شعرا و ادیبان استان کرمان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | خواجوى كرمانى | ||
+ | ابوالعطا محمود بن على بن محمود كرمانى، مشهور به «خواجوى كرمانى» شاعر و عارف نامى در سال 689 ه .ق در كرمان به دنيا آمد. وى سفرهايى به حجاز، شام، بيتالمقدس، عراق، مصر و فارس نمود و در فارس در پناه خاندان اينجو زندگى خوبى را گذراند. | ||
+ | وى به تصوف گرايش بسيار داشت و مريد مرشديه و از پيروان شيخ امينالدين بليانى بود و با حافظ ارتباط نزديك داشت و چون خواجو در تجربه شاعرى مقدم بود در ديوان خواجه شيراز غزليات بسيار به استقبال غزلهاى خواجو ديده مىشود. | ||
+ | كمال الدين، خواجوى كرمانى در سال 750 ه .ق در شيراز در گذشته است. | ||
+ | از آثار اوست: صنايع الكمال، بدايع الجمال و روضة الانوار. | ||
+ | |||
+ | صهباى سيرجانى | ||
+ | حاج شيخ حسين سيرجانى، متخلص به «صهبا» از شاعران سيرجان در قرن سيزدهم هجرى است. او تحصيلات خود را در دامن پدرش كه از فاضلان آن ديار محسوب مىشد گذراند و در نزد حكيم، حاج ملا هادى سبزوارى به تحصيل پرداخت و در سلك مريدان او درآمد. ديوان او، انيس العشاق حاوى حدود پنج هزار بيت مىباشد. | ||
+ | صهبا، در طول عمر خود، با عزت نفس و قناعت طبع زيست و زندگى خود را با كشاورزى اداره كرد و در سال 1299 ه .ق در سيرجان درگذشت و در مسجد جامع سيرجان مدفون گرديد. | ||
+ | از اشعار اوست: | ||
+ | دستار رهن رفت و كتابى شكست شيخ بر سر چها ز نخوت، اين بى كتاب رفت | ||
+ | زاهد كه بد به خلسه و صوف به صحو و محو ديدم ز دير مست درآمد، خراب رفت | ||
+ | |||
+ | فؤاد كرمانى | ||
+ | آقا فتح الله قدسى كرمانى متخلص به فؤاد از مرثيه سرايان بزرگ كرمان در سال 1268 ه .ق به دنيا آمد. | ||
+ | او در سن هفت سالگى به مكتب رفت و سپس در دكان عطارى پدرش مشغول كار شد. اما هميشه به دنبال لحظه و فرصتى براى مطالعه كتابهاى شعر بود. | ||
+ | او در كنار قفسه داروهاى عطارى، بوستان، گلستان و مثنوى مولانا را در اعمال جانش مىسپرد. بىشك فؤاد از بزرگترين مرثيهسرايان كرمان است كه بيشتر اشعارش به ولاى اميرالمؤمنين على عليهالسلام و مدح و مراثى سالار شهيدان كربلا اختصاص يافته كه در نوع خود كم نظير است. | ||
+ | او زندگينامه خود را از هفت سالگى تا شصت سالگى در قالب مثنوى به صورت نظم نگاشته است. كتاب او «شمع جمع» نام دارد كه در سال 1322 ه .ق به پايان رسيده است. | ||
+ | فؤاد كرمانى در سال 1340 ه .ق دار فانى را وداع گفت و در دامنه كوه سيد حسين در كرمان به خاك سپرده شد. | ||
+ | از اشعار اوست: | ||
+ | علم درياى وجود است و پر از گوهر جود علم جو تا ببرى گوهر درياى وجود | ||
+ | شرف مرد به علم است و كرامت به عمل مرد بىعلم ندارد شرف از جود و سجود | ||
+ | |||
+ | ملا على داد بنگانى | ||
+ | ملا على داد بنگانى از شاعران و خوشنويسان عصر مشروطيت است كه در سال 1238 ه .ش در روستاى بنگان بافت متولد شد. او ابتدا به مكتب خانه رفت اما خانوادهاش با ادامه تحصيل او مخالفت كردند. ولى او در پشت در مكتب خانه به آموختن پرداخت. چون استاد اشتياق او را ديد بر او شفقت كرد و رضايت خانواده او را براى ادامه تحصيل كسب كرد و در 12 سالگى قرآن را حفظ نمود. | ||
+ | ملاعلى سپس به تمرين خوشنويسى پرداخت و يكى از ماهرترين خطاطان آن زمان شد و كتب زيادى از جمله قرآن را در چندين نسخه نوشت. | ||
+ | بنگانى در سال 1312 ه .ش از دنيا رخت بربست. | ||
+ | ملاعلى آثارى را همچون: داد و بيداد (درباره سرگذشت عاشقانه دو دلداده به نام داد و بيداد)، بياض (درباره كربلا و رثاى حسين عليهالسلام و يارانش) و رساله حسين و يارانش (درباره قيام امام حسين و يارانش) از خود بر جاى گذاشته است. | ||
+ | برخى از آثار خوشنويسى كه از او به جاى مانده عبارتند از: قرآن مجيد، بهرام و گل اندام (سرگذشت عشق بين بهرام و گل اندام)، خدايا بزرگى (استغاثه به درگاه خداوند)، رستمنامه (شامل تمام اشعار مربوط به جنگهاى رستم در شاهنامه فردوسى)، سلمان فارسى (زندگى نامه سلمان). | ||
+ | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:شعرا و ادیبان]] | [[رده:شعرا و ادیبان]] |
نسخهٔ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۵۳
خواجوى كرمانى ابوالعطا محمود بن على بن محمود كرمانى، مشهور به «خواجوى كرمانى» شاعر و عارف نامى در سال 689 ه .ق در كرمان به دنيا آمد. وى سفرهايى به حجاز، شام، بيتالمقدس، عراق، مصر و فارس نمود و در فارس در پناه خاندان اينجو زندگى خوبى را گذراند. وى به تصوف گرايش بسيار داشت و مريد مرشديه و از پيروان شيخ امينالدين بليانى بود و با حافظ ارتباط نزديك داشت و چون خواجو در تجربه شاعرى مقدم بود در ديوان خواجه شيراز غزليات بسيار به استقبال غزلهاى خواجو ديده مىشود. كمال الدين، خواجوى كرمانى در سال 750 ه .ق در شيراز در گذشته است. از آثار اوست: صنايع الكمال، بدايع الجمال و روضة الانوار.
صهباى سيرجانى حاج شيخ حسين سيرجانى، متخلص به «صهبا» از شاعران سيرجان در قرن سيزدهم هجرى است. او تحصيلات خود را در دامن پدرش كه از فاضلان آن ديار محسوب مىشد گذراند و در نزد حكيم، حاج ملا هادى سبزوارى به تحصيل پرداخت و در سلك مريدان او درآمد. ديوان او، انيس العشاق حاوى حدود پنج هزار بيت مىباشد. صهبا، در طول عمر خود، با عزت نفس و قناعت طبع زيست و زندگى خود را با كشاورزى اداره كرد و در سال 1299 ه .ق در سيرجان درگذشت و در مسجد جامع سيرجان مدفون گرديد. از اشعار اوست: دستار رهن رفت و كتابى شكست شيخ بر سر چها ز نخوت، اين بى كتاب رفت زاهد كه بد به خلسه و صوف به صحو و محو ديدم ز دير مست درآمد، خراب رفت
فؤاد كرمانى آقا فتح الله قدسى كرمانى متخلص به فؤاد از مرثيه سرايان بزرگ كرمان در سال 1268 ه .ق به دنيا آمد. او در سن هفت سالگى به مكتب رفت و سپس در دكان عطارى پدرش مشغول كار شد. اما هميشه به دنبال لحظه و فرصتى براى مطالعه كتابهاى شعر بود. او در كنار قفسه داروهاى عطارى، بوستان، گلستان و مثنوى مولانا را در اعمال جانش مىسپرد. بىشك فؤاد از بزرگترين مرثيهسرايان كرمان است كه بيشتر اشعارش به ولاى اميرالمؤمنين على عليهالسلام و مدح و مراثى سالار شهيدان كربلا اختصاص يافته كه در نوع خود كم نظير است. او زندگينامه خود را از هفت سالگى تا شصت سالگى در قالب مثنوى به صورت نظم نگاشته است. كتاب او «شمع جمع» نام دارد كه در سال 1322 ه .ق به پايان رسيده است. فؤاد كرمانى در سال 1340 ه .ق دار فانى را وداع گفت و در دامنه كوه سيد حسين در كرمان به خاك سپرده شد. از اشعار اوست: علم درياى وجود است و پر از گوهر جود علم جو تا ببرى گوهر درياى وجود شرف مرد به علم است و كرامت به عمل مرد بىعلم ندارد شرف از جود و سجود
ملا على داد بنگانى ملا على داد بنگانى از شاعران و خوشنويسان عصر مشروطيت است كه در سال 1238 ه .ش در روستاى بنگان بافت متولد شد. او ابتدا به مكتب خانه رفت اما خانوادهاش با ادامه تحصيل او مخالفت كردند. ولى او در پشت در مكتب خانه به آموختن پرداخت. چون استاد اشتياق او را ديد بر او شفقت كرد و رضايت خانواده او را براى ادامه تحصيل كسب كرد و در 12 سالگى قرآن را حفظ نمود. ملاعلى سپس به تمرين خوشنويسى پرداخت و يكى از ماهرترين خطاطان آن زمان شد و كتب زيادى از جمله قرآن را در چندين نسخه نوشت. بنگانى در سال 1312 ه .ش از دنيا رخت بربست. ملاعلى آثارى را همچون: داد و بيداد (درباره سرگذشت عاشقانه دو دلداده به نام داد و بيداد)، بياض (درباره كربلا و رثاى حسين عليهالسلام و يارانش) و رساله حسين و يارانش (درباره قيام امام حسين و يارانش) از خود بر جاى گذاشته است. برخى از آثار خوشنويسى كه از او به جاى مانده عبارتند از: قرآن مجيد، بهرام و گل اندام (سرگذشت عشق بين بهرام و گل اندام)، خدايا بزرگى (استغاثه به درگاه خداوند)، رستمنامه (شامل تمام اشعار مربوط به جنگهاى رستم در شاهنامه فردوسى)، سلمان فارسى (زندگى نامه سلمان).