ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

دوران جمهوری اسلامی در استان اردبیل

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

ویرایش در تاریخ ‏۲۳ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۳۶ توسط 192.168.110.133 (بحث)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری, جستجو

محتویات

دوران جمهوری اسلامی

منطقه اردبيل به لحاظ مجاورت با مرز آذربايجان شوروى وحوادث تاريخى و تركيب جمعيتى و زبانى آن، بعد از حوادث بيست و هشتم مرداد 1332 و در دوران رژيم پهلوى به شدت مورد مراقبت دستگاه و سازمان امنيت قرار داشت و مردم آن از نظر افكار و عقيده شديدا زير فشار بودند. ايادى رژيم و عوامل آن در بين مردم و جلسات و هياتهاى مذهبى به اشكال مختلف نفوذ كرده بودند.

اما سرانجام مبارزات ملت مسلمان ايران با داشتن ريشه‏هاى تاريخى با رهبرى امام به نتيجه رسيد و سال 1356 شمسى سال شكوفائى انقلاب و استمرار حركت مردم گرديد و چهره اجتماعى شهرهاى ايران را دگرگون ساخت. بالطبع منطقه اردبيل نيز از اين قاعده بدور نماند.

در پى درخشش مجدد شخصيت امام خمينى(ره) در ايران، رژيم شاه براى ابراز خباثت و ارزيابى عكس العمل مردم، مقاله توهين‏آميزى (عليه امام) با امضاء رشيدى مطلق در روزنامه اطلاعات درج كرد كه منجر به تظاهرات طلاب حوزه علميه قم و مردم اين شهر در 19 ديماه 1356 گرديد.

ملت آذربايجان و منطقه اردبيل، پس از قيام قم، حالت آتش زير خاكستر را داشتند و در حقيقت با جنايات رژيم در قم از يك طرف و ابلاغ رهنمودهاى امام خمينى(ره) زمينه قيام عمومى فراهم شد.

در شب مورخ 28/11/36 افراد ناشناسى مبادرت به شكستن شيشه‏هاى يكى از شعب بانك صادرات در اردبيل نمودند كه متعاقبا يك نفر از اين افراد توسط مأمورين دستگير شد.

در گزارش ساواك از وقايع چنين بر مى‏آيد كه به دنبال انتشار و توزيع اعلاميه‏هاى آيات عظام به مناسبت چهلمين روز شهداى شهر قم، روز 29 دى بازار شهر سراب هم زمان با تبريز تعطيل شد.

ساواك طى يك حركت انفعالى اعلام كرد:

«به دنبال اغتشاش روزهاى 28 و 29 بهمن ماه شهرستان تبريز هنگامى كه اصناف شهرهاى اطراف جهت خريد به تبريز آمدند، كليه عمده فروشى‏ها از فروش اجناس به آن‏ها خوددارى نموده‏اند و به آنها فهمانيده‏اند كه چون در جريانات اغتشاش تبريز همكارى ننموده‏اند، از فروش جنس به آنها خوددارى مى‏نمايند و پس از آنكه از آنها قول گرفتند كه در مراسم چهلم گشته شدگان همكارى نمايند جنس فروخته‏اند».

در نتيجه روز چهلم كليه شهرستانهاى آذربايجان بخصوص سراب (از توابع اردبيل) همكارى قابل توجهى از خود نشان داده و دست به اغتشاش زده‏اند. در تاريخ 23/1/37 استاندارى آذربايجان شرقى به استناد گزارش فرماندارى مشگين شهر (از توابع اردبيل) به وزارت كشور حكم توقيف 5 نفر از روحانيون و ساكنين قريه پير كندى را به اتهام توزيع اعلاميه و پخش نوار مضّره اعلام كرد وآنان را به دادسراى محل معرفى نمود.

با ادامه اعتراضات مردمى، رژيم مطلقه و استبدادى دست به دستگيرى‏هاى گسترده‏اى زد. از جمله در اردبيل در تاريخ 10/2/57 عده‏اى از مردم را به اتهام پخش اعلاميه، نوار و تظاهرات عليه رژيم دستگير كرد.

در اردبيل، ايوب مستشارى (ديپلمه بيكار)، حسين پور صادق (سرايدار مدرسه)، محمد صادق جمالى (دانش‏آموز)، داوود كسرايى (آموزگار) به دليل مظنون بودن دستگير و تحويل نيروى انتظامى گرديدند. ماه رمضان سال 1357 كه از نيمه مرداد ماه شروع شده بود، مناسبترين فرصت براى روحانيون آگاه آذربايجان محسوب مى‏گرديد كه در اكثر شهرهاى استان، مساجد بزرگ را به كانونهاى روشنگرى جوانان پرشور و مذهبى تبديل كرده بودند.

در اردبيل نيز آيت الله مسائلى و آيت الله مروج اردبيلى از روحانيون برجسته انقلاب به حساب مى‏آمدند.

در اين ايام روحانى زبردستى بنام آقاى حسين پور از وعاظ مشهور در منزل حجت الاسلام مروج ميهمان بود و شبها در مسجد آقا ميرزا على اكبر مجتهد منبر مى‏رفت و سخنرانيهاى بسيار داغى بر عليه رژيم استبدادى پهلوى ايراد مى‏نمود. يكى از اين شبها پس از سخنرانى آقاى حسين پور، مردم از مسجد بطور دستجمعى و بحال تظاهرات خارج شدند و در ميدان امام خمينى (سى مترى سابق) ناگهان پاسبانى مردم را به گلوله بست كه در اثر آن بهروز يحيوى از جوانان متدين اردبيل به شهادت رسيد.

به دنبال آن مأموران رژيم كه تاب سخنرانيهاى پرشور آن واعظ را نداشتند پس از چند روز دژخيمان ساواك و سرسپردگان رژيم شبانه به منزل آيت الله مروج ريخته و پس از تهديدات ميهمان عزيز را دستگير كرده و معلوم نشد كه كجا بردند و چه بلاها را متحمل شد.

بعداز اعلام حكومت نظامى و كشتار مردم تهران در ميدان ژاله (17 شهريور) در شهرهاى بزرگ كشور من جمله تبريز نيز حكومت نظامى رسمى بر قرار گرديد و رژيم شاه با تشكيل دولت شريف امامى و اجراى طرحهاى گمراه كننده قصد انحراف مسير انقلاب اسلامى را داشت كه رهنمودهاى امام خمينى و افشاگريهاى علماء و دانشجويان، موجب آگاهى مردم از دسيسه‏هاى رژيم شد.

با اينكه شدت عمل نيروهاى نظامى و انتظامى و همچنين مأمورين ساواك در آذربايجان بيشتر بود ولى در پى كشتار مردم كرمان در مسجد جامع آن شهر توسط مأمورين رژيم و همچنين جنايتها ايادى شاه در مشهد، كرمانشاه، قزوين، اصفهان (در شهريور و مهرماه) جوانان تبريز بدون توجه به اخطارهاى مأموران و خطرهاى زندان و شكنجه، تظاهرات بزرگ و كوچك را در مناطق مختلف شهر انجام داده و حركت انقلاب را تا ماه محرم زنده نگه داشتند.

در طول دهه محرم سال انقلاب (از اواسط آذرماه) همه مساجد و حسينيه‏هاى شهرها و روستاهاى آذربايجان، محل تمركز عزاداران ضد رژيم گرديده و ضمن سوگوارى براى حضرت اباعبدالله الحسين عليه‏السلام، واقعه عاشورا را سرمشق انقلاب اسلامى قرار داده و محرم را ماه غلبه خون بر شمشير ساختند. در طول ماه محرم تظاهرات مردم شهرهاى آذربايجان ادامه يافت و جنگ و گريز جوانان انقلابى با مأموران رژيم، كار روزانه جبهه حق و باطل بوده است. در اين مدت هر چه مى‏گذشت بر عزم و آگاهى آذربايجانيها در مبارزه با رژيم شاهنشاهى افزوده مى‏شد.

طراحان سياسى امپرياليسم آمريكا با بكارگيرى مهره‏هاى فاسد ارتشى شاهنشاهى (ژنرالهاى شاه) و تشكيل دولت نظامى نتوانستند انقلاب را مهار نمايند و مردم مسلمان ايران در ماه محرم با تأسى از سالار شهيدان كربلا، با اهداء خون پاك جوانان فداكار خود، رژيم شاه را مستأصل ساخته و مبارزه را تا درون ارتش و دورترين روستاهاى ايران كشاندند.

در ديماه، دولت به اصطلاح ملى بختيار با كنترل ژنرال ها يزر آمريكائى تشكيل شده و ژنرالها براى انجام كشتار وحشيانه، مشغول كار آموزى توسط مستشاران آمريكايى و اسراييلى گرديدند.

ولى امام خمينى چون كوه استوار مانده و ملت ايران به فداكارى خود براى نابودى حكومت شاه و تأسيس حكومت اسلامى ادامه دادند. ماه صفر (نيمه دوم ديماه) نيز، ماه جانفشانى مردم آذربايجان در مبارزه با طاغوت بود. بسيارى از جوانان پاكباخته اين خطه با گلوله‏هاى پاسبانها و نظاميان رژيم در خون خود غلطيدند. در شهرهاى اردبيل، مراغه، مرند، اروميه، خوى و بوكان نيز دهها نفر به شهادت رسيدند.

در اربعين حسينى سال 1357 همگام با مردم همه شهرهاى ايران، اهالى شهرها و روستاهاى آذربايجان نيز تظاهرات طاغوت برانداز را برگزار نموده و به مناسبت فرار شاه از ايران جشن گرفتند.

در حاليكه دست نشانده آمريكا (بختيار) با مراجعت رهبركبير انقلاب به وطن مخالفت مى‏كرد، شهرهاى آذربايجان را مانند همه شهرهاى انقلاب ايران، تظاهرات و اعتصابات فرا گرفت و در اول بهمن ماه چماقداران در شهر مشگين شهر به مردم حمله كردند و چند شهيد و عده زيادى زخمى شدند و در ششم همين ماه مزدوران رژيم در شهر مغان به طرف مردم آتش گشودند.

بالاخره روز 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامى پيروز گرديد و حكومت دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهى به زباله دانى تاريخ انداخته شد. اين روز با شكوهترين وقت در تاريخ معاصر منطقه بود.

حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون

1ـ نقش احزاب و گروهكهاى سياسى

اوايل سال 1358 گروههاى وابسته به سازمان مجاهدين خلق (منافقين) فدائيان خلق، حزب توده و حتى طرفداران احزاب ضد انقلاب در منطقه به فعاليت پرداختند و بعضى از آنان اقدام به پخش مواد مخدر و اسلحه در شهر و روستا كردند. حزب توده و سازمان فدائيان خلق (گروههاى كمونيستى) نيز بطور مخفيانه اماكنى را در اختيار گرفته و با همكارى بعضى از چاپخانه‏هاى در سطح گسترده، جزوه و اعلاميه و تراكت پخش مى‏كردند.

تأسيس شعبه‏هاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در شهرهاى منطقه موجب تمركز فعاليت‏هاى جوانان متدّين انقلابى در پايگاههاى سپاه گرديد ومبارزه عليه جريانهاى ضد انقلابى و ضد مردمى توسط اين نهاد با همكارى گسترده مردم در شهرها و روستاها پيگيرى شد. در مرزهاى شمال (مرز ايران و شوروى) جوانان شهرستانهاى جلفا، پارس آباد، بيله سوار و گرمى تردد بيگانگان و ضد انقلاب را در اطراف مرز تحت نظر داشته و عده‏اى از عوامل و جاسوسان شوروى (بعنوان اعضاء حزب توده، پيشگام و غيره) توسط آنان دستگير گرديدند. در طول سال 1361، دستگيرى اعضاء حزب غير قانونى به اصطلاح توده آغاز گرديد و مردم آذربايجان با اطلاعات قبلى از خاندان‏ها و فعاليت كمونيستى، به يارى سپاه پاسداران شتافته و همكارى مردمى اطلاعات 36 ميليونى موجب گرديد كه بسيارى از اعضا حزب توده و اكثريت فدائيان خلق دستگير شده و محاكمه شوند، عده‏اى از عوامل شوروى سابق هم در مرز شناسائى شده و توسط حزب الله مرزنشين دستگير شدند.

نماز جمعه

با مطالعات انجام گرفته، مى‏توان گفت قبل از «ملاابراهيم» اگر هم كسى امامت جمعه اردبيل را بعهده داشت مدرك مستندى براى ذكر آن در دست نيست. ولى به گونه‏اى كه قبلاً گفته شد، نويسنده «اردبيل در گذرگاه تاريخ» از «ملا ابراهيم» به عنوان امام جمعه اردبيل ياد ميكند، كه در مسجد اوچدكان اقامه جماعت مى‏كرد.

بعد از وى مرحوم ميرزا على اكبر مجتهد اردبيلى در «مسجد آقا» يا «آقا مسجدى» امامت جمعه را عهده دار مى‏شود. بعدها در دوره پهلوى دوم عمال دربار، سعى مى‏نمودند، با معرفى افرادى بنام امام جمعه از اين سنگر مقدس براى تقويت و تحكيم پايه‏هاى نامشروع سلطنت استفاده نمايند و اهدافى را غير از برگزارى نماز جمعه دنبال مى‏كردند. لذا عملاً هيچ موقع در آن زمان نماز جمعه برگزار نشد. مقارن با پيروزى انقلاب اسلامى، نماز جمعه در كليه شهرهاى ايران، شكوهى ديگر يافت و عظمتى جهانى به خود گرفت. و در اردبيل نيز بواسطه وجود مردمان مذهبى و شخصيت والاى نماينده ولى فقيه و امام جمعه شهر آيت الله مروج، نماز جمعه روحى تازه يافت. پس از ارتحال ايشان، حجت الاسلام و المسلمين فاطمى نيا از سوى مقام معظم رهبرى به سمت امام جمعه اردبيل تعيين گرديدند. ديگر ائمه جمعه استان عبارتند از:

اردبيل: حجت الاسلام سيد حسن عاملى،

بيله‏سوار: حجت الاسلام محمد منيب راد،

پارس‏آباد مغان: حجت الاسلام ولى علوى،

خلخال: حجت الاسلام على جنتى نيا،

سرعين: حجت الاسلام لطف‏الله عبداللهى،

كوثر (گيوى خلخال): حجت الاسلام فخرالدين نامور،

گرمى: حجت الاسلام يدالله صفرى،

مشكين شهر: حجت الاسلام احمد محسن زاده،

نمين: حجت الاسلام امن‏الله فريد،

نير: حجت الاسلام ميكائيل مقدسى،

عنبران (اهل‏تسنّن): حجت الاسلام و المسلمين ثابت شفيعى.

در پرداختن به اين فراز فرهنگى اردبيل بايد گفت، در مقوله علل كاهش يا افزايش حضور مردم در نماز جمعه موارد متعددى دخيل است. از آن جمله مى‏توان در درجه اول به نقش اساسى و محورى امام جمعه از ابعاد مختلف نفوذ شخصيتى، مردم دارى، تجزيه و تحليل مسايل وميزان دلسوزى وى به مردم و منطقه اشاره نمود. آنچه كه در اين راستا گفتنى است، ايشان در يك ارزيابى كلى از ديدگاههاى فوق الذكر برترين امتياز را در ميان همه شخصيتهاى مذهبى، علمى و سياسى منطقه دارد. اما با لحاظ نمودن اين امتياز ويژه و در نظر گر فتن اهميت مراسم عبادى و سياسى نماز جمعه و نقش اساسى آن در تثبيت و تحكيم نظام و تأكيد مكرر حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبرى، مى‏بايست برنامه ريزيهاى پويا و مداوم در جهت شكوه و تقويت برگزارى اين مراسم معمول گردد.

در اين مقوله دست اندركاران فرهنگى بايد توجه لازم را به امور فرهنگى و تبليغى، در تمام زمينه‏ها اعمال نموده و مسئولين با حضور خود در ميان صفوف مردم، در تمام هفته‏ها به شكوه آن بيفزايند. و نيز وسايل رفاهى مردم به هر طريق ممكن بايد در مصلى فراهم گردد. رسانه‏هاى گروهى مخصوصا صدا و سيما، نيز با تهيه و پخش برنامه‏هاى مختلف تبليغى و ترغيبى در اين امر مهم كوشا باشند. صرف نظر از ويژگيهاى برجسته امام جمعه كه در سطور مختصر به آن پرداخته شد، در بقيه موارد دست اندركاران ذيربط فرهنگى كارنامه چندان موفقى نداشته‏اند.

به طورى كه ميزان حضور مردم در نمازهاى جمعه از اول انقلاب تا كنون با سير بطئى، حالت نزولى داشته است.

طبيعى است كه در برنامه‏ريزى‏هاى فرهنگى بايد به اين نكته توجه ويژه‏اى معمول داشت.

دفاع مقدس

با شروع جنگ تحميلى، مردم اين ديار به جبهه‏هاى جنگ شتافتند و در مدت هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان، جهادگران و امدادگران منطقه اردبيل، دوشادوش نيروهاى اعزامى از ساير مناطق ميهن اسلامى، با ارتش متجاوز رژيم بعثى عراق نبرد نموده و حماسه‏ها آفريدند. فداكارى‏ها و شهادت‏طلبى اين مجاهدان فى سبيل ا... موجب آزادى ده شهر و صدها روستا و تأسيسات بندرى و مرزى اشغال شده استانهاى خوزستان، ايلام، كرمانشاه و كردستان از تصرف نيروهاى عراقى شده و عزت و امنيت پايدار را براى ملت ايران به ارمغان آورد. بهاى سنگين و افتخار آفرين پيروزى‏هاى مردم اين مرز و بوم صدها شهيد و دهها جانباز و صدها آزاده در بند، در اردوگاههاى عراق بوده كه آمار مربوط به استان اردبيل نشان دهنده سهم برجسته مردم اين خطه در طريق جانبازى براى دفاع از ميهن اسلامى و حفظ كيان اسلام و نظام مقدس جمهورى اسلامى است.

از ابتداى جنگ تا پايان آن، استان اردبيل متجاوز از 3278 ازبهترين و فداكارترين جوانان رزمند پاسدار و بسيجى و قواى مسلح نظامى و انتظامى خود را تقديم اسلام و پاسدارى از انقلاب اسلامى ايران كرده است.

اسامى تعدادى از سرداران و روحانيون شهيد استان اردبيل

رديفنام و نام خانوادگىمحل اعزام

1محمدرضا رضازاده مير على‏لواردبيل

2مرتضى‏فخرزاده مارالواردبيل

3محمد رفيعىاردبيل

4اميد زارعىاردبيل

5قاسم حبيب نژاداردبيل

6برات سقاى اردبيلىاردبيل

7ضياءالدين‏ذاكرى سرو آغاجىاردبيل

8عقيل‏عرش نشيناردبيل

رديفنام و نام خانوادگىمحل اعزام

9خسرو ابراهيمى بقالاردبيل

10بنام على محمدزاده مستان آباداردبيل

11ميرعلى يوسفى ساداتاردبيل

12داور چهره برقىاردبيل

13اياز محمدزاده تولوناردبيل

14جعفر جهازىاردبيل

15محمدرضا طالب العلماردبيل

16سيد جعفر خوشروزىاردبيل

17عاطف احتشام رائىاردبيل

18سياوش عيسى نژاد آتشگاهاردبيل

19شاپور برزگر گلمغانىاردبيل

20يوسف غفارى نوراناردبيل

21عليار ضرغام اينالواردبيل

22حسنقلى كهن پوراردبيل

23اورج شهبازى شام‏اسبىاردبيل

24داور يسرىاردبيل

25محمد على جليل‏زاده كلخوراناردبيل

26عزت قاسمىاردبيل

27توحيد روحىاردبيل

28ميكائيل پورجعفر مغانلواردبيل

29اعتمادپروانه ياجلواردبيل

30حسين گنجگاهىاردبيل

31محمدرضا رحيمىاردبيل

رديفنام و نام خانوادگىمحل اعزام

32نادر ديريناردبيل

33ميرطاهر سرمست‏زادهاردبيل

34شفيع حليمى اصلاردبيل

35حجت ايرانى فراردبيل

36شاهپور خلفى‏زاده زنگيراردبيل

37محمد رحيم فتحىاردبيل

38عارف تقوى فرزيناردبيل

39على صفا موسى‏زاده سرعيناردبيل

40كيان عليزاده گلين بلاغىپارس آباد

41حسينقلى علائى‏كندهپارس آباد

42سليمان اسلامى گليگلوپارس آباد

43يوسفعلى فخيمى محمدرضالوپارس آباد

44صاحبعلى جعفرزادهخلخال

45سيد مسيح محمودىخلخال

46مصطفى محمدىخلخال

47مالك سبزعلى پورخلخال

48سيد محمد اكبرىخلخال

49عبدالرسول عليزاده شالخلخال

50سيد توكل جعفرىخلخال

51سيد سجاد حسينى ديزخلخال

52محمد تقى ممدوحىخلخال

53فيض الله حامدى شكرلوگرمى مغان

54حسنقلى جعفرپور سياوشگرمى مغان

رديفنام و نام خانوادگىمحل اعزام

55بنى شجاعى زرگرگرمى مغان

56نصرالله كريمىگرمى مغان

57عادل دهقانى قنبرلوگرمى مغان

58محمد على قلى‏زاده تپهگرمى مغان

59فيروز غياثى تپهگرمى مغان

60تهمز اسدى قنبرلوگرمى مغان

61ميرعزيز هاشمى جنگانگرمى مغان

62مير محمود بنى‏هاشممشگين شهر

63مهدى مرادىمشگين شهر

64حمزه سليم زادهمشگين شهر

65حسين سعادتمندمشگين شهر

66هاشم بديرىمشگين شهر

تأثيرات جنگ بر ساكنان

در طول هشت سال دفاع مقدس بارها مناطق مسكونى و كارخانجات استان مورد تهاجم هواپيماى دشمن قرار گرفت و بمباران گرديد. از سال 1362 به بعد اغلب شهرهاى آذربايجان و اردبيل مورد هجوم قرار گرفت كه در اين حمله جنگنده‏هاى دشمن تعداد 27 نفر از مردم بى گناه اردبيل به شهادت رسيدند. ولى با همه اينها، مردم مبارز و غيور اردبيل در تأمين نيروى انسانى جنگ و پشتيبانى مادى و فنى دفاع مقدس تا پايان جنگ مشاركت فعال و داوطلبانه داشتند.


مجلس شورای اسلامی

مردم استان اردبيل همواره در صحنه‏هاى انقلاب اسلامى حضور فعال و گسترده داشته‏اند. هر چند كه اين استان تازه تأسيس مى‏باشد، اما مردم اين خطه در طول سال‏هاى پس از انقلاب در راهپيمايى‏ها و انتخابات حضور گسترده‏اى داشته‏اند. در اولين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى در سال 1359 در حدود 52/47 درصد مردم اين استان در پاى صندوق‏هاى راى شركت نموده‏اند. در دومين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت سياسى مردم به 8/65 درصد رسيده است.

در سومين دوره انتخابات مجلس 34/70 درصد واجدين شرايط در پاى صندوق‏هاى رأى حاضر شده‏اند. در چهارمين دوره ميزان مشاركت مردم به 70 درصد رسيده، در پنجمين دوره 75/68 درصد واجدين شرايط رأى خود را به صندوق انداخته‏اند و در ششمين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى نيز 28/60 درصد واجدين شرايط در پاى صندوق‏هاى رأى حاضر شده‏اند. البته لازم به ذكر است كه در اين دوره مردم خلخال و كوثر از داشتن نماينده در مجلس شوراى اسلامى محروم شده‏اند و عدم حضور مردم اين دو شهرستان بر ميزان مشاركت كلى استان تأثير منفى داشته است.

در هشتمين دوره انتخابات رياست جمهورى نيز در حدود 58 درصد واجدين شرايط در پاى صندوق‏هاى رأى حاضر شده‏اند و با رأى خود دين خود را نسبت به انقلاب و كشور خود ادا نموده‏اند.

ميزان مشاركت مردم در انتخابات مجلس شوراى اسلامى در دوره‏هاى مختلف

دورهجمعيت واجدشرايط راى‏دادنكل آراءميزان مشاركت

اول33716616024352/47

دوم3866142544058/65

سوم46294332562634/70

چهارم55142938617570

پنجم6ه7517446421475/68

ششم72280543570428/60

در ذيل با مرورى بر تاريخ شروع و خاتمه هر دوره از مجلس اسامى نمايندگان هر دوره از اين استان را مورد بررسى قرار خواهيم داد:

ـ دوره اول

اولين دوره مجلس شوراى اسلامى به تاريخ 7 خرداد ماه 1359 افتتاح شد و افراد ذيل به عنوان نمايندگان مردم به مجلس راه يافتند: 1ـ اسماعيل خوشنويس اردبيل 2ـ بها الدين علم الهدى اردبيل 3ـ سيد فخر الدين موسوى ننه كران اردبيل 4ـ غفور صادق خلخالى خلخال 5ـ احمد همتى مشگين شهر 6ـ محمد رضا راشد مغان اين دوره مجلس در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت.

ـ دوره دوم

دوره دوم مجلس شوراى اسلامى به تاريخ 7 خرداد ماه 1363 آغاز شد و نمايندگان مردم استان به شرح ذيل به مجلس راه يافتند: 1ـ ميرزا احمد امير زاده ايرانى اردبيل 2ـ رحيم عليزاده باروق اردبيل 3ـ على محمد غريبانى اردبيل 4ـ سيدمطهر كاظمى خلخال 5ـ احمد همتى مشگين شهر 6ـ مطلب دشتى تولير مغان دومين دوره ازمجلس در تاريخ 5 خرداد 1367 پايان يافت.

ـ دوره سوم

سومين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1367 گشايش يافت و افراد ذيل از اين استان به مجلس راه يافتند: 1ـ على محمد غريبانى اردبيل 2ـ ميرنقى قاضى پور اردبيل 3ـ ميرفخرالدين موسوى ننه‏كران اردبيل 4ـ سيد مطهر كاظمى خلخال 5ـ احمد همتى مشگين شهر 6ـ حبيب برومند داشقاپو مغان اين دوره از مجلس به تاريخ 6خرداد ماه 1371 پايان يافت.

ـ دوره چهارم

چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1371 گشايش يافت و افراد ذيل به عنوان نمايندگان استان به مجلس راه يافتند: 1ـ على محمد غريبانى اردبيل 2ـ مير نقى قاضى پور اردبيل 3ـ نور الدين نوعى اقدم اردبيل 4ـ مطهر كاظمى خلخال 5ـ احمد همتى مشگين شهر 6ـ فيروز احمدى مغان اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1375 پايان يافت.

ـ دوره پنجم

دوره پنجم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 12 خرداد ماه 1375 آغاز گرديد و افراد زيل به عنوان نمايندگان استان به مجلس راه يافتند: 1ـ مير فخر الدين موسوى ننه كران اردبيل 2ـ ابراهيم پيرنعمتى اردبيل 3ـ احد قضايى اردبيل 4ـ سيد مطهر كاظمى خلخال 5ـ سيد محمود نورى‏زاده مشگين شهر 6ـ حسن الماسى مغان

ـ دوره ششم

ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1379 گشايش يافت و افراد ذيل به اين مجلس راه يافتند: 1ـ على محمد غريبانى اردبيل، نير، نمين 2ـ ولى آذر وش اردبيل، نير، نمين 3ـ نور الدين پير مؤذن اردبيل، نير، نمين 4ـ حسن الماسى پارس‏آباد و پيله سوار 5ـ مير قسمت موسوى اصل گرمى 6ـ خليل آقايى كهليك بلاغى مشگين شهر در اين دوره شهرستان‏هاى خلخال و كوثر فاقد نماينده در مجلس شوراى اسلامى بوده‏اند.

ـ دوره هفتم

نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى): 1ـ ولى آذروش اردبيل، نير و نمين 2ـ نورالدين پير مؤذن اردبيل، نير و نمين 3ـ حسن نوعى‏اقدم اردبيل، نير و نمين 4ـ سليمان فهيمى گيگلو پارس‏آباد و پيله‏سوار 5ـ مهرانگيز مروتى خلخال و كوثر 6ـ ناصر نصيرى گرمى 7ـ ولى ملكى مشگين شهر



منابع