ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

زبان و گویش مردم استان قزوین

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

(تفاوت بین نسخه‌ها)
پرش به: ناوبری, جستجو
جز (۱ نسخه)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 +
با آمدن آريايى‏ها به فلات ايران برخى از آنها در دشت قزوين و مناطق كوهستانى شمالى و جنوبى آن مستقر شدند. مردم قزوين در اصل آريايى وازخاندان ديلم بوده‏اند اما به واسطه آميزش با عرب‏ها، ترك‏ها و مغولها ممكن است تغييراتى در آنها پديد آمده باشد.
  
 +
هم اكنون نيز برخى از بخش‏هاى آن مانند رودبار و الموت به زبان ديلميان و پهلوى سخن مى‏گويند اين زبان تا حمله مغول در ميان مردم قزوين شايع بوده است پس از استيلاى تركان سلجوقى بر ايران و قزوين زبان تركى در ميان مردمى كه ارتباط مستقيم و غير مستقيم با سلجوقيان داشتند رواج پيدا كرد. در مناطقى مانند در بكوشك، شيخ آباد و گوسفند ميدان كه بيشتر جايگاه ترك‏ها، و نيز توقفگاه درباريان، خدمه و لشگريان صفويه بوده است بيشتر به زبان تركى صحبت مى‏كنند در حاليكه كسانى كه در ساير مناطق شهر كه تماس با تركان نداشته‏اند مانند مناطق شرقى، جنوبى و مركزى يعنى پنبه ريسه، راه رى، خندقبار و... از سخن گفتن به تركى ناتوان هستند.
 +
 +
برخى از اصطلاحات رايج در قزوين
 +
 +
اَيَه: اگر
 +
 +
بالام جان: بچه‏جان
 +
 +
بيجى بيجى: گوسفند
 +
 +
پابزدر: كفش
 +
 +
پَه پَه: نان (به زبان بچه)
 +
 +
تخچه: طاقچه
 +
 +
تومان: شلوار
 +
 +
جائى: دستشويى
 +
 +
چرغول: آدم بى اهميت
 +
 +
چوسه نفس: آدم پرحرف
 +
 +
حوضى: بى‏احتياط
 +
 +
دانكى: برنج
 +
 +
دارت: بى‏مزه
 +
 +
زُبالاق: بچه شيطان
 +
 +
قاخنج: سرزنش
 +
 +
قلاق: كلاغ
 +
 +
كُلَه پاچه: قدكوتاه
 +
 +
گُنبَذ: گنبد
 +
 +
گِرم دن: مواظب باش
 +
 +
مَگز: مگس
 +
 +
موقوف شد: مرد
 +
 +
نَنَه دَدَه: پدر مادر
 +
 +
وِردادن: حرف بيهود گفتن
 +
 +
وِندِر: عنكبوت بلند
 +
 +
هُوشَتَك زدن: سوت زدن
 +
 +
يالقوز: تنها
  
 
{{منابع}}
 
{{منابع}}
 
[[رده:زبان و گویش]]
 
[[رده:زبان و گویش]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مرداد ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۱۲

با آمدن آريايى‏ها به فلات ايران برخى از آنها در دشت قزوين و مناطق كوهستانى شمالى و جنوبى آن مستقر شدند. مردم قزوين در اصل آريايى وازخاندان ديلم بوده‏اند اما به واسطه آميزش با عرب‏ها، ترك‏ها و مغولها ممكن است تغييراتى در آنها پديد آمده باشد.

هم اكنون نيز برخى از بخش‏هاى آن مانند رودبار و الموت به زبان ديلميان و پهلوى سخن مى‏گويند اين زبان تا حمله مغول در ميان مردم قزوين شايع بوده است پس از استيلاى تركان سلجوقى بر ايران و قزوين زبان تركى در ميان مردمى كه ارتباط مستقيم و غير مستقيم با سلجوقيان داشتند رواج پيدا كرد. در مناطقى مانند در بكوشك، شيخ آباد و گوسفند ميدان كه بيشتر جايگاه ترك‏ها، و نيز توقفگاه درباريان، خدمه و لشگريان صفويه بوده است بيشتر به زبان تركى صحبت مى‏كنند در حاليكه كسانى كه در ساير مناطق شهر كه تماس با تركان نداشته‏اند مانند مناطق شرقى، جنوبى و مركزى يعنى پنبه ريسه، راه رى، خندقبار و... از سخن گفتن به تركى ناتوان هستند.

برخى از اصطلاحات رايج در قزوين

اَيَه: اگر

بالام جان: بچه‏جان

بيجى بيجى: گوسفند

پابزدر: كفش

پَه پَه: نان (به زبان بچه)

تخچه: طاقچه

تومان: شلوار

جائى: دستشويى

چرغول: آدم بى اهميت

چوسه نفس: آدم پرحرف

حوضى: بى‏احتياط

دانكى: برنج

دارت: بى‏مزه

زُبالاق: بچه شيطان

قاخنج: سرزنش

قلاق: كلاغ

كُلَه پاچه: قدكوتاه

گُنبَذ: گنبد

گِرم دن: مواظب باش

مَگز: مگس

موقوف شد: مرد

نَنَه دَدَه: پدر مادر

وِردادن: حرف بيهود گفتن

وِندِر: عنكبوت بلند

هُوشَتَك زدن: سوت زدن

يالقوز: تنها


منابع