جشنها و اعیاد در استان خراسان رضوی
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | ==عيد فطر== | ||
+ | عيد فطر يكى از اعياد بزرگ اسلامى است كه در روز اول ماه شوال برگزار مىشود. مسلمانان پس از يك ماه روزه و عبادت چشم به راه اين روز بزرگ مىباشند و اين روز را جشن مىگيرند. صبح عيد فطر در همه شهرها و روستاهاى ايران و از جمله خراسان نماز عيد فطر با تشريفات خاصى برگزار مىشود. گرچه نماز عيد فطر واجب نيست اما تمام مسلمانان شركت در نماز عيد فطر را ضرورى مىدانند و در آن شركت مىكنند. | ||
− | + | لازم به ذكر است كه بعضى از مردم كه موفق نشدهاند فطريههاى خود را به كسى بدهند مقدار آن را قبل از نماز به امام جماعت محل مىدهند تا او بين فقرا تقسيم كند و يا به مراجع ذى صلاح تحويل دهد. | |
− | + | در برخى نقاط استان صبح عيد فطر پس از اقامه نماز عيد، مردم به خانه كسانى كه به تازگى فردى از آن خانواده فوت شده مىروند و فاتحه مىخوانند. روحانيان هم در مجالس شركت مىكنند و بعد در خانه خود مىنشينند و از مردم كه براى تبريك عيد نزد آنها مىآيند پذيرايى مىكنند. | |
− | == | + | ==عيد قربان== |
− | + | يكى از اعياد بزرگ مذهبى ايرانيان از جمله خراسانيان عيد قربان مىباشد. در قديم رسم بود، كه روز دهم ذيحجه مردم گوسفند يا شتر و يا گاوى را براى قربانى كردن انتخاب مىكردند و چشمهاى قربانى را سورمه مىكشيدند و همچنين به پيشانيش آينه كوچكى مىآويختند و به گردن و گوشهايش دستمال ابريشم رنگارنگ مىبستند و با اين مراسم به قربانگاه مىآوردند و پس از خوراندن آب و خواندن دعاى قربانى حيوان را ذبح مىكردند و گوشت آن را بين همسايگان و مستمندان تقسيم مىنمودند. ولى امروزه اين مراسم بدون انجام تشريفات برگزار مىشود. | |
− | + | در مناطق سنى نشين گزاردن نماز عيد قربان از جمله واجبات است و كمتر كسى از اهل سنت پيدا مىشود كه از گزاردن نماز عيد سهل انگارى كند. | |
− | == | + | ==عيد غدير== |
− | + | روز هيجدهم ذى حجه هر سال، به مناسبت سالروز واقعه غديرخم (انتخاب حضرت على عليهالسلام به جانشينى حضرت رسول صلىاللهعليهوآله در تمام نقاط ايران از جمله خراسان مجالس جشن و سرور برپا مىشود. در اين روز مردم به ديدار سادات مىروند و اين عيد را به سادات تبريك مىگويند. در بعضى از شهرهاى استان رسم است كه سادات به عنوان تبرك سكهاى به ميهمانان مىدهند. | |
− | == جشن | + | ==عيد مبعث== |
+ | |||
+ | يكى ديگر از اعياد مسلمانان عيد مبعث مىباشد. در روز بيست و هفتم رجب هر سال به مناسبت بعثت حضرت محمد صلىاللهعليهوآله، در تمام شهرها و روستاها از طرف مردم، مجلس جشن و سرور برپا مىشود و از مردم با شربت و شيرينى و ميوه در اماكن عمومى و خانهها و بازارها پذيرايى مىكنند. | ||
+ | |||
+ | در اين روز بعضى از خانهها و مغازهها و مؤسسات، سردرها را با چراغهاى رنگارنگ تزيين مىكنند و به پخش نقل و شيرينى مىپردازند. | ||
+ | |||
+ | ==شب يلدا (چله)== | ||
+ | |||
+ | شب يلدا (چله) آخرين شب فصل پاييز و بلندترين شب سال است كه مردم فصل پاييز را پشت سر گذاشته و مىخواهند وارد فصل زمستان شوند. | ||
+ | |||
+ | در اين موقع از سال ميوههاى خوش طعم و متنوع تابستان به اتمام رسيده و جز معدودى از آنها باقى نمانده است. از اين رو از قديمترين زمان در خانوادههاى ايرانى و از جمله خراسان رسم بوده است كه در اين شب اقسام ميوهجات و تنقلات را تهيه كرده و دور هم جمع شوند و از هر يك از اقسام مختلف ميوه مختصرى ميل كنند تا هم از خواص آنها بهرهمند گردند و هم با آنها وداع كنند. | ||
+ | |||
+ | در خراسان عقيده دارند كه هر يك از ميوهها خواص مخصوص دارد و هر نوع ميوهاى كه در شب چله بخورند، خواص و فوائد آن تا سال آينده در بدن آنها خواهد ماند و آنها را از گزند بسيارى از حشرات و جانوران و حتى بعضى بيماريها حفظ خواهد كرد. | ||
+ | |||
+ | در ميان ميوهها هندوانه بيش از همه مورد توجه است و خواص بيشمارى براى آن ذكر مىكنند. اهالى مشهد عقيد دارند كه هندوانه گرمى مغز و سوزندگى جگر را دفع مىكند. به عبارت ديگر هر كس در شب چله هندوانه بخورد، جگرش لك برنمىدارد. يعنى در تابستان سال بعد گرما در او اثر نخواهد كرد. علاوه بر آن اگر روده او كرم داشته باشد، كرم رودهاش دفع مىشود. بنا به همين ملاحظات و تصورات مىگويند در شب چله بايد هندوانه خورد تا از خواص آن بهرهمند شد. | ||
+ | |||
+ | برخى از ميوههايى كه در شب چله ميل مىكنند عبارتند از: انار، انگور، پرتقال، سيب، گلابى و.... | ||
+ | |||
+ | ==عيد نوروز== | ||
+ | |||
+ | نوروز يكى از بزرگترين و قديمترين اعياد ايران مىباشد. در خراسان همه مردم از بزرگ و كوچك و فقير و غنى به آداب و رسوم نوروز پايبند و علاقهمند هستند. | ||
+ | |||
+ | در اين استان از چند هفته مانده به نوروز، جنب و جوش خاصى در مردم پديد مىآيد. همه در فكر خانه تكانى و تهيه لباس نو و مايحتاج شب عيد مىباشند. قبل از تحويل سال مردم به حمام مىروند و لباسهاى نو خود را مىپوشند و شروع به چيدن سفره هفتسين مىكنند. وقتى لحظه تحويل سال نزديك مىشود عدهاى به زيارتگاهها و عدهاى به مساجد مىروند تا دعا بخوانند و از بركت آن دعا در تمام مدت سال از خطرات مصون و غرق در نعمت گردند. گروهى نيز در خانه نزد زن و فرزند خود مىمانند. زيرا عقيده دارند كه انسان در موقع تحويل نبايد از خانه و خويشان خود دور باشد. | ||
+ | |||
+ | وقتى لحظه تحويل سال فرا رسيد، اعضاء خانواده دور سفره مىنشينند و سال نو را به همديگر تبريك مىگويند و يكديگر را مىبوسند. | ||
+ | |||
+ | روز اول عيد معمولاً بزرگ خانواده در خانه مىنشيند همه به ديدن او مىروند و نوروز را تبريك مىگويند و بزرگ خانواده نيز متناسب با مقام و موقعيت و استطاعت خود به هر يك از ديدار كنندگان عيدى مىدهد. | ||
+ | |||
+ | در شهرهاى خراسان براى پذيرايى از مهمانها در ايام نوروز از انواع شيرينى بازارى و خانگى از قبيل: باقلوا، نيمشكر، نقل، مسقطى، بهشتى، حاجى بادامى، گز، راحت الحلقوم، پشمك، نان بادامى، نان نخودى، نان تاج، نارنجك، نان خامهاى، زبان و امثال آنها با آجيل و ميوه استفاده مىكنند. | ||
+ | |||
+ | از روز سوم يا چهارم به بعد كه ديد و بازديدها تا حدى تمام مىشود و مردم فراغت بيشترى مىيابند، براى تفريح به صحرا و دشتها مىروند و خود را با انواع بازيها سرگرم مىسازند. لطافت هواى بهار و طراوت دشت و چمن نيز به نشاط آنها كمك مىكند و بازيهاى آنها را گرمتر و پرشورتر مىسازد. | ||
+ | |||
+ | بعضى از بازيهاى رايج در خراسان در ايام عيد عبارتند از: | ||
+ | |||
+ | آرا آرا، استاسه پايه، استاى زنجيرباف، تخم مرغ بازى، توپ زنجير پلّه، توشله بازى (تيله بازى)، جوز بازى (گردو بازى)، لوچمُبه (مره بازى)، يك قل دو قل، فوتبال، الك دولك و.... | ||
+ | |||
+ | بسيارى از خراسانيان اطفال خود را در ايام عيد ختنه مىكنند و جشن نوروزى را با جشن ختنه سوران توأم مىسازند. ديگر آنكه شب جمعه اول سال به نزديكترين بقعه يا امامزاده محل خود مىروند و ضمن گردش و هوا خورى بقاع مزبور را زيارت و كسب فيض مىكنند. | ||
+ | |||
+ | ==سيزده بدر== | ||
+ | |||
+ | روز سيزده فروردين در نظر مردم روز نحسى است و عقيده دارند كه در اين روز بايد از خانه خارج شد. به همين جهت از يكى دو روز قبل از سيزده، تهيه مقدمات اين روز را مىبينند و بامداد روز سيزده به صحرا و دشت مىروند و به تفريح و تفرج مىپردازند. | ||
+ | |||
+ | دختران دم بخت براى گشودن بخت خود و پيدا كردن شوهر رو به قبله مىنشينند و سبزه گره مىزنند و سپس مقدارى شيرينى در پاى سبزهاى كه گره زدهاند مىريزند و از آنجا دور مىشوند. در روز سيزده مردم عموماً ناهار را در صحرا صرف مىكنند و آنچه آجيل و شيرينى از ايام عيد باقى مانده است در آن روز به مصرف مىرسانند. | ||
+ | |||
+ | در بعضى از شهرهاى خراسان رسم است كه علاوه بر روز سيزده، بعدازظهر روزهاى شنبه و چهارشنبه اول سال را هم از شهر خارج مىشوند. | ||
+ | |||
+ | ==خواستگارى== | ||
+ | |||
+ | بعد از اينكه دخترى را براى خواستگارى انتخاب مىكردند مادر داماد و چند تن از زنان فاميل (مثلاً خاله، عمه و خواهر) به عنوان مهمانى و يا بهانهاى ديگر به خانه عروس مىروند. مادر عروس كه از طرز برخورد مهمانها حدس مىزند كه براى خواستگارى آمدهاند، به دختر خود مىگويد براى مهمانها چايى بياورد. وقتى كه دختر چاى آورد، مادر داماد و سايرين سؤالات گوناگونى درباره هنرها و كمالات دختر، از مادر وى مىپرسند و خصوصاً در مورد خانهدارى و آشپزى و خياطى مباحث مختلفى را پيش مىكشند و از خود دختر هم سؤالاتى مىكنند تا ببينند چه مقدار خانهدار و كدبانو است. | ||
+ | |||
+ | هرگاه پس از اين گفتگو و تحقيق مادر داماد و ساير زنها شكل و شمايل دختر را پسنديدند، علناً به خانواده دختر اظهار مىكنند كه براى خواستگارى آمدهاند. اگر خانواده عروس قبول كنند، شبى را براى بله برون انتخاب مىكنند. | ||
+ | |||
+ | پس از اينكه زنها به خانه برگشتند شكل و شمايل و قد و قواره و چشم و ابروى دختر را براى داماد توصيف مىكنند. آن قدر خصوصيات دختر را با آب و تاب تعريف مىكنند كه داماد دل تو دلش نمىماند و با فشار و اصرار مردها را وادار مىكند تا هر چه زودتر مقدمات مجلس عقد را فراهم كنند. | ||
+ | |||
+ | در فاصله اين مدت خانواده عروس در اطراف منزل داماد تحقيقاتى درباره شغل و مقام و شخصيت و اخلاق داماد انجام مىدهند و دختر را هم پنهانى به محل كار و كسب داماد مىبرند تا او را ببيند و در صورتى كه نقصى در وضع داماد مشاهده نكنند در شب «بله برون» موافقت خود را با اين ازدواج اعلام مىكنند. | ||
+ | |||
+ | شب «بله برون» در خراسان بيشتر به شب جواب اِستَنى يا شب كفش پاكنى معروف است. در اين شب خانواده داماد حلقهاى براى عروس مىخرند و اين حلقه را كه در حقيقت حلقه نامزدى است «كليكى» مىنامند. | ||
+ | |||
+ | در روستاها علاوه بر حلقه يك جفت كفش به عنوان «نشونى» به اندازه پاى عروس نيز مىخرند. مردهاى خانواده داماد بعد از صرف چاى درباره لوازم و اثاث سرعقد و مهريه و شيربهاء مذاكره مىكنند و پس از اينكه بين طرفين موافقت حاصل شد براى ميهمانها شربت و شيرينى مىآورند و سپس روزى را معين مىكنند كه داماد با عروس و چندتن از خانوادههاى هر دو طرف به بازار بروند و آينه و شمعدان و انگشتر و ديگر لوازم مورد نياز را بخرند. پس از مذاكره و توافق روزى را براى عقد انتخاب مىكنند و لوازم سرعقد را روز قبل يا صبح همان روز در طبق مىگذارند و به وسيله عدهاى «طبق كش» به خانه عروس مىفرستند. | ||
+ | |||
+ | اين لوازم عبارتند از: آينه، شمعدان، انگشتر، لباس سر عقد، يك جفت كفش براى عروس، دو جفت كفش براى خانواده عروس و چند جعبه شيرينى. | ||
+ | |||
+ | خانواده عروس هم متقابلاً يك قواره فاستونى براى داماد و در صورت استطاعت يك قواره فاستونى براى پدر داماد و يك قواره پيراهن و يك جفت جوراب و يك روسرى براى مادر داماد مىفرستند. | ||
+ | |||
+ | ==مجلس عقد== | ||
+ | |||
+ | در روز عقد كنان چند دقيقه قبل از خواندن صيغه عقد، عروس را در اتاقى رو به قبله مىنشانند و سفره سفيدى در جلوى او پهن مىكنند و اشياء لازم از قبيل آينه، شمعدان، قرآن، نان، آب، شيرينى، نقل و... در آن مىچينند. | ||
+ | |||
+ | آخوندى كه بايد صيغه عقد را بخواند به اتفاق محضردار در اتاق مجاور پشت پردهاى كه بين او و عروس حايل است مىنشيند. يكى از آن دو، از طرف عروس و ديگرى از طرف داماد وكيل مىشوند و سپس به وكالت از طرف زوجين صيغه عقد را جارى مىكنند. ضمن خواندن صيغه عقد، كسان عروس و داماد هر يك براى جلب محبت طرف ديگر و كسب امتيازاتى به نفع طرف خود اعمال مختلفى انجام مىدهند. مثلاً خانواده عروس چاقويى را باز و بسته مىكنند به اين نيت كه زبان داماد بر سر عروس دراز نشود و پس از ختم خطبه عقد چاقو را مىبندند و تا شب عروسى آن را باز نمىكنند. كسان داماد هم متقابلاً نخى به دست گرفته و مرتباً آن را گره مىزنند به اين نيت كه عروس در خانه داماد نيش زبان نزند. | ||
+ | |||
+ | پس از اتمام خطبه عقد و گفتن كلمه «بله» از زبان عروس، همه كف مىزنند و شادى مىكنند و براى ميمنت مجلس و دفع شرّ، اسفند در آتش مىريزند. سپس داماد را به اتاق عروس مىبرند و در كنار او مىنشانند و با قندى كه روى سر عروس ساييدهاند شربت درست كرده به عروس و داماد مىدهند. | ||
+ | |||
+ | پس از ختم مراسم عقد، داماد چند ساعتى در منزل عروس مىماند و بعد از شام به منزل خويش برمىگردد. از آن روز به بعد تا موقع عروسى داماد هر چند روز يكبار به عنوان احوالپرسى و ديدار از خانواده عروس به خانه آنها مىرود و هر دفعه هديهاى متناسب با وضع مالى خود براى عروس مىخرد. | ||
+ | |||
+ | در اعياد بزرگ مانند عيد نوروز، عيد غدير، عيد قربان، هدايايى از طرف خانواده داماد، از جمله شيرينى و ميوه براى خانواده عروس فرستاده مىشود. | ||
+ | |||
+ | در شب چله خراسانيها در خوانچه لااقل هفت رنگ ميوه (سيب، گلابى، انار، هندوانه، خربزه، انگور و پرتقال) مىچينند و گاهى يك قواره پيراهن يا دستنبد طلا يا سينه ريز الماس يا خفتى يا جواهر ديگرى نظير آنها يا يكى دو جفت كفش در وسط خوانچه مىگذارند و به خانه عروس مىفرستند. | ||
+ | |||
+ | چند روز كه از مجلس عقد گذشت و خستگىها از تن بدر رفت خانواده عروس به فكر تهيه و تكميل جهيزيه دختر خود مىافتند و چنانكه در اكثر شهرها مرسوم است همه گونه لوازم و اسباب زندگى از قبيل قالى، رختخواب، كمد، لوازم آشپزخانه، چرخ خياطى، يخچال، ماشين لباسشويى، و... براى دختر مىخرند. | ||
+ | |||
+ | پس از آنكه جهاز عروس خريده و آماده شد، خانواده عروس منتظر مىنشينند تا از طرف خانواده داماد به آنها خبر داده شود كه مىخواهند عروس را ببرند. براى تعيين وقت عروسى معمولاً شب جمعه و شب شنبه را انتخاب نمىكنند، زيرا عقيده دارند كه عروسى در اين دو شب شگون ندارد، به اين معنى كه هر دخترى در شب جمعه عروسى كند مادر شوهرش به زودى خواهد مرد. و اگر شب شنبه به خانه شوهر برود، شب يكشنبه بازمىگردد. يعنى به زودى طلاق مىگيرد. | ||
+ | |||
+ | چند روز قبل از عروسى جهاز عروس را براى حمل به خانه داماد آماده مىكنند. در ساعت معينى چند تن از طرف خانواده داماد براى بردن جهاز به خانه عروس مىروند. قبل از بردن جهاز عروس صورت جهيزيه دختر را كه در دو نسخه تهيه شده است به آنها مىدهند. كسان داماد يك يك اقلام را با صورت تطبيق مىدهند و سپس صورتها را به خانه داماد مىفرستند تا داماد امضاء كند. بعد از امضاء كردن يك نسخه را داماد و نسخه ديگر را به خانواده عروس بر مىگردانند. بعد از اين مراحل جهاز را به خانه داماد مىبرند. | ||
+ | |||
+ | ==عروسى== | ||
+ | |||
+ | صبح روز عروسى چند تن از خويشاوندان داماد با يك طشت حنا و چند قالب صابون و مقدارى شيرينى و هدايا به خانه عروس مىروند و عروس را با مادر داماد و چندتن از خويشان و دوستان نزديكش به حمام مىبرند و طبق مراسم خاصى به دست و پاى عروس حنا مىمالند. همزمان با حمام رفتن عروس، چندتن از خويشاوندان و دوستان نزديك داماد وى را نيز حمام مىبرند. | ||
+ | |||
+ | بعد از ظهر همين روز در خانه داماد مجلس جشن مفصلى برپا مىشود. پدر داماد و پدر عروس در پايين مجلس دم در ورودى مىنشينند و به اتفاق داماد از ميهمانها پذيرايى مىكنند. اين مجلس چند ساعت طول مىكشد. | ||
+ | |||
+ | ميهمانها بعد از صرف چاى، شربت، شيرينى، ميوه و شام عموماً خداحافظى كرده به خانه خود باز مىگردند. | ||
+ | |||
+ | اما اقوام و دوستان نزديك خانواده عروس و داماد براى آوردن عروس در خانه داماد مىمانند. | ||
+ | |||
+ | در شهرها و آباديهاى بزرگ چنان كه در همه جا رسم است داماد و همراهانش با اتومبيل پى عروس مىروند و اتومبيلى را كه اختصاص به آوردن عروس دارد به گل مىآرايند و باچراغهاى رنگين متعدد زينت مىدهند. | ||
+ | |||
+ | وقتى كه اتومبيل داماد به در خانه عروس مىرسد با سلام و صلوات و هلهله از آنها پذيرايى مىشود و جلوى پاى داماد گوسفندى سر مىبرند و چند دسته گل نثارش مىكنند. اقوام و كسان داماد وارد خانه عروس مىشوند و ساعتى در آنجا مىمانند و شربت و چاى و شيرينى مىخورند و بعد عروس را با خود به خانه داماد مىبرند. | ||
+ | |||
+ | لازم به ذكر است كه امروزه مراسم عروسى نسبت به گذشته تفاوت زيادى پيدا كرده است. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:جشنها و اعیاد ملی و مذهبی]] | [[رده:جشنها و اعیاد ملی و مذهبی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۵۲
محتویات |
عيد فطر
عيد فطر يكى از اعياد بزرگ اسلامى است كه در روز اول ماه شوال برگزار مىشود. مسلمانان پس از يك ماه روزه و عبادت چشم به راه اين روز بزرگ مىباشند و اين روز را جشن مىگيرند. صبح عيد فطر در همه شهرها و روستاهاى ايران و از جمله خراسان نماز عيد فطر با تشريفات خاصى برگزار مىشود. گرچه نماز عيد فطر واجب نيست اما تمام مسلمانان شركت در نماز عيد فطر را ضرورى مىدانند و در آن شركت مىكنند.
لازم به ذكر است كه بعضى از مردم كه موفق نشدهاند فطريههاى خود را به كسى بدهند مقدار آن را قبل از نماز به امام جماعت محل مىدهند تا او بين فقرا تقسيم كند و يا به مراجع ذى صلاح تحويل دهد.
در برخى نقاط استان صبح عيد فطر پس از اقامه نماز عيد، مردم به خانه كسانى كه به تازگى فردى از آن خانواده فوت شده مىروند و فاتحه مىخوانند. روحانيان هم در مجالس شركت مىكنند و بعد در خانه خود مىنشينند و از مردم كه براى تبريك عيد نزد آنها مىآيند پذيرايى مىكنند.
عيد قربان
يكى از اعياد بزرگ مذهبى ايرانيان از جمله خراسانيان عيد قربان مىباشد. در قديم رسم بود، كه روز دهم ذيحجه مردم گوسفند يا شتر و يا گاوى را براى قربانى كردن انتخاب مىكردند و چشمهاى قربانى را سورمه مىكشيدند و همچنين به پيشانيش آينه كوچكى مىآويختند و به گردن و گوشهايش دستمال ابريشم رنگارنگ مىبستند و با اين مراسم به قربانگاه مىآوردند و پس از خوراندن آب و خواندن دعاى قربانى حيوان را ذبح مىكردند و گوشت آن را بين همسايگان و مستمندان تقسيم مىنمودند. ولى امروزه اين مراسم بدون انجام تشريفات برگزار مىشود.
در مناطق سنى نشين گزاردن نماز عيد قربان از جمله واجبات است و كمتر كسى از اهل سنت پيدا مىشود كه از گزاردن نماز عيد سهل انگارى كند.
عيد غدير
روز هيجدهم ذى حجه هر سال، به مناسبت سالروز واقعه غديرخم (انتخاب حضرت على عليهالسلام به جانشينى حضرت رسول صلىاللهعليهوآله در تمام نقاط ايران از جمله خراسان مجالس جشن و سرور برپا مىشود. در اين روز مردم به ديدار سادات مىروند و اين عيد را به سادات تبريك مىگويند. در بعضى از شهرهاى استان رسم است كه سادات به عنوان تبرك سكهاى به ميهمانان مىدهند.
عيد مبعث
يكى ديگر از اعياد مسلمانان عيد مبعث مىباشد. در روز بيست و هفتم رجب هر سال به مناسبت بعثت حضرت محمد صلىاللهعليهوآله، در تمام شهرها و روستاها از طرف مردم، مجلس جشن و سرور برپا مىشود و از مردم با شربت و شيرينى و ميوه در اماكن عمومى و خانهها و بازارها پذيرايى مىكنند.
در اين روز بعضى از خانهها و مغازهها و مؤسسات، سردرها را با چراغهاى رنگارنگ تزيين مىكنند و به پخش نقل و شيرينى مىپردازند.
شب يلدا (چله)
شب يلدا (چله) آخرين شب فصل پاييز و بلندترين شب سال است كه مردم فصل پاييز را پشت سر گذاشته و مىخواهند وارد فصل زمستان شوند.
در اين موقع از سال ميوههاى خوش طعم و متنوع تابستان به اتمام رسيده و جز معدودى از آنها باقى نمانده است. از اين رو از قديمترين زمان در خانوادههاى ايرانى و از جمله خراسان رسم بوده است كه در اين شب اقسام ميوهجات و تنقلات را تهيه كرده و دور هم جمع شوند و از هر يك از اقسام مختلف ميوه مختصرى ميل كنند تا هم از خواص آنها بهرهمند گردند و هم با آنها وداع كنند.
در خراسان عقيده دارند كه هر يك از ميوهها خواص مخصوص دارد و هر نوع ميوهاى كه در شب چله بخورند، خواص و فوائد آن تا سال آينده در بدن آنها خواهد ماند و آنها را از گزند بسيارى از حشرات و جانوران و حتى بعضى بيماريها حفظ خواهد كرد.
در ميان ميوهها هندوانه بيش از همه مورد توجه است و خواص بيشمارى براى آن ذكر مىكنند. اهالى مشهد عقيد دارند كه هندوانه گرمى مغز و سوزندگى جگر را دفع مىكند. به عبارت ديگر هر كس در شب چله هندوانه بخورد، جگرش لك برنمىدارد. يعنى در تابستان سال بعد گرما در او اثر نخواهد كرد. علاوه بر آن اگر روده او كرم داشته باشد، كرم رودهاش دفع مىشود. بنا به همين ملاحظات و تصورات مىگويند در شب چله بايد هندوانه خورد تا از خواص آن بهرهمند شد.
برخى از ميوههايى كه در شب چله ميل مىكنند عبارتند از: انار، انگور، پرتقال، سيب، گلابى و....
عيد نوروز
نوروز يكى از بزرگترين و قديمترين اعياد ايران مىباشد. در خراسان همه مردم از بزرگ و كوچك و فقير و غنى به آداب و رسوم نوروز پايبند و علاقهمند هستند.
در اين استان از چند هفته مانده به نوروز، جنب و جوش خاصى در مردم پديد مىآيد. همه در فكر خانه تكانى و تهيه لباس نو و مايحتاج شب عيد مىباشند. قبل از تحويل سال مردم به حمام مىروند و لباسهاى نو خود را مىپوشند و شروع به چيدن سفره هفتسين مىكنند. وقتى لحظه تحويل سال نزديك مىشود عدهاى به زيارتگاهها و عدهاى به مساجد مىروند تا دعا بخوانند و از بركت آن دعا در تمام مدت سال از خطرات مصون و غرق در نعمت گردند. گروهى نيز در خانه نزد زن و فرزند خود مىمانند. زيرا عقيده دارند كه انسان در موقع تحويل نبايد از خانه و خويشان خود دور باشد.
وقتى لحظه تحويل سال فرا رسيد، اعضاء خانواده دور سفره مىنشينند و سال نو را به همديگر تبريك مىگويند و يكديگر را مىبوسند.
روز اول عيد معمولاً بزرگ خانواده در خانه مىنشيند همه به ديدن او مىروند و نوروز را تبريك مىگويند و بزرگ خانواده نيز متناسب با مقام و موقعيت و استطاعت خود به هر يك از ديدار كنندگان عيدى مىدهد.
در شهرهاى خراسان براى پذيرايى از مهمانها در ايام نوروز از انواع شيرينى بازارى و خانگى از قبيل: باقلوا، نيمشكر، نقل، مسقطى، بهشتى، حاجى بادامى، گز، راحت الحلقوم، پشمك، نان بادامى، نان نخودى، نان تاج، نارنجك، نان خامهاى، زبان و امثال آنها با آجيل و ميوه استفاده مىكنند.
از روز سوم يا چهارم به بعد كه ديد و بازديدها تا حدى تمام مىشود و مردم فراغت بيشترى مىيابند، براى تفريح به صحرا و دشتها مىروند و خود را با انواع بازيها سرگرم مىسازند. لطافت هواى بهار و طراوت دشت و چمن نيز به نشاط آنها كمك مىكند و بازيهاى آنها را گرمتر و پرشورتر مىسازد.
بعضى از بازيهاى رايج در خراسان در ايام عيد عبارتند از:
آرا آرا، استاسه پايه، استاى زنجيرباف، تخم مرغ بازى، توپ زنجير پلّه، توشله بازى (تيله بازى)، جوز بازى (گردو بازى)، لوچمُبه (مره بازى)، يك قل دو قل، فوتبال، الك دولك و....
بسيارى از خراسانيان اطفال خود را در ايام عيد ختنه مىكنند و جشن نوروزى را با جشن ختنه سوران توأم مىسازند. ديگر آنكه شب جمعه اول سال به نزديكترين بقعه يا امامزاده محل خود مىروند و ضمن گردش و هوا خورى بقاع مزبور را زيارت و كسب فيض مىكنند.
سيزده بدر
روز سيزده فروردين در نظر مردم روز نحسى است و عقيده دارند كه در اين روز بايد از خانه خارج شد. به همين جهت از يكى دو روز قبل از سيزده، تهيه مقدمات اين روز را مىبينند و بامداد روز سيزده به صحرا و دشت مىروند و به تفريح و تفرج مىپردازند.
دختران دم بخت براى گشودن بخت خود و پيدا كردن شوهر رو به قبله مىنشينند و سبزه گره مىزنند و سپس مقدارى شيرينى در پاى سبزهاى كه گره زدهاند مىريزند و از آنجا دور مىشوند. در روز سيزده مردم عموماً ناهار را در صحرا صرف مىكنند و آنچه آجيل و شيرينى از ايام عيد باقى مانده است در آن روز به مصرف مىرسانند.
در بعضى از شهرهاى خراسان رسم است كه علاوه بر روز سيزده، بعدازظهر روزهاى شنبه و چهارشنبه اول سال را هم از شهر خارج مىشوند.
خواستگارى
بعد از اينكه دخترى را براى خواستگارى انتخاب مىكردند مادر داماد و چند تن از زنان فاميل (مثلاً خاله، عمه و خواهر) به عنوان مهمانى و يا بهانهاى ديگر به خانه عروس مىروند. مادر عروس كه از طرز برخورد مهمانها حدس مىزند كه براى خواستگارى آمدهاند، به دختر خود مىگويد براى مهمانها چايى بياورد. وقتى كه دختر چاى آورد، مادر داماد و سايرين سؤالات گوناگونى درباره هنرها و كمالات دختر، از مادر وى مىپرسند و خصوصاً در مورد خانهدارى و آشپزى و خياطى مباحث مختلفى را پيش مىكشند و از خود دختر هم سؤالاتى مىكنند تا ببينند چه مقدار خانهدار و كدبانو است.
هرگاه پس از اين گفتگو و تحقيق مادر داماد و ساير زنها شكل و شمايل دختر را پسنديدند، علناً به خانواده دختر اظهار مىكنند كه براى خواستگارى آمدهاند. اگر خانواده عروس قبول كنند، شبى را براى بله برون انتخاب مىكنند.
پس از اينكه زنها به خانه برگشتند شكل و شمايل و قد و قواره و چشم و ابروى دختر را براى داماد توصيف مىكنند. آن قدر خصوصيات دختر را با آب و تاب تعريف مىكنند كه داماد دل تو دلش نمىماند و با فشار و اصرار مردها را وادار مىكند تا هر چه زودتر مقدمات مجلس عقد را فراهم كنند.
در فاصله اين مدت خانواده عروس در اطراف منزل داماد تحقيقاتى درباره شغل و مقام و شخصيت و اخلاق داماد انجام مىدهند و دختر را هم پنهانى به محل كار و كسب داماد مىبرند تا او را ببيند و در صورتى كه نقصى در وضع داماد مشاهده نكنند در شب «بله برون» موافقت خود را با اين ازدواج اعلام مىكنند.
شب «بله برون» در خراسان بيشتر به شب جواب اِستَنى يا شب كفش پاكنى معروف است. در اين شب خانواده داماد حلقهاى براى عروس مىخرند و اين حلقه را كه در حقيقت حلقه نامزدى است «كليكى» مىنامند.
در روستاها علاوه بر حلقه يك جفت كفش به عنوان «نشونى» به اندازه پاى عروس نيز مىخرند. مردهاى خانواده داماد بعد از صرف چاى درباره لوازم و اثاث سرعقد و مهريه و شيربهاء مذاكره مىكنند و پس از اينكه بين طرفين موافقت حاصل شد براى ميهمانها شربت و شيرينى مىآورند و سپس روزى را معين مىكنند كه داماد با عروس و چندتن از خانوادههاى هر دو طرف به بازار بروند و آينه و شمعدان و انگشتر و ديگر لوازم مورد نياز را بخرند. پس از مذاكره و توافق روزى را براى عقد انتخاب مىكنند و لوازم سرعقد را روز قبل يا صبح همان روز در طبق مىگذارند و به وسيله عدهاى «طبق كش» به خانه عروس مىفرستند.
اين لوازم عبارتند از: آينه، شمعدان، انگشتر، لباس سر عقد، يك جفت كفش براى عروس، دو جفت كفش براى خانواده عروس و چند جعبه شيرينى.
خانواده عروس هم متقابلاً يك قواره فاستونى براى داماد و در صورت استطاعت يك قواره فاستونى براى پدر داماد و يك قواره پيراهن و يك جفت جوراب و يك روسرى براى مادر داماد مىفرستند.
مجلس عقد
در روز عقد كنان چند دقيقه قبل از خواندن صيغه عقد، عروس را در اتاقى رو به قبله مىنشانند و سفره سفيدى در جلوى او پهن مىكنند و اشياء لازم از قبيل آينه، شمعدان، قرآن، نان، آب، شيرينى، نقل و... در آن مىچينند.
آخوندى كه بايد صيغه عقد را بخواند به اتفاق محضردار در اتاق مجاور پشت پردهاى كه بين او و عروس حايل است مىنشيند. يكى از آن دو، از طرف عروس و ديگرى از طرف داماد وكيل مىشوند و سپس به وكالت از طرف زوجين صيغه عقد را جارى مىكنند. ضمن خواندن صيغه عقد، كسان عروس و داماد هر يك براى جلب محبت طرف ديگر و كسب امتيازاتى به نفع طرف خود اعمال مختلفى انجام مىدهند. مثلاً خانواده عروس چاقويى را باز و بسته مىكنند به اين نيت كه زبان داماد بر سر عروس دراز نشود و پس از ختم خطبه عقد چاقو را مىبندند و تا شب عروسى آن را باز نمىكنند. كسان داماد هم متقابلاً نخى به دست گرفته و مرتباً آن را گره مىزنند به اين نيت كه عروس در خانه داماد نيش زبان نزند.
پس از اتمام خطبه عقد و گفتن كلمه «بله» از زبان عروس، همه كف مىزنند و شادى مىكنند و براى ميمنت مجلس و دفع شرّ، اسفند در آتش مىريزند. سپس داماد را به اتاق عروس مىبرند و در كنار او مىنشانند و با قندى كه روى سر عروس ساييدهاند شربت درست كرده به عروس و داماد مىدهند.
پس از ختم مراسم عقد، داماد چند ساعتى در منزل عروس مىماند و بعد از شام به منزل خويش برمىگردد. از آن روز به بعد تا موقع عروسى داماد هر چند روز يكبار به عنوان احوالپرسى و ديدار از خانواده عروس به خانه آنها مىرود و هر دفعه هديهاى متناسب با وضع مالى خود براى عروس مىخرد.
در اعياد بزرگ مانند عيد نوروز، عيد غدير، عيد قربان، هدايايى از طرف خانواده داماد، از جمله شيرينى و ميوه براى خانواده عروس فرستاده مىشود.
در شب چله خراسانيها در خوانچه لااقل هفت رنگ ميوه (سيب، گلابى، انار، هندوانه، خربزه، انگور و پرتقال) مىچينند و گاهى يك قواره پيراهن يا دستنبد طلا يا سينه ريز الماس يا خفتى يا جواهر ديگرى نظير آنها يا يكى دو جفت كفش در وسط خوانچه مىگذارند و به خانه عروس مىفرستند.
چند روز كه از مجلس عقد گذشت و خستگىها از تن بدر رفت خانواده عروس به فكر تهيه و تكميل جهيزيه دختر خود مىافتند و چنانكه در اكثر شهرها مرسوم است همه گونه لوازم و اسباب زندگى از قبيل قالى، رختخواب، كمد، لوازم آشپزخانه، چرخ خياطى، يخچال، ماشين لباسشويى، و... براى دختر مىخرند.
پس از آنكه جهاز عروس خريده و آماده شد، خانواده عروس منتظر مىنشينند تا از طرف خانواده داماد به آنها خبر داده شود كه مىخواهند عروس را ببرند. براى تعيين وقت عروسى معمولاً شب جمعه و شب شنبه را انتخاب نمىكنند، زيرا عقيده دارند كه عروسى در اين دو شب شگون ندارد، به اين معنى كه هر دخترى در شب جمعه عروسى كند مادر شوهرش به زودى خواهد مرد. و اگر شب شنبه به خانه شوهر برود، شب يكشنبه بازمىگردد. يعنى به زودى طلاق مىگيرد.
چند روز قبل از عروسى جهاز عروس را براى حمل به خانه داماد آماده مىكنند. در ساعت معينى چند تن از طرف خانواده داماد براى بردن جهاز به خانه عروس مىروند. قبل از بردن جهاز عروس صورت جهيزيه دختر را كه در دو نسخه تهيه شده است به آنها مىدهند. كسان داماد يك يك اقلام را با صورت تطبيق مىدهند و سپس صورتها را به خانه داماد مىفرستند تا داماد امضاء كند. بعد از امضاء كردن يك نسخه را داماد و نسخه ديگر را به خانواده عروس بر مىگردانند. بعد از اين مراحل جهاز را به خانه داماد مىبرند.
عروسى
صبح روز عروسى چند تن از خويشاوندان داماد با يك طشت حنا و چند قالب صابون و مقدارى شيرينى و هدايا به خانه عروس مىروند و عروس را با مادر داماد و چندتن از خويشان و دوستان نزديكش به حمام مىبرند و طبق مراسم خاصى به دست و پاى عروس حنا مىمالند. همزمان با حمام رفتن عروس، چندتن از خويشاوندان و دوستان نزديك داماد وى را نيز حمام مىبرند.
بعد از ظهر همين روز در خانه داماد مجلس جشن مفصلى برپا مىشود. پدر داماد و پدر عروس در پايين مجلس دم در ورودى مىنشينند و به اتفاق داماد از ميهمانها پذيرايى مىكنند. اين مجلس چند ساعت طول مىكشد.
ميهمانها بعد از صرف چاى، شربت، شيرينى، ميوه و شام عموماً خداحافظى كرده به خانه خود باز مىگردند.
اما اقوام و دوستان نزديك خانواده عروس و داماد براى آوردن عروس در خانه داماد مىمانند.
در شهرها و آباديهاى بزرگ چنان كه در همه جا رسم است داماد و همراهانش با اتومبيل پى عروس مىروند و اتومبيلى را كه اختصاص به آوردن عروس دارد به گل مىآرايند و باچراغهاى رنگين متعدد زينت مىدهند.
وقتى كه اتومبيل داماد به در خانه عروس مىرسد با سلام و صلوات و هلهله از آنها پذيرايى مىشود و جلوى پاى داماد گوسفندى سر مىبرند و چند دسته گل نثارش مىكنند. اقوام و كسان داماد وارد خانه عروس مىشوند و ساعتى در آنجا مىمانند و شربت و چاى و شيرينى مىخورند و بعد عروس را با خود به خانه داماد مىبرند.
لازم به ذكر است كه امروزه مراسم عروسى نسبت به گذشته تفاوت زيادى پيدا كرده است.