروشىها از فروش اجناس به آنها خوددارى نمودهاند و به آنها فهمانيدهاند كه چون در جريانات اغتشاش تبريز همكارى ننمودهاند، از فروش جنس به آنها خوددارى مىنمايند و پس از آنكه از آنها قول گرفتند كه در مراسم چهلم گشته شدگان همكارى نمايند جنس فروختهاند».
در نتيجه روز چهلم كليه شهرستانهاى آذربايجان بخصوص سراب (از توابع اردبيل) همكارى قابل توجهى از خود نشان داده و دست به اغتشاش زدهاند. در تاريخ 23/1/37 استاندارى آذربايجان شرقى به استناد گزارش فرماندارى مشگين شهر (از توابع اردبيل) به وزارت كشور حكم توقيف 5 نفر از روحانيون و ساكنين قريه پير كندى را به اتهام توزيع اعلاميه و پخش نوار مضّره اعلام كرد وآنان را به دادسراى محل معرفى نمود.
با ادامه اعتراضات مردمى، رژيم مطلقه و استبدادى دست به دستگيرىهاى گستردهاى زد. از جمله در اردبيل در تاريخ 10/2/57 عدهاى از مردم را به اتهام پخش اعلاميه، نوار و تظاهرات عليه رژيم دستگير كرد.
در اردبيل، ايوب مستشارى (ديپلمه بيكار)، حسين پور صادق (سرايدار مدرسه)، محمد صادق جمالى (دانشآموز)، داوود كسرايى (آموزگار) به دليل مظنون بودن دستگير و تحويل نيروى انتظامى گرديدند. ماه رمضان سال 1357 كه از نيمه مرداد ماه شروع شده بود، مناسبترين فرصت براى روحانيون آگاه آذربايجان محسوب مىگرديد كه در اكثر شهرهاى استان، مساجد بزرگ را به كانونهاى روشنگرى جوانان پرشور و مذهبى تبديل كرده بودند.
در اردبيل نيز آيت الله مسائلى و آيت الله مروج اردبيلى از روحانيون برجسته انقلاب به حساب مىآمدند.
در اين ايام روحانى زبردستى بنام آقاى حسين پور از وعاظ مشهور در منزل حجت الاسلام مروج ميهمان بود و شبها در مسجد آقا ميرزا على اكبر مجتهد منبر مىرفت و سخنرانيهاى بسيار داغى بر عليه رژيم استبدادى پهلوى ايراد مىنمود. يكى از اين شبها پس از سخنرانى آقاى حسين پور، مردم از مسجد بطور دستجمعى و بحال تظاهرات خارج شدند و در ميدان امام خمينى (سى مترى سابق) ناگهان پاسبانى مردم را به گلوله بست كه در اثر آن بهروز يحيوى از جوانان متدين اردبيل به شهادت رسيد.
به دنبال آن مأموران رژيم كه تاب سخنرانيهاى پرشور آن واعظ را نداشتند پس از چند روز دژخيمان ساواك و سرسپردگان رژيم شبانه به منزل آيت الله مروج ريخته و پس از تهديدات ميهمان عزيز را دستگير كرده و معلوم نشد كه كجا بردند و چه بلاها را متحمل شد.
بعداز اعلام حكومت نظامى و كشتار مردم تهران در ميدان ژاله (17 شهريور) در شهرهاى بزرگ كشور من جمله تبريز نيز حكومت نظامى رسمى بر قرار گرديد و رژيم شاه با تشكيل دولت شريف امامى و اجراى طرحهاى گمراه كننده قصد انحراف مسير انقلاب اسلامى را داشت كه رهنمودهاى امام خمينى و افشاگريهاى علماء و دانشجويان، موجب آگاهى مردم از دسيسههاى رژيم شد.
با اينكه شدت عمل نيروهاى نظامى و انتظامى و همچنين مأمورين ساواك در آذربايجان بيشتر بود ولى در پى كشتار مردم كرمان در مسجد جامع آن شهر توسط مأمورين رژيم و همچنين جنايتها ايادى شاه در مشهد، كرمانشاه، قزوين، اصفهان (در شهريور و مهرماه) جوانان تبريز بدون توجه به اخطارهاى مأموران و خطرهاى زندان و شكنجه، تظاهرات بزرگ و كوچك را در مناطق مختلف شهر انجام داده و حركت انقلاب را تا ماه محرم زنده نگه داشتند.
در طول دهه محرم سال انقلاب (از اواسط آذرماه) همه مساجد و حسينيههاى شهرها و روستاهاى آذربايجان، محل تمركز عزاداران ضد رژيم گرديده و ضمن سوگوارى براى حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام، واقعه عاشورا را سرمشق انقلاب اسلامى قرار داده و محرم را ماه غلبه خون بر شمشير ساختند. در طول ماه محرم تظاهرات مردم شهرهاى آذربايجان ادامه يافت و جنگ و گريز جوانان انقلابى با مأموران رژيم، كار روزانه جبهه حق و باطل بوده است. در اين مدت هر چه مىگذشت بر عزم و آگاهى آذربايجانيها در مبارزه با رژيم شاهنشاهى افزوده مىشد.
طراحان سياسى امپرياليسم آمريكا با بكارگيرى مهرههاى فاسد ارتشى شاهنشاهى (ژنرالهاى شاه) و تشكيل دولت نظامى نتوانستند انقلاب را مهار نمايند و مردم مسلمان ايران در ماه محرم با تأسى از سالار شهيدان كربلا، با اهداء خون پاك جوانان فداكار خود، رژيم شاه را مستأصل ساخته و مبارزه را تا درون ارتش و دورترين روستاهاى ايران كشاندند.
در ديماه، دولت به اصطلاح ملى بختيار با كنترل ژنرال ها يزر آمريكائى تشكيل شده و ژنرالها براى انجام كشتار وحشيانه، مشغول كار آموزى توسط مستشاران آمريكايى و اسراييلى گرديدند.
ولى امام خمينى چون كوه استوار مانده و ملت ايران به فداكارى خود براى نابودى حكومت شاه و تأسيس حكومت اسلامى ادامه دادند. ماه صفر (نيمه دوم ديماه) نيز، ماه جانفشانى مردم آذربايجان در مبارزه با طاغوت بود. بسيارى از جوانان پاكباخته اين خطه با گلولههاى پاسبانها و نظاميان رژيم در خون خود غلطيدند. در شهرهاى اردبيل، مراغه، مرند، اروميه، خوى و بوكان نيز دهها نفر به شهادت رسيدند.
در اربعين حسينى سال 1357 همگام با مردم همه شهرهاى ايران، اهالى شهرها و روستاهاى آذربايجان نيز تظاهرات طاغوت برانداز را برگزار نموده و به مناسبت فرار شاه از ايران جشن گرفتند.
در حاليكه دست نشانده آمريكا (بختيار) با مراجعت رهبركبير انقلاب به وطن مخالفت مىكرد، شهرهاى آذربايجان را مانند همه شهرهاى انقلاب ايران، تظاهرات و اعتصابات فرا گرفت و در اول بهمن ماه چماقداران در شهر مشگين شهر به مردم حمله كردند و چند شهيد و عده زيادى زخمى شدند و در ششم همين ماه مزدوران رژيم در شهر مغان به طرف مردم آتش گشودند.
بالاخره روز 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامى پيروز گرديد و حكومت دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهى به زباله دانى تاريخ انداخته شد. اين روز با شكوهترين وقت در تاريخ معاصر منطقه بود.
حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون
1ـ نقش احزاب و گروهكهاى سياسى
اوايل سال 1358 گروههاى وابسته به سازمان مجاهدين خلق (منافقين) فدائيان خلق، حزب توده و حتى طرفداران احزاب ضد انقلاب در منطقه به فعاليت پرداختند و بعضى از آنان اقدام به پخش مواد مخدر و اسلحه در شهر و روستا كردند. حزب توده و سازمان فدائيان خلق (گروههاى كمونيستى) نيز بطور مخفيانه اماكنى را در اختيار گرفته و با همكارى بعضى از چاپخانههاى در سطح گسترده، جزوه و اعلاميه و تراكت پخش مىكردند.
تأسيس شعبههاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در شهرهاى منطقه موجب تمركز فعاليتهاى جوانان متدّين انقلابى در پايگاههاى سپاه گرديد ومبارزه عليه جريانهاى ضد انقلابى و ضد مردمى توسط اين نهاد با همكارى گسترده مردم در شهرها و روستاها پيگيرى شد. در مرزهاى شمال (مرز ايران و شوروى) جوانان شهرستانهاى جلفا، پارس آباد، بيله سوار و گرمى تردد بيگانگان و ضد انقلاب را در اطراف مرز تحت نظر داشته و عدهاى از عوامل و جاسوسان شوروى (بعنوان اعضاء حزب توده، پيشگام و غيره) توسط آنان دستگير گرديدند. در طول سال 1361، دستگيرى اعضاء حزب غير قانونى به اصطلاح توده آغاز گرديد و مردم آذربايجان با اطلاعات قبلى از خاندانها و فعاليت كمونيستى، به يارى سپاه پاسداران شتافته و همكارى مردمى اطلاعات 36 ميليونى موجب گرديد كه بسيارى از اعضا حزب توده و اكثريت فدائيان خلق دستگير شده و محاكمه شوند، عدهاى از عوامل شوروى سابق هم در مرز شناسائى شده و توسط حزب الله مرزنشين دستگير شدند.
نماز جمعه
با مطالعات انجام گرفته، مىتوان گفت قبل از «ملاابراهيم» اگر هم كسى امامت جمعه اردبيل را بعهده داشت مدرك مستندى براى ذكر آن در دست نيست. ولى به گونهاى كه قبلاً گفته شد، نويسنده «اردبيل در گذرگاه تاريخ» از «ملا ابراهيم» به عنوان امام جمعه اردبيل ياد ميكند، كه در مسجد اوچدكان اقامه جماعت مىكرد.
بعد از وى مرحوم ميرزا على اكبر مجتهد اردبيلى در «مسجد آقا» يا «آقا مسجدى» امامت جمعه را عهده دار مىشود. بعدها در دوره پهلوى دوم عمال دربار، سعى مىنمودند، با معرفى افرادى بنام امام جمعه از اين سنگر مقدس براى تقويت و تحكيم پايههاى نامشروع سلطنت استفاده نمايند و اهدافى را غير از برگزارى نماز جمعه دنبال مىكردند. لذا عملاً هيچ موقع در آن زمان نماز جمعه برگزار نشد. مقارن با پيروزى انقلاب اسلامى، نماز جمعه در كليه شهرهاى ايران، شكوهى ديگر يافت و عظمتى جهانى به خود گرفت. و در اردبيل نيز بواسطه وجود مردمان مذهبى و شخصيت والاى نماينده ولى فقيه و امام جمعه شهر آيت الله مروج، نماز جمعه روحى تازه يافت. پس از ارتحال ايشان، حجت الاسلام و المسلمين فاطمى نيا از سوى مقام معظم رهبرى به سمت امام جمعه اردبيل تعيين گرديدند. ديگر ائمه جمعه استان عبارتند از:
اردبيل: حجت الاسلام سيد حسن عاملى،
بيلهسوار: حجت الاسلام محمد منيب راد،
پارسآباد مغان: حجت الاسلام ولى علوى،
خلخال: حجت الاسلام على جنتى نيا،
سرعين: حجت الاسلام لطفالله عبداللهى،
كوثر (گيوى خلخال): حجت الاسلام فخرالدين نامور،
گرمى: حجت الاسلام يدالله صفرى،
مشكين شهر: حجت الاسلام احمد محسن زاده،
نمين: حجت الاسلام امنالله فريد،
نير: حجت الاسلام ميكائيل مقدسى،
عنبران (اهلتسنّن): حجت الاسلام و المسلمين ثابت شفيعى.
در پرداختن به اين فراز فرهنگى اردبيل بايد گفت، در مقوله علل كاهش يا افزايش حضور مردم در نماز جمعه موارد متعددى دخيل است. از آن جمله مىتوان در درجه اول به نقش اساسى و محورى امام جمعه از ابعاد مختلف نفوذ شخصيتى، مردم دارى، تجزيه و تحليل مسايل وميزان دلسوزى وى به مردم و منطقه اشاره نمود. آنچه كه در اين راستا گفتنى است، ايشان در يك ارزيابى كلى از ديدگاههاى فوق الذكر برترين امتياز را در ميان همه شخصيتهاى مذهبى، علمى و سياسى منطقه دارد. اما با لحاظ نمودن اين امتياز ويژه و در نظر گر فتن اهميت مراسم عبادى و سياسى نماز جمعه و نقش اساسى آن در تثبيت و تحكيم نظام و تأكيد مكرر حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبرى، مىبايست برنامه ريزيهاى پويا و مداوم در جهت شكوه و تقويت برگزارى اين مراسم معمول گردد.
در اين مقوله دست اندركاران فرهنگى بايد توجه لازم را به امور فرهنگى و تبليغى، در تمام زمينهها اعمال نموده و مسئولين با حضور خود در ميان صفوف مردم، در تمام هفتهها به شكوه آن بيفزايند. و نيز وسايل رفاهى مردم به هر طريق ممكن بايد در مصلى فراهم گردد. رسانههاى گروهى مخصوصا صدا و سيما، نيز با تهيه و پخش برنامههاى مختلف تبليغى و ترغيبى در اين امر مهم كوشا باشند. صرف نظر از ويژگيهاى برجسته امام جمعه كه در سطور مختصر به آن پرداخته شد، در بقيه موارد دست اندركاران ذيربط فرهنگى كارنامه چندان موفقى نداشتهاند.
به طورى كه ميزان حضور مردم در نمازهاى جمعه از اول انقلاب تا كنون با سير بطئى، حالت نزولى داشته است.
طبيعى است كه در برنامهريزىهاى فرهنگى بايد به اين نكته توجه ويژهاى معمول داشت.
دفاع مقدس
با شروع جنگ تحميلى، مردم اين ديار به جبهههاى جنگ شتافتند و در مدت هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان، جهادگران و امدادگران منطقه اردبيل، دوشادوش نيروهاى اعزامى از ساير مناطق ميهن اسلامى، با ارتش متجاوز رژيم بعثى عراق نبرد نموده و حماسهها آفريدند. فداكارىها و شهادتطلبى اين مجاهدان فى سبيل ا... موجب آزادى ده شهر و صدها روستا و تأسيسات بندرى و مرزى اشغال شده استانهاى خوزستان، ايلام، كرمانشاه و كردستان از تصرف نيروهاى عراقى شده و عزت و امنيت پايدار را براى ملت ايران به ارمغان آورد. بهاى سنگين و افتخار آفرين پيروزىهاى مردم اين مرز و بوم صدها شهيد و دهها جانباز و صدها آزاده در بند، در اردوگاههاى عراق بوده كه آمار مربوط به استان اردبيل نشان دهنده سهم برجسته مردم اين خطه در طريق جانبازى براى دفاع از ميهن اسلامى و حفظ كيان اسلام و نظام مقدس جمهورى اسلامى است.
از ابتداى جنگ تا پايان آن، استان اردبيل متجاوز از 3278 ازبهترين و فداكارترين جوانان رزمند پاسدار و بسيجى و قواى مسلح نظامى و انتظامى خود را تقديم اسلام و پاسدارى از انقلاب اسلامى ايران كرده است.
اسامى تعدادى از سرداران و روحانيون شهيد استان اردبيل
رديفنام و نام خانوادگىمحل اعزام
1محمدرضا رضازاده مير علىلواردبيل
2مرتضىفخرزاده مارالواردبيل
3محمد رفيعىاردبيل
4اميد زارعىاردبيل
5قاسم حبيب نژاداردبيل
6برات سقاى اردبيلىاردبيل
7ضياءالدينذاكرى سرو آغاجىاردبيل
8عقيلعرش نشيناردبيل
رديفنام و نام خانوادگىمحل اعزام
9خسرو ابراهيمى بقالاردبيل
10بنام على محمدزاده مستان آباداردبيل
11ميرعلى يوسفى ساداتاردبيل
12داور چهره برقىاردبيل
13اياز محمدزاده تولوناردبيل
14جعفر جهازىاردبيل
15محمدرضا طالب العلماردبيل
16سيد جعفر خوشروزىاردبيل
17عاطف احتشام رائىاردبيل
18سياوش عيسى نژاد آتشگاهاردبيل
19شاپور برزگر گلمغانىاردبيل
20يوسف غفارى نوراناردبيل
21عليار ضرغام اينالواردبيل
22حسنقلى كهن پوراردبيل
23اورج شهبازى شاماسبىاردبيل
24داور يسرىاردبيل
25محمد على جليلزاده كلخوراناردبيل
26عزت قاسمىاردبيل
27توحيد روحىاردبيل
28ميكائيل پورجعفر مغانلواردبيل
29اعتمادپروانه ياجلواردبيل
30حسين گنجگاهىاردبيل
31محمدرضا رحيمىاردبيل
رديفنام و نام خانوادگىمحل اعزام
32نادر ديريناردبيل
33ميرطاهر سرمستزادهاردبيل
34شفيع حليمى اصلاردبيل
35حجت ايرانى فراردبيل
36شاهپور خلفىزاده زنگيراردبيل
37محمد رحيم فتحىاردبيل
38عارف تقوى فرزيناردبيل
39على صفا موسىزاده سرعيناردبيل
40كيان عليزاده گلين بلاغىپارس آباد
41حسينقلى علائىكندهپارس آباد
42سليمان اسلامى گليگلوپارس آباد
43يوسفعلى فخيمى محمدرضالوپارس آباد
44صاحبعلى جعفرزادهخلخال
45سيد مسيح محمودىخلخال
46مصطفى محمدىخلخال
47مالك سبزعلى پورخلخال
48سيد محمد اكبرىخلخال
49عبدالرسول عليزاده شالخلخال
50سيد توكل جعفرىخلخال
51سيد سجاد حسينى ديزخلخال
52محمد تقى ممدوحىخلخال
53فيض الله حامدى شكرلوگرمى مغان
54حسنقلى جعفرپور سياوشگرمى مغان
رديفنام و نام خانوادگىمحل اعزام
55بنى شجاعى زرگرگرمى مغان
56نصرالله كريمىگرمى مغان
57عادل دهقانى قنبرلوگرمى مغان
58محمد على قلىزاده تپهگرمى مغان
59فيروز غياثى تپهگرمى مغان
60تهمز اسدى قنبرلوگرمى مغان
61ميرعزيز هاشمى جنگانگرمى مغان
62مير محمود بنىهاشممشگين شهر
63مهدى مرادىمشگين شهر
64حمزه سليم زادهمشگين شهر
65حسين سعادتمندمشگين شهر
66هاشم بديرىمشگين شهر
تأثيرات جنگ بر ساكنان
در طول هشت سال دفاع مقدس بارها مناطق مسكونى و كارخانجات استان مورد تهاجم هواپيماى دشمن قرار گرفت و بمباران گرديد. از سال 1362 به بعد اغلب شهرهاى آذربايجان و اردبيل مورد هجوم قرار گرفت كه در اين حمله جنگندههاى دشمن تعداد 27 نفر از مردم بى گناه اردبيل به شهادت رسيدند. ولى با همه اينها، مردم مبارز و غيور اردبيل در تأمين نيروى انسانى جنگ و پشتيبانى مادى و فنى دفاع مقدس تا پايان جنگ مشاركت فعال و داوطلبانه داشتند.
مجلس شورای اسلامی
مردم استان اردبيل همواره در صحنههاى انقلاب اسلامى حضور فعال و گسترده داشتهاند. هر چند كه اين استان تازه تأسيس مىباشد، اما مردم اين خطه در طول سالهاى پس از انقلاب در راهپيمايىها و انتخابات حضور گستردهاى داشتهاند. در اولين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى در سال 1359 در حدود 52/47 درصد مردم اين استان در پاى صندوقهاى راى شركت نمودهاند. در دومين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت سياسى مردم به 8/65 درصد رسيده است.
در سومين دوره انتخابات مجلس 34/70 درصد واجدين شرايط در پاى صندوقهاى رأى حاضر شدهاند. در چهارمين دوره ميزان مشاركت مردم به 70 درصد رسيده، در پنجمين دوره 75/68 درصد واجدين شرايط رأى خود را به صندوق انداختهاند و در ششمين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى نيز 28/60 درصد واجدين شرايط در پاى صندوقهاى رأى حاضر شدهاند. البته لازم به ذكر است كه در اين دوره مردم خلخال و كوثر از داشتن نماينده در مجلس شوراى اسلامى محروم شدهاند و عدم حضور مردم اين دو شهرستان بر ميزان مشاركت كلى استان تأثير منفى داشته است.
در هشتمين دوره انتخابات رياست جمهورى نيز در حدود 58 درصد واجدين شرايط در پاى صندوقهاى رأى حاضر شدهاند و با رأى خود دين خود را نسبت به انقلاب و كشور خود ادا نمودهاند.
ميزان مشاركت مردم در انتخابات مجلس شوراى اسلامى در دورههاى مختلف
دورهجمعيت واجدشرايط راىدادنكل آراءميزان مشاركت
اول33716616024352/47
دوم3866142544058/65
سوم46294332562634/70
چهارم55142938617570
پنجم6ه7517446421475/68
ششم72280543570428/60
در ذيل با مرورى بر تاريخ شروع و خاتمه هر دوره از مجلس اسامى نمايندگان هر دوره از اين استان را مورد بررسى قرار خواهيم داد:
ـ دوره اول
اولين دوره مجلس شوراى اسلامى به تاريخ 7 خرداد ماه 1359 افتتاح شد و افراد ذيل به عنوان نمايندگان مردم به مجلس راه يافتند: 1ـ اسماعيل خوشنويس اردبيل 2ـ بها الدين علم الهدى اردبيل 3ـ سيد فخر الدين موسوى ننه كران اردبيل 4ـ غفور صادق خلخالى خلخال 5ـ احمد همتى مشگين شهر 6ـ محمد رضا راشد مغان اين دوره مجلس در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت.
ـ دوره دوم
دوره دوم مجلس شوراى اسلامى به تاريخ 7 خرداد ماه 1363 آغاز شد و نمايندگان مردم استان به شرح ذيل به مجلس راه يافتند: 1ـ ميرزا احمد امير زاده ايرانى اردبيل 2ـ رحيم عليزاده باروق اردبيل 3ـ على محمد غريبانى اردبيل 4ـ سيدمطهر كاظمى خلخال 5ـ احمد همتى مشگين شهر 6ـ مطلب دشتى تولير مغان دومين دوره ازمجلس در تاريخ 5 خرداد 1367 پايان يافت.
ـ دوره سوم
سومين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1367 گشايش يافت و افراد ذيل از اين استان به مجلس راه يافتند: 1ـ على محمد غريبانى اردبيل 2ـ ميرنقى قاضى پور اردبيل 3ـ ميرفخرالدين موسوى ننهكران اردبيل 4ـ سيد مطهر كاظمى خلخال 5ـ احمد همتى مشگين شهر 6ـ حبيب برومند داشقاپو مغان اين دوره از مجلس به تاريخ 6خرداد ماه 1371 پايان يافت.
ـ دوره چهارم
چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1371 گشايش يافت و افراد ذيل به عنوان نمايندگان استان به مجلس راه يافتند: 1ـ على محمد غريبانى اردبيل 2ـ مير نقى قاضى پور اردبيل 3ـ نور الدين نوعى اقدم اردبيل 4ـ مطهر كاظمى خلخال 5ـ احمد همتى مشگين شهر 6ـ فيروز احمدى مغان اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1375 پايان يافت.
ـ دوره پنجم
دوره پنجم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 12 خرداد ماه 1375 آغاز گرديد و افراد زيل به عنوان نمايندگان استان به مجلس راه يافتند: 1ـ مير فخر الدين موسوى ننه كران اردبيل 2ـ ابراهيم پيرنعمتى اردبيل 3ـ احد قضايى اردبيل 4ـ سيد مطهر كاظمى خلخال 5ـ سيد محمود نورىزاده مشگين شهر 6ـ حسن الماسى مغان
ـ دوره ششم
ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1379 گشايش يافت و افراد ذيل به اين مجلس راه يافتند: 1ـ على محمد غريبانى اردبيل، نير، نمين 2ـ ولى آذر وش اردبيل، نير، نمين 3ـ نور الدين پير مؤذن اردبيل، نير، نمين 4ـ حسن الماسى پارسآباد و پيله سوار 5ـ مير قسمت موسوى اصل گرمى 6ـ خليل آقايى كهليك بلاغى مشگين شهر در اين دوره شهرستانهاى خلخال و كوثر فاقد نماينده در مجلس شوراى اسلامى بودهاند.
ـ دوره هفتم
نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى): 1ـ ولى آذروش اردبيل، نير و نمين 2ـ نورالدين پير مؤذن اردبيل، نير و نمين 3ـ حسن نوعىاقدم اردبيل، نير و نمين 4ـ سليمان فهيمى گيگلو پارسآباد و پيلهسوار 5ـ مهرانگيز مروتى خلخال و كوثر 6ـ ناصر نصيرى گرمى 7ـ ولى ملكى مشگين شهر