فرق مذهبی استان خراسان رضوی
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | |||
+ | با گسترش اسلام، اهالى خراسان به مذهب اهل سنت روى آوردند و در هر شهرى تنها تعداد اندكى از شيعيان وجود داشتند و مهمترين مراكز علمى آن زمان همچون نيشابور، خواف، هرات و بلخ در اختيار فقهاى اهل سنت به ويژه حنفيان بود. | ||
+ | |||
+ | هنگام ورود امام رضا عليهالسلام به خراسان در اوايل قرن سوم هجرى، شريعت مقدس اسلام در تمام شهرهاى خراسان حاكم بود و همه فرق اسلامى در آنجا حضور داشتند مخصوصاً در زمان مأمون كه او همه فرق و مذاهب را آزاد گذاشته بود تا نظريات و افكار خود را تبليغ كنند و عقايد دينى و سياسى خود را آشكار نمايند. | ||
+ | |||
+ | مسلمانان اهل سنت در خراسان در آن عصر اكثراً پيرو مذهب حنفى بودند و فتاوى ابوحنيفه را مورد عمل قرار مىدادند. | ||
+ | |||
+ | ابو حنيفه نعمان بن ثابت خراسانى بود و جماعتى هم گفتهاند پدران او اهل كابل بودهاند. | ||
+ | |||
+ | احمد بن حنبل پيشواى حنبليان هم خراسانى و از اهالى مرو بوده است. | ||
+ | |||
+ | مذهب حنبلى در خراسان مورد توجه قرار نگرفت. زيرا او اهل ظاهر بود و نصوص اخبار را مورد عمل قرار مىداد اما مردمان خراسان اهل منطق و استدلال و نظر بودهاند و به طريقه او روى نياوردند. تنها چند نفر از صوفيان خراسان امثال خواجه عبدالله انصارى هروى، حنبلى مذهب بودهاند كه نام او در طبقات حنابله آمده است. | ||
+ | |||
+ | مذهب شافعى نيز نتوانست در اوائل در خراسان موقعيتى بدست آورد؛ زيرا شاگردان درجه اول ابوحنيفه اكثراً خراسانى بودند و آنها طريقه استاد خود را در خراسان گسترش دادند، و اميران و حاكمان منطقه خراسان هم از ابوحنيفه پيروى مىكردند و قضات و مفتيان نيز حنفى بودند بطورى كه از تاريخ معلوم مىگردد تا قرن چهارم در خراسان مذهب شافعى رونقى نداشته است. | ||
+ | |||
+ | نخستين امير و سلطانى كه در خراسان مذهب ابوحنيفه را ترك گفت سلطان محمود غزنوى بود. او توسط فقال چاچى (از فقهاى شافعى) مذهب حنفى را رها و شافعى شد و بعد از وى نيز برخى از اميران و وزيران خراسان از مذهب شافعى حمايت كردند. | ||
+ | |||
+ | از كسانى كه در خراسان مذهب شافعى را رواج دادند مىتوان از: احمد بن حسين بيهقى (صاحب كتاب سنن الكبرى)، حاكم نيشابورى (مؤلف مستدرك صحيحين)، امام الحرمين جوينى، ابو اسحاق شيرازى (مدرس مدرسه نظاميه نيشابور) و خواجه نظامالملك طوسى (وزير معروف و مؤسس مدارس نظاميه در نيشابور، هرات و بلخ) نام برد. | ||
+ | |||
+ | تا آنجايى كه تحقيق شده است مذهب مالكى در خراسان طرفدارى پيدا نكرد. در عصر امام رضا عليهالسلام گروهى از معتزله و خوارج و اصحاب بشر مُريسى كه قائل به خلق قرآن بود در خراسان بودهاند. | ||
+ | |||
+ | با به سلطنت رسيدن شاه اسماعيل اول (907 ه ـ 1502 م) و روى آوردن مردم ايران به مذهب شيعه، كه پس از حمله مغول و ويرانى شهرهاى نيشابور و هرات و مراكز علمى اهل سنت به وقوع پيوست، پيروان اهل سنت در خراسان قدرت خود را در مركز خراسان از دست دادند و مراكزى همچون مرز شرقى خراسان و شهرستانهاى خواف و طيبات (تايباد) كه در مقابل تشيع ايستادگى مىكردند، از رونق افتادند. | ||
+ | هم اكنون نواحى مرزى خراسان همچون نهبندان، خواف، تايباد، صالحآباد يا زورآباد جام و نواحى تركمن نشين شمال خراسان و بخشهايى از بيرجند اغلب سنى مذهب و بقيه مناطق خراسان پيرو مذهب شيعه مىباشند. هر چند كه اهل سنت خراسان نيز عشق و علاقه به اهل بيت عليهمالسلام خصوصاً به حضرت على بن موسى الرضا عليهالسلام را در دل دارند و به آن بزرگوار صميمانه ارادت مىورزند. | ||
+ | |||
+ | هم اكنون فرقههايى از دراويش و علىاللهى در بعضى از شهرستانهاى جنوبى استان خراسان موجود هستند و از فرقه اسماعيليه نيز تعدادى در روستاهاى نيشابور خصوصاً نواحى ديزباد سكونت دارند. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:فرق مذهبی]] | [[رده:فرق مذهبی]] |
نسخهٔ ۲۱ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۴۰
با گسترش اسلام، اهالى خراسان به مذهب اهل سنت روى آوردند و در هر شهرى تنها تعداد اندكى از شيعيان وجود داشتند و مهمترين مراكز علمى آن زمان همچون نيشابور، خواف، هرات و بلخ در اختيار فقهاى اهل سنت به ويژه حنفيان بود.
هنگام ورود امام رضا عليهالسلام به خراسان در اوايل قرن سوم هجرى، شريعت مقدس اسلام در تمام شهرهاى خراسان حاكم بود و همه فرق اسلامى در آنجا حضور داشتند مخصوصاً در زمان مأمون كه او همه فرق و مذاهب را آزاد گذاشته بود تا نظريات و افكار خود را تبليغ كنند و عقايد دينى و سياسى خود را آشكار نمايند.
مسلمانان اهل سنت در خراسان در آن عصر اكثراً پيرو مذهب حنفى بودند و فتاوى ابوحنيفه را مورد عمل قرار مىدادند.
ابو حنيفه نعمان بن ثابت خراسانى بود و جماعتى هم گفتهاند پدران او اهل كابل بودهاند.
احمد بن حنبل پيشواى حنبليان هم خراسانى و از اهالى مرو بوده است.
مذهب حنبلى در خراسان مورد توجه قرار نگرفت. زيرا او اهل ظاهر بود و نصوص اخبار را مورد عمل قرار مىداد اما مردمان خراسان اهل منطق و استدلال و نظر بودهاند و به طريقه او روى نياوردند. تنها چند نفر از صوفيان خراسان امثال خواجه عبدالله انصارى هروى، حنبلى مذهب بودهاند كه نام او در طبقات حنابله آمده است.
مذهب شافعى نيز نتوانست در اوائل در خراسان موقعيتى بدست آورد؛ زيرا شاگردان درجه اول ابوحنيفه اكثراً خراسانى بودند و آنها طريقه استاد خود را در خراسان گسترش دادند، و اميران و حاكمان منطقه خراسان هم از ابوحنيفه پيروى مىكردند و قضات و مفتيان نيز حنفى بودند بطورى كه از تاريخ معلوم مىگردد تا قرن چهارم در خراسان مذهب شافعى رونقى نداشته است.
نخستين امير و سلطانى كه در خراسان مذهب ابوحنيفه را ترك گفت سلطان محمود غزنوى بود. او توسط فقال چاچى (از فقهاى شافعى) مذهب حنفى را رها و شافعى شد و بعد از وى نيز برخى از اميران و وزيران خراسان از مذهب شافعى حمايت كردند.
از كسانى كه در خراسان مذهب شافعى را رواج دادند مىتوان از: احمد بن حسين بيهقى (صاحب كتاب سنن الكبرى)، حاكم نيشابورى (مؤلف مستدرك صحيحين)، امام الحرمين جوينى، ابو اسحاق شيرازى (مدرس مدرسه نظاميه نيشابور) و خواجه نظامالملك طوسى (وزير معروف و مؤسس مدارس نظاميه در نيشابور، هرات و بلخ) نام برد.
تا آنجايى كه تحقيق شده است مذهب مالكى در خراسان طرفدارى پيدا نكرد. در عصر امام رضا عليهالسلام گروهى از معتزله و خوارج و اصحاب بشر مُريسى كه قائل به خلق قرآن بود در خراسان بودهاند.
با به سلطنت رسيدن شاه اسماعيل اول (907 ه ـ 1502 م) و روى آوردن مردم ايران به مذهب شيعه، كه پس از حمله مغول و ويرانى شهرهاى نيشابور و هرات و مراكز علمى اهل سنت به وقوع پيوست، پيروان اهل سنت در خراسان قدرت خود را در مركز خراسان از دست دادند و مراكزى همچون مرز شرقى خراسان و شهرستانهاى خواف و طيبات (تايباد) كه در مقابل تشيع ايستادگى مىكردند، از رونق افتادند. هم اكنون نواحى مرزى خراسان همچون نهبندان، خواف، تايباد، صالحآباد يا زورآباد جام و نواحى تركمن نشين شمال خراسان و بخشهايى از بيرجند اغلب سنى مذهب و بقيه مناطق خراسان پيرو مذهب شيعه مىباشند. هر چند كه اهل سنت خراسان نيز عشق و علاقه به اهل بيت عليهمالسلام خصوصاً به حضرت على بن موسى الرضا عليهالسلام را در دل دارند و به آن بزرگوار صميمانه ارادت مىورزند.
هم اكنون فرقههايى از دراويش و علىاللهى در بعضى از شهرستانهاى جنوبى استان خراسان موجود هستند و از فرقه اسماعيليه نيز تعدادى در روستاهاى نيشابور خصوصاً نواحى ديزباد سكونت دارند.