دانشمندان حوزه و دانشگاه استان فارس
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | |||
+ | سيبويه | ||
+ | |||
+ | ابوالبشر عمرو بن عثمان بن قنبر مشهور به سيبويه از پيشوايان بزرگ علم نحو، در سال 148 ه .ق، در بيضاى فارس به دنيا آمد، در بصره نشو و نما كرد و نزد عالمان بزرگ نحو، خليل بن احمد، اخفش و ديگران به تحصيل پرداخت و خود استادى بىهمتا شد به بغداد نزد يحيى بن خالد برمكى رفت. | ||
+ | |||
+ | در مناظره بين او و كسائى (نحوى مشهور)، در مجلس يحيى برمكى قضاوت به ناحق به نفع كسائى، كه مورد نظر دربار بود، سيبويه را به شدت غمناك ساخت. از اين رو از بغداد به شيراز آمد و در سال 180 ه .ق درگذشت و در گورستان باهليه دفن شد. برخى وفات او را در اهواز دانستهاند. | ||
+ | سنگ سياه قبر او در شيراز معروف است و مردم پاى آن سنگ شمع روشن مىكنند و از او همت مىطلبند. | ||
+ | |||
+ | از جمله آثار سيبويه كتابى در نحو به نام «الكتاب» است كه گفتهاند: نه پيش از وى كسى مانند آنرا تأليف نموده و نه بعد از او كسى تاليف خواهد كرد. | ||
+ | |||
+ | ابو على حسن بن احمد فارسى | ||
+ | |||
+ | حسن فرزند احمد معتزلى و معروف به ابو على از اكابر نحويين و محدثين شيراز در سال 288 ه .ق در فسا متولد شد و پس از آن به شيراز آمد. | ||
+ | او در زمان خود استاد بلا معارض ادب عرب و نحو بود. شيخ طبرسى (صاحب مجمع البيان) او را يگانه ميدان نحو مىداند. | ||
+ | |||
+ | گفتهاند: نحو به فارسى شروع و به فارسى ختم شد. مقصود آن است كه نحو باسيبويه فارسى شروع و با ابو على فارسى پايان يافته است. | ||
+ | |||
+ | از جمله استادان فارسى عبارت بودند از زجاج و ابن السراج و شاگردان معروف او هم عبارتند از سيد رضى، ابن جنى، على بن عيسى ربعى، جوهرى و تنوفى. | ||
+ | |||
+ | ابو على در شهر حلب ضمن سير و سياحت به ديدار سيف الدوله حمدانى رسيد و سرانجام در شهر شيراز به دربار عضد الدوله ديلمى آمد و كتاب ايضاح را براى او نوشت و عضد الدوله كه خود در رديف بزرگان نحو و ادب بود مىگفت: من در نحو غلام ابو على فارسى هستم هنگامى كه اين كتاب را به نظر عضد الدوله رسانيد او گفت اين كتاب براى كودكان مفيد است ابو على بقيه را با بيانى سنگينتر تدوين كرد و عضد الدوله گفت غضب بر شيخ غلبه كرد زيرا اين را ديگر ما هم نمىفهميم. | ||
+ | |||
+ | وفات ابو على در روز هفدهم ربيع الثانى سال 377 ه .ق در بغداد اتفاق افتاد و در مقبره «شونيزيه» مدفون گرديد. برخى از آثار او عبارتند از: ابيات الاعراب، اعراب القرآن، الاغفال فى ما اغفله الزجاج، الاوليات و آثار متعدد ديگر. | ||
+ | |||
+ | زين الدين خنجى | ||
+ | |||
+ | قاضى زين الدين على بن روز بهان خنجى اهل خنج از بلوك گرمسيرى فارس در شيراز پرورش يافت و در همانجا زندگى مىكرد. بزرگان علم او را به بزرگى قبول داشتند. او در اصول و فروع كتابهايى دارد. | ||
+ | قاضى على خنجى در سال 707 ه .ق وفات يافت و در مدرسه ساميه واقع در كنار مقبره شيخ ابوذرعه دفن شده است. | ||
+ | چندين كتاب به او نسبت مىدهند از جمله آنها عبارتند از: المعتبر فى شرح المختصر لابن حاجب، النهاية فى شرح الغاية، اجوية ايرادات على كتاب المحصول الامام. | ||
+ | |||
+ | شيخ مجد الدين فيروز آبادى | ||
+ | |||
+ | شيخ ابو طاهر محمد بن يعقوب فيروز آبادى در قصبه كارزين از بلوك فيروز آباد فارس به دنيا آمد و در هفت سالگى قرآن مجيد را حفظ كرد. سال بعد به شيراز آمد و به تحصيل پرداخت. سپس به بغداد، شام، مصر، روم، حجاز، يمن و ساير بلاد شرق مسافرت كرد و با عشاير و قبايل مختلف عرب معاشرت كرد. | ||
+ | |||
+ | شاه شجاع مظفرى، امير تيمور گوركانى و سلطان بايزيد عثمانى از جمله شاهانى بودهاند كه نسبت به فيروز آبادى عنايت خاص داشتهاند. دختر پادشاه يمن را به زنى گرفت. | ||
+ | |||
+ | او بيست سال قاضى شهر زبيد از بلاد يمن بود بعد هم قاضى القضاة تمام يمن شد و سرانجام به مقام شيخ الاسلامى رسيد. | ||
+ | وى به سال 816 ه .ق ه .ق فوت كرد و در عين در مقبره شيخ اسماعيل جبروتى مدفون شد. | ||
+ | تأليفات او را متجاوز از صد جلد دانستهاند. مهمترين اثر فيروز آبادى كتاب قاموس است. برخى از آثار وى عبارتند از: الاحاديث الضعيفه (در چند جلد)، احسن اللطايف فى محاسن الطايف، الاسعاد بالاصعاد الى درجة الاجتهاد (3 جلد)، اسمعار السراح فى اسماء النكاح، تنوير المقباس فى تفسير ابن عباس (چهار جلد)، شرح صحيح بخارى (كه بيست جلد آن را نوشته است). | ||
+ | |||
+ | ملا على عسكر | ||
+ | |||
+ | حاج ملا على عسكر فرزند محمد شفيع ارسنجانى از خطاطان بزرگ در سال 1220 ه .ق در ارسنجان ديده به جهان گشود. وى به زهد، تقوى، فضيلت و حسن خط مشهور است. | ||
+ | |||
+ | ملا على مقدمات علوم را در مدرسه سعيديه ارسنجان آموخت سپس عازم شيراز گرديد و در مدرسه خان شيراز به تحصيل پرداخت. با توجه به اينكه علوم ظاهرى روح تشنه او را سيراب نكرد ناچار به عرفان گرايش پيدا كرد. او نزد ملا احمد ارسنجانى عارف و جامع معقول و منقول درس خواند. ملا احمد ارسنجانى در نامههايى كه به ملاعلى عسكر نوشته وى را از محبين دانسته است. همچنين مثنوى خود «شوريده» رابه نام وى سروده است. | ||
+ | |||
+ | گويند ملا على در قنوت نماز شب دعاى ابو حمزه و در ركوع و سجود نماز مناجات خمس عشر مىخواند. ملا على در طول عمر خود موفق شد 36 قرآن را با خط نسخ خوش خود به رشته تحرير درآورد. هم اكنون نسخههايى ازوى در مراكزى چون موزه آستان حسينى در كربلا، موزه آستان قدس رضوى در مشهد و ديگر مراكز نگهدارى مىشود. | ||
+ | |||
+ | او در سال 1302 ه .ق در ارسنجان چشم از جهان فرو بست و در همانجا به خاك سپرده شد. | ||
+ | اشعار و كتيبههاى به ايشان نسبت مىدهند كه عبارتند از: دعاى صباح، يك قطعه آيت الكرسى، نسخههاى قرآن كريم. | ||
+ | |||
+ | ميرزا حسن حسينى فسايى | ||
+ | |||
+ | ميرزا حسن، فرزند ميرزا محمد مجد الدين در سال 1237 ه .ق و سفرى به مشهد نمود و سپس به تهران مسافرت نمود و در در فسا متولد شد. | ||
+ | او در طفوليت پدر و مادرش را از دست داد و نزد ميرزا ابوالحسن خان مجتهد علوم پايه حوزوى را گذراند، سپس به اصفهان رفت. بعد از آنجا به شيراز بازگشت و نزد حاجى شيخ مهدى مجتهد كجورى علوم رياضيات، ادبيات و رمل و اسطرلاب را فرا گرفت. پس از چندى به تحصيل طب پرداخت و مطبى در شيراز گشود و به مداواى بيماران پرداخت. | ||
+ | |||
+ | او سفرى به مشهد نمود و سپس به تهران مسافرت نمود و در سال 1280 ه .ق به شيراز بازگشت و به طبابت پرداخت و شهرتى كسب كرد چنانكه در ايام حكومت احتشام الدوله پسر معتمد الدوله فرهاد ميرزا در بوشهر طبيب خاص او گرديد. | ||
+ | او در سال 1316 ه .ق در شيراز درگذشت. فارسنامه ناصرى اثر اوست. | ||
+ | |||
+ | عبد الوهاب شيرازى | ||
+ | |||
+ | ميرزا عبد الوهاب فرزند ميرزا محمد شفيع يزدانى شيرازى در سال 1252 ه .ق در شيراز متولد شد. در 10 سالگى پدر خويش را از دست داد. | ||
+ | |||
+ | او در علوم ادبى، معانى و بديع مخصوصا رياضيات جايگاه ارجمند و در هنرهاى دستى مهارتى بسزا داشت و در سخنورى استاد بود. | ||
+ | |||
+ | خط نسخ تعليق و شكسته را به تصديق ارباب فن چون ميرعماد و درويش مىنگاشت در علم نقاشى به حد كمال بود. | ||
+ | |||
+ | او در نقش و نگار با رنگهاى روغنى بر داورى برتر بود. پردههاى نفيسى كه برخى دور نما و پارهاى تمثال بزرگان دانش و عرفان بود با وسايل ناقص آن روزگار نقش نموده است. در علم اسطرلاب و هيأت قديم بسيار ورزيده بود. | ||
+ | |||
+ | چون در خط نسخ تعليق استاد بود بيشتر كتيبههاى بقاع متبركه را مىنوشت چنانچه قسمتى از رواق حضرت رضا عليهالسلام و كتيبههاى شاه چراغ و سيد مير محمد از اشعار اوست. | ||
+ | |||
+ | او قسمت زيادى از اشعار خود را از بين برد. با اين همه بيش از 1500 بيت از اشعار او هنوز باقى است. | ||
+ | |||
+ | ميرزا عبدالوهاب در سال 1328 ه .ق دار فانى را وداع گفت و در بقعه سيد مير محمد در شيراز به خاك سپرده شد. | ||
+ | |||
+ | ناصر ديوان | ||
+ | |||
+ | خواجه عبدالله مشهور به ناصر ديوان فرزند خواجه حسنعلى در شهر كازرون به دنيا آمد. پدران و اجداد او هميشه سمت كلانترى شهر كازرون را داشتند و خانوادهاى شجاع و دلاور بودند. ناصر ديوان دلاورى، با قامتى متوسط، چهارشانه، شجاع، بردبار و پايبند به ديانت بود. | ||
+ | |||
+ | در مخالفت با دشمنان ايران بى اختيار بوده و بواسطه حسن خلق بىطمعى و... در ميان مردم كازرون محبوبيت داشت. | ||
+ | |||
+ | واسموس مأمور دولت آلمان درباره او مىنويسد: «ناصر ديوان از شجاعان روزگار بوده است و از هيچ كس هراس ندارد هنگامى كه مردم شيراز كنسول انگليس و ساير عمال آن دولت را اخراج نمودند او هم دست عمال انگليس را از كازرون كوتاه نمود». | ||
+ | |||
+ | كريستوفر سايكس او را هم رديف ميرزا كوچك خان جنگلى دانسته است گويد او براى فقراء و بيچارهگان مقررى ماهانه معين كرده بود و براى آنان غذا تهيه مىكرده است. | ||
+ | |||
+ | او نسبت به برپائى شعابر دينى (تاسوعا، عاشورا و تعزيه) و اداى فرايض دينى حريص بود. گويند در آخرين لحظات عمر اموالش را بين فقرا تقسيم نمود. | ||
+ | |||
+ | سرانجام در سال 1320 ه .ش در گذشت و در زادگاهش دفن گرديد. | ||
+ | |||
+ | محمد على اشرف الكتاب | ||
+ | |||
+ | ملا على عسكر ارسنجانى، خوش نويس در سال 1268 ه .ش در خانوادهاى با تقوا در ارسنجان متولد شد. | ||
+ | |||
+ | او مقدمات علوم را در مدرسه سعيديه ارسنجان فرا گرفت و هنر خوشنويسى را از عموى خود مرحوم حاج ملا محمد شفيع آموخت و در نوشتن خط نسخ و ثلث به مقام استادى رسيد. | ||
+ | |||
+ | ميرزا محمد على در زهد و تقوى نزد مردم شيراز معروف بود. بيشتر كتيبههاى مساجد و اماكن متبركه و مدارس شيراز به خط ايشان مىباشد. | ||
+ | |||
+ | او در سال 1361 ه .ش در شيراز بدرود حيات گفت و در كنار مرقد امام زاده حضرت على بن حمزه به خاك سپرده شد. | ||
+ | |||
+ | دكتر محمد حسين اسكندرى | ||
+ | |||
+ | دكتر محمد حسين اسكندرى نواده حاج ملا على عسكر ارسنجانى استاد ادبيات فارسى در سال 1302 ه .ش در خانوادهاى اديب، هنرمند در ارسنجان به دنيا آمد. او دوران دبستان را در مدت چهار سال طى نمود و سپس در جريان زندگى قرار گرفت. | ||
+ | |||
+ | او در سال 1322 ه .ش با راهنمايى عموى خود براى تحصيل علوم دينى به شيراز رفت و در مدرسه علميه آقا بابا خان و مدرسه علميه خان تا سال 1333 مشغول تحصيل شد. | ||
+ | |||
+ | پس از آن به خدمت آموزش و پرورش درآمد و به تدريس در دبيرستانهاى بوشهر و فسا مشغول گرديد. | ||
+ | |||
+ | سپس با رتبه اول در كنكور به دانشگاه شيراز راه يافت و به اخذ ليسانس نايل آمد و در سالهاى 1330ـ1331 به دفاع از نهضت ملى پرداخت. يك بار دستگير و سپس آزاد گرديد. | ||
+ | |||
+ | او از سال 1346 براى ادامه تحصيل به تهران رفت و موفق به دريافت فوق ليسانس و دكترى از دانشگاه تهران گرديد و سپس به شيراز بازگشت. | ||
+ | |||
+ | در اوان تدريس در دانشگاه شيراز به علت مبارزات از كار بركنار شد و پس از مدتى دوباره به تدريس مشغول شد. | ||
+ | |||
+ | او سال 1366 در ارسنجان دانشگاه آزاد اسلامى تأسيس نمود. او حدود 39 سال به تدريس پرداخت. | ||
+ | |||
+ | سرانجام در راه توسعه دانشگاه آزاد شهر ارسنجان جان خويش را فدا كرد و در حين مأموريت در سانحه تصادف در سال 1370 ه .ش دارفانى را وداع گفت. | ||
+ | بعضى از آثار او عبارتند از: رساله دكترى تحت عنوان صور خيال در شعر حافظ، افكار فلسفى حافظ، مجموعه مقالات (درباره سيبويه و ادب و فرهنگ ايران در 2 جلد). | ||
+ | |||
+ | حجت الاسلام و المسلمين على دوانى | ||
+ | |||
+ | حجت الاسلام و المسلمين على دوانى از محققان و مورخان نام آور معاصر در سال 1308 ه .ش در روستاى دوان شهرستان كازرون متولد گرديد. | ||
+ | |||
+ | در سال 1323 جهت تحصيل به حوزه علميه نجف اشرف عزيمت كرد و از محضر استادانى چون شيخ عبدالحسين خراسانى، شيخ محمد على افغانى و شيخ احمد اردبيلى را بهره برد. | ||
+ | |||
+ | او پس از پنج سال تحصيل در نجف اشرف در سال 1327 ه .ش عازم ايران گرديد و در حوزه علميه قم از محضر اساتيدى چون آيت الله بروجردى امام خمينى(ره)، گلپايگانى، علامه طباطبايى و... بهره برد و تا سال 1348 در قم اقامت داشت پس از آن به تهران رفت. | ||
+ | |||
+ | وى از نخستين طلاب حوزه علميه قم بود كه به طور پيوسته در جرايد و مجلات مقاله مىنوشت و خوداز مؤسسين مجله مكتب اسلام به شمار مىرفت. | ||
+ | |||
+ | وى در رشته هاى تأليف، تصنيف، ترجمه و نقد تاكنون هفتاد و هفت اثر از خود بجا گذاشته است. اين نويسنده هم اكنون مشغول خدمت به فرهنگ اين مرز و بوم و ترويج اسلام مىباشد. بعضى از كتابهاى نامبرده عبارتند از: شرح زندگانى علامه جلال الدين دوانى، ترجمه جلد 13 بحارالانوار به نام مهدى موعود(عج)، زن در قرآن، تاريخ قم. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:دانشمندان حوزه و دانشگاه]] | [[رده:دانشمندان حوزه و دانشگاه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۰۲
سيبويه
ابوالبشر عمرو بن عثمان بن قنبر مشهور به سيبويه از پيشوايان بزرگ علم نحو، در سال 148 ه .ق، در بيضاى فارس به دنيا آمد، در بصره نشو و نما كرد و نزد عالمان بزرگ نحو، خليل بن احمد، اخفش و ديگران به تحصيل پرداخت و خود استادى بىهمتا شد به بغداد نزد يحيى بن خالد برمكى رفت.
در مناظره بين او و كسائى (نحوى مشهور)، در مجلس يحيى برمكى قضاوت به ناحق به نفع كسائى، كه مورد نظر دربار بود، سيبويه را به شدت غمناك ساخت. از اين رو از بغداد به شيراز آمد و در سال 180 ه .ق درگذشت و در گورستان باهليه دفن شد. برخى وفات او را در اهواز دانستهاند. سنگ سياه قبر او در شيراز معروف است و مردم پاى آن سنگ شمع روشن مىكنند و از او همت مىطلبند.
از جمله آثار سيبويه كتابى در نحو به نام «الكتاب» است كه گفتهاند: نه پيش از وى كسى مانند آنرا تأليف نموده و نه بعد از او كسى تاليف خواهد كرد.
ابو على حسن بن احمد فارسى
حسن فرزند احمد معتزلى و معروف به ابو على از اكابر نحويين و محدثين شيراز در سال 288 ه .ق در فسا متولد شد و پس از آن به شيراز آمد. او در زمان خود استاد بلا معارض ادب عرب و نحو بود. شيخ طبرسى (صاحب مجمع البيان) او را يگانه ميدان نحو مىداند.
گفتهاند: نحو به فارسى شروع و به فارسى ختم شد. مقصود آن است كه نحو باسيبويه فارسى شروع و با ابو على فارسى پايان يافته است.
از جمله استادان فارسى عبارت بودند از زجاج و ابن السراج و شاگردان معروف او هم عبارتند از سيد رضى، ابن جنى، على بن عيسى ربعى، جوهرى و تنوفى.
ابو على در شهر حلب ضمن سير و سياحت به ديدار سيف الدوله حمدانى رسيد و سرانجام در شهر شيراز به دربار عضد الدوله ديلمى آمد و كتاب ايضاح را براى او نوشت و عضد الدوله كه خود در رديف بزرگان نحو و ادب بود مىگفت: من در نحو غلام ابو على فارسى هستم هنگامى كه اين كتاب را به نظر عضد الدوله رسانيد او گفت اين كتاب براى كودكان مفيد است ابو على بقيه را با بيانى سنگينتر تدوين كرد و عضد الدوله گفت غضب بر شيخ غلبه كرد زيرا اين را ديگر ما هم نمىفهميم.
وفات ابو على در روز هفدهم ربيع الثانى سال 377 ه .ق در بغداد اتفاق افتاد و در مقبره «شونيزيه» مدفون گرديد. برخى از آثار او عبارتند از: ابيات الاعراب، اعراب القرآن، الاغفال فى ما اغفله الزجاج، الاوليات و آثار متعدد ديگر.
زين الدين خنجى
قاضى زين الدين على بن روز بهان خنجى اهل خنج از بلوك گرمسيرى فارس در شيراز پرورش يافت و در همانجا زندگى مىكرد. بزرگان علم او را به بزرگى قبول داشتند. او در اصول و فروع كتابهايى دارد. قاضى على خنجى در سال 707 ه .ق وفات يافت و در مدرسه ساميه واقع در كنار مقبره شيخ ابوذرعه دفن شده است. چندين كتاب به او نسبت مىدهند از جمله آنها عبارتند از: المعتبر فى شرح المختصر لابن حاجب، النهاية فى شرح الغاية، اجوية ايرادات على كتاب المحصول الامام.
شيخ مجد الدين فيروز آبادى
شيخ ابو طاهر محمد بن يعقوب فيروز آبادى در قصبه كارزين از بلوك فيروز آباد فارس به دنيا آمد و در هفت سالگى قرآن مجيد را حفظ كرد. سال بعد به شيراز آمد و به تحصيل پرداخت. سپس به بغداد، شام، مصر، روم، حجاز، يمن و ساير بلاد شرق مسافرت كرد و با عشاير و قبايل مختلف عرب معاشرت كرد.
شاه شجاع مظفرى، امير تيمور گوركانى و سلطان بايزيد عثمانى از جمله شاهانى بودهاند كه نسبت به فيروز آبادى عنايت خاص داشتهاند. دختر پادشاه يمن را به زنى گرفت.
او بيست سال قاضى شهر زبيد از بلاد يمن بود بعد هم قاضى القضاة تمام يمن شد و سرانجام به مقام شيخ الاسلامى رسيد. وى به سال 816 ه .ق ه .ق فوت كرد و در عين در مقبره شيخ اسماعيل جبروتى مدفون شد. تأليفات او را متجاوز از صد جلد دانستهاند. مهمترين اثر فيروز آبادى كتاب قاموس است. برخى از آثار وى عبارتند از: الاحاديث الضعيفه (در چند جلد)، احسن اللطايف فى محاسن الطايف، الاسعاد بالاصعاد الى درجة الاجتهاد (3 جلد)، اسمعار السراح فى اسماء النكاح، تنوير المقباس فى تفسير ابن عباس (چهار جلد)، شرح صحيح بخارى (كه بيست جلد آن را نوشته است).
ملا على عسكر
حاج ملا على عسكر فرزند محمد شفيع ارسنجانى از خطاطان بزرگ در سال 1220 ه .ق در ارسنجان ديده به جهان گشود. وى به زهد، تقوى، فضيلت و حسن خط مشهور است.
ملا على مقدمات علوم را در مدرسه سعيديه ارسنجان آموخت سپس عازم شيراز گرديد و در مدرسه خان شيراز به تحصيل پرداخت. با توجه به اينكه علوم ظاهرى روح تشنه او را سيراب نكرد ناچار به عرفان گرايش پيدا كرد. او نزد ملا احمد ارسنجانى عارف و جامع معقول و منقول درس خواند. ملا احمد ارسنجانى در نامههايى كه به ملاعلى عسكر نوشته وى را از محبين دانسته است. همچنين مثنوى خود «شوريده» رابه نام وى سروده است.
گويند ملا على در قنوت نماز شب دعاى ابو حمزه و در ركوع و سجود نماز مناجات خمس عشر مىخواند. ملا على در طول عمر خود موفق شد 36 قرآن را با خط نسخ خوش خود به رشته تحرير درآورد. هم اكنون نسخههايى ازوى در مراكزى چون موزه آستان حسينى در كربلا، موزه آستان قدس رضوى در مشهد و ديگر مراكز نگهدارى مىشود.
او در سال 1302 ه .ق در ارسنجان چشم از جهان فرو بست و در همانجا به خاك سپرده شد. اشعار و كتيبههاى به ايشان نسبت مىدهند كه عبارتند از: دعاى صباح، يك قطعه آيت الكرسى، نسخههاى قرآن كريم.
ميرزا حسن حسينى فسايى
ميرزا حسن، فرزند ميرزا محمد مجد الدين در سال 1237 ه .ق و سفرى به مشهد نمود و سپس به تهران مسافرت نمود و در در فسا متولد شد. او در طفوليت پدر و مادرش را از دست داد و نزد ميرزا ابوالحسن خان مجتهد علوم پايه حوزوى را گذراند، سپس به اصفهان رفت. بعد از آنجا به شيراز بازگشت و نزد حاجى شيخ مهدى مجتهد كجورى علوم رياضيات، ادبيات و رمل و اسطرلاب را فرا گرفت. پس از چندى به تحصيل طب پرداخت و مطبى در شيراز گشود و به مداواى بيماران پرداخت.
او سفرى به مشهد نمود و سپس به تهران مسافرت نمود و در سال 1280 ه .ق به شيراز بازگشت و به طبابت پرداخت و شهرتى كسب كرد چنانكه در ايام حكومت احتشام الدوله پسر معتمد الدوله فرهاد ميرزا در بوشهر طبيب خاص او گرديد. او در سال 1316 ه .ق در شيراز درگذشت. فارسنامه ناصرى اثر اوست.
عبد الوهاب شيرازى
ميرزا عبد الوهاب فرزند ميرزا محمد شفيع يزدانى شيرازى در سال 1252 ه .ق در شيراز متولد شد. در 10 سالگى پدر خويش را از دست داد.
او در علوم ادبى، معانى و بديع مخصوصا رياضيات جايگاه ارجمند و در هنرهاى دستى مهارتى بسزا داشت و در سخنورى استاد بود.
خط نسخ تعليق و شكسته را به تصديق ارباب فن چون ميرعماد و درويش مىنگاشت در علم نقاشى به حد كمال بود.
او در نقش و نگار با رنگهاى روغنى بر داورى برتر بود. پردههاى نفيسى كه برخى دور نما و پارهاى تمثال بزرگان دانش و عرفان بود با وسايل ناقص آن روزگار نقش نموده است. در علم اسطرلاب و هيأت قديم بسيار ورزيده بود.
چون در خط نسخ تعليق استاد بود بيشتر كتيبههاى بقاع متبركه را مىنوشت چنانچه قسمتى از رواق حضرت رضا عليهالسلام و كتيبههاى شاه چراغ و سيد مير محمد از اشعار اوست.
او قسمت زيادى از اشعار خود را از بين برد. با اين همه بيش از 1500 بيت از اشعار او هنوز باقى است.
ميرزا عبدالوهاب در سال 1328 ه .ق دار فانى را وداع گفت و در بقعه سيد مير محمد در شيراز به خاك سپرده شد.
ناصر ديوان
خواجه عبدالله مشهور به ناصر ديوان فرزند خواجه حسنعلى در شهر كازرون به دنيا آمد. پدران و اجداد او هميشه سمت كلانترى شهر كازرون را داشتند و خانوادهاى شجاع و دلاور بودند. ناصر ديوان دلاورى، با قامتى متوسط، چهارشانه، شجاع، بردبار و پايبند به ديانت بود.
در مخالفت با دشمنان ايران بى اختيار بوده و بواسطه حسن خلق بىطمعى و... در ميان مردم كازرون محبوبيت داشت.
واسموس مأمور دولت آلمان درباره او مىنويسد: «ناصر ديوان از شجاعان روزگار بوده است و از هيچ كس هراس ندارد هنگامى كه مردم شيراز كنسول انگليس و ساير عمال آن دولت را اخراج نمودند او هم دست عمال انگليس را از كازرون كوتاه نمود».
كريستوفر سايكس او را هم رديف ميرزا كوچك خان جنگلى دانسته است گويد او براى فقراء و بيچارهگان مقررى ماهانه معين كرده بود و براى آنان غذا تهيه مىكرده است.
او نسبت به برپائى شعابر دينى (تاسوعا، عاشورا و تعزيه) و اداى فرايض دينى حريص بود. گويند در آخرين لحظات عمر اموالش را بين فقرا تقسيم نمود.
سرانجام در سال 1320 ه .ش در گذشت و در زادگاهش دفن گرديد.
محمد على اشرف الكتاب
ملا على عسكر ارسنجانى، خوش نويس در سال 1268 ه .ش در خانوادهاى با تقوا در ارسنجان متولد شد.
او مقدمات علوم را در مدرسه سعيديه ارسنجان فرا گرفت و هنر خوشنويسى را از عموى خود مرحوم حاج ملا محمد شفيع آموخت و در نوشتن خط نسخ و ثلث به مقام استادى رسيد.
ميرزا محمد على در زهد و تقوى نزد مردم شيراز معروف بود. بيشتر كتيبههاى مساجد و اماكن متبركه و مدارس شيراز به خط ايشان مىباشد.
او در سال 1361 ه .ش در شيراز بدرود حيات گفت و در كنار مرقد امام زاده حضرت على بن حمزه به خاك سپرده شد.
دكتر محمد حسين اسكندرى
دكتر محمد حسين اسكندرى نواده حاج ملا على عسكر ارسنجانى استاد ادبيات فارسى در سال 1302 ه .ش در خانوادهاى اديب، هنرمند در ارسنجان به دنيا آمد. او دوران دبستان را در مدت چهار سال طى نمود و سپس در جريان زندگى قرار گرفت.
او در سال 1322 ه .ش با راهنمايى عموى خود براى تحصيل علوم دينى به شيراز رفت و در مدرسه علميه آقا بابا خان و مدرسه علميه خان تا سال 1333 مشغول تحصيل شد.
پس از آن به خدمت آموزش و پرورش درآمد و به تدريس در دبيرستانهاى بوشهر و فسا مشغول گرديد.
سپس با رتبه اول در كنكور به دانشگاه شيراز راه يافت و به اخذ ليسانس نايل آمد و در سالهاى 1330ـ1331 به دفاع از نهضت ملى پرداخت. يك بار دستگير و سپس آزاد گرديد.
او از سال 1346 براى ادامه تحصيل به تهران رفت و موفق به دريافت فوق ليسانس و دكترى از دانشگاه تهران گرديد و سپس به شيراز بازگشت.
در اوان تدريس در دانشگاه شيراز به علت مبارزات از كار بركنار شد و پس از مدتى دوباره به تدريس مشغول شد.
او سال 1366 در ارسنجان دانشگاه آزاد اسلامى تأسيس نمود. او حدود 39 سال به تدريس پرداخت.
سرانجام در راه توسعه دانشگاه آزاد شهر ارسنجان جان خويش را فدا كرد و در حين مأموريت در سانحه تصادف در سال 1370 ه .ش دارفانى را وداع گفت. بعضى از آثار او عبارتند از: رساله دكترى تحت عنوان صور خيال در شعر حافظ، افكار فلسفى حافظ، مجموعه مقالات (درباره سيبويه و ادب و فرهنگ ايران در 2 جلد).
حجت الاسلام و المسلمين على دوانى
حجت الاسلام و المسلمين على دوانى از محققان و مورخان نام آور معاصر در سال 1308 ه .ش در روستاى دوان شهرستان كازرون متولد گرديد.
در سال 1323 جهت تحصيل به حوزه علميه نجف اشرف عزيمت كرد و از محضر استادانى چون شيخ عبدالحسين خراسانى، شيخ محمد على افغانى و شيخ احمد اردبيلى را بهره برد.
او پس از پنج سال تحصيل در نجف اشرف در سال 1327 ه .ش عازم ايران گرديد و در حوزه علميه قم از محضر اساتيدى چون آيت الله بروجردى امام خمينى(ره)، گلپايگانى، علامه طباطبايى و... بهره برد و تا سال 1348 در قم اقامت داشت پس از آن به تهران رفت.
وى از نخستين طلاب حوزه علميه قم بود كه به طور پيوسته در جرايد و مجلات مقاله مىنوشت و خوداز مؤسسين مجله مكتب اسلام به شمار مىرفت.
وى در رشته هاى تأليف، تصنيف، ترجمه و نقد تاكنون هفتاد و هفت اثر از خود بجا گذاشته است. اين نويسنده هم اكنون مشغول خدمت به فرهنگ اين مرز و بوم و ترويج اسلام مىباشد. بعضى از كتابهاى نامبرده عبارتند از: شرح زندگانى علامه جلال الدين دوانى، ترجمه جلد 13 بحارالانوار به نام مهدى موعود(عج)، زن در قرآن، تاريخ قم.