|
|
سطر ۱: |
سطر ۱: |
− | باورها
| |
− |
| |
− | اگر فرد جنب در آينه نگاه كند، آينه تار و كدر مىشود.
| |
− |
| |
− | اگر كودكى درب خانه را جارو كند، ميهمان مىآيد.
| |
− |
| |
− | اگر بچه مريض را پيش دكتر ببرند و در مسير مردهاى را تشييع كنند، آن بچه هم خواهد مرد.
| |
− |
| |
− | اگر كودك را در طاقچه بنشانند، دندانش دير بيرون مىآيد.
| |
− |
| |
− | اگر كف پاى كودك را ببوسند، دير راه مىافتد.
| |
− |
| |
− | اگر كف دست كودك را ببوسند، گدا مىشود.
| |
− |
| |
− | اگر طفل انگشت بزرگ پاى خود را به دهان بگيرد خواهر يا برادر مىخواهد.
| |
− |
| |
− | اگر پشت سر بچه را ببوسند، طفل بعد از او مىميرد.
| |
− |
| |
− | خواب زن چپ مىزند.
| |
− |
| |
− | در هنگام ماه يا خورشيد گرفتگى اگر زن حامله دست به شكم خود بگذارد در بدن طفل خال سياه بيرون خواهد آمد.
| |
− |
| |
− | اگر آب روى سينه ميت را به كسى بخورانند، قوى دل مىشود.
| |
− |
| |
− | اگر كسى يك عطسه كند بايد صبر كند اما اگر دو عطسه كرد بايد عجله كند.
| |
− |
| |
− | اگر چيزى در گلوى كسى افتد، سوغاتى خواهد گرفت.
| |
− |
| |
− | اگر كسى بر سر سفره غذا برسد، مادر زنش دوستش دارد.
| |
− |
| |
− | اگر دو لب قيچى را به هم بزنند جنگ مىشود.
| |
− |
| |
− | اگر گهواره طفل را خالى بگردانند، طفل گوش درد مىگيرد.
| |
− |
| |
− | جن و پرى موجب اذيت و آزار و مرگ و مير نوزادان و زنان زائو مىشوند. براى ايمن بودن از اينها مىبايست همراه نوزادان و زنان زائو چاقو، سوزن، سنجاق و بالاخره يك تكه شى آهن وجود داشته باشد. جن و پرى از آهن مىترسند.
| |
− |
| |
− | براى ايمن بودن و جلوگيرى از اذيت جن و پرى، موقع ريختن آب روى زغال سرخ شده، هنگام ريختن آب جوش روى زمين، هنگام عبور از آب و تاريكى در شب بايد بسم الله گفت.
| |
− |
| |
− | اگر سنگى بدون بسم الله در چاهى انداخته شود، ممكن است بر سر اجنه فرود آيد و اگر آنها مجروح شوند به بعضى افراد خانواده اذيت و آزار مىرسانند.
| |
− |
| |
− | اگر زن زائو كه هنوز حمام نرفته در خانه تنها بماند آل مىآيد و جگر او را بيرون آورده و همراه خود مىبرد و آن زن از دنيا مىرود.
| |
− |
| |
− | اگر شخصى بچه دار نشد، پارچهاى به صورت گهواره در گوشه حرم يا بر ضريح يك امامزاده ببندد و عروسكى در آن قرار دهد تا بچهدار شود.
| |
− |
| |
− | در اردستان مردم معتقدند كه:
| |
− |
| |
− | هرگاه باد از شمال بيايد مقدمه خشك شدن هوا است و هرگاه از جنوب بوزد حكايت از گرم شدن آن دارد.
| |
− | هر وقت ماه هاله ببندد (آغل ببندد)، نشانه بارندگى است.
| |
− |
| |
− | اگر روز ابرى كلاغ بر پشتبامها و سطح خانهها جست و خيز نمايد، برف خواهد باريد.
| |
− |
| |
− | در شبهايى كه شغالها صدا مىكنند، فرداى آن، هوا آفتابى خواهد شد.
| |
− |
| |
− | وقتى ابرى خاكى رنگ فضا را بپوشاند، برف خواهد باريد.
| |
− |
| |
− | ضرب المثلها
| |
− |
| |
| آنقدر شلوغ بود كه سگ صاحب خود را نمىشناخت. | | آنقدر شلوغ بود كه سگ صاحب خود را نمىشناخت. |
| | | |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۵۳
آنقدر شلوغ بود كه سگ صاحب خود را نمىشناخت.
پايش را از گليم خود درازتر كرد.
آهسته بيا، آهسته برو تا گربه شاخت نزند.
اين دو نفر مانند عسل و خربزه هستند.
يك سوزن به خودت بكوب، يك جوال دوز به مردم.
تُف كه به هوا بيندازى به صورت خودت برمىخورد.
سر بىگناه پاى دار مىرود، بالاى دار نمىرود.
پايش روى دم مار است ولى حاضر نيست بردارد.
خداوند نجار نيست، ولى لت را به لت مىاندازند.
كاسه مىرود جايى كه برگردد قدحى.
بچه حلال زاده به دايى خود مىرود.
آه ندارد كه با ناله سودا كند.
پاى شمع تاريك است.
سر پيرى و معركه گيرى.
قابلامه به قزقون ميگه روت سيا.
انگور ميون كول (درخت انگور) نصيب شغاله.
كوزگر از كُلبِنْدَه (كوزه شكسته) اُوْ (آب) مىخورد.
كسى سُبا (فردا) را نئى دس (نديده است).
سيب سرخ بَخ (براى) دَسْ پا (دست و پا) چلاق خوبَسْ.
كاراش شِرتى قارتيس (بىوقت و عجولانه است).
همه حرفاش چِل اندر چارس (بىارزش است).
چند سال كه خروس نخوند صبح نشد.
از خدا كج نياد.
خر خاك مىخوره، دل خودش درد مىآد.
خر همان خر است، پالونش عوض شده.
منابع