شعرا و ادیبان استان مرکزی
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | فخر الدين عراقى | ||
+ | |||
+ | فخر الدين ابراهيم بن بزرجمهر بن عبد الغفار جوالقى عراقى، شاعر عاشق و عارف شوريده حال در سال 610 ه .ق در قريه كميجان اراك به دنيا آمد. عراقى در پنج سالگى به مكتب رفت و در مدت نه ماه، كلام الله را حفظ كرد. روزها و شبها آيات مباركه قرآن مجيد را با صوتى زيبا و حزين تلاوت مىكرد و مردم بر وى جمع مىشدند و كسب فيض مىكردند. وى در 8 سالگى در ميان همسالان و همدرسان خود از محبوبيتى خاص برخوردار بود. در هفده سالگى بر تمام علوم و معارف اسلامى احاطه يافت و در مدرسه شهر همدان به تدريس مشغول شد. | ||
+ | |||
+ | در همين ايام گروهى از قلندران جهانگرد به شهر همدان و مجلس درس شيخ وارد شدند و سماع آغاز كرده و غزلى به آواز خوش خواندند. اين ابيات چنان عراقى را متأثر و مضطرب ساخت كه عمامه از سر برگرفت و به درويشان پيوست. | ||
+ | |||
+ | عراقى با قلندران عازم هندوستان گرديد تا به شهر مولتان رسيدند و در خانقاه شيخ بهاء الدين زكريا مولتانى ـ مؤسس سلسله سهرورديان مولتان ـ فرود آمدند. چون چشم شيخ بهاء الدين زكريا به عراقى افتاد به استعداد او پى برد. | ||
+ | |||
+ | عراقى مدت بيست و پنج سال در خدمت شيخ زكريا، مراحل تصوف و عرفان طى كرد. عراقى يكى از مريدان محبوب و خلفاى برگزيده بهاء الدين زكريا بود و بعد از وفات زكريا به عربستان هجرت نمود و پس از حج و زيارت، به آسياى صغير رفت و در قونيه به خدمت صدرالدين قونوى ـ كه در آن زمان شيخ الاسلام بود ـ رسيد و از افاضات وى بهرهمند گرديد، در مجالس سماع مولانا جلال الدين مولوى شركت نمود، سپس به مصر و شام سفر كرد. | ||
+ | |||
+ | او سرانجام در دمشق در سال 688 ه .ق از دنيا رخت بربست و در كنار مرقد شيخ محى الدين ابن عربى در جبل الصالحيه به خاك سپرده شد. | ||
+ | |||
+ | شيخ فخرالدين عراقى، عارف بزرگ عصر خويش و از شعراى نامى قرن هفتم بوده است و در ميان سخن پردازان عارف، پس از عطار و مولوى، جايگاه مهمى را به خود اختصاص داده است. | ||
+ | |||
+ | آثار منثور وى از جمله لمعات داراى سبكى خاص و اهميتى ويژه است و اشعار او در ميان اشعار عاشقانه و سير غزل فارسى جايگاه مهمى را بدست آورده است. | ||
+ | |||
+ | آثار منظوم عراقى عبارتند از: ديوان اشعار و منظومه ده فصل يا عشاقنامه. | ||
+ | |||
+ | ديوان اشعار عراقى شامل قصايد، تركيبات، ترجيعات، غزليات و رباعيات است و قريب به پنج هزار بيت دارد. غزليات عراقى در ادبيات ايران و به خصوص در ادب صوفيه اهميتى شايان دارد. | ||
+ | |||
+ | ديگر اثر منظوم عراقى، مثنوى عشاقنامه است كه ده نامه، عشق نامه و كاشف الاسرار سبحانى نيز ناميده مىشود. اين مثنوى در واقع خلاصهاى است در بيان مراتب عشق و حالات عاشقان و كيفيت حكمت و عرفان. | ||
+ | |||
+ | آثار منثور اين دانشمند بزرگوار عبارتند از: لمعات، رساله اصطلاحات تصوف، رساله لطيفه فى الذوقيات، منشآت و مكاتيب، رساله فى الحمدله، فردوس العارفين، غاية الامكان فى دراية الامكان و مجمع البحرين. | ||
+ | يكى از غزليات معروف وى «گل خير آشنايى» نام دارد كه مطلع آن بيت زير است: | ||
+ | |||
+ | ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدايى چه كنم كه هست اينها گل خير آشنايى | ||
+ | |||
+ | سلمان ساوجى | ||
+ | |||
+ | خواجه جمال الدين سلمان ساوجى شاعر نامى ايران در سال 709 ه .ق در ساوه متولد شد. هنر سلمان در قصيده سرايى اوست. قصيدههايش فصيح، سليس و روان است. وى سر آمد شاعران عصر خود بود. | ||
+ | |||
+ | او از سال 740 ه .ق در دربار سلطان حسن ايلكانى خدمت كرد و همراه ايشان به بغداد رفت و سمتى نظير «ملك الشعرايى» يافت و بعد از مرگ سلطان حسن به دربار پسرش اويس راه يافت. | ||
+ | |||
+ | وى سرانجام در سال 778 ه .ق در ساوه وفات يافت. | ||
+ | |||
+ | مطلع يكى از غزلهايش بيت زير است: | ||
+ | |||
+ | گفتم كه خطا كردى و تدبير نه اين بود گفتا چه توان كرد كه تقدير چنين بود | ||
+ | |||
+ | آقا صادق تفرشى | ||
+ | |||
+ | صادق تفرشى متخلص به «هجرى» فرزند سيد فضل الله در قرن دوازده هجرى مىزيسته و معلم رضا قلى ميرزا فرزند نادرشاه افشار بود. | ||
+ | |||
+ | وى از جلمه رجال گمنام ادب و دانش ايران است. آقا صادق تفرشى در نظم و نثر استاد بود. گاهى اشعار عاشقانه مىسرود ولى خاطرش به گفتن مثنوى بيشتر مايل بود. | ||
+ | |||
+ | در ايامى كه ايشان در تفرش سكونت داشتند بين او و آقا مؤمن تفرشى (دايى ايشان) مكاتبات و مطايبات در ميان بوده است. | ||
+ | |||
+ | مجموعه آثار ايشان عبارتند از: شهنشاه نامه ملوك عجم، فخريه، گل و بلبل، آيينه عبرت، آتشكده، خسرو نامه، سوز و گداز، صبانامه، هجران نامه و.... | ||
+ | |||
+ | تاريخ قطعى حيات آقا صادق تفرشى نيز دانسته نشده و همين قدر مسلم است كه وى تا روزگار كريم خان زند حيات داشته و احتمالاً حدود سال 1180 وفات يافته است. | ||
+ | |||
+ | قبر وى در زاويه حضرت عبدالعظيم عليهالسلام در وسط باغ طوطى، بالاى سكويى متصل به حوض واقع است. | ||
+ | |||
+ | ضياء لشگر | ||
+ | |||
+ | ميرزا تقى فرزند ميرزا حسين وزير تفرشى معروف به بلور، در سال 1228 ه .ق متولد شد. وى مستوفى اول دستگاه ميرزا يوسف مستوفى الممالك و ظل السلطان بود. بعد منشى ناصرالملك نايب السلطنة گرديد. | ||
+ | |||
+ | او در سال 1286 ه .ق در گذشت. | ||
+ | |||
+ | ميرزا تقى مردى دانشمند و فاضل بود و در شعر دانش و ضياء تخلص مىكرد. | ||
+ | |||
+ | وى داراى تأليفاتى است كه برخى از آنها عبارتند از: تذكره صدر اعظمى، تذكره نون و القلم، علم بديع فارسى، بحر محيط (در 12 جلد)، تذكره آش كشكيان، فكاهيات، امثال فارس، ديوان حكيم سورى (در سه جلد)، جنت عدن. | ||
+ | |||
+ | بيت آغازين يكى از غزلهايش در زير آورده شده است: | ||
+ | |||
+ | بيا شيخ ريا امشب صفا كن باده با ما زن سحرگه محتسب را گر خبر كردند حاشا كن | ||
+ | |||
+ | فرخنده ساوجى | ||
+ | |||
+ | خانم فرخنده ساوجى دختر محمد كاظم خان در عبدالله آباد ساوه به دنيا آمد و در همانجا سكونت داشت. فرخنده از همان دوره كودكى به شعر و ادب علاقه فراوان داشته و لذا به گفتن شعر و ادب پارسى روى آورد. | ||
+ | |||
+ | او در سالهاى پايانى عمرش از نعمت بينايى محروم شد، ليكن با تمسك به نيروى اراده قوى هرگز از شعر و ادب دست بر نداشت. | ||
+ | |||
+ | فرخنده ساوجى در انواع نظم فارسى مهارت داشته و قصائد و غزليات مىساخته، ليكن در مجموعه آثارش مراثى و مدايح نبى اكرم صلىاللهعليهوآله و ائمه اطهار عليهالسلام غلبه دارد و همين آثار دلالت دارد بر اينكه وى صاحب طبع توانا و ذوق لطيف بوده است. او را بايد از زنان شاعره دوران قاجاريه دانست. | ||
+ | اولين بيت يكى از شعرهايش از قرار زير است: | ||
+ | |||
+ | شبى گل گفت با بلبل به گلزار منم عاشق همى بر روى دلدار | ||
+ | |||
+ | پروانه | ||
+ | |||
+ | ميرزا محمد صادق تفرشى متخلص به «پروانه» فرزند معصوم در قرن سيزدهم هجرى مىزيسته و شاعرى توانا بوده است. | ||
+ | |||
+ | مطلع يكى از اشعارش به نام «آشيانه ميخانه» شعر زير است: | ||
+ | |||
+ | از حادثات دور فلك اى دل ايمنم تاگشت آستانه ميخانه مأمنم | ||
+ | |||
+ | فردوس فراهانى | ||
+ | |||
+ | حاج شيخ اسماعيل فردوس فراهانى فرزند محمد جواد در سال 1322 ه .ق در ابراهيم آباد مشك آباد متولد شد. براى تكميل دانش به اراك آمد و مدارج علوم دينى را طى كرد. وى شاعرى توانا بود. | ||
+ | از او آثارى چون: ديوان كامل شعر، نصاب فارسى، ترجمه و تأليف الهيات، آسمان نامه منظوم بر جاى مانده است. | ||
+ | |||
+ | مطلع نمونهاى از شعر او به نام «خسوف و كسوف» در ذيل آمده است: | ||
+ | |||
+ | مهر و مه راست كسوفى و خسوفى معروف چون به يك خط مه و خورشيد و زمين شد موقوف | ||
+ | |||
+ | محمود بناء عراقى | ||
+ | |||
+ | فرزند استاد رحمت الله متخلص به «عشقى» ديوان اشعارش به نام «ارمغان اراك» در سال 1358 ه .ش به چاپ رسيد. | ||
+ | |||
+ | مطلع يكى از شعرهاى وى بيت زير است: | ||
+ | |||
+ | من كيستم فلك زدهاى دل شكستهاى بيچارهاى به گوشه عزلت نشستهاى | ||
+ | |||
+ | فروغ فرخزاد | ||
+ | |||
+ | فروغ فرخزاد دختر محمد فرخ زاد تفرشى از افسران ارتش، در سال 1313 ه .ش متولد شد. پس از اتمام تحصيلات سوم متوسطه، در هنرستان بانوان هنر نقاشى و خياطى را فرا گرفت و از 14 سالگى شروع به سرودن شعر كرد. وى در طراحى نيز چيره دست بود. | ||
+ | |||
+ | در سال 1330 ازدواج كرد ولى در سال 1333 از شوهرش طلاق گرفت. | ||
+ | |||
+ | فروغ دو مجموعه شعرى به نامهاى «اسير» و «ديوار» سرود كه اين دو مجموعه گروهى را عليه او شورانيد. سومين مجموعه خويش را به اسم «عصيان» منتشر كرد. | ||
+ | |||
+ | شعر فروغ «انفجار عقده دردناك و به تنگ آمده سكوت زن ايرانى» بود. | ||
+ | |||
+ | وى علاوه بر شعر و شاعرى در تأليف و ترجمه كتب استاد بود. | ||
+ | |||
+ | در شهريور 1337، در سن 23 سالگى، به كارهاى سينمايى روى آورد و چندين فيلم درباره مراسم خواستگارى در ايران، زندگى دردناك جذامىها و غيره ساخت. وى چندين بار به كشورهاى مختلف اروپايى سفر كرد و جوايز بهترين فيلمهاى مستند را به دست آورد. | ||
+ | |||
+ | چهارمين مجموعه شعرى او «تولدى ديگر» بود. با اين مجموعه بود شهرت وى از مرز و بوم ايران گذشت و به شاعرى جهانى تبديل شد. | ||
+ | |||
+ | او به زبانهاى فرانسه، آلمانى، ايتاليايى آشنايى داشت به زبان انگليسى مسلط بود و كتابهاى «ژان مقدس» و «سياحتنامه هنرى ميلر» را از انگليسى به فارسى ترجمه كرد. | ||
+ | |||
+ | اين چهره درخشان شعر معاصر ايران، در يك حادثه اتومبيل در سال 1345 ه .ش جان سپرد. | ||
+ | |||
+ | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:شعرا و ادیبان]] | [[رده:شعرا و ادیبان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۵۶
فخر الدين عراقى
فخر الدين ابراهيم بن بزرجمهر بن عبد الغفار جوالقى عراقى، شاعر عاشق و عارف شوريده حال در سال 610 ه .ق در قريه كميجان اراك به دنيا آمد. عراقى در پنج سالگى به مكتب رفت و در مدت نه ماه، كلام الله را حفظ كرد. روزها و شبها آيات مباركه قرآن مجيد را با صوتى زيبا و حزين تلاوت مىكرد و مردم بر وى جمع مىشدند و كسب فيض مىكردند. وى در 8 سالگى در ميان همسالان و همدرسان خود از محبوبيتى خاص برخوردار بود. در هفده سالگى بر تمام علوم و معارف اسلامى احاطه يافت و در مدرسه شهر همدان به تدريس مشغول شد.
در همين ايام گروهى از قلندران جهانگرد به شهر همدان و مجلس درس شيخ وارد شدند و سماع آغاز كرده و غزلى به آواز خوش خواندند. اين ابيات چنان عراقى را متأثر و مضطرب ساخت كه عمامه از سر برگرفت و به درويشان پيوست.
عراقى با قلندران عازم هندوستان گرديد تا به شهر مولتان رسيدند و در خانقاه شيخ بهاء الدين زكريا مولتانى ـ مؤسس سلسله سهرورديان مولتان ـ فرود آمدند. چون چشم شيخ بهاء الدين زكريا به عراقى افتاد به استعداد او پى برد.
عراقى مدت بيست و پنج سال در خدمت شيخ زكريا، مراحل تصوف و عرفان طى كرد. عراقى يكى از مريدان محبوب و خلفاى برگزيده بهاء الدين زكريا بود و بعد از وفات زكريا به عربستان هجرت نمود و پس از حج و زيارت، به آسياى صغير رفت و در قونيه به خدمت صدرالدين قونوى ـ كه در آن زمان شيخ الاسلام بود ـ رسيد و از افاضات وى بهرهمند گرديد، در مجالس سماع مولانا جلال الدين مولوى شركت نمود، سپس به مصر و شام سفر كرد.
او سرانجام در دمشق در سال 688 ه .ق از دنيا رخت بربست و در كنار مرقد شيخ محى الدين ابن عربى در جبل الصالحيه به خاك سپرده شد.
شيخ فخرالدين عراقى، عارف بزرگ عصر خويش و از شعراى نامى قرن هفتم بوده است و در ميان سخن پردازان عارف، پس از عطار و مولوى، جايگاه مهمى را به خود اختصاص داده است.
آثار منثور وى از جمله لمعات داراى سبكى خاص و اهميتى ويژه است و اشعار او در ميان اشعار عاشقانه و سير غزل فارسى جايگاه مهمى را بدست آورده است.
آثار منظوم عراقى عبارتند از: ديوان اشعار و منظومه ده فصل يا عشاقنامه.
ديوان اشعار عراقى شامل قصايد، تركيبات، ترجيعات، غزليات و رباعيات است و قريب به پنج هزار بيت دارد. غزليات عراقى در ادبيات ايران و به خصوص در ادب صوفيه اهميتى شايان دارد.
ديگر اثر منظوم عراقى، مثنوى عشاقنامه است كه ده نامه، عشق نامه و كاشف الاسرار سبحانى نيز ناميده مىشود. اين مثنوى در واقع خلاصهاى است در بيان مراتب عشق و حالات عاشقان و كيفيت حكمت و عرفان.
آثار منثور اين دانشمند بزرگوار عبارتند از: لمعات، رساله اصطلاحات تصوف، رساله لطيفه فى الذوقيات، منشآت و مكاتيب، رساله فى الحمدله، فردوس العارفين، غاية الامكان فى دراية الامكان و مجمع البحرين. يكى از غزليات معروف وى «گل خير آشنايى» نام دارد كه مطلع آن بيت زير است:
ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جدايى چه كنم كه هست اينها گل خير آشنايى
سلمان ساوجى
خواجه جمال الدين سلمان ساوجى شاعر نامى ايران در سال 709 ه .ق در ساوه متولد شد. هنر سلمان در قصيده سرايى اوست. قصيدههايش فصيح، سليس و روان است. وى سر آمد شاعران عصر خود بود.
او از سال 740 ه .ق در دربار سلطان حسن ايلكانى خدمت كرد و همراه ايشان به بغداد رفت و سمتى نظير «ملك الشعرايى» يافت و بعد از مرگ سلطان حسن به دربار پسرش اويس راه يافت.
وى سرانجام در سال 778 ه .ق در ساوه وفات يافت.
مطلع يكى از غزلهايش بيت زير است:
گفتم كه خطا كردى و تدبير نه اين بود گفتا چه توان كرد كه تقدير چنين بود
آقا صادق تفرشى
صادق تفرشى متخلص به «هجرى» فرزند سيد فضل الله در قرن دوازده هجرى مىزيسته و معلم رضا قلى ميرزا فرزند نادرشاه افشار بود.
وى از جلمه رجال گمنام ادب و دانش ايران است. آقا صادق تفرشى در نظم و نثر استاد بود. گاهى اشعار عاشقانه مىسرود ولى خاطرش به گفتن مثنوى بيشتر مايل بود.
در ايامى كه ايشان در تفرش سكونت داشتند بين او و آقا مؤمن تفرشى (دايى ايشان) مكاتبات و مطايبات در ميان بوده است.
مجموعه آثار ايشان عبارتند از: شهنشاه نامه ملوك عجم، فخريه، گل و بلبل، آيينه عبرت، آتشكده، خسرو نامه، سوز و گداز، صبانامه، هجران نامه و....
تاريخ قطعى حيات آقا صادق تفرشى نيز دانسته نشده و همين قدر مسلم است كه وى تا روزگار كريم خان زند حيات داشته و احتمالاً حدود سال 1180 وفات يافته است.
قبر وى در زاويه حضرت عبدالعظيم عليهالسلام در وسط باغ طوطى، بالاى سكويى متصل به حوض واقع است.
ضياء لشگر
ميرزا تقى فرزند ميرزا حسين وزير تفرشى معروف به بلور، در سال 1228 ه .ق متولد شد. وى مستوفى اول دستگاه ميرزا يوسف مستوفى الممالك و ظل السلطان بود. بعد منشى ناصرالملك نايب السلطنة گرديد.
او در سال 1286 ه .ق در گذشت.
ميرزا تقى مردى دانشمند و فاضل بود و در شعر دانش و ضياء تخلص مىكرد.
وى داراى تأليفاتى است كه برخى از آنها عبارتند از: تذكره صدر اعظمى، تذكره نون و القلم، علم بديع فارسى، بحر محيط (در 12 جلد)، تذكره آش كشكيان، فكاهيات، امثال فارس، ديوان حكيم سورى (در سه جلد)، جنت عدن.
بيت آغازين يكى از غزلهايش در زير آورده شده است:
بيا شيخ ريا امشب صفا كن باده با ما زن سحرگه محتسب را گر خبر كردند حاشا كن
فرخنده ساوجى
خانم فرخنده ساوجى دختر محمد كاظم خان در عبدالله آباد ساوه به دنيا آمد و در همانجا سكونت داشت. فرخنده از همان دوره كودكى به شعر و ادب علاقه فراوان داشته و لذا به گفتن شعر و ادب پارسى روى آورد.
او در سالهاى پايانى عمرش از نعمت بينايى محروم شد، ليكن با تمسك به نيروى اراده قوى هرگز از شعر و ادب دست بر نداشت.
فرخنده ساوجى در انواع نظم فارسى مهارت داشته و قصائد و غزليات مىساخته، ليكن در مجموعه آثارش مراثى و مدايح نبى اكرم صلىاللهعليهوآله و ائمه اطهار عليهالسلام غلبه دارد و همين آثار دلالت دارد بر اينكه وى صاحب طبع توانا و ذوق لطيف بوده است. او را بايد از زنان شاعره دوران قاجاريه دانست. اولين بيت يكى از شعرهايش از قرار زير است:
شبى گل گفت با بلبل به گلزار منم عاشق همى بر روى دلدار
پروانه
ميرزا محمد صادق تفرشى متخلص به «پروانه» فرزند معصوم در قرن سيزدهم هجرى مىزيسته و شاعرى توانا بوده است.
مطلع يكى از اشعارش به نام «آشيانه ميخانه» شعر زير است:
از حادثات دور فلك اى دل ايمنم تاگشت آستانه ميخانه مأمنم
فردوس فراهانى
حاج شيخ اسماعيل فردوس فراهانى فرزند محمد جواد در سال 1322 ه .ق در ابراهيم آباد مشك آباد متولد شد. براى تكميل دانش به اراك آمد و مدارج علوم دينى را طى كرد. وى شاعرى توانا بود. از او آثارى چون: ديوان كامل شعر، نصاب فارسى، ترجمه و تأليف الهيات، آسمان نامه منظوم بر جاى مانده است.
مطلع نمونهاى از شعر او به نام «خسوف و كسوف» در ذيل آمده است:
مهر و مه راست كسوفى و خسوفى معروف چون به يك خط مه و خورشيد و زمين شد موقوف
محمود بناء عراقى
فرزند استاد رحمت الله متخلص به «عشقى» ديوان اشعارش به نام «ارمغان اراك» در سال 1358 ه .ش به چاپ رسيد.
مطلع يكى از شعرهاى وى بيت زير است:
من كيستم فلك زدهاى دل شكستهاى بيچارهاى به گوشه عزلت نشستهاى
فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد دختر محمد فرخ زاد تفرشى از افسران ارتش، در سال 1313 ه .ش متولد شد. پس از اتمام تحصيلات سوم متوسطه، در هنرستان بانوان هنر نقاشى و خياطى را فرا گرفت و از 14 سالگى شروع به سرودن شعر كرد. وى در طراحى نيز چيره دست بود.
در سال 1330 ازدواج كرد ولى در سال 1333 از شوهرش طلاق گرفت.
فروغ دو مجموعه شعرى به نامهاى «اسير» و «ديوار» سرود كه اين دو مجموعه گروهى را عليه او شورانيد. سومين مجموعه خويش را به اسم «عصيان» منتشر كرد.
شعر فروغ «انفجار عقده دردناك و به تنگ آمده سكوت زن ايرانى» بود.
وى علاوه بر شعر و شاعرى در تأليف و ترجمه كتب استاد بود.
در شهريور 1337، در سن 23 سالگى، به كارهاى سينمايى روى آورد و چندين فيلم درباره مراسم خواستگارى در ايران، زندگى دردناك جذامىها و غيره ساخت. وى چندين بار به كشورهاى مختلف اروپايى سفر كرد و جوايز بهترين فيلمهاى مستند را به دست آورد.
چهارمين مجموعه شعرى او «تولدى ديگر» بود. با اين مجموعه بود شهرت وى از مرز و بوم ايران گذشت و به شاعرى جهانى تبديل شد.
او به زبانهاى فرانسه، آلمانى، ايتاليايى آشنايى داشت به زبان انگليسى مسلط بود و كتابهاى «ژان مقدس» و «سياحتنامه هنرى ميلر» را از انگليسى به فارسى ترجمه كرد.
اين چهره درخشان شعر معاصر ايران، در يك حادثه اتومبيل در سال 1345 ه .ش جان سپرد.