عزاداریهای استان مرکزی
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
عزادارى ماه محرم
در ماه محرم چهره استان مركزى متفاوت از ماههاى ديگر سال ديده مىشود. در تمام شهرستانهاى استان، مراسم مخصوص اين ماه يعنى عزادارى بر امام حسين عليهالسلام و اهل بيت عليهالسلام و يارانش بر پا مىشود.
به طور كلى عزادارى در استان مركزى به صورت روضه خوانى در مساجد، منازل و تكايا، عزادارى به وسيله دستجات و هيئتهاى سينه زنى، تعزيه خوانى بصورت سيار و تعزيه خوانى ثابت برگزار مىشود.
مردم استان به نشانه عزادارى لباس سياه مىپوشند و تمام مساجد، حسينيهها و برخى خانهها و مغازهها را سياهپوش مىكنند. سياهپوش كردن از يك يا چند روز قبل از فرا رسيدن ماه محرم و يا در همان روزهاى اول ماه انجام مىگيرد.
علاوه بر مراسمى كه در مساجد برگزار مىشود، در منازل، افرادى كه نذرى براى سيدالشهداء كردهاند و يا حاجتى دارند و يا قصد ثواب دارند در خانه خود مراسم روضه و نوحه خوانى بر پا كرده و برخى از افراد هم علاوه بر پذيرايى معمولى شامل چاى، خرما و غيره، به اطعام جمعيت عزادار نيز مىپردازند.
مراسم عزادارى از همان شب اول محرم در مساجد برقرار مىگردد. مراسم عزادارى در مساجد بيشتر شبها انجام مىگيرد، و جلسات روضه خوانى و عزادارى كه در خانه برقرار مىگردند، بيشتر در روز انجام مىشود.
لازم به ذكر است كه جلسات روزانه غالبا اختصاص به بانوان دارد. تفاوت عمده اين مجالس با ساير مجالس در اين است كه سخنرانىاش را گاهى اوقات بانوان اهل علم بر عهده دارند.
در اكثر نقاط استان از شب پنجم هيئتها به راه مىافتند. معمولاً نقطه شروع حركت هيئتها، مساجد مىباشد و غالبا نيز دوباره به همان مساجد محل حركت و گاهى اوقات (در برخى نقاط استان) به مسجد ديگرى مىروند.
مراسمى كه در اين شبها در مساجد صورت مىگيرد به همان كيفيت شبهاى قبل است با اين تفاوت كه وقتى هيئت وارد مسجد مىشود از نظر زمانى، همزمان با انتهاى سخنان امام جماعت مىباشد كه در اين لحظه امام جماعت به احترام عزاداران سخنان خود را قطع كرده و از منبر پايين مىآيد و جماعت عزادار پس از استقرار در مسجد به سينه زنى و زنجير زنى خود ادامه مىدهند. سپس يكى از مداحان نوحهخوانى مىكند و در نهايت امام جماعت مراسم را ختم مىكند.
در برخى از نقاط استان ـ مثلاً در آشتيان ـ هر شب، هيأتهاى مختلف در حال سينهزنى و نوحهخوانى از مساجد و تكاياى متعدد حركت كرده، در يك محل معين تلاقى مىكنند.
گروه استقبال كننده از تازه واردها، با شعارهايى ورود حاضران را خوش آمد و شهادت حسين بن على عليهالسلام و اصحاب آن حضرت را تسليت مىگويند.
در دهه محرم هر مسجد تلاش مىكند تا هر چه بيشتر و بهتر عزاداران امام حسين عليهالسلام را اطعام دهد. از اين جهت هر شب بعد از اتمام عزادارى، مردم از سفره پر بركت امام حسين عليهالسلام اطعام مىشوند. مساجدى كه از لحاظ استطاعت مالى ضعيفتر هستند تنها در برخى شبهاى محرم اطعام مىدهند.
يك از مهمترين و مرسوم ترين نوع عزادارى در استان، عزادارى به شيوه دستجات و هيئتها مىباشد، براى مثال در شهر اراك، مركز استان مركزى، قريب سى هيئت سينهزنى و زنجيرزنى و سقايى وجود دارد كه اكثرا داراى تشكيلات منظم و مرتبى هستند. اين هيئتها در روزهاى عزا و اعياد سال مجتمع شده و مراسمى را بجا مىآورند.
در نقاط روستايى اهالى روستا هيئت با هيئتهاى مخصوص خود را در روستا به حركت درآمده و از مسجد محل به مسجد ديگر به روستا مىروند.
در بيشتر روستاهاى اراك هيئتها ودسته جات از نقطه معينى كه معمولاً مسجد مىباشد به سمت مزار شهدا و امامزادهها رفته و در همانجا مراسم را ختم مىكنند كه البته معمولاً در روزهاى تاسوعا و عاشورا در منازل و مساجد، اطعام جمعيت عزادار، برقرار است.
از ديگر شيوههاى عزادارى كه در استان مركزى بسيار مرسوم است «تعزيه خوانى» مىباشد كه خود بر دو نوع است: تعزيه خوانى سيار و تعزيه خوانى ثابت.
تعزيه خوانى در استان مركزى به خصوص در شهر اراك، مركز استان، بيشتر به صورت سيار بوده و اين نوع عزادارى به شكلى كه در اين شهر اجرا مىشود در تمام ايران بىنظير است.
كيفيت و شكل تعزيه خوانى سيار بدين صورت است كه محلههاى قديمى كه از قديم الايام تعزيه سيار را برگزار مىكردهاند هر كدام با دستگاه (مجموعه عزاداران، وسايل و تجهيزات) مخصوص به خود و با تعيين قرار قبلى با ديگر هيئتها، از اول بازار وارد شده و در حين نوحه سرايى و نمايش كامل جريان كربلا، تا آخر بازار مىروند و در آخر بازار مراسم خاتمه مىيابد.
نوع ديگر از تعزيه كه در استان مركزى به خصوص در روستاها بيشتر مرسوم است، تعزيه خوانى ثابت مىباشد.
اين نوع تعزيه خوانى در برخى از نقاط استان پس از دهه اول محرم و در ماه صفر در بعضى مساجد و برخى منازل به صورت ثابت بر پا مىشود.
از ويژگىهاى اين نوع تعزيه در استان مركزى اين است كه منحصرا در شب انجام مىشود. در هر محل گروهى از تعزيه خوانان و تعزيه داران بيشتر در حياط منزلها و مساجد، يا در يك نقطه وسيع معمولاً از ساعت هشت شب تعزيه را بر پا مىدارند.
مجالس ترحيم
در استان مركزى آداب و رسوم و عادات و باورهاى ويژهاى در مورد مرگ و عزادارى براى مردهها وجود دارد كه ما تنها به بخش كوچكى از اين رسوم اشاره مىكنيم.
در اكثر نقاط استان هنگامى كه فردى در حال احتضار قرار گيرد براى آن شخص سوره «يس» مىخوانند تا وى آرامش يابد. مردم عقيده دارند كه اين كار جان كندن او را آسان مىكند.
اگر كسى شب هنگام بميرد جسد او را تا صبح در خانه يا در مسجد نزديك خانه مىگذارند و قارى بر بالاى سر او تا بامداد قرآن مىخواند و بالاى سر مرده نيز شمعى روشن مىكنند. معمولاً روز بعد مرده را براى غسل و كفن و دفن حركت مىدهند.
در برخى مناطق وقتى مرده را مىبرند به جاى او در اطاقش يك خشت مىگذارند و بر روى آن قطعهاى گوشت و كاسهاى شربت و بشقاب حلوا مىگذارند و فردا آن را براى خيرات سر گور مرده مىبرند. تغسيل و تكفين و تشييع و تدفين، مانند ساير نقاط ايران انجام مىگيرد.
يك تا سه روز پس از مرگ، مجالس سوگوارى مخصوص (ختم قرآن) داير مىشود، معمولاً مجلس ختم زنانه را در خانه و مردانه را در مسجد بر پا مىكنند. صاحب خانه و عزادارن نزديك در مىايستند و به ميهمانان خوش آمد گفته و سپس با خرما، چاى، حلوا، ميوه، شربت و... از آنان پذيرايى مىكنند.
مجلس سوم معمولاً در مسجد و به صورت زنانه و مردانه برگزار مىشود. فاميل و دوستان و آشنايان متوفى پس از اطلاع از فوت وى براى عرض تسليت و به مسجد يا محل برگزارى مراسم ختم آمده و عزاداران نيز ضمن خوش آمد گويى از آنها پذيرايى مىكنند.
در بيشتر مناطق به خصوص در روستاها هر چند نفر و يا گروهى كه داخل مسجد مىشوند و مستقر مىشوند با صداى بلند خطاب به صاحبان عزا تسليت مىگويند، مثلاً مىگويند: «خدا رحمت كند»، «خدا صبر دهد» و امثال آن.
سپس به هر يك از افراد قرآن و گلاب تعارف مىشود، افراد نيز براى ثواب و شادى رساندن به روح آن مرحوم از گلاب به سر و روى خود مىمالند و قرآن را نيز براى طلب مغفرت شخص مرحوم يا مرحومه قرائت مىكنند.
اين در حالى است كه فردى به عنوان قارى با بلندگو در حال خواندن قرآن به ويژه سورههاى «حمد»، «يس» و «الرحمن» مىباشد. سپس يك روحانى كه از سوى صاحبان عزا دعوت شده است به سخنرانى مىپردازد و متناسب با مجلس و در وعظ و نصيحت مردم سخنانى ايراد مىكند. مدت سخنرانى بين سه ربع تا يك ساعت و يا كمى بيشتر متغير است.
مجلس شب هفت نيز با همين كيفيت برگزار مىشود. لازم به ذكر است كه معمولاً در صبح روز سوم يك مجلس زنانه در خانه متوفى و يا يكى از بستگان نزديك او برگزار مىگردد. البته زنان در مجالس شب سوم و شب هفتم كه در مسجد برگزار مىشود نيز شركت مىكنند. در برخى مناطق مجلس سوم بعدازظهر بر سر مزار متوفى و در برخى ديگر بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد انجام مىگيرد اما مجلس شب هفت معمولاً در مسجد بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار مىشود.
در اين شب پذيرايى و اطعام ميهمانان نيز صورت مىپذيرد، البته در برخى نقاط استان شب سوم نيز اطعام صورت مىگيرد.
چهل روز پس از مرگ، مراسم چله برگزار مىشود و آن بدين صورت است كه ابتدا بازماندگان با چاپ و انتشار اعلاميه فرا رسيدن چهلمين روز در گذشت عزيز خود را به اطلاع دوستان و آشنايان مىرسانند.
پس از مراسم چله، سوگواران به «بازديد پس دادن» مىپردازند، بدين ترتيب كه نخست به بازديد خودىها و پس از آن غريبهها مىروند.
مراسم ديگرى كه در استان مرسوم است «نوعيد» مىباشد. اولين عيدى كه پس از چله فرا مىرسد را «نوعيد» مىگويند.
در اين روز خويشان و دوستان و آشنايان به ديدن صاحب عزا مىروند. اين مراسم در حقيقت نوعى از «عزا در آمدن» است.
صاحبان عزا نيز از ميهمانان با شيرينى و ميوه و چاى پذيرايى مىكنند و همگى براى شادى روح مرحوم يا مرحومه فاتحهاى مىخوانند.
در برخى نقاط نيز از كسانى كه به هنگام نخستين عيد سوگواران (نوعيد) به ديدن صاحب عزا مىآيند با قؤوت و قهوه پذيرايى مىشود.
در برخى مناطق استان رسم است اگر متوفى، كودك خردسال داشت و مدت زيادى از مرگ پدر يا مادر كودك نگذشته باشد، به هنگام تحويل سال، لباس سياه را از تنش در مىآورند و پس از تحويل سال دوباره به تنش مىكنند. چرا كه هنگام تحويل سال، سياه بر تن داشتن را به ويژه در مورد كودك يتيم، بسيار بدشگون مىدانند.
در قسمتهايى از استان رسم است اگر كسى جوان مرگ شود (در جوانى بميرد)، در شب هفت روى گورش شمعهاى مشكى روشن مىكنند و شمعها را توى لاله يا بشقابى مىنهند كه تا پايان مراسم شب هفتم روشن باشد. همچنين براى آنان حجلهاى برپا مىكنند.