ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

الگو:منابع

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

(تفاوت بین نسخه‌ها)
پرش به: ناوبری, جستجو
 
(۴ ویرایش میانی توسط ۲ کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
بر اساس سرشمارى سال 1375، استان چهارمحال و بختيارى با 143260 خانوار داراى 761168 نفر جمعيت بوده است كه از سال 1365 به طور متوسط 95/1 درصد داشته است كه تقريبا معادل با رشد جمعيت كشور بوده است.
+
این حوزه در سال 1339 توسط اساتید کرام الحاج آناقلیچ آخوند نقشبندی و شاگرد ایشان الحاج عبدالجلیل آخوند جعفربای گنبدی بنا شده و هم اکنون نیز توسط حاجی ایشان آقا فرزند ارشد استاد عبدالجلیل آخوند جعفربای اداره می شود.این حوزه هم اکنون آماده پذیرش طلاب و عاشقان دین و معرفت است.
 +
باید توجه داشت که اینان علیرغم شجاعت قصی القلب هم بودند و کشتارهای بسیاری انجام دادند . از آنجمله کی لهراس باطولی که به بیرحمی و راهزنی شهره بود و صرف حمله به نظامیان رژیم گذشته با عنوان دلاور و رشید نام برده می شود.هوشنگ خان اعظمی بیرانوند
 +
دکتر هوشنگ اعظمی را مردم لر بیشتر بعنوان دکتری فداکار می شناسند. دکتر هوشنگ خان اعظمی ، نام این پزشک انسان دوست ، بزرگوار ، آزاده و مبارز است . مردی که جان در راه مبارزه با ستم و بیدادگریهای زمانه ی خویش نهاد .چنانچه هنوز پس از گذشت سال ها مردم نام او را در یاد دارند. پزشکی که در خیابان کاشانی کنونی خانه داشت و خانه اش مطب اش بود و مطب اش خانه ی همگان. او مطبی در خرم آباد داشت که البته در آن هر که را ویزیت می کرد که اکثرا از قشر فقیر لر بودند پول نمی گرفت و حتی پول دارو و دوایشان را از جیب خودش می داد. حتی در آن سالها از بیمارستان تهران و اصفهان (بخاطر اینکه با نمره ی عالی از دانشگاه پزشگی مدرک گرفته بود) دریافت کرد که به آنجا برود و با حقوق عالی و مزایای زیاد مشغول کار شود.اما قبول نکرد و گفت که تنها آرزویم خدمت به مردم مظلوم لر می باشد که در حق شان ظلم شده. وی را بخاطر شباهت زیاد اش با چگوارا انقلابی آرژانتینی( که انقلاب کوبا مدیون وی می باشد.) معمولا چگوارای لرستان یا چگوارای ایران نامیده اند.زیرا هر دوی آنها دکترهایی انقلابی و چریک بوده اند. هوشنگ خان فرزند مرتضی اعظمی بود. وی همیشه این فکر را در سر می پروراند که روزی بتواند مردم لر را نسبت به حقوق شان و ظلمی که به آنها وارد می شود آگاه کند.
 +
دکتر هوشنگ اعظمی در سال 1315 متولدشد . بخاطر ترسی که رضا خان از ملت لر و بزرگان و مبارزان لر داشت ،دربدو تولدش، پدرش مرتضی اعظمی (که خود یکی از بزرگان و مبارزان بر علیه ظلم به مردم لر بود) دستگیر و همراه کل خانواده به خراسان تبعید شدند و در کلات نادری تحت نظرقرارداشتند ؛ درسال 1320 پس ا ز تبعید رضاشاه ، پدر دکتراززندان آزاد و همراه خانواده به لرستان بازگشتند . هوشنگ خان در سال های 29 - 32 به مبارزه سیاسی روی آورد . درسال 1338 در دانشگاه پزشکی اصفهان مشغول تحصیل شد وهمزمان به دانشکده افسری وارد میگردد. پس از یک سال از دانشکده افسری اخراج می شود . در دوران دانشجویی و درسالهای 39 تا 42 باسازمان دانشجویان جبهه ملی فعالیت می کرد و در این دوره چند بار به زندان می افتد . رفیق هوشنگ در این مقطع با گروه رفیق بیژن جزنی آشنا می شود ونقش برجسته ای درتشکیل دادن روشنفکران انقلابی لرستان ایفا میکند و گروهی چریکی سیاسی با نام شاخه ی لرستان تشکیل می دهد. بدنبال دستگیری رفیق بیژن جزنی ویارانش در تهران ، دکتر پیگیر وپرتلاش را ه انقلابی آنان را ادامه می دهد . در تابستان سال 1349 مجددا دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل گردید و پس از چندین ماه آزاد می گردد . در خرداد سال 53 به قصد شروع مبارزه مسلحانه به همراه گروهی از چریک ها و آزادیخواهان لر که به او پیوسته بودند به کوه های لرستان رفت و یک مخفیگاه چریکی ایجاد و در آن مخفی گردید و اقدام به مبارزه ی مسلحانه با رژیم کرد.و پیروزی های قابل توجه ای را نیز بدست آورد چنانکه روز به روز جایگاه این گروه در میان مردم لر محبوب تر شد و نام گروه چریکی فدائیان خلق لرستان مدتی موضوع بحث محافل نیز بود. اما در 25 اردیبهشت سال 1355 در حالی که مشغول طراحی و فراهم کردن ملزومات برای یک حمله ی مسلحانه بود در یک در گیری با مزدوران ساواک به شهادت رسید . ساواک شاه از ترس خشم مردم لرستان هیچگاه جرات اعلام خبر شهادت او را نیافت .
 +
البته عده ای اعتقاد دارند که زمانی که به مخفیگاه وی حمله شد از دست مامورانساواک گریخت و به کوه ها و سپس به عراق رفت و مدتی در بین لرهای عراق زندگی کرد و تا اینک نیز زنده است.
 +
اما چیزی که مطرح است این است که سرنوشت این دلیر مرد لر نامعلوم است.
  
از كل جمعيت استان تعداد 384283 نفر مرد و 376885 زن بوده‏اند، در نتيجه نسبت جنسى برابر 102 به دست مى‏آيد  كه از نسبت جنسى كشور (103) پائين‏تر است.
+
یکی دیگر از وجوه کمتر شناخته شده ی این مرد بزرگ ، جنبه ی ادبی و پژوهشی اوست که در زیر فهرست وار به چند نمونه از کارهای وی می پردازیم :
 
+
مجموعه ی اشعار
از كل جمعيت اين استان 342905 نفر (05/45 درصد) در نقاط شهرى، 417005 نفر (78/54 درصد) در نقاط روستايى ساكن و 1258 نفر (17/0 درصد) نيز غير ساكن بوده‏اند.
+
چندین داستان کوتاه و نیمه بلند . ( برای نمونه مصاحبه با عزراییل ، غروب دهکده و
 
+
نوشته ای فلسفی در تحلیل وقایه ی 15 خرداد با نام "جذام
جمعيت شهرنشين استان شامل 173736 مرد و 169169 زن و جمعيت روستانشين شامل 209913 مرد و 207092 زن بوده است.
+
نوشته ای تاریخی – پژوهشی در باره ی مبارزات مردم آنگولا و نقش استعمارگران پرتغال
 
+
رساله ی دکترای وی تحت عنوان " نقش محیط و تربیت در پیشگیری بیماریهای جذامی
از لحاظ ساخت سنى، 98/43 درصد (334726 نفر) در گروه سنى كمتر از 15 سال، 84/51 درصد (394561 نفر) در گروه سنى 15ـ64 و 18/4 درصد (31842 نفر) در گروه سنى 65 ساله و بيشتر قرار داشته‏اند.
+
 
+
نرخ جمعيت جوان (زير 25 سال) در اين استان 32/64 درصد (489621 نفر) بوده است  كه در مقايسه با نرخ جمعيت جوان كشور (4/60 درصد) رقم بالاترى را نشان مى‏دهد.
+
 
+
تراكم نسبى جمعيت در اين استان 98/46 نفر در كيلومتر مربع مى‏باشد كه در مقايسه با تراكم كشور (78/36 نفر در كيلومترمربع) رقم بالايى را نشان مى‏دهد.
+
 
+
جدول 1ـ4ـ جمعيت بر حسب گروههاى عمده سنى به تفكيك جنس
+
 
+
گروه سنىمرد و زنمردزننسبت جنسى  تعداددرصد
+
 
+
جمع76116800/10038428376885102
+
 
+
اطفال (كمتر از يكساله)1379781/170346763104
+
 
+
نوباوگان (1ـ5 ساله)9770484/1249979 47725105
+
 
+
كودكان (6ـ10 ساله)12429433/166331060984104
+
 
+
نوجوانان (11ـ14 ساله)9893100/135055148380104
+
 
+
جوانان (15ـ24 ساله)15489535/20747768011993
+
 
+
بزرگسالان (25ـ64 ساله)23966649/31120890118776102
+
 
+
بزرگسالان (65 ساله و بيشتر)846/318/41772014126125
+
 
+
نامشخص3500/02312*
+
 
+
ماخذ: سرشمارى عمومى نفوس و مسكن ـ 1375، نتايج تفصيلى استان چهارمحال و بختيارى.
+
 
+
جدول 2ـ4ـ جمعيت و خانوار شهرستان‏هاى استان: 1375
+
 
+
شرحجمعيتمردزنخانوار
+
 
+
استان761168384283376885143260
+
 
+
ساكن در نقاط شهرى34290517373616916967134
+
 
+
ساكن در نقاط روستايى41700520991320709275912
+
 
+
غير ساكن1258634624214
+
 
+
شهرستان اردل64514324903202411241
+
 
+
ساكن در نقاط شهرى12321645058712177
+
 
+
ساكن در نقاط روستايى5205425971260839040
+
 
+
غير ساكن139697024
+
 
+
شهرستان بروجن104485524055208020610
+
 
+
ساكن در نقاط شهرى71238358773536114355
+
 
+
ساكن در نقاط روستايى3324716528167196255
+
 
+
غير ساكن0000
+
 
+
شهرستان شهركرد33792616986716805967667
+
 
+
ساكن در نقاط شهرى197537996509788739874
+
 
+
ساكن در نقاط روستايى140389702177017227793
+
 
+
غير ساكن0000
+
 
+
شهرستان فارسان110711562235448819136
+
+
ساكن در نقاط شهرى4486922960219097891
+
 
+
ساكن در نقاط روستايى64723326983202511055
+
 
+
غير ساكن1119565554190
+
 
+
شرحجمعيتمردزنخانوار
+
 
+
شهرستان لردگان143532732987023424606
+
 
+
ساكن در نقاط شهرى16940879981412837
+
 
+
ساكن در نقاط روستايى126592644996209321769
+
 
+
غير ساكن0000
+
 
+
مأخذ: سرشمارى عمومى نفوس و مسكن ـ 1375، نتايج تفصيلى استان چهارمحال و بختيارى.
+
 
+
== منابع ==
+
 
+
<references/>
+

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ آذر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۰۵

این حوزه در سال 1339 توسط اساتید کرام الحاج آناقلیچ آخوند نقشبندی و شاگرد ایشان الحاج عبدالجلیل آخوند جعفربای گنبدی بنا شده و هم اکنون نیز توسط حاجی ایشان آقا فرزند ارشد استاد عبدالجلیل آخوند جعفربای اداره می شود.این حوزه هم اکنون آماده پذیرش طلاب و عاشقان دین و معرفت است. باید توجه داشت که اینان علیرغم شجاعت قصی القلب هم بودند و کشتارهای بسیاری انجام دادند . از آنجمله کی لهراس باطولی که به بیرحمی و راهزنی شهره بود و صرف حمله به نظامیان رژیم گذشته با عنوان دلاور و رشید نام برده می شود.هوشنگ خان اعظمی بیرانوند دکتر هوشنگ اعظمی را مردم لر بیشتر بعنوان دکتری فداکار می شناسند. دکتر هوشنگ خان اعظمی ، نام این پزشک انسان دوست ، بزرگوار ، آزاده و مبارز است . مردی که جان در راه مبارزه با ستم و بیدادگریهای زمانه ی خویش نهاد .چنانچه هنوز پس از گذشت سال ها مردم نام او را در یاد دارند. پزشکی که در خیابان کاشانی کنونی خانه داشت و خانه اش مطب اش بود و مطب اش خانه ی همگان. او مطبی در خرم آباد داشت که البته در آن هر که را ویزیت می کرد که اکثرا از قشر فقیر لر بودند پول نمی گرفت و حتی پول دارو و دوایشان را از جیب خودش می داد. حتی در آن سالها از بیمارستان تهران و اصفهان (بخاطر اینکه با نمره ی عالی از دانشگاه پزشگی مدرک گرفته بود) دریافت کرد که به آنجا برود و با حقوق عالی و مزایای زیاد مشغول کار شود.اما قبول نکرد و گفت که تنها آرزویم خدمت به مردم مظلوم لر می باشد که در حق شان ظلم شده. وی را بخاطر شباهت زیاد اش با چگوارا انقلابی آرژانتینی( که انقلاب کوبا مدیون وی می باشد.) معمولا چگوارای لرستان یا چگوارای ایران نامیده اند.زیرا هر دوی آنها دکترهایی انقلابی و چریک بوده اند. هوشنگ خان فرزند مرتضی اعظمی بود. وی همیشه این فکر را در سر می پروراند که روزی بتواند مردم لر را نسبت به حقوق شان و ظلمی که به آنها وارد می شود آگاه کند. دکتر هوشنگ اعظمی در سال 1315 متولدشد . بخاطر ترسی که رضا خان از ملت لر و بزرگان و مبارزان لر داشت ،دربدو تولدش، پدرش مرتضی اعظمی (که خود یکی از بزرگان و مبارزان بر علیه ظلم به مردم لر بود) دستگیر و همراه کل خانواده به خراسان تبعید شدند و در کلات نادری تحت نظرقرارداشتند ؛ درسال 1320 پس ا ز تبعید رضاشاه ، پدر دکتراززندان آزاد و همراه خانواده به لرستان بازگشتند . هوشنگ خان در سال های 29 - 32 به مبارزه سیاسی روی آورد . درسال 1338 در دانشگاه پزشکی اصفهان مشغول تحصیل شد وهمزمان به دانشکده افسری وارد میگردد. پس از یک سال از دانشکده افسری اخراج می شود . در دوران دانشجویی و درسالهای 39 تا 42 باسازمان دانشجویان جبهه ملی فعالیت می کرد و در این دوره چند بار به زندان می افتد . رفیق هوشنگ در این مقطع با گروه رفیق بیژن جزنی آشنا می شود ونقش برجسته ای درتشکیل دادن روشنفکران انقلابی لرستان ایفا میکند و گروهی چریکی سیاسی با نام شاخه ی لرستان تشکیل می دهد. بدنبال دستگیری رفیق بیژن جزنی ویارانش در تهران ، دکتر پیگیر وپرتلاش را ه انقلابی آنان را ادامه می دهد . در تابستان سال 1349 مجددا دستگیر و به زندان قزل قلعه تهران منتقل گردید و پس از چندین ماه آزاد می گردد . در خرداد سال 53 به قصد شروع مبارزه مسلحانه به همراه گروهی از چریک ها و آزادیخواهان لر که به او پیوسته بودند به کوه های لرستان رفت و یک مخفیگاه چریکی ایجاد و در آن مخفی گردید و اقدام به مبارزه ی مسلحانه با رژیم کرد.و پیروزی های قابل توجه ای را نیز بدست آورد چنانکه روز به روز جایگاه این گروه در میان مردم لر محبوب تر شد و نام گروه چریکی فدائیان خلق لرستان مدتی موضوع بحث محافل نیز بود. اما در 25 اردیبهشت سال 1355 در حالی که مشغول طراحی و فراهم کردن ملزومات برای یک حمله ی مسلحانه بود در یک در گیری با مزدوران ساواک به شهادت رسید . ساواک شاه از ترس خشم مردم لرستان هیچگاه جرات اعلام خبر شهادت او را نیافت . البته عده ای اعتقاد دارند که زمانی که به مخفیگاه وی حمله شد از دست مامورانساواک گریخت و به کوه ها و سپس به عراق رفت و مدتی در بین لرهای عراق زندگی کرد و تا اینک نیز زنده است. اما چیزی که مطرح است این است که سرنوشت این دلیر مرد لر نامعلوم است.

یکی دیگر از وجوه کمتر شناخته شده ی این مرد بزرگ ، جنبه ی ادبی و پژوهشی اوست که در زیر فهرست وار به چند نمونه از کارهای وی می پردازیم : مجموعه ی اشعار چندین داستان کوتاه و نیمه بلند . ( برای نمونه مصاحبه با عزراییل ، غروب دهکده و نوشته ای فلسفی در تحلیل وقایه ی 15 خرداد با نام "جذام نوشته ای تاریخی – پژوهشی در باره ی مبارزات مردم آنگولا و نقش استعمارگران پرتغال رساله ی دکترای وی تحت عنوان " نقش محیط و تربیت در پیشگیری بیماریهای جذامی