دوران جمهوری اسلامی در استان گیلان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | ==دوران جمهوری اسلامی== | ||
+ | نخستين جرقههاى انقلاب اسلامى در خرداد 1342 زده شد و در طول 15 سال چون اخگرى نمايان شد. | ||
− | + | سر آغاز انقلاب اسلامى در گيلان را نيز مىبايست در سالهاى 1342 جستجو كرد و اين نخستين حركتها با قيام مردم و علماء در اعتراض به وقايع 15 خرداد شروع گرديد وليكن از سال 1356 فعاليت مخالفان رژيم در گيلان تشديد و علنى گرديد و در سال 1357 مبارزات مردم در شكل گستردهترى ادامه يافت و مساجد گيلان به ويژه رشت، صومعه سرا و لاهيجان به پايگاه مبارزه با رژيم تبديل شد و جلسات سخنرانى عالمانى چون احسان بخش، ابراهيم فقيهى و هادى حسام در رشت، زين العابدين قربانى در لاهيجان، ميرآقا موسوى در صومعه سرا مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفت و ساواك را در شهرهاى مزبور دچار ترس و وحشت ساخت و مردم از روستاهاى دور و نزديك براى استماع سخنرانيها هجوم مىبردند و شهرهاى رودبار، آستانه اشرفيه، رودسر، فومن و لنگرود نيز در ماه رمضان مساجد را سنگر مبارزه قرار داده و خود را براى پيروزى انقلاب اسلامى آماده مىكردند. با آغاز مهر 1357 مردم شهرهاى گيلان مبارزات پرشورى را آغاز نمودند و اعتصابهاى گستردهاى در سازمانها و مدارس آغاز گرديد و آيت الله ضيابرى از پيشگامان مبارزه طى اعلاميهاى به مأموران پليس هشدار داد. | |
− | == دفاع مقدس == | + | بنا به دعوت آيت الله احسان بخش كه رهبرى مبارزه را در استان گيلان بر عهده داشت اعتصابهاى گستردهاى صورت پذيرفت و تصاوير شاه در مدارس واماكن عمومى به آتش كشيده شد. |
+ | |||
+ | در روز 17 مهرماه مردم رشت در راهپيمايى عظيمى در زير باران سيل آسا شركت كردند و در روز 3 آبان 1357 نيز مردم رشت از ميدان بانك ملى راهپيمايى عظيمى را آغاز كردند و شيشههاى مشروب فروشىها و سينماها را شكستند و در پايان راهپيمايى به منزل استاندار حمله كردند. اين راهپيمايى سرانجام با مداخله نيروهاى پليس و دستگيرى جمعى از راهپيمايان خاتمه يافت. | ||
+ | |||
+ | در روز 8 آبان 1357 عناصر رژيم براى جلوگيرى از گسترده شدن تظاهرات در روستاها و شهرها با فراهم آوردن نيروها طرفدار سلطنت و روستائيان بى خبر به صومعه سرا حمله برده و به غارت و تخريب منازل و مغازههاى مخالفان رژيم پرداختند. طى اين حمله يك تن كشته و عدهاى نيز مجروح شدند. | ||
+ | |||
+ | در 20 آبان 1357 مردم رشت به منظور اعتراض به حمله عناصر چماق بدست رژيم در صومعهسرا در رشت اقدام به راهپيمايى 150 هزار نفرى كردند. اين راهپيمايى به مدت 4 ساعت به طول انجاميد. | ||
+ | |||
+ | به دنبال تظاهرات مردم رشت و ديگر شهرهاى استان گيلان، ماموران انتظامى از ترس حملات چريكى روستاهاى اطراف لاهيجان و سياهكل را تحت كنترل شديد قرار دادند. | ||
+ | |||
+ | در روز 11 آبان 1357 به مناسبت شهادت يكى از جوانان روستاى پشتير صومعهسرا گروه كثيرى از اهالى رشت به صومعه سرا رفته و به تظاهرات پرداختند. در اين تظاهرات براى نخستين بار شعار «شاه ترا مىكشيم» شنيده مىشد. در آن روز تظاهر كنندگان تصاويرى از ميرزا كوچك خان را در دست داشتند و از مقابل قرارگاه ميرزا كوچك خان عبور كردند. | ||
+ | |||
+ | به دنبال تظاهرات مردم در رشت و صومعهسرا، مردم لاهيجان در روزهاى 22 و 23 آبان تظاهرات وسيعى را آغاز كردند كه اين راه پيمائيها منجر به زد و خورد شديد با نيروهاى پليس گرديد و منجر به كشته شدن 13 نفر از تظاهر كنندگان گرديد. | ||
+ | |||
+ | در طول دهه محرم سال انقلاب (از اواسط آذرماه) همه مساجد و حسينيههاى شهرها و روستاهاى گيلان، محل تمركز عزاداران ضد رژيم گرديد و ضمن سوگوارى براى حضرت ابا عبدالله الحسين عليهالسلام، واقعه عاشورا را سرمشق انقلاب اسلامى قرار داده و محرم را ماه غلبه خون بر شمشير ساختند. در طول ماه محرم تظاهرات مردم شهرهاى گيلان ادامه يافت. | ||
+ | |||
+ | در تاسوعا و عاشوراى سال 1357 در استان گيلان عزادارى در خيابانها از سوى رژيم ممنوع اعلام شد. اما در اغلب شهرهاى استان مراسم عزادارى به تظاهرات سهمگينى عليه رژيم تبديل شد و شهر لاهيجان به ميدان جنگ تبديل شد و آتشسوزى بزرگى بخش عظيمى از شهر را به خاكستر تبديل كرد و عبور و مرور بواسطه موانعى كه مردم در خيابانها ايجاد كرده بودند متوقف شد. | ||
+ | |||
+ | به دنبال تظاهرات پرشور مردمى در ايام عزادارى عاشورا عوامل زخم خورده رژيم در 23 آذرماه گروهى از روستائيان اما تظاهر كنندگان را تجهيز كرده و به شهر رشت كشاندند تا متقابلاً تظاهراتى به نفع شاه و حمايت از دولت انجام گيرد. اما تظاهر كنندگان به غارت اموال مردم، تخريب مغازهها، آتش زدن وسائل نقليه و ضرب و شتم مردم پرداختند. | ||
+ | |||
+ | پزشكان و پرستاران رشت نيز در 6 دى ماه در بيمارستان رازى گرد آمده و سپس در يك راه پيمايى شركت كردند. | ||
+ | |||
+ | در 13 دى ماه در آستانه اشرفيه آتش سوزى مهيبى از طرف ساواك و عناصر وابسته صورت پذيرفت و منزل آيت الله ضيايى و تعدادى مغازه و خانه در آتش سوخت. | ||
+ | |||
+ | در 25 دى ماه نيز پس از تدفين شهدا تظاهرات مردم از گورستان به مركز شهر كشيده شد. مردم قصد داشتند مجسمه رضاشاه را پائين بكشند، اما در ميدان فرهنگ با تيراندازى و مقاومت ماموران مواجه شدند اما چند روز بعد با فرار شاه از ايران مجسمه رضاشاه را پائين كشيدند. | ||
+ | |||
+ | در دى ماه در تمام شهرهاى استان گيلان به ويژه شهر رشت تظاهرات متعددى صورت مىپذيرفت كه در هر تظاهرات عدهاى كشته و زخمى مىشدند در طول اوجگيرى نهضت، بازاريان نيز با همراهى مردم بازارها را بسته و گاه تا 5 روز اين تحصن ادامه مىيافت. | ||
+ | |||
+ | با انتشار خبر ممانعت رژيم از ورود امام خمينى و بسته شدن فرودگاه خشم عمومى در استان گيلان برانگيخته شد و مردم با تظاهرات، بستن خيابانها و آتش زدن لاستيك به زد و خورد با پليس پرداختند و ماموران را از برقرار ساختن نظم عاجز ساختند. | ||
+ | |||
+ | روز 12 بهمن همزمان با ورود امام به ايران اسلامى موجى از شور و شعف استان گيلان را فرا گرفت و تا پاسى از شب مردم در خيابانها به شادى پرداختند. | ||
+ | |||
+ | روز 19 بهمن با اعلام نخست وزيرى بازرگان، برگزارى يك راهپيمايى بىسابقهاى در گيلان برگزار شد. | ||
+ | |||
+ | در 22 بهمن ماه روز پايان نظام شاهنشاهى در ايران مردم مسلمان گيلان به كلانترىها و پادگانها حمله بردند. اين درگيرىها تا 23 بهمن ادامه داشت. از جمله مراكز مقاومت كه تا بعدازظهر روز 23 بهمن هنوز تسليم نشده بود ساواك رشت بود. | ||
+ | |||
+ | مردم با بلدوزر درب ساواك را شكسته و به آن حمله كردند و يك گروه 22 نفره از مأموران ساواك به سوى مردم تير اندازى مىكردند. محاصره ساواك 8 ساعت به طول انجاميد و 9 نفر از مأموران ساواك كشته شدند. | ||
+ | |||
+ | مأموران ساواك كه مقاومت را بىفايده مىديدند با به آتش كشيدن ساواك موفق به فرار شدند و ساواك به تسخير نيروهاى انقلاب در آمد. با فرو ريختن دژ آهنين رژيم در گيلان، ساواك رشت و ساير نيروهاى رژيم نيز تسليم شدند. | ||
+ | |||
+ | ديگر تمام شهر به تصرف مردم در آمده بود خبرهايى كه از راديو تهران پخش شد به آخرين مقاومتها پايان بخشيد و همه مردم حتى خانوادههايى كه در غم و اندوه شهادت عزيزان خود عزادار بودند، پيروزى انقلاب و سرنگونى رژيم را جشن گرفته به شادمانى و پايكوبى پرداختند. | ||
+ | |||
+ | با سقوط شهر رشت در 23 بهمن 1357 يك كميته 25 نفرى به رياست آيت الله احسانبخش زمام امور شهر رشت مركز استان گيلان را در دست گرفت. | ||
+ | |||
+ | ===حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون=== | ||
+ | |||
+ | 1ـ نقش احزاب و گروهكهاى سياسى | ||
+ | |||
+ | با پيروزى انقلاب اسلامى و فضاى آزادى به دست آمده استان گيلان بار ديگر با سختترين و پرهيجانترين آزمايش تاريخى روبرو گرديد. | ||
+ | در اين زمان گروهكهاى مختلف با توجه به فرصت به دست آمده پا به ميدان گذارده بودند. | ||
+ | |||
+ | مباحثات خيابانى و سخنرانىهاى مختلف در دانشگاهها و دانشسراها و دبيرستانها و حتى در مساجد و تكيههاى شهر و روستا به شكل گستردهاى جريان پيدا كرد و جوانان پرشور بيشتر از گذشته به بررسى و مطالعه مسايل اعتقادى و سياسى مىپرداختند، تا جائيكه تنشها و برخوردهاى خونين به تدريج جاى مناظرات عمومى و خيابانى را گرفت و موضوع نبودن امنيت اجتماعى و كمبود مواد غذائى و سوختنى بى سرو سامانىها را توسعه داد و كوشش براى جمع آورى سلاحهائى كه در دست افراد غير مسؤول بود، نتوانست از اضطراب مردم بكاهد. تعداد گروههاى مسلح و غير مسلح در شش ماهه اول بعد از انقلاب در بيست و سه حزب شناخته مىشدند كه اغلب در اين استان علاوه بر تشكيلات سياسى و حزبى داراى خبرنامه و روزنامه بودهاند. بعضى از آنها شاخههاى نظامى خود را كه آرم و لباس مخصوص به تظاهرات خيابانى مىكشانيدند. | ||
+ | |||
+ | در ارديبهشت 1359 يك مهلت سه روزه به گروهكها و سازمانهاى مستقر در دانشگاه گيلان داده شد تا نسبت به تخليه ساختمانهاى در اختيار، اقدام نمايند كه در پايان مهلت، اين حادثه با تعداد دويست مجروح و پنج نفر كشته باعث خروج گروههاى سياسى از محوطه دانشگاه گرديد. | ||
+ | |||
+ | با افزايش تنشها سرانجام نيروهاى سپاه پاسداران كه در دوازدهم تير 1358 به رشت اعزام شده بودند اعلام داشتند «شليك ضد انقلاب را بى پاسخ نخواهيم گذاشت» و به گروههاى مسلح در گيلان هشدار دادند كه سپاه پاسداران انقلاب افراد از جان گذشتهاى هستند كه فقط براى صلح و امنيت آمدهاند. | ||
+ | |||
+ | وقتى امنيت را در شهر برقرار كردند دست همه را مىبوسند و از شهر رشت مىروند. | ||
+ | |||
+ | در پايان سال 1358 شهيد انصارى به سمت استاندارى گيلان منصوب گرديد. ورود شهيد انصارى به استاندارى گيلان مصادف بابلوا و غوغاى گروهكها و تحصن آنان در محل استاندارى بود. در يكى از آن ايام گروهكها نسبت به اشغال استاندارى اقدام نموده و شهيد انصارى را به گروگان مىگيرند كه با هوشيارى امت حزب الله از دست آنان نجات مىيابد وليكن عاقبت گروهكها كه نقش خود را در ميان مردم از دست رفته مىديدند، دست به جنايت زدند و در 15 تير 1360 مصادف با ماه مبارك رمضان استاندار گيلان و معاونش را به شهادت رساندند. | ||
+ | |||
+ | ترور چهرههاى معروف ديگر مانند آقاى حسام (واعظ) در بهمن ماه 1358 و آية الله احسان بخش (امام جمعه رشت) در فروردين ماه 1361 از جمله برنامههاى اضطراب آخرين گروهكها بود كه با حضور مردم در صحنه اين توطئهها خنثى گرديد. | ||
+ | |||
+ | ==نماز جمعه== | ||
+ | |||
+ | با پيروزى انقلاب اسلامى ايران و تشكيل نهادهاى انقلابى، مردم مسلمان استان گيلان در خواست بر پايى نماز جمعه را نمودند و در اين راستا تعدادى از بزرگان و فضلاء از سوى دفتر حضرت امام(ره) به عنوان ائمه جمعه شهرهاى استان منصوب گرديدند. | ||
+ | |||
+ | در مركز استان حضرت آيت الله احسان بخش به سمت نمايندگى محترم حضرت امام و امام جمعه شهرستان رشت منصوب گرديدند كه با فوت ايشان در سال 1380 ه .ش از سوى مقام معظم رهبرى حضرت آية الله خامنهاى، آية الله زينالعابدين قربانى بدين سمت منصوب شدند و در حال حاضر ائمه جمعه استان گيلان عبارتند از: | ||
+ | |||
+ | آستارا: حجت الاسلام كريم قياثى؛ | ||
+ | |||
+ | آستانه اشرفيه: حجت الاسلام مختار امينيان؛ | ||
+ | |||
+ | املش: حجت الاسلام رضا مظفرى؛ | ||
+ | |||
+ | بندرانزلى: حجت الاسلام سيد محمد ميرتبار؛ | ||
+ | |||
+ | چابكسر: حجت الاسلام محمدحسن باقرى؛ | ||
+ | |||
+ | خمام: حجت الاسلام سيد مرتضى مؤدبپور؛ | ||
+ | |||
+ | رشت: حجت الاسلام زينالعابدين قربانى؛ | ||
+ | |||
+ | رضوان شهر: حجت الاسلام سيد كاظم ميرحسينى؛ | ||
+ | |||
+ | رودبار: حجت الاسلام سيد داود شاهچراغى؛ | ||
+ | |||
+ | رودسر: حجت الاسلام محمد مهدى راشدى؛ | ||
+ | |||
+ | سياهكل: حجت الاسلام محمد اسماعيل زاده؛ | ||
+ | |||
+ | صومعهسرا: حجت الاسلام اسماعيل پور رضا كتيگرى؛ | ||
+ | |||
+ | فومن: حجت الاسلام مهدى حيدرى فطرت؛ | ||
+ | |||
+ | كلاچاى: حجت الاسلام اسماعيل صديقى؛ | ||
+ | |||
+ | كومله: حجت الاسلام محمد رضا شكسته دل؛ | ||
+ | |||
+ | لاهيجان: حجت الاسلام حامد رنجبر؛ | ||
+ | |||
+ | لشت نشاء: حجت الاسلام على رنجبر؛ | ||
+ | |||
+ | لنگرود: حجت الاسلام مهدى صديق؛ | ||
+ | |||
+ | لوشان: حجت الاسلام محمد رضايى؛ | ||
+ | |||
+ | ماسال: حجت الاسلام سيد محمد حسن صفوى؛ | ||
+ | |||
+ | هشتپر (تالش): حجت الاسلام غلام حيدر حسينى. | ||
+ | |||
+ | ==دفاع مقدس== | ||
+ | |||
+ | با آغاز جنگ تحميلى استكبار جهانى و تجاوز رژيم صدام به خاك كشور اسلامى مردم استان گيلان نيز مانند ديگر امت ايثارگر راهى جبهههاى جنگ شدند و دوش به دوش مردم ساير شهرها و نقاط كشور به نبرد با صداميان پرداختند. براى نخستين بار مردم پيكر 12 شهيد استان گيلان كه در جبهه سرپل ذهاب به شهادت رسيده بودند را تشييع كردند. | ||
+ | |||
+ | از ابتداى جنگ تا پايان آن استان گيلان متجاوز از 6 هزار تن از بهترين و فداكارترين جوانان رزمنده پاسدار و بسيجى و قواى مسلح نظامى و انتظامى خود را تقديم اسلام نموده است كه علاوه بر اين از جمعيت جوان استان گيلان تعداد 1125 نفر آزاده و 7102 نفر جانباز مىباشند. | ||
+ | |||
+ | رزمندگان اين استان كه در ابتدا به شكل گردان و تيپ در قالب لشگر 25 كربلا عمل مىكردند اما بعدها خود داراى لشگرى به نام لشگر 16 قدس گيلان گشتند كه اين لشگر به صورت موفق در اغلب عملياتهاى آبى و خاكى جبهه فعاليت داشت. | ||
+ | |||
+ | علاوه بر آن مردم گيلان در كمك به جبهه از پيشتازان اين امر خير بودند و كاروان هزار كاميونى هداياى مردم گيلان به جبهههاى نور هيچگاه از ياد نمىرود. | ||
+ | |||
+ | روحانيت استان گيلان نيز در طول جنگ تحميلى نسبت به ساير اقشار بيشترين شهيدان را نسبت به جمعيت اين صف تقديم انقلاب نموده است. آنان همواره پيشاپيش رزمندگان در خطوط مقدم جبهه، تبليغ و نبرد پرداختند. | ||
+ | |||
+ | اسامى تعدادى از شهداى روحانى استان عبارت است از: شهيد مسعود عليزاده، شهيد مسعود جبارى بوسارى، شهيد نقى شريفى يوسفى، شهيد محمد مهدى جاويد، شهيد محمد تقى حقپرست. | ||
+ | |||
+ | ==مشاركت سياسى== | ||
+ | |||
+ | يكى از مهمترين عوامل تشكيل دهنده شرايط سياسى، مشاركت در امور سياسى مىباشد. نماد اصلى مشاركت سياسى، انتخابات مىباشد. مردم استان گيلان از آغاز انقلاب اسلامى با حضور گسترده خود در راهپيمايىها، انتخابات و صحنههاى ديگر انقلاب، حمايت خود را از انقلاب اسلامى اعلام كردهاند. در انتخابات مجلس شوراى اسلامى مردم اين استان حضورى چشمگير داشتهاند. | ||
+ | |||
+ | در اولين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى 37/36 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند. در اين دوره كل آراء مأخوذه در استان 293141 رأى بوده است. در دوره دوم مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردم در انتخابات به 47/54 درصد رسيده است كه نسبت به دوره قبل حدود 1/18 درصد افزايش داشته است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 6/76 درصد افزايش يافته است. در سومين دوره مجلس شوراى اسلامى 13/69 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند كه نسبت به دوره قبل 66/14 درصد بر مشاركت مردم افزوده شده است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 8/43 درصد افزايش يافته است. در چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردم در انتخابات با 2 درصد كاهش به 08/67 درصد رسيده است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 10 درصد افزايش يافته است. در پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى حدود 9/72 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند كه از اولين دوره تا كنون بالاترين ميزان مشاركت مردمى را نشان مىدهد. در اين دوره كل آراء استان نسبت به دوره قبل حدود 4/28 درصد افزايش يافته است. در ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى نيز 47/67 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند كه تقريبا ميزان مشاركت مردمى با دوره چهارم برابر مىباشد. | ||
+ | |||
+ | در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 47/8 درصد افزايش يافته است. | ||
+ | |||
+ | در ششمين دوره انتخابات رياست جمهورى 21/50 درصد واجدين شرايط در پاى صندوقهاى رأى حاضر شدهاند. | ||
+ | |||
+ | در دوره هفتم رياست جمهورى ميزان مشاركت مردم به 48/69 درصد افزايش يافته است. | ||
+ | |||
+ | در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 89/58 درصد افزايش داشته است. | ||
+ | |||
+ | در هشتمين دوره رياست جمهورى 12/65 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل 8/5 درصد افزايش يافته است. | ||
+ | |||
+ | ميزان مشاركت مردم استان گيلان در انتخابات ادوار مختلف مجلس شوراى اسلامى | ||
+ | |||
+ | دورهجمعيت واجدشرايط راىدادنكل آراءميزان مشاركت | ||
+ | |||
+ | اول029/806141/29337/36 | ||
+ | |||
+ | دوم773/966583/52647/54 | ||
+ | |||
+ | سوم655/095/1477/75713/69 | ||
+ | |||
+ | چهارم261/242/1281/83308/67 | ||
+ | |||
+ | پنجم524/467/1080/070/19/72 | ||
+ | |||
+ | ششم293/720/1763/160/147/67 | ||
+ | |||
+ | در ذيل با نگاهى اجمالى به تاريخ شروع و پايان هر دوره از مجلس شوراى اسلامى، اسامى نمايندگان استان مورد بررسى قرار مىگيرد. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره اول | ||
+ | |||
+ | اولين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1359 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ محمد فرضپورماچيانى آستارا | ||
+ | |||
+ | 2ـ محمدرضا امينناصرى آستانه اشرفيه | ||
+ | |||
+ | 3ـ محمد مهدى پورگل بندرانزلى | ||
+ | |||
+ | 4ـ سيد يونس عرفانى تالش | ||
+ | |||
+ | 5ـ حسن لاهوتى اشكورى رشت | ||
+ | |||
+ | 6ـ محمد خزاعى ترشيزى رشت | ||
+ | |||
+ | 7ـ رضا رمضانى رشت | ||
+ | |||
+ | 8ـ مسلم ميرزاپور رودبار | ||
+ | |||
+ | 9ـ محمد حسينى نياكجيدى رودسر | ||
+ | |||
+ | 10ـ محمد تقى رنجبر چوبه صومعه سرا | ||
+ | |||
+ | 11ـ مصطفى فومنى حائرى فومن | ||
+ | |||
+ | 12ـ ارسلان فلاح حجت انصارى لاهيجان | ||
+ | |||
+ | 13ـ سيف الله عبدالكريمى لنگرود | ||
+ | |||
+ | اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره دوم | ||
+ | |||
+ | دومين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1363 افتتاح شد و افراد زير به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ اسماعيل آهنى آستارا | ||
+ | |||
+ | 2ـ زينالعابدين قربانى پنجاه آستانه اشرفيه | ||
+ | |||
+ | 3ـ محمد مهدى پورگل بندرانزلى | ||
+ | |||
+ | 4ـ سيد مجتبى عرفانى تالش | ||
+ | |||
+ | 5ـ محمد خزائى ترشيزى رشت | ||
+ | |||
+ | 6ـ سيد ابوطالب حجازى كمسارى رشت | ||
+ | |||
+ | 7ـ سيد داود مصطفوى سياهمزگى رشت | ||
+ | |||
+ | 8ـ محمد باقر نوبخت حقيقى رشت | ||
+ | |||
+ | 9ـ سيد ابوالحسن مخزن موسوى رودبار | ||
+ | |||
+ | 10ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر | ||
+ | |||
+ | 11ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا | ||
+ | |||
+ | 12ـ سيد عباس صفوى كوهساره فومن | ||
+ | |||
+ | 13ـ كامل خيرخواه لاهيجان | ||
+ | |||
+ | 14ـ ميرعلى نقى سيد خاورى لنگرودى لنگرود | ||
+ | |||
+ | اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 5 خرداد ماه 1367 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره سوم | ||
+ | |||
+ | دوره سوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1367 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ محمد فرضپور ماچيانى آستارا | ||
+ | |||
+ | 2ـ على پور محمدى فلاح آستانه اشرفيه | ||
+ | |||
+ | 3ـ سيد خليل موشح بندرانزلى | ||
+ | |||
+ | 4ـ سيد ابراهيم مير غفارى مريايى تالش | ||
+ | |||
+ | 5ـ الياس حضرتى رشت | ||
+ | |||
+ | 6ـ عليرضا خاك رشت | ||
+ | |||
+ | 7ـ محمد باقر نوبخت حقيقى رشت | ||
+ | |||
+ | 8ـ مسلم ميرزاپور كلشترى رودبار | ||
+ | |||
+ | 9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر | ||
+ | |||
+ | 10ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا | ||
+ | |||
+ | 11ـ محمد حسين افتخارى فومن | ||
+ | |||
+ | 12ـ محمدرضا شفيعى كاس احمدانى فومن | ||
+ | |||
+ | 13ـ كامل خيرخواه لاهيجان | ||
+ | |||
+ | 14ـ پرويز صيقلىكومله لنگرود | ||
+ | |||
+ | اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1371 به پايان رسيد. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره چهارم | ||
+ | |||
+ | چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1371 افتتاح شد و نمايندگان استان به قرار ذيل به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ شاپور مرحبا آستارا | ||
+ | |||
+ | 2ـ حسن شاخصى آستانه اشرفيه | ||
+ | |||
+ | 3ـ عبدالغفار شجاع بندرانزلى | ||
+ | |||
+ | 4ـ سيد مجتبى عرفانى تالش | ||
+ | |||
+ | 5ـ الياس حضرتى رشت | ||
+ | |||
+ | 6ـ احمد نصرتىراد رشت | ||
+ | |||
+ | 7ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت | ||
+ | |||
+ | 8ـ فرامرز گلشنى رودبار | ||
+ | |||
+ | 9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر | ||
+ | |||
+ | 10ـ قاسم رمضان پور نرگسى صومعه سرا | ||
+ | |||
+ | 11ـ محمدرضا شفيعى كاس احمدانى فومن | ||
+ | |||
+ | 12ـ بهرام يعقوبى لاهيجان | ||
+ | |||
+ | 13ـ پرويز صيقلى كومله لنگرود | ||
+ | |||
+ | اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1375 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره پنجم | ||
+ | |||
+ | پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 12 خرداد ماه 1375 افتتاح شد و افراد زير به نمايندگى از طرف مردم استان به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ شاپور مرحبا آستارا | ||
+ | |||
+ | 2ـ حسن شاخصى آستانه اشرفيه | ||
+ | |||
+ | 3ـ عبدالغفار شجاع بندرانزلى | ||
+ | |||
+ | 4ـ بهمن محمديارى تالش | ||
+ | |||
+ | 5ـ الياس حضرتى رشت | ||
+ | |||
+ | 6ـ احمد رمضان پورنرگس رشت | ||
+ | |||
+ | 7ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت | ||
+ | |||
+ | 8ـ فرامرز گلشنى رودبار | ||
+ | |||
+ | 9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر | ||
+ | |||
+ | 10ـ قاسم رمضان پور نرگسى صومعه سرا | ||
+ | |||
+ | 11ـ ناصر عاشورى فومن | ||
+ | |||
+ | 12ـ كامل خيرخواه لاهيجان | ||
+ | |||
+ | 13ـ حسن دهگان لنگرود | ||
+ | |||
+ | اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1379 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره ششم | ||
+ | |||
+ | دوره ششم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1379 آغاز به كار كرد و افراد زير از اين استان به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ حسن زحمتكش آستارا | ||
+ | |||
+ | 2ـ رضا صالح جلالى آستانه اشرفيه | ||
+ | |||
+ | 3ـ حسن خستهبند بندرانزلى | ||
+ | |||
+ | 4ـ عسكر اسلام دوست كاربندى تالش | ||
+ | |||
+ | 5ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت | ||
+ | |||
+ | 6ـ سيد محمد مؤدبپور رشت | ||
+ | |||
+ | 7ـ احمد رمضان پور نرگسى رشت | ||
+ | |||
+ | 8ـ سليم مرعشى رودبار | ||
+ | |||
+ | 9ـ داود حسن زادگان رودسرى رودسر | ||
+ | |||
+ | 10ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا | ||
+ | |||
+ | 11ـ رسول جماعتى مالوانى فومن و شفت | ||
+ | |||
+ | 12ـ ايرج نديمى لاهيجان و سياهكل | ||
+ | |||
+ | 13ـ محمود اخوان بازارده لنگرود | ||
+ | |||
+ | ـ دوره هفتم | ||
+ | |||
+ | نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى): | ||
+ | |||
+ | 1ـ شاپور مرحبا آستارا | ||
+ | |||
+ | 2ـ كيانوش صادق دقيقى آستانه اشرفيه | ||
+ | |||
+ | 3ـ هادى حقشناس بندر انزلى | ||
+ | |||
+ | 4ـ بهمن محمديارى تالش، رضوانشهر و ماسال | ||
+ | |||
+ | 5ـ هاجر تحريرى نيكصفت رشت | ||
+ | |||
+ | 6ـ رمضانعلى صادقزاده شيخان رشت | ||
+ | |||
+ | 7ـ سيد مجتبى مؤدبپور رشت | ||
+ | |||
+ | 8ـ عطاءالله حكيمى رودبار | ||
+ | |||
+ | 9ـ اسدالله عباسى رودسر و املش | ||
+ | |||
+ | 10ـ سيد كاظم دلخوش اباترى صومعهسرا | ||
+ | |||
+ | 11ـ ناصر عاشورى قلعه رودخانى فومن و شفت | ||
+ | |||
+ | 12ـ ايرج نديمى لاهيجان و سياهكل | ||
+ | |||
+ | 13ـ محمدعلى حيدرى شلمانى لنگرود | ||
− | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:دوران جمهوری اسلامی]] | [[رده:دوران جمهوری اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۰۸
محتویات |
دوران جمهوری اسلامی
نخستين جرقههاى انقلاب اسلامى در خرداد 1342 زده شد و در طول 15 سال چون اخگرى نمايان شد.
سر آغاز انقلاب اسلامى در گيلان را نيز مىبايست در سالهاى 1342 جستجو كرد و اين نخستين حركتها با قيام مردم و علماء در اعتراض به وقايع 15 خرداد شروع گرديد وليكن از سال 1356 فعاليت مخالفان رژيم در گيلان تشديد و علنى گرديد و در سال 1357 مبارزات مردم در شكل گستردهترى ادامه يافت و مساجد گيلان به ويژه رشت، صومعه سرا و لاهيجان به پايگاه مبارزه با رژيم تبديل شد و جلسات سخنرانى عالمانى چون احسان بخش، ابراهيم فقيهى و هادى حسام در رشت، زين العابدين قربانى در لاهيجان، ميرآقا موسوى در صومعه سرا مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفت و ساواك را در شهرهاى مزبور دچار ترس و وحشت ساخت و مردم از روستاهاى دور و نزديك براى استماع سخنرانيها هجوم مىبردند و شهرهاى رودبار، آستانه اشرفيه، رودسر، فومن و لنگرود نيز در ماه رمضان مساجد را سنگر مبارزه قرار داده و خود را براى پيروزى انقلاب اسلامى آماده مىكردند. با آغاز مهر 1357 مردم شهرهاى گيلان مبارزات پرشورى را آغاز نمودند و اعتصابهاى گستردهاى در سازمانها و مدارس آغاز گرديد و آيت الله ضيابرى از پيشگامان مبارزه طى اعلاميهاى به مأموران پليس هشدار داد.
بنا به دعوت آيت الله احسان بخش كه رهبرى مبارزه را در استان گيلان بر عهده داشت اعتصابهاى گستردهاى صورت پذيرفت و تصاوير شاه در مدارس واماكن عمومى به آتش كشيده شد.
در روز 17 مهرماه مردم رشت در راهپيمايى عظيمى در زير باران سيل آسا شركت كردند و در روز 3 آبان 1357 نيز مردم رشت از ميدان بانك ملى راهپيمايى عظيمى را آغاز كردند و شيشههاى مشروب فروشىها و سينماها را شكستند و در پايان راهپيمايى به منزل استاندار حمله كردند. اين راهپيمايى سرانجام با مداخله نيروهاى پليس و دستگيرى جمعى از راهپيمايان خاتمه يافت.
در روز 8 آبان 1357 عناصر رژيم براى جلوگيرى از گسترده شدن تظاهرات در روستاها و شهرها با فراهم آوردن نيروها طرفدار سلطنت و روستائيان بى خبر به صومعه سرا حمله برده و به غارت و تخريب منازل و مغازههاى مخالفان رژيم پرداختند. طى اين حمله يك تن كشته و عدهاى نيز مجروح شدند.
در 20 آبان 1357 مردم رشت به منظور اعتراض به حمله عناصر چماق بدست رژيم در صومعهسرا در رشت اقدام به راهپيمايى 150 هزار نفرى كردند. اين راهپيمايى به مدت 4 ساعت به طول انجاميد.
به دنبال تظاهرات مردم رشت و ديگر شهرهاى استان گيلان، ماموران انتظامى از ترس حملات چريكى روستاهاى اطراف لاهيجان و سياهكل را تحت كنترل شديد قرار دادند.
در روز 11 آبان 1357 به مناسبت شهادت يكى از جوانان روستاى پشتير صومعهسرا گروه كثيرى از اهالى رشت به صومعه سرا رفته و به تظاهرات پرداختند. در اين تظاهرات براى نخستين بار شعار «شاه ترا مىكشيم» شنيده مىشد. در آن روز تظاهر كنندگان تصاويرى از ميرزا كوچك خان را در دست داشتند و از مقابل قرارگاه ميرزا كوچك خان عبور كردند.
به دنبال تظاهرات مردم در رشت و صومعهسرا، مردم لاهيجان در روزهاى 22 و 23 آبان تظاهرات وسيعى را آغاز كردند كه اين راه پيمائيها منجر به زد و خورد شديد با نيروهاى پليس گرديد و منجر به كشته شدن 13 نفر از تظاهر كنندگان گرديد.
در طول دهه محرم سال انقلاب (از اواسط آذرماه) همه مساجد و حسينيههاى شهرها و روستاهاى گيلان، محل تمركز عزاداران ضد رژيم گرديد و ضمن سوگوارى براى حضرت ابا عبدالله الحسين عليهالسلام، واقعه عاشورا را سرمشق انقلاب اسلامى قرار داده و محرم را ماه غلبه خون بر شمشير ساختند. در طول ماه محرم تظاهرات مردم شهرهاى گيلان ادامه يافت.
در تاسوعا و عاشوراى سال 1357 در استان گيلان عزادارى در خيابانها از سوى رژيم ممنوع اعلام شد. اما در اغلب شهرهاى استان مراسم عزادارى به تظاهرات سهمگينى عليه رژيم تبديل شد و شهر لاهيجان به ميدان جنگ تبديل شد و آتشسوزى بزرگى بخش عظيمى از شهر را به خاكستر تبديل كرد و عبور و مرور بواسطه موانعى كه مردم در خيابانها ايجاد كرده بودند متوقف شد.
به دنبال تظاهرات پرشور مردمى در ايام عزادارى عاشورا عوامل زخم خورده رژيم در 23 آذرماه گروهى از روستائيان اما تظاهر كنندگان را تجهيز كرده و به شهر رشت كشاندند تا متقابلاً تظاهراتى به نفع شاه و حمايت از دولت انجام گيرد. اما تظاهر كنندگان به غارت اموال مردم، تخريب مغازهها، آتش زدن وسائل نقليه و ضرب و شتم مردم پرداختند.
پزشكان و پرستاران رشت نيز در 6 دى ماه در بيمارستان رازى گرد آمده و سپس در يك راه پيمايى شركت كردند.
در 13 دى ماه در آستانه اشرفيه آتش سوزى مهيبى از طرف ساواك و عناصر وابسته صورت پذيرفت و منزل آيت الله ضيايى و تعدادى مغازه و خانه در آتش سوخت.
در 25 دى ماه نيز پس از تدفين شهدا تظاهرات مردم از گورستان به مركز شهر كشيده شد. مردم قصد داشتند مجسمه رضاشاه را پائين بكشند، اما در ميدان فرهنگ با تيراندازى و مقاومت ماموران مواجه شدند اما چند روز بعد با فرار شاه از ايران مجسمه رضاشاه را پائين كشيدند.
در دى ماه در تمام شهرهاى استان گيلان به ويژه شهر رشت تظاهرات متعددى صورت مىپذيرفت كه در هر تظاهرات عدهاى كشته و زخمى مىشدند در طول اوجگيرى نهضت، بازاريان نيز با همراهى مردم بازارها را بسته و گاه تا 5 روز اين تحصن ادامه مىيافت.
با انتشار خبر ممانعت رژيم از ورود امام خمينى و بسته شدن فرودگاه خشم عمومى در استان گيلان برانگيخته شد و مردم با تظاهرات، بستن خيابانها و آتش زدن لاستيك به زد و خورد با پليس پرداختند و ماموران را از برقرار ساختن نظم عاجز ساختند.
روز 12 بهمن همزمان با ورود امام به ايران اسلامى موجى از شور و شعف استان گيلان را فرا گرفت و تا پاسى از شب مردم در خيابانها به شادى پرداختند.
روز 19 بهمن با اعلام نخست وزيرى بازرگان، برگزارى يك راهپيمايى بىسابقهاى در گيلان برگزار شد.
در 22 بهمن ماه روز پايان نظام شاهنشاهى در ايران مردم مسلمان گيلان به كلانترىها و پادگانها حمله بردند. اين درگيرىها تا 23 بهمن ادامه داشت. از جمله مراكز مقاومت كه تا بعدازظهر روز 23 بهمن هنوز تسليم نشده بود ساواك رشت بود.
مردم با بلدوزر درب ساواك را شكسته و به آن حمله كردند و يك گروه 22 نفره از مأموران ساواك به سوى مردم تير اندازى مىكردند. محاصره ساواك 8 ساعت به طول انجاميد و 9 نفر از مأموران ساواك كشته شدند.
مأموران ساواك كه مقاومت را بىفايده مىديدند با به آتش كشيدن ساواك موفق به فرار شدند و ساواك به تسخير نيروهاى انقلاب در آمد. با فرو ريختن دژ آهنين رژيم در گيلان، ساواك رشت و ساير نيروهاى رژيم نيز تسليم شدند.
ديگر تمام شهر به تصرف مردم در آمده بود خبرهايى كه از راديو تهران پخش شد به آخرين مقاومتها پايان بخشيد و همه مردم حتى خانوادههايى كه در غم و اندوه شهادت عزيزان خود عزادار بودند، پيروزى انقلاب و سرنگونى رژيم را جشن گرفته به شادمانى و پايكوبى پرداختند.
با سقوط شهر رشت در 23 بهمن 1357 يك كميته 25 نفرى به رياست آيت الله احسانبخش زمام امور شهر رشت مركز استان گيلان را در دست گرفت.
حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون
1ـ نقش احزاب و گروهكهاى سياسى
با پيروزى انقلاب اسلامى و فضاى آزادى به دست آمده استان گيلان بار ديگر با سختترين و پرهيجانترين آزمايش تاريخى روبرو گرديد. در اين زمان گروهكهاى مختلف با توجه به فرصت به دست آمده پا به ميدان گذارده بودند.
مباحثات خيابانى و سخنرانىهاى مختلف در دانشگاهها و دانشسراها و دبيرستانها و حتى در مساجد و تكيههاى شهر و روستا به شكل گستردهاى جريان پيدا كرد و جوانان پرشور بيشتر از گذشته به بررسى و مطالعه مسايل اعتقادى و سياسى مىپرداختند، تا جائيكه تنشها و برخوردهاى خونين به تدريج جاى مناظرات عمومى و خيابانى را گرفت و موضوع نبودن امنيت اجتماعى و كمبود مواد غذائى و سوختنى بى سرو سامانىها را توسعه داد و كوشش براى جمع آورى سلاحهائى كه در دست افراد غير مسؤول بود، نتوانست از اضطراب مردم بكاهد. تعداد گروههاى مسلح و غير مسلح در شش ماهه اول بعد از انقلاب در بيست و سه حزب شناخته مىشدند كه اغلب در اين استان علاوه بر تشكيلات سياسى و حزبى داراى خبرنامه و روزنامه بودهاند. بعضى از آنها شاخههاى نظامى خود را كه آرم و لباس مخصوص به تظاهرات خيابانى مىكشانيدند.
در ارديبهشت 1359 يك مهلت سه روزه به گروهكها و سازمانهاى مستقر در دانشگاه گيلان داده شد تا نسبت به تخليه ساختمانهاى در اختيار، اقدام نمايند كه در پايان مهلت، اين حادثه با تعداد دويست مجروح و پنج نفر كشته باعث خروج گروههاى سياسى از محوطه دانشگاه گرديد.
با افزايش تنشها سرانجام نيروهاى سپاه پاسداران كه در دوازدهم تير 1358 به رشت اعزام شده بودند اعلام داشتند «شليك ضد انقلاب را بى پاسخ نخواهيم گذاشت» و به گروههاى مسلح در گيلان هشدار دادند كه سپاه پاسداران انقلاب افراد از جان گذشتهاى هستند كه فقط براى صلح و امنيت آمدهاند.
وقتى امنيت را در شهر برقرار كردند دست همه را مىبوسند و از شهر رشت مىروند.
در پايان سال 1358 شهيد انصارى به سمت استاندارى گيلان منصوب گرديد. ورود شهيد انصارى به استاندارى گيلان مصادف بابلوا و غوغاى گروهكها و تحصن آنان در محل استاندارى بود. در يكى از آن ايام گروهكها نسبت به اشغال استاندارى اقدام نموده و شهيد انصارى را به گروگان مىگيرند كه با هوشيارى امت حزب الله از دست آنان نجات مىيابد وليكن عاقبت گروهكها كه نقش خود را در ميان مردم از دست رفته مىديدند، دست به جنايت زدند و در 15 تير 1360 مصادف با ماه مبارك رمضان استاندار گيلان و معاونش را به شهادت رساندند.
ترور چهرههاى معروف ديگر مانند آقاى حسام (واعظ) در بهمن ماه 1358 و آية الله احسان بخش (امام جمعه رشت) در فروردين ماه 1361 از جمله برنامههاى اضطراب آخرين گروهكها بود كه با حضور مردم در صحنه اين توطئهها خنثى گرديد.
نماز جمعه
با پيروزى انقلاب اسلامى ايران و تشكيل نهادهاى انقلابى، مردم مسلمان استان گيلان در خواست بر پايى نماز جمعه را نمودند و در اين راستا تعدادى از بزرگان و فضلاء از سوى دفتر حضرت امام(ره) به عنوان ائمه جمعه شهرهاى استان منصوب گرديدند.
در مركز استان حضرت آيت الله احسان بخش به سمت نمايندگى محترم حضرت امام و امام جمعه شهرستان رشت منصوب گرديدند كه با فوت ايشان در سال 1380 ه .ش از سوى مقام معظم رهبرى حضرت آية الله خامنهاى، آية الله زينالعابدين قربانى بدين سمت منصوب شدند و در حال حاضر ائمه جمعه استان گيلان عبارتند از:
آستارا: حجت الاسلام كريم قياثى؛
آستانه اشرفيه: حجت الاسلام مختار امينيان؛
املش: حجت الاسلام رضا مظفرى؛
بندرانزلى: حجت الاسلام سيد محمد ميرتبار؛
چابكسر: حجت الاسلام محمدحسن باقرى؛
خمام: حجت الاسلام سيد مرتضى مؤدبپور؛
رشت: حجت الاسلام زينالعابدين قربانى؛
رضوان شهر: حجت الاسلام سيد كاظم ميرحسينى؛
رودبار: حجت الاسلام سيد داود شاهچراغى؛
رودسر: حجت الاسلام محمد مهدى راشدى؛
سياهكل: حجت الاسلام محمد اسماعيل زاده؛
صومعهسرا: حجت الاسلام اسماعيل پور رضا كتيگرى؛
فومن: حجت الاسلام مهدى حيدرى فطرت؛
كلاچاى: حجت الاسلام اسماعيل صديقى؛
كومله: حجت الاسلام محمد رضا شكسته دل؛
لاهيجان: حجت الاسلام حامد رنجبر؛
لشت نشاء: حجت الاسلام على رنجبر؛
لنگرود: حجت الاسلام مهدى صديق؛
لوشان: حجت الاسلام محمد رضايى؛
ماسال: حجت الاسلام سيد محمد حسن صفوى؛
هشتپر (تالش): حجت الاسلام غلام حيدر حسينى.
دفاع مقدس
با آغاز جنگ تحميلى استكبار جهانى و تجاوز رژيم صدام به خاك كشور اسلامى مردم استان گيلان نيز مانند ديگر امت ايثارگر راهى جبهههاى جنگ شدند و دوش به دوش مردم ساير شهرها و نقاط كشور به نبرد با صداميان پرداختند. براى نخستين بار مردم پيكر 12 شهيد استان گيلان كه در جبهه سرپل ذهاب به شهادت رسيده بودند را تشييع كردند.
از ابتداى جنگ تا پايان آن استان گيلان متجاوز از 6 هزار تن از بهترين و فداكارترين جوانان رزمنده پاسدار و بسيجى و قواى مسلح نظامى و انتظامى خود را تقديم اسلام نموده است كه علاوه بر اين از جمعيت جوان استان گيلان تعداد 1125 نفر آزاده و 7102 نفر جانباز مىباشند.
رزمندگان اين استان كه در ابتدا به شكل گردان و تيپ در قالب لشگر 25 كربلا عمل مىكردند اما بعدها خود داراى لشگرى به نام لشگر 16 قدس گيلان گشتند كه اين لشگر به صورت موفق در اغلب عملياتهاى آبى و خاكى جبهه فعاليت داشت.
علاوه بر آن مردم گيلان در كمك به جبهه از پيشتازان اين امر خير بودند و كاروان هزار كاميونى هداياى مردم گيلان به جبهههاى نور هيچگاه از ياد نمىرود.
روحانيت استان گيلان نيز در طول جنگ تحميلى نسبت به ساير اقشار بيشترين شهيدان را نسبت به جمعيت اين صف تقديم انقلاب نموده است. آنان همواره پيشاپيش رزمندگان در خطوط مقدم جبهه، تبليغ و نبرد پرداختند.
اسامى تعدادى از شهداى روحانى استان عبارت است از: شهيد مسعود عليزاده، شهيد مسعود جبارى بوسارى، شهيد نقى شريفى يوسفى، شهيد محمد مهدى جاويد، شهيد محمد تقى حقپرست.
مشاركت سياسى
يكى از مهمترين عوامل تشكيل دهنده شرايط سياسى، مشاركت در امور سياسى مىباشد. نماد اصلى مشاركت سياسى، انتخابات مىباشد. مردم استان گيلان از آغاز انقلاب اسلامى با حضور گسترده خود در راهپيمايىها، انتخابات و صحنههاى ديگر انقلاب، حمايت خود را از انقلاب اسلامى اعلام كردهاند. در انتخابات مجلس شوراى اسلامى مردم اين استان حضورى چشمگير داشتهاند.
در اولين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى 37/36 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند. در اين دوره كل آراء مأخوذه در استان 293141 رأى بوده است. در دوره دوم مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردم در انتخابات به 47/54 درصد رسيده است كه نسبت به دوره قبل حدود 1/18 درصد افزايش داشته است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 6/76 درصد افزايش يافته است. در سومين دوره مجلس شوراى اسلامى 13/69 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند كه نسبت به دوره قبل 66/14 درصد بر مشاركت مردم افزوده شده است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 8/43 درصد افزايش يافته است. در چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت مردم در انتخابات با 2 درصد كاهش به 08/67 درصد رسيده است. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 10 درصد افزايش يافته است. در پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى حدود 9/72 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند كه از اولين دوره تا كنون بالاترين ميزان مشاركت مردمى را نشان مىدهد. در اين دوره كل آراء استان نسبت به دوره قبل حدود 4/28 درصد افزايش يافته است. در ششمين دوره مجلس شوراى اسلامى نيز 47/67 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند كه تقريبا ميزان مشاركت مردمى با دوره چهارم برابر مىباشد.
در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 47/8 درصد افزايش يافته است.
در ششمين دوره انتخابات رياست جمهورى 21/50 درصد واجدين شرايط در پاى صندوقهاى رأى حاضر شدهاند.
در دوره هفتم رياست جمهورى ميزان مشاركت مردم به 48/69 درصد افزايش يافته است.
در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل حدود 89/58 درصد افزايش داشته است.
در هشتمين دوره رياست جمهورى 12/65 درصد واجدين شرايط در انتخابات شركت نمودهاند. در اين دوره كل آراء نسبت به دوره قبل 8/5 درصد افزايش يافته است.
ميزان مشاركت مردم استان گيلان در انتخابات ادوار مختلف مجلس شوراى اسلامى
دورهجمعيت واجدشرايط راىدادنكل آراءميزان مشاركت
اول029/806141/29337/36
دوم773/966583/52647/54
سوم655/095/1477/75713/69
چهارم261/242/1281/83308/67
پنجم524/467/1080/070/19/72
ششم293/720/1763/160/147/67
در ذيل با نگاهى اجمالى به تاريخ شروع و پايان هر دوره از مجلس شوراى اسلامى، اسامى نمايندگان استان مورد بررسى قرار مىگيرد.
ـ دوره اول
اولين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1359 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:
1ـ محمد فرضپورماچيانى آستارا
2ـ محمدرضا امينناصرى آستانه اشرفيه
3ـ محمد مهدى پورگل بندرانزلى
4ـ سيد يونس عرفانى تالش
5ـ حسن لاهوتى اشكورى رشت
6ـ محمد خزاعى ترشيزى رشت
7ـ رضا رمضانى رشت
8ـ مسلم ميرزاپور رودبار
9ـ محمد حسينى نياكجيدى رودسر
10ـ محمد تقى رنجبر چوبه صومعه سرا
11ـ مصطفى فومنى حائرى فومن
12ـ ارسلان فلاح حجت انصارى لاهيجان
13ـ سيف الله عبدالكريمى لنگرود
اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت.
ـ دوره دوم
دومين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1363 افتتاح شد و افراد زير به مجلس راه يافتند:
1ـ اسماعيل آهنى آستارا
2ـ زينالعابدين قربانى پنجاه آستانه اشرفيه
3ـ محمد مهدى پورگل بندرانزلى
4ـ سيد مجتبى عرفانى تالش
5ـ محمد خزائى ترشيزى رشت
6ـ سيد ابوطالب حجازى كمسارى رشت
7ـ سيد داود مصطفوى سياهمزگى رشت
8ـ محمد باقر نوبخت حقيقى رشت
9ـ سيد ابوالحسن مخزن موسوى رودبار
10ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر
11ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا
12ـ سيد عباس صفوى كوهساره فومن
13ـ كامل خيرخواه لاهيجان
14ـ ميرعلى نقى سيد خاورى لنگرودى لنگرود
اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 5 خرداد ماه 1367 پايان يافت.
ـ دوره سوم
دوره سوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1367 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:
1ـ محمد فرضپور ماچيانى آستارا
2ـ على پور محمدى فلاح آستانه اشرفيه
3ـ سيد خليل موشح بندرانزلى
4ـ سيد ابراهيم مير غفارى مريايى تالش
5ـ الياس حضرتى رشت
6ـ عليرضا خاك رشت
7ـ محمد باقر نوبخت حقيقى رشت
8ـ مسلم ميرزاپور كلشترى رودبار
9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر
10ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا
11ـ محمد حسين افتخارى فومن
12ـ محمدرضا شفيعى كاس احمدانى فومن
13ـ كامل خيرخواه لاهيجان
14ـ پرويز صيقلىكومله لنگرود
اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1371 به پايان رسيد.
ـ دوره چهارم
چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1371 افتتاح شد و نمايندگان استان به قرار ذيل به مجلس راه يافتند:
1ـ شاپور مرحبا آستارا
2ـ حسن شاخصى آستانه اشرفيه
3ـ عبدالغفار شجاع بندرانزلى
4ـ سيد مجتبى عرفانى تالش
5ـ الياس حضرتى رشت
6ـ احمد نصرتىراد رشت
7ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت
8ـ فرامرز گلشنى رودبار
9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر
10ـ قاسم رمضان پور نرگسى صومعه سرا
11ـ محمدرضا شفيعى كاس احمدانى فومن
12ـ بهرام يعقوبى لاهيجان
13ـ پرويز صيقلى كومله لنگرود
اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1375 پايان يافت.
ـ دوره پنجم
پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 12 خرداد ماه 1375 افتتاح شد و افراد زير به نمايندگى از طرف مردم استان به مجلس راه يافتند:
1ـ شاپور مرحبا آستارا
2ـ حسن شاخصى آستانه اشرفيه
3ـ عبدالغفار شجاع بندرانزلى
4ـ بهمن محمديارى تالش
5ـ الياس حضرتى رشت
6ـ احمد رمضان پورنرگس رشت
7ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت
8ـ فرامرز گلشنى رودبار
9ـ محمد مهدى رهبرى املشى رودسر
10ـ قاسم رمضان پور نرگسى صومعه سرا
11ـ ناصر عاشورى فومن
12ـ كامل خيرخواه لاهيجان
13ـ حسن دهگان لنگرود
اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1379 پايان يافت.
ـ دوره ششم
دوره ششم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد ماه 1379 آغاز به كار كرد و افراد زير از اين استان به مجلس راه يافتند:
1ـ حسن زحمتكش آستارا
2ـ رضا صالح جلالى آستانه اشرفيه
3ـ حسن خستهبند بندرانزلى
4ـ عسكر اسلام دوست كاربندى تالش
5ـ محمدباقر نوبخت حقيقى رشت
6ـ سيد محمد مؤدبپور رشت
7ـ احمد رمضان پور نرگسى رشت
8ـ سليم مرعشى رودبار
9ـ داود حسن زادگان رودسرى رودسر
10ـ محمد تقى رنجبرچوبه صومعه سرا
11ـ رسول جماعتى مالوانى فومن و شفت
12ـ ايرج نديمى لاهيجان و سياهكل
13ـ محمود اخوان بازارده لنگرود
ـ دوره هفتم
نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى):
1ـ شاپور مرحبا آستارا
2ـ كيانوش صادق دقيقى آستانه اشرفيه
3ـ هادى حقشناس بندر انزلى
4ـ بهمن محمديارى تالش، رضوانشهر و ماسال
5ـ هاجر تحريرى نيكصفت رشت
6ـ رمضانعلى صادقزاده شيخان رشت
7ـ سيد مجتبى مؤدبپور رشت
8ـ عطاءالله حكيمى رودبار
9ـ اسدالله عباسى رودسر و املش
10ـ سيد كاظم دلخوش اباترى صومعهسرا
11ـ ناصر عاشورى قلعه رودخانى فومن و شفت
12ـ ايرج نديمى لاهيجان و سياهكل
13ـ محمدعلى حيدرى شلمانى لنگرود