دوره پهلوی اول در استان ایلام
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
جنگ رنو
با كودتاى 1299 ه .ش رضا خان مير پنج، قدرت حاكمان و واليان ايالتهاى چند گانه ايران رو به افول نهاد.
رضا شاه با بدست گرفتن قدرت، بيشتر زمينهاى آباد و حاصلخيز كشور را به نام خود ثبت كرد و جزو املاك شاهنشاهى نمود و افراد نظامى را به نمايندگى از دولت به منطقه گسيل داشت.
در ايوان نظاميان، مردم منطقه را در سختترين شرايط قرار دادندو عدهاى به ناچار منطقه را ترك كردند. تمام ملاكين و سران عشاير زندانى و يا اعدام و يا با خانواده خود تبعيد شدند.
تمام دستگاههاى دولتى زير نظر افراد نظامى كار مىكردند و شرايطى بوجود آورده بود كه كسى جرأت شكايت به مقامات بالاتر را نداشت. در اين دوره، اداره امور كلهر و منطقه ايوان به على آقا خان اعظمى واگذار شد. در زمان او (1307 ه .ش قوم عرب بدو، مراتع گرمسير را اشغال نمودند.
به تقاضاى مردم و امر دولت على آقا خان اعظمى با عدهاى نيرو آنها را از مرزهاى كشور بيرون راند.
رضا خان براى از ميان بردن حكومت ملوك الطوايفى در ايران و لرستان، ايلات اين استان راخلع سلاح و تخته قاپو كرد. در اين هنگام، وقتى كه قواى دولت به پشتكوه رسيدند، غلامرضا خان والى با خانوادهاش به عراق مهاجرت كرد و پسرش خود را والى پشتكوه مىدانست و سعى در بيرون راندن قواى نظامى از منطقه را داشت.
او سعى داشت مانع ورود نيروهاى دولتى به منطقه پشتكوه شود و به مقاومت در برابر آنها پرداخت. در گردنه رنو تلفات سختى را به نيروهاى دولتى وارد نمود. اما نيروهاى دولتى سرانجام نيروهاى والى را تا مرز عراق به عقب راندند و عده زيادى از نيروهاى شورشى كشته و اسير و دو تن از كدخدايان ده بالا نيز اعدام شدند.
پس از مدتى كه اوضاع ايران عادى شد، فرزندان غلامرضا خان به ايران برگشتند و در منطقه ايلام سكنى گزيدند.
واقعه كشف حجاب
از سال 1314 ه .ش رضا شاه بى حجابى را براى زنان امرى اجبارى اعلام كرد. برداشتن حجاب از سرزنان، آن هم بازور و خشونت بى سابقه پليس، روندى تكان دهنده يافت. زنان سخت دچار زحمت بودند و ناچار ماههاى متوالى از خانه بيرون نمىرفتند.
استان ايلام در اين زمان جزئى از استان كرمانشاه بوده است. مسئله كشف حجاب در اين منطقه نيز همانند ساير مناطق كشور اجبارى بوده است و عليرغم اصرار رژيم مقاومت مردمى در برابر اين قانون ادامه داشته است.
گزارشهاى امنيتى در اين زمان حكايت از آن دارد كه خانواده مأمورين حكومتى تحت فشار حكومت اقدام به كشف حجاب كردند اما ساير زنان كشور از پذيرش آن خود دارى نمودند.
در اين سند چنين آمده است:
«كليه افسران و استواران حتى گرو هبانهاى اين تيپ از خانواده خود رفع حجاب نموده و مجالس مهمانى براى پيشرفت منظور تشكيل گرديده و... در شهر تبليغات و تشويقاتى براى رفع حجاب به عمل آورده و قسمت مهمى از طراز اول شهر از خانمهاى خود رفع حجاب نموده و... از هفتصد نفر دعوت گرديده در كنفرانسى كه براى نهضتى و ترقى نسوان داير مىشود با خانمهاى خود شركت كنند.»
در گزارش ديگر، خبر از عدم استقبال مردم از كشف حجاب داده و در اين گزارش مىنويسد:
«... ولى مع هذا بواسطه عدم مراقبت مأمورين مربوطه (حكومتى و شهربانى) اكثر از بانوان سر و كله خود را به اشكال مختلف مضحكى مىپوشانند و قسمت مهم از اهالى استعمال چار قد نموده حتى در معابر بوسيله روسرىهاى معروضه با شكل مضحكى صورتهاى خود را از انظار مستور و مخفى مىسازند و...»