فیلسوفان و عارفان استان خوزستان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | |||
+ | ابو حبيب حمزة بن عبدالله عبادانى | ||
+ | |||
+ | ابو حبيب عبادانى، صوفى گمنام، در نيمه اول قرن سوم هجرى، به گسترش مبانى تصوف بصرى و عقايد عبدالواحد بن زيد بصرى، حسن بصرى، رابعه، عدويه و سفيان ثورى همت گماشته است و مشهورترين شاگرد وى سهل شوشترى بوده است. | ||
+ | |||
+ | سهل تسترى (شوشترى) | ||
+ | |||
+ | ابو محمد سهل تسترى (شوشترى) از عارفان و متكلمان نامى قرن سوم هجرى و موسس فرقه صوفيه سهليه است. | ||
+ | وى در سال 203 ه .ق در شوشتر به دنيا آمد. سهل در طول 13 سال آغازين سير و سلوكش، محضر دو استاد عارف را درك كرده بود كه يكى دائيش محمد بن سوار تسترى و ديگرى حمزة بن عبدالله عبادانى بوده است. همچنين تعاليم پيشگامان تصوف عراق يعنى حسن بصرى، معروف كرخى و ... در شكلگيرى تفكر و نوع نگرش صوفيانه وى تاثيرى شگرف داشته است. ذوالفنون مصرى را از ديگر مربيان سهل در سير سلوك دانستهاند. زندگانى او همه به آرامى گذشت تا آنكه در سال 261 ه .ق مناظرهاى بين او و فقيهان شوشتر رخ داد و در جريان آن علماى شوشتر رساله وى را در باب «توبه فرد» مردود دانستند و در نتيجه وى را به بصره تبعيد كردند. (مراد سهل از توبه فرد آن است كه مىگفت عاصى بايد از معصيتش توبه كند و عابد از طاعتش). | ||
+ | |||
+ | وى موسس مكتب سهليه (سهيليه) يا سالميه مىباشد كه در نيمه دوم قرن سوم هجرى تقريبا تمامى صوفيه جنوب عراق و نقاط همجوار آن ـ يعنى خوزستان ـ را تحت پوشش قرار داد و هواداران بىشمارى خاصه در بطائح و اصفهان و عبادان و بصره و ميسان يافت. | ||
+ | |||
+ | تعدادى از سخنان او زير عنوان «هزار گفتار» به وسيله شاگردش محمد بن سالم (متوفى 297 ه .ق) گردآورى و انتشار يافت. در تفسير قرآن نيز كتابى بدو نسبت داده و در مآخذ مختلف از آن نام بردهاند. | ||
+ | سرانجام سهل در سال 273 يا 283 ه .ق در بصره دار فانى را وداع گفته است. | ||
+ | |||
+ | ابو عبدالله عبادانى | ||
+ | |||
+ | ابو عبدالله عبادانى، از عرفاى قرن سوم هجرى است. او در زمان معتضد و مكتفى مىزيسته است. وى در نيمه اول قرن چهارم هجرى، به ترويج طريقت سهليه يا سالميه در بصره، واسط و عبادان پرداخته و شاگردى دو تن از پيران طريقت، يعنى ابوبكر شبلى و سهل بن عبدالله شوشترى را نموده است. | ||
+ | |||
+ | عارف | ||
+ | |||
+ | عارف از رجال طريقت بهبهان و از دراويش خاكسارى است كه شعر نيز مىسروده و در شعرهايش «عارف» تخلص مىنمود. نام طريقتى او «عارفعلى» و پيرو دراويش خاكسارى بوده و در شهر بهبهان، ارشاد دراويش خاكسارى را بر عهده داشته است. | ||
+ | عارف در حدود هفتاد سال زندگى كرد. در هنگام مرگ وظيفه ارشاد را به عهده نامبردارترين شاگرد خود، حاجى غريب معروف به «حاج خندان» مرشد بهبهان محول نموده است. | ||
+ | |||
+ | از اشعار اوست: | ||
+ | |||
+ | ز عشق روى يارم بىقرارم، تا چه پيش آيد ربود از كف عنان و اختيارم، تا چه پيش آيد | ||
+ | گذشت از فرقتش اين روزگارم، تا چه پيش آيد ز شوق وصل او در انتظارم، تا چه پيش آيد | ||
+ | در عالم نيست جز مدحش شعارم، تا چه پيش آيد | ||
+ | |||
+ | بابا ركن الدين ولى | ||
+ | |||
+ | سيد على، فرزند سيد بهاء الدين، معروف به بابا ركن الدين ولى دزفولى از عارفان و زاهدان قرن هشتم هجرى بوده است. | ||
+ | امير تيمور گورگانى در سال 795 در دزفول به ملاقات وى نايل آمده بابا ركن الدين را داراى كرامات بىشمار دانستهاند. | ||
+ | هم اكنون مزار شاه ركن الدين داراى بقعهاى باشكوه با انبوه زائران در شهر دزفول خود نمايى مىكند. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:فیلسوفان و عارفان]] | [[رده:فیلسوفان و عارفان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۱۹
ابو حبيب حمزة بن عبدالله عبادانى
ابو حبيب عبادانى، صوفى گمنام، در نيمه اول قرن سوم هجرى، به گسترش مبانى تصوف بصرى و عقايد عبدالواحد بن زيد بصرى، حسن بصرى، رابعه، عدويه و سفيان ثورى همت گماشته است و مشهورترين شاگرد وى سهل شوشترى بوده است.
سهل تسترى (شوشترى)
ابو محمد سهل تسترى (شوشترى) از عارفان و متكلمان نامى قرن سوم هجرى و موسس فرقه صوفيه سهليه است. وى در سال 203 ه .ق در شوشتر به دنيا آمد. سهل در طول 13 سال آغازين سير و سلوكش، محضر دو استاد عارف را درك كرده بود كه يكى دائيش محمد بن سوار تسترى و ديگرى حمزة بن عبدالله عبادانى بوده است. همچنين تعاليم پيشگامان تصوف عراق يعنى حسن بصرى، معروف كرخى و ... در شكلگيرى تفكر و نوع نگرش صوفيانه وى تاثيرى شگرف داشته است. ذوالفنون مصرى را از ديگر مربيان سهل در سير سلوك دانستهاند. زندگانى او همه به آرامى گذشت تا آنكه در سال 261 ه .ق مناظرهاى بين او و فقيهان شوشتر رخ داد و در جريان آن علماى شوشتر رساله وى را در باب «توبه فرد» مردود دانستند و در نتيجه وى را به بصره تبعيد كردند. (مراد سهل از توبه فرد آن است كه مىگفت عاصى بايد از معصيتش توبه كند و عابد از طاعتش).
وى موسس مكتب سهليه (سهيليه) يا سالميه مىباشد كه در نيمه دوم قرن سوم هجرى تقريبا تمامى صوفيه جنوب عراق و نقاط همجوار آن ـ يعنى خوزستان ـ را تحت پوشش قرار داد و هواداران بىشمارى خاصه در بطائح و اصفهان و عبادان و بصره و ميسان يافت.
تعدادى از سخنان او زير عنوان «هزار گفتار» به وسيله شاگردش محمد بن سالم (متوفى 297 ه .ق) گردآورى و انتشار يافت. در تفسير قرآن نيز كتابى بدو نسبت داده و در مآخذ مختلف از آن نام بردهاند. سرانجام سهل در سال 273 يا 283 ه .ق در بصره دار فانى را وداع گفته است.
ابو عبدالله عبادانى
ابو عبدالله عبادانى، از عرفاى قرن سوم هجرى است. او در زمان معتضد و مكتفى مىزيسته است. وى در نيمه اول قرن چهارم هجرى، به ترويج طريقت سهليه يا سالميه در بصره، واسط و عبادان پرداخته و شاگردى دو تن از پيران طريقت، يعنى ابوبكر شبلى و سهل بن عبدالله شوشترى را نموده است.
عارف
عارف از رجال طريقت بهبهان و از دراويش خاكسارى است كه شعر نيز مىسروده و در شعرهايش «عارف» تخلص مىنمود. نام طريقتى او «عارفعلى» و پيرو دراويش خاكسارى بوده و در شهر بهبهان، ارشاد دراويش خاكسارى را بر عهده داشته است. عارف در حدود هفتاد سال زندگى كرد. در هنگام مرگ وظيفه ارشاد را به عهده نامبردارترين شاگرد خود، حاجى غريب معروف به «حاج خندان» مرشد بهبهان محول نموده است.
از اشعار اوست:
ز عشق روى يارم بىقرارم، تا چه پيش آيد ربود از كف عنان و اختيارم، تا چه پيش آيد گذشت از فرقتش اين روزگارم، تا چه پيش آيد ز شوق وصل او در انتظارم، تا چه پيش آيد در عالم نيست جز مدحش شعارم، تا چه پيش آيد
بابا ركن الدين ولى
سيد على، فرزند سيد بهاء الدين، معروف به بابا ركن الدين ولى دزفولى از عارفان و زاهدان قرن هشتم هجرى بوده است. امير تيمور گورگانى در سال 795 در دزفول به ملاقات وى نايل آمده بابا ركن الدين را داراى كرامات بىشمار دانستهاند. هم اكنون مزار شاه ركن الدين داراى بقعهاى باشكوه با انبوه زائران در شهر دزفول خود نمايى مىكند.