فیلسوفان و عارفان استان تهران
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | |||
+ | محمد بن قبه رازى | ||
+ | |||
+ | ابو جعفر محمد بن عبدالرحمان مشهور به ابن قبه از متكلمان برزگ و محدثين معروف رى بوده است. | ||
+ | |||
+ | كجورى در جنت نعيم مىگويد: ابن قبه عالمى متكلم و عظيم القدر و حسن العقيدة و قوى الكلام بوده است. نخست مذهب اعتزال داشت سپس از آن مذهب مذهب اثنا عشرى را اختيار نمود و در زمان خود مرجع و پيشواى اماميه بود. كسى به رفعت و منزلت وى نرسيده و در رى مرجع و ملجاى خواص و عوام گرديد. | ||
+ | |||
+ | نجاشى او را در رجال خود توثيق نمود. گويند آن بزرگوار 50 مرتبه پياده از رى به حج مشرف شد. | ||
+ | |||
+ | ابوالحسين سوسنجردى (از صلحاءو متكلمين) گويد: بعد از اينكه ابن قبه كتاب امامت را نوشت من بعد از زيارت حضرت رضا عليهالسلامآنرا نزد ابوالقاسم بلخى بردم و چون آن را مطالعه كرد كتاب مسترشد را بر رد آن نوشت و من وقتى كه به رى آمدم كتاب مسترشد را به ابو جعفر ابن قبه نشان دادم. سپس ابن قبه كتاب مستثبت را بر رد آن كتاب نوشت و من آنرا به بلخ بردم و به ابوالقاسم بلخى نشان دادم و او كتابى در رد المستثبت نوشت چون من آن به رى آوردم ابن قبه از دنيا رفته بود. | ||
+ | |||
+ | مبانى علمى ابن قبه معركه آراء بزرگان چون شيخ انصارى در فرايد الاصول است. | ||
+ | |||
+ | ابن قبه در سال 317 ه .ق دار فانى را وداع گفته است. | ||
+ | |||
+ | آثار وى عبارتند از: الامامة، الانصاف و التعريف، الرد على الزيديه. | ||
+ | |||
+ | فخر رازى | ||
+ | |||
+ | ابو عبدالله محمد بن عمر بن حسين طبرى رازى، عالم بزرگ شافعى، مشهور به امام فخر الدين، ابن خطيب و امام المشككين در سال 543 ه .ق در شهر رى به دنيا آمد. | ||
+ | |||
+ | مقدمات علوم را در همان شهر نزد پدر و مجد الدين گيلانى گذراند و سرانجام در عراق از دانشمندان به نام شد و مورد احترام پادشاهان خوارزمشاهى گرديد. | ||
+ | |||
+ | او دانشمند بزرگ جامع معقول و منقول و مفسر بود. وى در علم كلام و معقولات عالم زمان بود از اختصاصات ايشان قدرت در جدل و وارد نمودن ايرادات بر فلاسفه بود كه بزرگانى چون خواجه نصير طوسى، قطب الدين رازى، ملا صدرا و ديگران مدتها سرگرم جواب دادن به شبهات ايشان بودند. | ||
+ | |||
+ | سرانجام ايشان در سال 606 ه .ق در شهر هرات دار فانى را وداع گفت. | ||
+ | |||
+ | از ايشان آثار فراوانى در دست مىباشد. | ||
+ | |||
+ | بعضى از آثار وى عبارتند از: جامع العلوم يا حدائق الانوار فى حقايق الاسرار، شرح الاشارات، احكام الاحكام. | ||
+ | |||
+ | قطب الدين رازى | ||
+ | |||
+ | ابو جعفر، محمد بن ابو جعفر رازى مشهور به قطب الدين رازى، فقيه و حكيم نامى اصلا از مردم ورامين رى بوده و نسبش به آل بويه مىرسد. | ||
+ | |||
+ | وى در سال 694 ه .ق به دنيا آمد مدتى نزد علامه حلّى فقيه شيعى و قاضى عضدالدين ايجى تحصيل نمود. | ||
+ | |||
+ | شهيد اول درباره قطب رازى مىگويد: | ||
+ | |||
+ | «او را دريايى از علم يافتم كه كناره ندارد. قطب رازى علاوه بر آنكه از فقهاى برجسته عصر خويش بود در فلسفه و علوم عقلى نيز متبحر بوده است.» | ||
+ | |||
+ | او در سال 763 ه .ق به دمشق رفت و ميان بزرگان علم و ادب اهميت زيادى يافت و در منطق، حكمت و علوم ادبى سرآمد روزگار خود شد. | ||
+ | |||
+ | رازى سرانجام در سال 766 ه .ق در دمشق درگذشت. | ||
+ | |||
+ | برخى از تأليفات ايشان عبارتند از: شرح بر مطالع در منطق، شرح قواعد الاحكام، محاكمات. | ||
+ | |||
+ | مدرس زنوزى | ||
+ | |||
+ | على بن عبدالله زنوزى مشهور به «مدرس زنوزى» از بزرگان حكماى ايران در قرن سيزدهم، در سال 1234 ه .ق ديده به جهان گشود. | ||
+ | وى در مدرسه سپهسالار (شهيد مطهرى) به تدريس حكمت، كلام و رياضيات پرداخت و سالها در اين مدرسه انزوا گزيد. | ||
+ | |||
+ | مدرس زنوزى در سال 1307 ه .ق در تهران وفات يافت و در جوار حرم حضرت عبدالعظيم در شهررى مدفون گشت. | ||
+ | |||
+ | از آثار آقا على زنوزيست: بدايع الحكم، حاشيه بر اسفار، سبيل الرشاد فى احوال المعاد، وجود رابط. | ||
+ | |||
+ | ميرزاى جلوه | ||
+ | |||
+ | سيد ابوالحسن، فرزند محمد طباطبايى اصفهانى، معروف به ميرزاى جلوه، حكيم، شاعر عارف و فيلسوف بزرگ قرن چهاردهم مىباشد كه در سال 1238 ه .ق در احمدآباد گجرات (هندوستان) به دنيا آمد. | ||
+ | |||
+ | وى در سال 1245 همراه پدر خود به اصفهان آمد و به تحصيل علوم دينى پرداخت و در حكمت الهى و طبيعى به مقامى در خور توجه رسيد. | ||
+ | |||
+ | ميرزا در سال 1273 به تهران عزيمت نمود و به مدت 41 سال در مدرسه دارالشفاء انزوا اختيار كرد و به تدريس حكمت الهى پرداخت. وى در اين مدت به تدريس، اشارات و شفاى ابوعلى سينا و اسفار ملاصدرا پرداخت و حواشى ارزندهاى بر اسفار نوشت. | ||
+ | |||
+ | او سرانجام در سال 1314 ه .ق دارفانى را وداع و در قبرستان ابن بابويه (در شهر رى) به خاك سپرده شد. | ||
+ | |||
+ | از آثار او مىتوان ازكتاب هاو رسالات ذيل ياد كرد: اثبات الحركة الجوهرية، ربط الحادث بالقديم، حاشيه شرح الهداية الاثيريه، حاشيه فائدة فى تحقيق حركة الجوهر، ديوان اشعار. | ||
+ | |||
+ | آقا شيخ مرتضى طالقانى | ||
+ | |||
+ | آيت الله شيخ مرتضى طالقانى از فيلسوفان و عارفان بزرگ معاصر، در سال 1280 ه .ق در روستاى ديزان طالقان چشم به دنيا گشود. | ||
+ | وى در اصفهان در نزد آيت الله كرباسى، آقا سيد محمد باقر درچهاى و دو عارف بزرگوار ميرزا جهانگيرخان قشقايى و آخوند كاشى بهرهمند گشت سپس به نجف اشرف عزيمت نمود و از محضر آخوند خراسانى و سيد محمد كاظم يزدى (صاحب عروة الوثقى) و ديگران بهره برد. | ||
+ | |||
+ | آيت الله شيخ مرتضى طالقانى تا آخر عمر در مدرسه سيد كاظم يزدى در حجرهاى زاهدانه زيست و به تدريس فلسفه و عرفان، اسفار و فصوص الحكم پرداخت. | ||
+ | |||
+ | وى را از حكماء و عرفاء بزرگ دوران معاصر دانستهاند و كرامات فراوانى از وى نقل كردهاند. از شاگردان وى مىتوان از علامه محمد تقى جعفرى ياد كرد. | ||
+ | |||
+ | سرانجام اين عارف بزرگ در سال 1346 ه .ق در نجف اشرف وفات يافت و در گورستان «وادى السلام» مدفون گرديد. | ||
+ | |||
+ | آثار او عبارتند از: تعليقه بر مكاسب، تعليقه بر رسايل، تعليقه بر كفايهالاصول، حواشى بر تفسير بيضاوى. | ||
+ | |||
+ | ميرزا طاهر تنكابنى | ||
+ | |||
+ | ميرزا طاهر تنكابنى، فرزند فرجالله، فيلسوف، عارف و پزشك از مشاهير دانشمندان قرن چهاردهم، در سال 1242 ه .ش در يكى از روستاهاى كلاردشت مازندران به دنيا آمد. پس از تحصيل علوم مقدماتى در سال 1259 رهسپار تهران گرديد. | ||
+ | |||
+ | او در تهران از محضر فيلسوفان و عارفان بزرگى چون آقا محمدرضا قمشهاى (حكيم و عارف بزرگ)، ميرزا ابوالحسن جلوه (فيلسوف) و آقا على زنوزى (مدرس بزرگ فلسفه) حكمت و عرفان آموخت. وى گذشته از فلسفه و حكمت، در فقه، اصول، نجوم، رياضيات و طب قديم استاد بود و قانون ابن سينا را چندين دوره تدريس كرده بود. | ||
+ | |||
+ | وى در دوران مشروطيت به آزاديخواهان پيوست و در دوره اول و سوم مجلس به نمايندگى مردم تهران انتخاب شد. | ||
+ | |||
+ | در دوران رضاخان به علت اعتراض به غصب املاك پدرىاش از سوى رضاخان به زندان افتاد و سپس تبعيد شد. او كتابخانه مهمى داشت كه مجموعهاى از نفيسترين و بهترين كتب خطى را در خود جاى داده بود. | ||
+ | |||
+ | سرانجام ميرزا در سال 1318 چهره در نقاب خاك كشيد و بنا بر وصيتش در كنار استادش ميرزا ابوالحسن جلوه در ابن بابويه (شهررى) مدفون گرديد. | ||
+ | |||
+ | آيت الله شاه آبادى | ||
+ | |||
+ | آقا ميرزا محمد على شاهآبادى، فقيه، اصولى، حكيم و عارف، فرزند آيت الله آقا ميرزا محمد جواد بيدآبادى در سال 1292 ه .ق در اصفهان ديده به جهان گشود. | ||
+ | |||
+ | تحصيلات مقدماتى را نزد بردارش، آيت الله بيدآبادى، ميرزا هاشم چهارسوقى و ديگران گذراند و سپس به همراه پدرش به تهران عزيمت نمود و از محضر ميرزا حسن آشتيانى (از شاگردان بزرگ شيخ انصارى)، حكيم ابوالحسن جلوه و ميرزا هاشم گيلانى (از مدرسان بزرگ فلسفه و عرفان) بهره برد و در سن 18 سالگى به مقام شامخ اجتهاد نايل گشت. | ||
+ | |||
+ | وى سپس به حوزه علميه نجف عزيمت نمود و از محضر آخوند خراسانى (صاحب كفاية الاصول) ميرزا محمد تقى شيرازى (در سامراء) و ديگران بهره برد. | ||
+ | |||
+ | وى سپس به ايران عزيمت نمود و پس از سكونت كوتاهى در اصفهان، به تهران بازگشت. وى در طول اقامت در تهران به تدريس و اقامه جماعت در محله شاهآباد پرداخت و در زمان زعامت آيت الله حايرى يزدى چند سالى در حوزه علميه قم به تدريس حكمت و عرفان پرداخت و امام خمينى از برجستهترين شاگردان حوزه عرفان او محسوب مىشود. وى در دوره رضاخانى به مبارزهاى سخت و آشتىناپذير با وى پرداخت. | ||
+ | |||
+ | اين عالم بزرگ در سال 1369 در تهران دارفانى را وداع و در حرم حضرت عبدالعظيم (شهررى) مدفون گرديد. | ||
+ | |||
+ | آيت الله شيخ محمد تقى آملى | ||
+ | |||
+ | آيت الله شيخ محمد تقى آملى فرزند آيت الله ملا محمد آملى، حكيم، عارف و فقيه در سال 1304 ه .ق در تهران ديده به جهان گشود. وى در تهران از محضر عالمان بزرگى چون ميرزا حسن كرمانشاهى و شيخ عبدالنبى نورى و ديگران حكمت و فقه آموخت. آنگاه در سال 1340 به نجف اشرف عزيمت نمود و به درس آقا ضياء عراقى، ميرزاى نائينى و آقا سيد ابوالحسن اصفهانى حاضر شد و به مقام اجتهاد نايل آمد. | ||
+ | |||
+ | وى در سال 1353 به تهران بازگشت و حوزه فقه، اصول و حكمت داير كرد. | ||
+ | |||
+ | از شاگردان بزرگ ايشان مىتوان از آيت الله حسن زاده آملى نام برد. آيت الله آملى داراى آثار فراوانى در فقه، اصول و فلسفه مىباشند. | ||
+ | |||
+ | آيت الله آملى در سال 1391 ه .ق دارفانى را وداع و در جوار حرم امن رضوى در مشهد مدفون گرديد. | ||
+ | برخى از آثار وى عبارت است از: اثبات صانع از ماترياليسم تا ايدهآليسم، حيات جاويد در اخلاق، مصباح الهدى فى شرح العروة الوثقى، رساله در قاعده لاضرر. | ||
+ | |||
+ | ميرزا مهدى آشتيانى | ||
+ | |||
+ | ميرزا مهدى آشتيانى، حكيم، عارف و مدرس بزرگ فلسفه دوره معاصر، در سال 1306 ه .ق در تهران چشم به جهان گشود. نخست نزد پدرش و شيخ فضلالله نورى و شيخ مسيح طالقانى علوم مقدماتى را فرا گرفت و سپس در حوزه درس حكمت و عرفان ميرزا حسن كرمانشاهى و ميرزا هاشم اشكورى حاضر شد و طب را نزد اطباء بزرگ عصر آموخت. | ||
+ | |||
+ | ميرزا مهدى در سال 1327 به عراق رفت و در محضر آخوند خراسانى، سيد محمد كاظم يزدى، ميرزاى نائينى و ديگران به تكميل فقه و اصول پرداخت و به درجه اجتهاد نايل آمد. سپس به تهران بازگشت و تا پايان عمر به تدريس حكمت و عرفان پرداخت وى بىگمان يكى از بزرگترين مدرسان و شارحان فلسفه در قرن اخير است كه در حوزه درسى او عالمان و فيلسوفان بزرگى مانند ميرزا ابوالحسن شعرانى، استاد مرتضى مطهرى، دكتر جواد فلاطورى، دكتر آيتى، سيد جلال آشتيانى، دكتر مهدى حايرى يزدى و ديگران به كمال رسيدهاند. | ||
+ | |||
+ | ميرزا مهدى در سال 1372 ه .ق دارفانى را وداع و در مسجد بالاسر حضرت معصومه عليهاالسلام در قم مدفون گرديد. | ||
+ | |||
+ | از آثار اوست: اساس التوحيد، تعليقه بر منظومه (منطق و حكمت)، تعليقه بر الشفا، تعليقه بر الاشارات و التنبيهات، تعليقه بر فصوص الحكم، تعليقه بر مصباح الانس. | ||
+ | |||
+ | الهى قمشهاى | ||
+ | |||
+ | محىالدين الهى قمشهاى، از حكيمان و عارفان مشهور در سال 1318 ه .ق در قمشه اصفهان ديده به جهان گشود. | ||
+ | |||
+ | چندى در زادگاهش به تحصيل پرداخت. سپس به اصفهان رفت و به درس شيخ محمد، حكيم خراسانى حاضر گشت و آنگاه به مشهد رفت و در حوزه درس آقا بزرگ حكيم و آقا شيخ اسدالله يزدى به سرحد كمال رسيد و مدتى نيز در درس حاج آقا حسين قمى و ميرزا مهدى اصفهانى شركت جست. آنگاه به تهران رفت و در مدرسه سپهسالار و دانشكده معقول و منقول به تدريس فلسفه و عرفان پرداخت. | ||
+ | |||
+ | وى در سال 1393 ه .ق دارفانى را وداع و در قبرستان وادى السلام قم مدفون گرديد. | ||
+ | |||
+ | برخى از آثار وى عبارتند از: حكمت الهى، توحيد هوشمندان، ترجمه قرآن، ترجمه مفاتيح الجنان، ترجمه صحيفه سجاديه به فارسى، ديوان شعر. | ||
+ | |||
+ | علامه شعرانى | ||
+ | |||
+ | علامه ابوالحسن شعرانى، فقيه، مفسر، محدث و رياضيدان بزرگ دوران معاصر در حدود سال 1320 ه .ق ديده به جهان گشود. وى برخى از دروس را در تهران، در مدرسه مروى از محضر بزرگانى چون ميرزا محمود قمى (فيلسوف)، آقا شيخ محمد رضا قمشهاى (فيلسوف و عارف بزرگ) و ديگران فرا گرفت و در سال 1346 ه .ق به نجف اشرف عزيمت نمود و پس از بهرهگيرى از علماء بزرگ آن سامان به تهران بازگشت و ساليان درازى به تدريس و تأليف پرداخت. | ||
+ | |||
+ | علامه شعرانى را در احاطه به علوم مختلف و دقت، همانند ابن سينا دانستهاند. وى در دوران تدريس، شاگردان بزرگى همچون آيت الله حسن زاده آملى را پرورانده است. | ||
+ | |||
+ | علامه شعرانى به زبانهاى عبرى و فرانسه تسلط كامل و به زبان انگليسى آشنايى داشته است. وى در سال 1393 ه .ق دارفانى را وداع و در جوار حرم حضرت عبدالعظيم مدفون شده است. | ||
+ | |||
+ | برخى از آثار او عبارتند از: تعليقه بر تفسير ابو الفتوح، تعليقه بر تفسير منهج الصادقين، تعليقه بر اسرار الحكم سبزوارى، راه سعادت، ترجمه الامام على (تأليف جرج جرداق). | ||
+ | |||
+ | آيت الله مرتضى مطهرى | ||
+ | |||
+ | استاد شهيد مرتضى مطهرى در سال 1299 ه .ش در شهر فريمان خراسان در خانوادهاى روحانى به دنيا آمد. | ||
+ | |||
+ | وى پس از تحصيل مقدمات حوزوى در محضر پدرش در سال 1316 عازم حوزه علميه قم شد. | ||
+ | |||
+ | با استعداد و هوش و علاقه سرشارى كه به فراگيرى فقه و اصول پرداخت و در درسهاى خارج مرحوم آيت الله بروجردى حضور يافت و از محضر آن بزرگوار استفاده نمود. | ||
+ | |||
+ | استاد شهيد مطهرى به مدت 12 سال در درس عرفان و فلسفه امام خمينى شركت كرد و همزمان از محضر استاد علامه طباطبايى كسب فيض مىنمود. | ||
+ | |||
+ | وى در سال 1331 از قم به تهران عزيمت نمود و در مدرسه علميه مروى به تدريس فلسفه پرداخت. | ||
+ | |||
+ | با توجه به تبحر استاد در تدريس اصول و معارف اسلامى در سال 1334 دانشگاه تهران رسما از ايشان براى تدريس الهيات و معارف اسلامى دعوت به عمل آورد. | ||
+ | |||
+ | استاد شهيد مطهرى با اجابت اين درخواست به تدريس فلسفه و حكمت اسلامى و ساير رشتههاى معارف اسلامى پرداخت كه اين دوران 22 سال طول كشيد. | ||
+ | |||
+ | شهيد مطهرى در سال 1342 توسط ساواك بازداشت شد. از كارهاى مهم استاد مطهرى در تهران سخنرانى در حسينيه ارشاد و در محافل دانشجويى و انجمنهاى اسلامى دانشگاهها بود. | ||
+ | |||
+ | او از سال 1349 كانون فعاليتهاى استاد مطهرى مسجد الجواد(ع) بود كه وى امام جماعت آن را برعهده داشت. | ||
+ | |||
+ | وى پس از تعطيلى حسينيه ارشاد و مسجد الجواد(ع) به دست ساواك در سال 1351 كه دو پايگاه مهم فعاليت تبليغى شهيد مطهرى بودند ساواك مجددا ايشان را دستگير و زندانى كرد. | ||
+ | |||
+ | شهيد مطهرى در سال 1355 به ديدار با امام به نجف اشرف رفت و يكسال بعد توسط ساواك بازداشت و ممنوع المنبر گرديد. | ||
+ | |||
+ | وى در دوران انقلاب يكى از رهبران اصلى و تصميم گيرندگان محورى راه پيمائيها و تظاهرات سياسى ملت بر عليه رژيم شاهنشاهى بود. بر اين اساس امام پس از تأسيس شوراى انقلاب وى را به عضويت و رياست اين شورا منصوب نمود. | ||
+ | |||
+ | سرانجام شهيد مطهرى در تاريخ 12/2/1358 پس از اتمام جلسه شوراى انقلاب توسط گروه فرقان به شهادت رسيد. | ||
+ | |||
+ | شهيد مطهرى از استثنايىترين شخصيتهاى فرهنگى انقلاب به شمار مىرود چه حضرت امام طى پيامى به مناسبت شهادت وى تمام آثار و كتب او را بىاستثناء آموزنده و سالم معرفى نمودند. | ||
+ | |||
+ | برخى از آثار ايشان عبارتند از: ده گفتار، بيست گفتار، انسان و سرنوشت، جهان بينى توحيدى، داستان راستان، علل گرايش به ماديگرى، عدل الهى. | ||
+ | |||
+ | آيت الله سيد محمد حسين تهرانى | ||
+ | |||
+ | سيد محمد حسين تهرانى، فقيه و عارف معاصر در سال 1304 ه .ش ديده به جهان گشود. وى فقه، اصول و حكمت را در دو مركز بزرگ علمى شيعه، قم و نجف آموخت و نزد عارفان بزرگى همچون سيد جمالالدين گلپايگانى و علامه طباطبايى تلمذ كرد. | ||
+ | |||
+ | وى از باقىماندگان عارفان متشرع بوده و آثار متعددى در سالهاى آخر عمر نگاشته است كه بخشهايى از آن مبتنى بر ذوق عرفانى و سير و سلوك است. | ||
+ | |||
+ | آيت الله تهرانى سالهاى متمادى از عمر خود را در مشهد در جوار ثامنالائمه سپرى كرد. او در سال 1374 ه .ق دار فانى را وداع و در مشهد رضوى مدفون گرديد. | ||
+ | |||
+ | از از آثار او ست: امام شناسى، معادشناسى، مهر تابان، رساله سير سلوك، روح مجرد. | ||
+ | |||
+ | شيخ رجبعلى خياط | ||
+ | |||
+ | شيخ رجبعلى نكوگويان، معروف به خياط از نيكان و سالكان الى الله در دوره معاصر است. شيخ سالها در كسوت خياطى به تهذيب نفس پرداخت و جمع بسيارى از را در دامن پرمهر خود تربيت نمود. وى در طول زندگى با عالمان و فقيهان بزرگى چون آيت الله ميلانى مراوده داشت. | ||
+ | |||
+ | از شيخ كرامات و مقامات بىشمارى نقل شده است. مجموعه كرامات و سير انفسى شيخ در كتاب «تنديس اخلاص و كيمياى محبت» فراهم شده است. شيخ در سال 1381 ه .ق كالبد خاكى را رها و در گورستان ابن بابويه (واقع در شهر رى) مدفون گرديد. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:فیلسوفان و عارفان]] | [[رده:فیلسوفان و عارفان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۲:۳۶
محمد بن قبه رازى
ابو جعفر محمد بن عبدالرحمان مشهور به ابن قبه از متكلمان برزگ و محدثين معروف رى بوده است.
كجورى در جنت نعيم مىگويد: ابن قبه عالمى متكلم و عظيم القدر و حسن العقيدة و قوى الكلام بوده است. نخست مذهب اعتزال داشت سپس از آن مذهب مذهب اثنا عشرى را اختيار نمود و در زمان خود مرجع و پيشواى اماميه بود. كسى به رفعت و منزلت وى نرسيده و در رى مرجع و ملجاى خواص و عوام گرديد.
نجاشى او را در رجال خود توثيق نمود. گويند آن بزرگوار 50 مرتبه پياده از رى به حج مشرف شد.
ابوالحسين سوسنجردى (از صلحاءو متكلمين) گويد: بعد از اينكه ابن قبه كتاب امامت را نوشت من بعد از زيارت حضرت رضا عليهالسلامآنرا نزد ابوالقاسم بلخى بردم و چون آن را مطالعه كرد كتاب مسترشد را بر رد آن نوشت و من وقتى كه به رى آمدم كتاب مسترشد را به ابو جعفر ابن قبه نشان دادم. سپس ابن قبه كتاب مستثبت را بر رد آن كتاب نوشت و من آنرا به بلخ بردم و به ابوالقاسم بلخى نشان دادم و او كتابى در رد المستثبت نوشت چون من آن به رى آوردم ابن قبه از دنيا رفته بود.
مبانى علمى ابن قبه معركه آراء بزرگان چون شيخ انصارى در فرايد الاصول است.
ابن قبه در سال 317 ه .ق دار فانى را وداع گفته است.
آثار وى عبارتند از: الامامة، الانصاف و التعريف، الرد على الزيديه.
فخر رازى
ابو عبدالله محمد بن عمر بن حسين طبرى رازى، عالم بزرگ شافعى، مشهور به امام فخر الدين، ابن خطيب و امام المشككين در سال 543 ه .ق در شهر رى به دنيا آمد.
مقدمات علوم را در همان شهر نزد پدر و مجد الدين گيلانى گذراند و سرانجام در عراق از دانشمندان به نام شد و مورد احترام پادشاهان خوارزمشاهى گرديد.
او دانشمند بزرگ جامع معقول و منقول و مفسر بود. وى در علم كلام و معقولات عالم زمان بود از اختصاصات ايشان قدرت در جدل و وارد نمودن ايرادات بر فلاسفه بود كه بزرگانى چون خواجه نصير طوسى، قطب الدين رازى، ملا صدرا و ديگران مدتها سرگرم جواب دادن به شبهات ايشان بودند.
سرانجام ايشان در سال 606 ه .ق در شهر هرات دار فانى را وداع گفت.
از ايشان آثار فراوانى در دست مىباشد.
بعضى از آثار وى عبارتند از: جامع العلوم يا حدائق الانوار فى حقايق الاسرار، شرح الاشارات، احكام الاحكام.
قطب الدين رازى
ابو جعفر، محمد بن ابو جعفر رازى مشهور به قطب الدين رازى، فقيه و حكيم نامى اصلا از مردم ورامين رى بوده و نسبش به آل بويه مىرسد.
وى در سال 694 ه .ق به دنيا آمد مدتى نزد علامه حلّى فقيه شيعى و قاضى عضدالدين ايجى تحصيل نمود.
شهيد اول درباره قطب رازى مىگويد:
«او را دريايى از علم يافتم كه كناره ندارد. قطب رازى علاوه بر آنكه از فقهاى برجسته عصر خويش بود در فلسفه و علوم عقلى نيز متبحر بوده است.»
او در سال 763 ه .ق به دمشق رفت و ميان بزرگان علم و ادب اهميت زيادى يافت و در منطق، حكمت و علوم ادبى سرآمد روزگار خود شد.
رازى سرانجام در سال 766 ه .ق در دمشق درگذشت.
برخى از تأليفات ايشان عبارتند از: شرح بر مطالع در منطق، شرح قواعد الاحكام، محاكمات.
مدرس زنوزى
على بن عبدالله زنوزى مشهور به «مدرس زنوزى» از بزرگان حكماى ايران در قرن سيزدهم، در سال 1234 ه .ق ديده به جهان گشود. وى در مدرسه سپهسالار (شهيد مطهرى) به تدريس حكمت، كلام و رياضيات پرداخت و سالها در اين مدرسه انزوا گزيد.
مدرس زنوزى در سال 1307 ه .ق در تهران وفات يافت و در جوار حرم حضرت عبدالعظيم در شهررى مدفون گشت.
از آثار آقا على زنوزيست: بدايع الحكم، حاشيه بر اسفار، سبيل الرشاد فى احوال المعاد، وجود رابط.
ميرزاى جلوه
سيد ابوالحسن، فرزند محمد طباطبايى اصفهانى، معروف به ميرزاى جلوه، حكيم، شاعر عارف و فيلسوف بزرگ قرن چهاردهم مىباشد كه در سال 1238 ه .ق در احمدآباد گجرات (هندوستان) به دنيا آمد.
وى در سال 1245 همراه پدر خود به اصفهان آمد و به تحصيل علوم دينى پرداخت و در حكمت الهى و طبيعى به مقامى در خور توجه رسيد.
ميرزا در سال 1273 به تهران عزيمت نمود و به مدت 41 سال در مدرسه دارالشفاء انزوا اختيار كرد و به تدريس حكمت الهى پرداخت. وى در اين مدت به تدريس، اشارات و شفاى ابوعلى سينا و اسفار ملاصدرا پرداخت و حواشى ارزندهاى بر اسفار نوشت.
او سرانجام در سال 1314 ه .ق دارفانى را وداع و در قبرستان ابن بابويه (در شهر رى) به خاك سپرده شد.
از آثار او مىتوان ازكتاب هاو رسالات ذيل ياد كرد: اثبات الحركة الجوهرية، ربط الحادث بالقديم، حاشيه شرح الهداية الاثيريه، حاشيه فائدة فى تحقيق حركة الجوهر، ديوان اشعار.
آقا شيخ مرتضى طالقانى
آيت الله شيخ مرتضى طالقانى از فيلسوفان و عارفان بزرگ معاصر، در سال 1280 ه .ق در روستاى ديزان طالقان چشم به دنيا گشود. وى در اصفهان در نزد آيت الله كرباسى، آقا سيد محمد باقر درچهاى و دو عارف بزرگوار ميرزا جهانگيرخان قشقايى و آخوند كاشى بهرهمند گشت سپس به نجف اشرف عزيمت نمود و از محضر آخوند خراسانى و سيد محمد كاظم يزدى (صاحب عروة الوثقى) و ديگران بهره برد.
آيت الله شيخ مرتضى طالقانى تا آخر عمر در مدرسه سيد كاظم يزدى در حجرهاى زاهدانه زيست و به تدريس فلسفه و عرفان، اسفار و فصوص الحكم پرداخت.
وى را از حكماء و عرفاء بزرگ دوران معاصر دانستهاند و كرامات فراوانى از وى نقل كردهاند. از شاگردان وى مىتوان از علامه محمد تقى جعفرى ياد كرد.
سرانجام اين عارف بزرگ در سال 1346 ه .ق در نجف اشرف وفات يافت و در گورستان «وادى السلام» مدفون گرديد.
آثار او عبارتند از: تعليقه بر مكاسب، تعليقه بر رسايل، تعليقه بر كفايهالاصول، حواشى بر تفسير بيضاوى.
ميرزا طاهر تنكابنى
ميرزا طاهر تنكابنى، فرزند فرجالله، فيلسوف، عارف و پزشك از مشاهير دانشمندان قرن چهاردهم، در سال 1242 ه .ش در يكى از روستاهاى كلاردشت مازندران به دنيا آمد. پس از تحصيل علوم مقدماتى در سال 1259 رهسپار تهران گرديد.
او در تهران از محضر فيلسوفان و عارفان بزرگى چون آقا محمدرضا قمشهاى (حكيم و عارف بزرگ)، ميرزا ابوالحسن جلوه (فيلسوف) و آقا على زنوزى (مدرس بزرگ فلسفه) حكمت و عرفان آموخت. وى گذشته از فلسفه و حكمت، در فقه، اصول، نجوم، رياضيات و طب قديم استاد بود و قانون ابن سينا را چندين دوره تدريس كرده بود.
وى در دوران مشروطيت به آزاديخواهان پيوست و در دوره اول و سوم مجلس به نمايندگى مردم تهران انتخاب شد.
در دوران رضاخان به علت اعتراض به غصب املاك پدرىاش از سوى رضاخان به زندان افتاد و سپس تبعيد شد. او كتابخانه مهمى داشت كه مجموعهاى از نفيسترين و بهترين كتب خطى را در خود جاى داده بود.
سرانجام ميرزا در سال 1318 چهره در نقاب خاك كشيد و بنا بر وصيتش در كنار استادش ميرزا ابوالحسن جلوه در ابن بابويه (شهررى) مدفون گرديد.
آيت الله شاه آبادى
آقا ميرزا محمد على شاهآبادى، فقيه، اصولى، حكيم و عارف، فرزند آيت الله آقا ميرزا محمد جواد بيدآبادى در سال 1292 ه .ق در اصفهان ديده به جهان گشود.
تحصيلات مقدماتى را نزد بردارش، آيت الله بيدآبادى، ميرزا هاشم چهارسوقى و ديگران گذراند و سپس به همراه پدرش به تهران عزيمت نمود و از محضر ميرزا حسن آشتيانى (از شاگردان بزرگ شيخ انصارى)، حكيم ابوالحسن جلوه و ميرزا هاشم گيلانى (از مدرسان بزرگ فلسفه و عرفان) بهره برد و در سن 18 سالگى به مقام شامخ اجتهاد نايل گشت.
وى سپس به حوزه علميه نجف عزيمت نمود و از محضر آخوند خراسانى (صاحب كفاية الاصول) ميرزا محمد تقى شيرازى (در سامراء) و ديگران بهره برد.
وى سپس به ايران عزيمت نمود و پس از سكونت كوتاهى در اصفهان، به تهران بازگشت. وى در طول اقامت در تهران به تدريس و اقامه جماعت در محله شاهآباد پرداخت و در زمان زعامت آيت الله حايرى يزدى چند سالى در حوزه علميه قم به تدريس حكمت و عرفان پرداخت و امام خمينى از برجستهترين شاگردان حوزه عرفان او محسوب مىشود. وى در دوره رضاخانى به مبارزهاى سخت و آشتىناپذير با وى پرداخت.
اين عالم بزرگ در سال 1369 در تهران دارفانى را وداع و در حرم حضرت عبدالعظيم (شهررى) مدفون گرديد.
آيت الله شيخ محمد تقى آملى
آيت الله شيخ محمد تقى آملى فرزند آيت الله ملا محمد آملى، حكيم، عارف و فقيه در سال 1304 ه .ق در تهران ديده به جهان گشود. وى در تهران از محضر عالمان بزرگى چون ميرزا حسن كرمانشاهى و شيخ عبدالنبى نورى و ديگران حكمت و فقه آموخت. آنگاه در سال 1340 به نجف اشرف عزيمت نمود و به درس آقا ضياء عراقى، ميرزاى نائينى و آقا سيد ابوالحسن اصفهانى حاضر شد و به مقام اجتهاد نايل آمد.
وى در سال 1353 به تهران بازگشت و حوزه فقه، اصول و حكمت داير كرد.
از شاگردان بزرگ ايشان مىتوان از آيت الله حسن زاده آملى نام برد. آيت الله آملى داراى آثار فراوانى در فقه، اصول و فلسفه مىباشند.
آيت الله آملى در سال 1391 ه .ق دارفانى را وداع و در جوار حرم امن رضوى در مشهد مدفون گرديد. برخى از آثار وى عبارت است از: اثبات صانع از ماترياليسم تا ايدهآليسم، حيات جاويد در اخلاق، مصباح الهدى فى شرح العروة الوثقى، رساله در قاعده لاضرر.
ميرزا مهدى آشتيانى
ميرزا مهدى آشتيانى، حكيم، عارف و مدرس بزرگ فلسفه دوره معاصر، در سال 1306 ه .ق در تهران چشم به جهان گشود. نخست نزد پدرش و شيخ فضلالله نورى و شيخ مسيح طالقانى علوم مقدماتى را فرا گرفت و سپس در حوزه درس حكمت و عرفان ميرزا حسن كرمانشاهى و ميرزا هاشم اشكورى حاضر شد و طب را نزد اطباء بزرگ عصر آموخت.
ميرزا مهدى در سال 1327 به عراق رفت و در محضر آخوند خراسانى، سيد محمد كاظم يزدى، ميرزاى نائينى و ديگران به تكميل فقه و اصول پرداخت و به درجه اجتهاد نايل آمد. سپس به تهران بازگشت و تا پايان عمر به تدريس حكمت و عرفان پرداخت وى بىگمان يكى از بزرگترين مدرسان و شارحان فلسفه در قرن اخير است كه در حوزه درسى او عالمان و فيلسوفان بزرگى مانند ميرزا ابوالحسن شعرانى، استاد مرتضى مطهرى، دكتر جواد فلاطورى، دكتر آيتى، سيد جلال آشتيانى، دكتر مهدى حايرى يزدى و ديگران به كمال رسيدهاند.
ميرزا مهدى در سال 1372 ه .ق دارفانى را وداع و در مسجد بالاسر حضرت معصومه عليهاالسلام در قم مدفون گرديد.
از آثار اوست: اساس التوحيد، تعليقه بر منظومه (منطق و حكمت)، تعليقه بر الشفا، تعليقه بر الاشارات و التنبيهات، تعليقه بر فصوص الحكم، تعليقه بر مصباح الانس.
الهى قمشهاى
محىالدين الهى قمشهاى، از حكيمان و عارفان مشهور در سال 1318 ه .ق در قمشه اصفهان ديده به جهان گشود.
چندى در زادگاهش به تحصيل پرداخت. سپس به اصفهان رفت و به درس شيخ محمد، حكيم خراسانى حاضر گشت و آنگاه به مشهد رفت و در حوزه درس آقا بزرگ حكيم و آقا شيخ اسدالله يزدى به سرحد كمال رسيد و مدتى نيز در درس حاج آقا حسين قمى و ميرزا مهدى اصفهانى شركت جست. آنگاه به تهران رفت و در مدرسه سپهسالار و دانشكده معقول و منقول به تدريس فلسفه و عرفان پرداخت.
وى در سال 1393 ه .ق دارفانى را وداع و در قبرستان وادى السلام قم مدفون گرديد.
برخى از آثار وى عبارتند از: حكمت الهى، توحيد هوشمندان، ترجمه قرآن، ترجمه مفاتيح الجنان، ترجمه صحيفه سجاديه به فارسى، ديوان شعر.
علامه شعرانى
علامه ابوالحسن شعرانى، فقيه، مفسر، محدث و رياضيدان بزرگ دوران معاصر در حدود سال 1320 ه .ق ديده به جهان گشود. وى برخى از دروس را در تهران، در مدرسه مروى از محضر بزرگانى چون ميرزا محمود قمى (فيلسوف)، آقا شيخ محمد رضا قمشهاى (فيلسوف و عارف بزرگ) و ديگران فرا گرفت و در سال 1346 ه .ق به نجف اشرف عزيمت نمود و پس از بهرهگيرى از علماء بزرگ آن سامان به تهران بازگشت و ساليان درازى به تدريس و تأليف پرداخت.
علامه شعرانى را در احاطه به علوم مختلف و دقت، همانند ابن سينا دانستهاند. وى در دوران تدريس، شاگردان بزرگى همچون آيت الله حسن زاده آملى را پرورانده است.
علامه شعرانى به زبانهاى عبرى و فرانسه تسلط كامل و به زبان انگليسى آشنايى داشته است. وى در سال 1393 ه .ق دارفانى را وداع و در جوار حرم حضرت عبدالعظيم مدفون شده است.
برخى از آثار او عبارتند از: تعليقه بر تفسير ابو الفتوح، تعليقه بر تفسير منهج الصادقين، تعليقه بر اسرار الحكم سبزوارى، راه سعادت، ترجمه الامام على (تأليف جرج جرداق).
آيت الله مرتضى مطهرى
استاد شهيد مرتضى مطهرى در سال 1299 ه .ش در شهر فريمان خراسان در خانوادهاى روحانى به دنيا آمد.
وى پس از تحصيل مقدمات حوزوى در محضر پدرش در سال 1316 عازم حوزه علميه قم شد.
با استعداد و هوش و علاقه سرشارى كه به فراگيرى فقه و اصول پرداخت و در درسهاى خارج مرحوم آيت الله بروجردى حضور يافت و از محضر آن بزرگوار استفاده نمود.
استاد شهيد مطهرى به مدت 12 سال در درس عرفان و فلسفه امام خمينى شركت كرد و همزمان از محضر استاد علامه طباطبايى كسب فيض مىنمود.
وى در سال 1331 از قم به تهران عزيمت نمود و در مدرسه علميه مروى به تدريس فلسفه پرداخت.
با توجه به تبحر استاد در تدريس اصول و معارف اسلامى در سال 1334 دانشگاه تهران رسما از ايشان براى تدريس الهيات و معارف اسلامى دعوت به عمل آورد.
استاد شهيد مطهرى با اجابت اين درخواست به تدريس فلسفه و حكمت اسلامى و ساير رشتههاى معارف اسلامى پرداخت كه اين دوران 22 سال طول كشيد.
شهيد مطهرى در سال 1342 توسط ساواك بازداشت شد. از كارهاى مهم استاد مطهرى در تهران سخنرانى در حسينيه ارشاد و در محافل دانشجويى و انجمنهاى اسلامى دانشگاهها بود.
او از سال 1349 كانون فعاليتهاى استاد مطهرى مسجد الجواد(ع) بود كه وى امام جماعت آن را برعهده داشت.
وى پس از تعطيلى حسينيه ارشاد و مسجد الجواد(ع) به دست ساواك در سال 1351 كه دو پايگاه مهم فعاليت تبليغى شهيد مطهرى بودند ساواك مجددا ايشان را دستگير و زندانى كرد.
شهيد مطهرى در سال 1355 به ديدار با امام به نجف اشرف رفت و يكسال بعد توسط ساواك بازداشت و ممنوع المنبر گرديد.
وى در دوران انقلاب يكى از رهبران اصلى و تصميم گيرندگان محورى راه پيمائيها و تظاهرات سياسى ملت بر عليه رژيم شاهنشاهى بود. بر اين اساس امام پس از تأسيس شوراى انقلاب وى را به عضويت و رياست اين شورا منصوب نمود.
سرانجام شهيد مطهرى در تاريخ 12/2/1358 پس از اتمام جلسه شوراى انقلاب توسط گروه فرقان به شهادت رسيد.
شهيد مطهرى از استثنايىترين شخصيتهاى فرهنگى انقلاب به شمار مىرود چه حضرت امام طى پيامى به مناسبت شهادت وى تمام آثار و كتب او را بىاستثناء آموزنده و سالم معرفى نمودند.
برخى از آثار ايشان عبارتند از: ده گفتار، بيست گفتار، انسان و سرنوشت، جهان بينى توحيدى، داستان راستان، علل گرايش به ماديگرى، عدل الهى.
آيت الله سيد محمد حسين تهرانى
سيد محمد حسين تهرانى، فقيه و عارف معاصر در سال 1304 ه .ش ديده به جهان گشود. وى فقه، اصول و حكمت را در دو مركز بزرگ علمى شيعه، قم و نجف آموخت و نزد عارفان بزرگى همچون سيد جمالالدين گلپايگانى و علامه طباطبايى تلمذ كرد.
وى از باقىماندگان عارفان متشرع بوده و آثار متعددى در سالهاى آخر عمر نگاشته است كه بخشهايى از آن مبتنى بر ذوق عرفانى و سير و سلوك است.
آيت الله تهرانى سالهاى متمادى از عمر خود را در مشهد در جوار ثامنالائمه سپرى كرد. او در سال 1374 ه .ق دار فانى را وداع و در مشهد رضوى مدفون گرديد.
از از آثار او ست: امام شناسى، معادشناسى، مهر تابان، رساله سير سلوك، روح مجرد.
شيخ رجبعلى خياط
شيخ رجبعلى نكوگويان، معروف به خياط از نيكان و سالكان الى الله در دوره معاصر است. شيخ سالها در كسوت خياطى به تهذيب نفس پرداخت و جمع بسيارى از را در دامن پرمهر خود تربيت نمود. وى در طول زندگى با عالمان و فقيهان بزرگى چون آيت الله ميلانى مراوده داشت.
از شيخ كرامات و مقامات بىشمارى نقل شده است. مجموعه كرامات و سير انفسى شيخ در كتاب «تنديس اخلاص و كيمياى محبت» فراهم شده است. شيخ در سال 1381 ه .ق كالبد خاكى را رها و در گورستان ابن بابويه (واقع در شهر رى) مدفون گرديد.