باورها در استان اردبیل
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | در ميان مردم هر منطقه يا قومى با توجه به شيوه زندگى و ميزان آگاهى و پايبندى به عقايدى كه شايع و رايج است، باورهاى ويژهاى معمول است كه بسيارى از اين باورها و اعتقادات ريشه در تاريخ و تجربيات نسلهاى ديرينه آن منطقه يا قوم دارد و نيز بسيارى از آنها نتيجه خلوص و سادگى آنها مىباشد. | ||
+ | در زير به تعدادى از باورهاى مردم استان اردبيل اشاره مىشود. | ||
+ | 1ـ برخى از مردم اين منطقه بر اين باورند كه جن و پريان هم مراسم جشن و عروسى دارند و در اين مراسم كه شبها برگزار مىشود، آنها لباسهاى مردم را از داخل بقچهها برمىدارند و مىپوشند و بعد از جشن، لباسها را برمىگردانند. بر همين اساس است كه مىگويند اگر بر بقچههاى لباس سنجاق بزنند جنها نمىتوانند لباسها را ببرند. | ||
+ | |||
+ | 2ـ اگر روى گور كسى آب بپاشند، روح مرده آرامش خواهد يافت. | ||
+ | |||
+ | 3ـ رنگين كمان را نشانه فراوانى خوار و بار مىدانند. | ||
+ | |||
+ | 4ـ اگر در حين بارندگى آفتاب بدرخشد، علامت اين است كه بچه گرگى در حال به دنيا آمدن است. | ||
+ | |||
+ | 5ـ اگر مردى از زير دوك نخ ريسى بگذرد، از مردى مىافتد. | ||
+ | |||
+ | 6ـ در ميان بانوان اردبيل مراسم رغييب موسوم است. بانوان معتقدند وقتى يزيد به امام حسين عليهالسلام نامه نوشت و از آن حضرت درخواست بيعت كرد امام بشدت ناراحت شد و در اين فكر بود كه چه كند؟ | ||
+ | امام وقتى خوابيد حضرت پيامبر صلىاللهعليهوآله را در خواب ديد كه فرمود تو بايد به كربلا هجرت كنى. | ||
+ | |||
+ | امام از خواب بيدار شده و رأى غيبى را كه از طرف پيامبر اسلام اخذ كرده بود مدرك قرار داده و تصميم به هجرت گرفت و در روز دهم رجب بر سر مزار مادرش حضرت زهرا عليهاالسلام آمده و ضمن زيارت قبر ايشان گفت شايد ديگر نتوانم مزارت را ببينم و از مادر خداحافظى كرده و هجرت را آغاز نمود. | ||
+ | |||
+ | در اين روز بانوان مصيبت ديده و عزادار اردبيل مجلس زنانهاى در منزل شخصى برگزار نموده و با چايى و حلوا و خرما و شير كاكائو از ميهمانان خويش كه عمدتا خويشان و همسايگان است، پذيرايى مىكنند سپس به تبعيت از امام حسين عليهالسلام بر سر مزار عزيز از دست رفته خويش حضور يافته و ضمن فاتحهخوانى به پخش حلوا و خرما در بين حاضران مىپردازند. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:آداب و رسوم و آئینها]] | [[رده:آداب و رسوم و آئینها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ مهر ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۵۲
در ميان مردم هر منطقه يا قومى با توجه به شيوه زندگى و ميزان آگاهى و پايبندى به عقايدى كه شايع و رايج است، باورهاى ويژهاى معمول است كه بسيارى از اين باورها و اعتقادات ريشه در تاريخ و تجربيات نسلهاى ديرينه آن منطقه يا قوم دارد و نيز بسيارى از آنها نتيجه خلوص و سادگى آنها مىباشد. در زير به تعدادى از باورهاى مردم استان اردبيل اشاره مىشود.
1ـ برخى از مردم اين منطقه بر اين باورند كه جن و پريان هم مراسم جشن و عروسى دارند و در اين مراسم كه شبها برگزار مىشود، آنها لباسهاى مردم را از داخل بقچهها برمىدارند و مىپوشند و بعد از جشن، لباسها را برمىگردانند. بر همين اساس است كه مىگويند اگر بر بقچههاى لباس سنجاق بزنند جنها نمىتوانند لباسها را ببرند.
2ـ اگر روى گور كسى آب بپاشند، روح مرده آرامش خواهد يافت.
3ـ رنگين كمان را نشانه فراوانى خوار و بار مىدانند.
4ـ اگر در حين بارندگى آفتاب بدرخشد، علامت اين است كه بچه گرگى در حال به دنيا آمدن است.
5ـ اگر مردى از زير دوك نخ ريسى بگذرد، از مردى مىافتد.
6ـ در ميان بانوان اردبيل مراسم رغييب موسوم است. بانوان معتقدند وقتى يزيد به امام حسين عليهالسلام نامه نوشت و از آن حضرت درخواست بيعت كرد امام بشدت ناراحت شد و در اين فكر بود كه چه كند؟ امام وقتى خوابيد حضرت پيامبر صلىاللهعليهوآله را در خواب ديد كه فرمود تو بايد به كربلا هجرت كنى.
امام از خواب بيدار شده و رأى غيبى را كه از طرف پيامبر اسلام اخذ كرده بود مدرك قرار داده و تصميم به هجرت گرفت و در روز دهم رجب بر سر مزار مادرش حضرت زهرا عليهاالسلام آمده و ضمن زيارت قبر ايشان گفت شايد ديگر نتوانم مزارت را ببينم و از مادر خداحافظى كرده و هجرت را آغاز نمود.
در اين روز بانوان مصيبت ديده و عزادار اردبيل مجلس زنانهاى در منزل شخصى برگزار نموده و با چايى و حلوا و خرما و شير كاكائو از ميهمانان خويش كه عمدتا خويشان و همسايگان است، پذيرايى مىكنند سپس به تبعيت از امام حسين عليهالسلام بر سر مزار عزيز از دست رفته خويش حضور يافته و ضمن فاتحهخوانى به پخش حلوا و خرما در بين حاضران مىپردازند.