|
|
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
− | على بن سهل اصفهانى
| |
| | | |
− | ابو الحسن على بن سهل بن ازهر اصفهانى، از مشايخ بزرگ و عرفاى اصفهان است. وى را از شاگردان ابن جنيد دانستهاند و شيخ بهايى در كشكول او را ستوده است. او داراى صفات عاليه و كرامت بسيار بوده است.
| + | ابراهيم بن اسماعيل طباطبائی |
| | | |
− | على بن سهل در سال 280 ه .ق وفات يافت و در محله طوقچى اصفهان مدفون گرديده است. مقبره وى هم اكنون خانقاهى متعلق به دراويش خاكسارى است. ابن بطوطه جهانگرد مسلمان در سال 727 ه .ق از خانقاه على بن سهل ديدن كرد و از آن به عظمت ياد كرده است.
| + | ابراهيم بن اسماعيل، از نوادگان امام حسن مجتبى و سر سلسله خاندان بزرگ و علمى طباطبايى، ساكن و مدفون در اصفهان مىباشد. |
| | | |
− | ابو عبد الله معصومى
| + | شيخ طوسى او را از اصحاب امام صادق عليهالسلام و از نوادگان امام مجتبى عليهالسلامدانسته است. |
| | | |
− | ابو عبد الله محمد بن احمد معصومى از حكماى بزرگ عالم اسلام، در اصفهان در حدود قرن پنجم در اصفهان متولد گرديد و در آن سامان به تحصيل پرداخت. وى در هنگام توقف ابن سينا در اصفهان به نزد او شتافت و به تكميل دانش فلسفى خود در نزد وى پرداخت. شيخ همواره ابوعبدالله را بر ديگر شاگردان خويش ترجيح مىداد.
| + | مرحوم اردبيلى در جامع الرواة در ذيل نام او به حديثى از امام صادق عليهالسلام اشاره نموده است كه على بن حسان، از ابراهيم بن طباطبا، از ابن جبل، از امام صادق عليهالسلامنقل كرده است. |
| | | |
− | مشهور است كه ابن سينا درباره وى گفته است:
| + | سليمان بن داود منقرى اصفهانى |
| | | |
− | «ابوعبدالله منى بمنزلة ارسطاليس من افلاطون»، (ابو عبدالله در نزد من همان مقامى را داراست كه ارسطو پيش افلاطون داشت).
| + | ابو ايوب سليمان بن داود مِنْقَرى، از محدثان و مولفان شيعه است. وى از اصحاب امام صادق عليهالسلام است و روايات متعددى را نقل نموده و كشى او را توثيق نموده است. |
| | | |
− | وى در سال 450 ه .ق در رى دار فانى را وداع گفته است. | + | نجاشى او را از اهل بصره دانسته ولى ابن غضائرى وى را اصفهانى دانسته است. علامه مجلسى در كتاب بحارالانوار، احاديث متعددى را از وى نقل كرده است. |
| | | |
− | تاليفات وى عبارتند از:
| + | بيش از 100 حديث از وى در كتب حديث شيعه نقل شده است و آيت الله خويى در معجم الرجال، وى را توثيق نموده است. |
| | | |
− | 1ـ كتاب مفارقات و اعداد العقول و الافلاك و ترتيب المبدعات،
| + | محمد بن سليمان اصفهانى |
| | | |
− | 2ـ حفظ الصحه،
| + | محمد بن سليمان از اصحاب امام صادق عليهالسلام و از راويان آن حضرت مىباشد. برخى از علما رجال مانند نجاشى، كشى و علامه حلى وى را توثيق كردهاند و او را داراى تاليف دانستهاند. روايات منقوله از وى بيشتر جنبه تاريخى دارد. |
| | | |
− | 3ـ شرح كلمات متقدمين.
| + | مجلسى در بحارالانوار درباره فضايل اميرالمؤمنين عليهالسلام او را در ضمن سلسله سند رواياتى ذكر نموده است. همچنين شيخ مفيد در مجالس و شيخ طوسى در امالى نيز از وى نقل حديث كردهاند. |
| | | |
− | بابا ركن الدين
| + | ابوالحسن اصفهانى |
| | | |
− | مسعود بن عبدالله بيضاوى انصارى مشهور به بابا ركن الدين، از عرفاى قرن هشتم هجرى است. وى از پيروان مكتب عرفانى محى الدين عربى (عارف مشهور) بوده است و شرح مفصلى بر فصوص محى الدين به نام نصوص الفصوص نگاشته است.
| + | وى از محدثين قرن دوم و از اصحاب امام صادق عليهالسلام مىباشد. آيت الله خويى در معجم الرجال نيز وى را از اصحاب امام صادق دانسته است و كلينى نيز در كتاب كافى رواياتى را از وى نقل كرده است. |
| | | |
− | داود قيصرى شارح فصوص محى الدين (مشهور به شرح قيصرى) عبدالرزاق كاشى و نعمان خوارزمى از شاگردان وى مىباشند.
| + | محمد بن مَنْدَه |
| | | |
− | ركن الدين در سال 769 ه .ق در اصفهان درگذشت و در قبرستان تخت فولاد مدفون گرديد. قبر وى داراى بارگاهى بس زيبا و تاريخى است (تخت فولاد تا اواخر دوره صفويه، تحتالشعاع شهرت بابا ركن الدين، به قبرستان بابا ركن الدين مشهور بوده است).
| + | محمد بن منده فرزند مهربزد اصفهانى از اصحاب امام جواد عليهالسلام مىباشد. حافظ ابو نعيم اصفهانى او را از محدثين اصفهان به شمار آورده است. |
| + | ابن شهرآشوب در كتاب «المناقب» او را از مصنفين دانسته و از كتاب وى عباراتى را در علم امام جواد عليهالسلام نقل نموده است. |
| | | |
− | صائن الدين ابن تركه اصفهانى
| + | ابو شيبه اصفهانى |
| | | |
− | صائن الدين، ابن تركه از فقيهان و حكيمان بزرگ عالم اسلام است. اجداد او در خجند (شهرى در تركمنستان امروز) زندگى مىكردند و سپس به اصفهان مهاجرت نمودند.
| + | ابو شيبه اصفهانى از اصحاب امام جواد عليهالسلام مىباشد. در پاسخ نامهاى كه وى از امام جواد عليهالسلام درباره ازدواج دخترانش سؤال كرده بود، امام عليهالسلام چنين مرقوم داشت: |
| | | |
− | ابن تركه در اصفهان به شغل قضاوت اشتغال داشت و اين منصب در زمانهاى مختلف، از زمان گوركانيان تا زمان صفويه در خانواده آنها موروثى بوده است. وى تبحرى كامل در عرفان داشته است و دوازده رساله عربى و بيش از هفده كتاب به فارسى دارد.
| + | «انّك لا تجد احدا مثلك فلا تنتظر فى ذلك» تو كسى مانند خودت را (در اعتقادات و پايبندى به مكتب امامت) نمىيابى، پس تا اين حد دقت نكن. |
| + | پاسخ امام جواد عليهالسلام شخصيت ابو شيبه اصفهانى و منزلت وى را نزد امام آشكار مىسازد. |
| | | |
− | از مشهورترين كتابهاى او شرح تمهيد القواعد جدش شيخ ابو حامد افضلالدين تركه را بايد نام برد. اين كتاب در گذشتهاى نه چندان دور از كتابهاى درسى عرفان نظرى حوزههاى علميه بوده است.
| + | على بن محمد بن شيره اصفهانى |
| | | |
− | ديگر كتاب مهم وى شرح فصوص الحِكَم محى الدين عربى است.
| + | وى از فقها و محدثين و از اصحاب امام هادى عليهالسلام بوده است. |
| | | |
− | صائن الدين سرانجام در سال 830 يا 836 ه .ق وفات يافت.
| + | نجاشى وى را فقيهى فاضل و محدثى كثير الحديث دانسته است. درباره توثيق و تضعيف وى نظريات مختلفى ابراز شده است. |
| + | وى داراى كتابهايى مانند: |
| | | |
− | مير فندرسكى
| + | 1ـ التأديب (كتابى در صلوة) و |
| | | |
− | مير ابوالقاسم حسينى موسوى معروف به «مير فندرسكى» از بزرگان فلاسفه و عرفاء اماميه در قرن يازدهم هجرى است. وى در حكمت طبيعى و الهى، رياضيات و هندسه عالمى توانا بوده است و كتاب قانون و شفاى ابن سينا را تدريس مىنمود. از شاگردان معروف وى مىتوان از ميرزا رفيع الدين نائينى (حكيم و فقيه معروف) و آقا حسين خوانسارى نام برد. مير فندرسكى معاصر با شيخ بهايى، ملا محمد تقى مجلسى و ميرداماد بوده است.
| + | 2ـ كتاب الجامع (در فقه) است. |
| | | |
− | مير فندرسكى در سال 1050 ه .ق در اصفهان وفات يافته است. قبر وى در تكيهاى به نام مير در قبرستان تخت فولاد قرار دارد.
| + | ابن قتيبه اصفهانى |
| | | |
− | از جمله كتابهاى اوست: | + | ابن قتيبه اصفهانى از محدثان قرن سوم هجرى بوده است. وى از مشايخ محدث مشهور، خالد برقى، مولف «المحاسن» مىباشد. |
| | | |
− | 1ـ صراط المستقيم،
| + | آقا بزرگ تهرانى در «طبقات اعلام الشيعه» به نقل از نجاشى و شيخ طوسى مىنويسد: |
| | | |
− | 2ـ القبسات (مشهورترين كتاب وى)،
| + | «او داراى كتابى در حديث مىباشد و برقى از او روايت كرده است». |
| | | |
− | 3ـ كشف الحقايق،
| + | ابراهيم بن محمد ثقفى اصفهانى |
| | | |
− | 4ـ حبل المتين.
| + | ابو اسحاق ابراهيم بن محمد از محدثين قرن سوم هجرى است. وى نخست در كوفه مىزيست و از شيعيان زيدى به شمار مىرفت ولى بعدا به مذهب جعفرى گرائيد و به اصفهان مهاجرت كرد و در آنجا به نشر حديث و دفاع از حريم اهلالبيت پرداخت. |
| | | |
− | ميرزا رفيع الدين نائينى اصفهانى
| + | از او كتابهاى متعددى همانند: |
| | | |
− | ميرزا رفيع الدين از حكماء و فقيهان معروف قرن يازدهم هجرى، در اصفهان مىزيسته است و در حكمت سر آمد اقران خود بوده است.
| + | 1ـ السقيفه، |
| | | |
− | ايشان از شاگردان شيخ بهايى، مير فندرسكى و شيخ عبدالله شبسترى مىباشد. از شاگردان وى نيز مىتوان از شيخ حر عاملى و علامه محمد باقر مجلسى نام برد. لازم به ذكر است كه ميرزا ابوالحسن جلوه (حكيم مشهور) از نوادگان وى به شمار مىرود.
| + | 2ـ الامامة، |
| | | |
− | ميرزا در سال 1082 ه .ق وفات يافته و در گورستان تخت فولاد اصفهان مدفون گرديده است.
| + | 3ـ الوصية و الدلائل به ثبت رسيده است. |
| | | |
− | برخى از آثار وى عبارت است از: | + | برخى از علما رجال وى را توثيق نمودهاند. |
| | | |
− | 1ـ حاشيه شرح اشارات خواجه نصير طوسى،
| + | احمد بن يعقوب اصفهانى |
| | | |
− | 2ـ حواشى بر اصول كافى،
| + | احمد بن يعقوب از علماء و محدثين قرن چهارم هجرى بوده است. آقا بزرگ طهرانى نيز او را از راويان شيعه در اين قرن دانسته است. |
| | | |
− | 3ـ شرح صحيفه سجاديه.
| + | آيت الله خويى در معجم الرجال نقل حديث شيخ طوسى را از او، گواه بر وثاقتش نزد شيخ دانسته است. |
| + | |
| + | منصور بن عبدالله اصفهانى |
| | | |
− | آقا حسين خوانسارى اصفهانى | + | آقا بزرگ تهرانى در كتاب «طبقات اعلام الشيعه»، منصور بن عبدالله را از راويان قرن چهارم هجرى شمرده است. |
| | | |
− | حسين بن جمال الدين محمد خوانسارى، از معروفترين عالمان دوره صفوى در حكمت، فلسفه، فقه و اصول در سال 1016 ه .ق در خوانسار ديده به جهان گشود. وى پس از تحصيلات مقدماتى به اصفهان عزيمت نمود. او حكمت را نزد ميرفندرسكى (حكيم مشهور)، فقه و حديث را نزد علامه مجلسى و محقق سبزوارى گذراند. وى در دانش بر همگان چنان گوى سبقت را ربوده بود كه وى را به استاد الكل فى الكل و استاد البشر ملقب نمودهاند.
| + | اين محدث در سلسله سند برخى از روايات در كتب بحارالانوار، علل شرايع صدوق و عيون اخبار الرضا آمده است. |
| | | |
− | خوانسارى در سال 1098 ه .ق در اصفهان دار فانى را وداع و در تكيهاى به نام خودش در تخت فولاد اصفهان مدفون گرديده است.
| + | على بن عبدالله بن اسد اصفهانى |
| | | |
− | از كتابهاى وى مىتوان از:
| + | على بن عبدالله از راويان و محدثان شيعه و از شاگردان ابراهيم بن محمد ثقفى است. در برخى از كتب حديثى شيعه مانند بحار الانوار، أمالى شيخ طوسى، مستدرك الوسايل و كتاب مجالس مفيد، على بن عبدالله در سلسله حديث قرار گرفته است. روايات منقوله از على بن عبدالله جنبه تاريخى آن بيشتر از جنبه فقهى آن است. |
− | | + | |
− | 1ـ حاشيه بر اشارات،
| + | |
− | | + | |
− | 2ـ حاشيه بر شفاء بو على سينا،
| + | |
− | | + | |
− | 3ـ رساله در توحيد و ديگر كتب نام برد.
| + | |
− | | + | |
− | آقا محمد بيدآبادى
| + | |
− | | + | |
− | آقا محمد بيدآبادى فرزند، آقا رفيع گيلانى، عارف، فيلسوف، اديب و عالم شيعى، يكى از بزرگترين شخصيتهاى علمى و عرفانى شيعه در روزگار خود بوده است.
| + | |
− | | + | |
− | او در اصفهان تولد و نشو و نما يافت و از محضر عالمانى چون سيد قطب الدين تبريزى به سير و سلوك پرداخت و غالب روزگار خويش را وقف عبادت و پرورش اخلاقى و تدريس نمود. مدرسه حكيم محل تدريس و تفسير قرآن مجيد ايشان بوده است. وى از قائلين به وجوب عينى نماز جمعه و وحدت وجود بوده است. مرحوم بيد آبادى سرانجام در سال 1198 ه .ق دار فانى را وداع نمود و در مقبره تخت فولاد اصفهان مدفون گرديد.
| + | |
− | | + | |
− | حسينعلى شاه اصفهانى
| + | |
− | | + | |
− | محمد حسين معروف به حسينعلى شاه از عرفا و حكماى معروف اصفهان و از اقطاب سلسله دراويش نعمت اللهى در قرن سيزدهم است. وى از شاگردان و مريدان نور على شاه اصفهانى است و مقام خلافت و ارشاد را از وى دريافت داشته است. | + | |
− | | + | |
− | حسينعلى شاه پس از چند سال توقف در اصفهان به عتبات عاليات هجرت نمود و در همانجا دار فانى را وداع و در نجف اشرف مدفون گرديد.
| + | |
− | | + | |
− | فيض على شاه اصفهانى
| + | |
− | | + | |
− | ميرزا عبدالحسين مشهور به فيض على شاه اصفهانى از عرفا و متصوفه معروف قرن دوازدهم هجرى است. وى پدر نور على شاه عارف مشهور است. فيض على شاه از شاگردان سلوكى على شاه دكنى است.
| + | |
− | | + | |
− | وفات او در حدود سال 1200 ه .ق در اصفهان اتفاق افتاده و قبر او در تخت فولاد اصفهان قرار دارد.
| + | |
− | | + | |
− | نور على شاه
| + | |
− | | + | |
− | محمد على فرزند ميرزا عبدالحسين معروف به نور على شاه، از مشايخ و اقطاب صوفيه در اصفهان است. وى در اصفهان متولد گرديد و مدتها به تحصيل علوم رسمى پرداخت. آنگاه با پدرش راهى شيراز شد و در حلقه مريدان معصوم على شاه دكنى قرار گرفت و از وى اجازه ارشاد گرفت.
| + | |
− | | + | |
− | وى در اواخر عمر مجبور به ترك ديار شد و راهى كشور عراق گرديد و در سال 1212 ه .ق در همانجا رخت از سراى فانى بربست.
| + | |
− | | + | |
− | از تاليفات نور على شاه مىتوان از:
| + | |
− | | + | |
− | 1ـ جامع الاسرار،
| + | |
− | | + | |
− | 2ـ مثنوى جنات الوصال (در مسائل اخلاقى، 3 جلد)،
| + | |
− | | + | |
− | 3ـ روضة الشهداء (به نظم در احوال سيد الشهداء عليهالسلام) و
| + | |
− | | + | |
− | 4ـ ديوان اشعار نام برد.
| + | |
− | | + | |
− | ملا محراب
| + | |
− | | + | |
− | ملا محراب از بزرگان عرفا، حكما و فقهاى قرن دوازدهم هجرى در اصفهان است. وى ساليان درازى در محضر عارف بزرگ آقا محمد بيد آبادى به رياضت نفس و سير و سلوك پرداخت. جمع بسيارى از دلسوختگان گرد او آمدند كه از آن جمله مىتوان به محمد ابراهيم كلباسى، حاج محمد جعفر همدانى معروف به مجذوب على شاه و غيره اشاره كرد.
| + | |
− | | + | |
− | ملا محراب در سال 1217 ه .ق رخت از جهان فانى بركشيد و به سوى جهان باقى شتافت و در صحن تكيه آقا ميرزا محمد باقر چهار سوقى مدفون گرديد.
| + | |
− | | + | |
− | ملا على نورى
| + | |
− | | + | |
− | ملا على بن جمشيد نورى از حكماى بزرگ اصفهان، در قرن سيزدهم هجرى است. وى ابتدا نزد علماء مازندان و قزوين مقدمات علوم را كسب كرد. سپس در اصفهان نزد آقا محمد بيدآبادى مراحل سير و سلوك را طى نمود.
| + | |
− | | + | |
− | از حوزه درسى او حكماى بزرگى مانند ملا اسماعيل اصفهانى، معروف به واحد العين، ملا عبدالله زنوزى و سيد رضى مازندرانى برخاستهاند.
| + | |
− | | + | |
− | نورى در سال 1246 ه .ق در اصفهان وفات يافت و جنازه او را پس از انتقال به نجف اشرف در جوار مرقد شريف امام اميرالمؤمنين عليهالسلام دفن نمودند.
| + | |
− | | + | |
− | از آثار اوست:
| + | |
− | | + | |
− | 1ـ تفسير سوره توحيد،
| + | |
− | | + | |
− | 2ـ حاشيه بر اسفار،
| + | |
− | | + | |
− | 3ـ حاشيه بر شواهد الربوبيه و
| + | |
− | | + | |
− | 4ـ حاشيه بر مشاعر ملا صدرا.
| + | |
− | | + | |
− | ميرزا حسن مفتون شهرضايى
| + | |
− | | + | |
− | ميرزا حسن مفتون از عرفا و ادباى بنام شهرضا است. تخلص وى مفتون و معروف به سيد المشايخ است. او تحصيلات مقدماتى، صرف و نحو و مقدارى حكمت و فلسفه را نزد پدر بزرگوار خود فراگرفته است. سپس در محضر جناب ميرزا نصرالله حكيم، فلسفه و عرفان را تكميل نمود و مدتى نيز در نجف اشرف از محضر علما و اساتيد آن ديار كسب فيض كرد.
| + | |
− | | + | |
− | مفتون به حاج ميرزا حسن صفى عليشا ارادت ويژهاى داشت و فريفته و مفتون او شده بود. همچنين مدتها در هندوستان از اقطاب اهل سلوك و عرفان به شمار مىآمده و مريدان بسيارى در اطراف او طى طريق مىنمودهاند.
| + | |
− | | + | |
− | وى سرانجام در سال 1325 ه .ق / 1285 ه .ش وفات نموده و در آستانه امامزاده شاهرضا مدفون گرديده است.
| + | |
− | | + | |
− | و تأليفات و آثار به جا مانده از وى عبارت است از:
| + | |
− | | + | |
− | 1ـ شرح و تفسير كتاب مثنوى مولوى،
| + | |
− | | + | |
− | 2ـ ديوان اشعار (شامل غزليات، قصايد، رباعيات).
| + | |
− | | + | |
− | جهانگيرخان قشقايى
| + | |
− | | + | |
− | جهانگيرخان فرزند محمدخان قشقايى از مدرسان بزرگ فلسفه در قرن چهاردهم هجرى در حوزه اصفهان است. او در سفرى كه به اصفهان انجام داد تحت تأثير كلام دل سوختهاى، مسير زندگى خود را تغيير داد و به حكمت آموزى روى آورد.
| + | |
− | | + | |
− | حكمت و فلسفه، عرفان، رياضى، هيئت، فقه و اصول را در نزد عالمان بزرگى فراگرفت. وى كتابهاى اسفار، شفاء و شرح منظومه را با بيانى روان تدريس مىنمود و در روزهاى تعطيل به تدريس نهج البلاغه، رياضيات و هيئت مىپرداخت. از شاگردان او مىتوان از حاج آقا رحيم ارباب نام برد.
| + | |
− | | + | |
− | جهانگيرخان در سال 1328 ه .ق دار فانى را وداع و در تخت فولاد اصفهان مدفون گرديده است.
| + | |
− | | + | |
− | آخوند كاشى
| + | |
− | | + | |
− | ملا محمد كاشى معروف به «آخوند كاشى» حكيم، عارف و فيلسوف متأله، در سال 1249 ه .ق در كاشان به دنيا آمد.
| + | |
− | | + | |
− | پس از تحصيل مقدمات در زادگاهش كاشان، به اصفهان عزيمت نمود و حكمت و فلسفه را نزد آقا ميرزا حسن فرزند آخوند نورى و حكيم قمشهاى فرا گرفت.
| + | |
− | وى سراسر عمرش را در حال تجرد به سر برد و در مدرسه صدر و جده كوچك تا پايان عمر به تدريس پرداخت.
| + | |
− | | + | |
− | از شاگردان آخوند كاشى مىتوان از حاج آقا رحيم ارباب، استاد جلال الدين همايى، آقا ضياء عراقى، آيت الله العظمى بروجردى و ديگر بزرگان نام برد.
| + | |
− | | + | |
− | آخوند كاشى در سال 1333 ه .ق دار فانى را وداع گفت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان مدفون گرديد.
| + | |
− | | + | |
− | كتاب مخزن الاسرار از جمله تأليفات اوست.
| + | |
− | | + | |
− | | + | |
− | حاج شيخ حسنعلى اصفهانى (نخودكى)
| + | |
− | | + | |
− | حاج شيخ حسنعلى اصفهانى مشهور به «نخودكى»، از عالمان بزرگ ربانى و رياضت كشان بزرگ، در سال 1279 ه .ق در اصفهان ديده به جهان گشود.
| + | |
− | | + | |
− | وى نخست در اصفهان از خرمن بزرگانى مانند آخوند كاشى، ميرزا جهانگير خان قشقايى و ديگران به خوشه چينى پرداخت و سپس به نجف اشرف عزيمت نمود و در محضر سيد مرتضى كشميرى (عارف بزرگ) به تهذيب نفس پرداخت.
| + | |
− | | + | |
− | وى در سفرى كه به خراسان داشت، در طول يك سال هر شب در حرم رضوى يك ختم قرآن به جاى مىآورد.
| + | |
− | | + | |
− | شيخ در سال 1329 به خراسان بازگشت و تا آخر عمر در مشهد مقيم بود. يكى از دلايل مشهور شدن وى، كرامات بىشمار و توانايى وى در علاج بيمارىهاى صعب العلاج بوده است.
| + | |
− | | + | |
− | سرانجام در سال 1361 ه .ق در سن 82 سالگى عالم فانى را وداع و در صحن عتيق حرم رضوى مدفون گرديد.
| + | |
− | | + | |
− | در تشيع جنازه او سراسر مشهد تعطيل گرديد، حتى اقليتهاى مذهبى نيز دست از كار كشيدند و در اين تشييع جنازه باشكوه شركت جستند.
| + | |
− | | + | |
− | كتاب «نشان از بىنشانها» به بررسى سيره عملى و كرامات وى پرداخته است.
| + | |
− | | + | |
− | آيت الله شاه آبادى
| + | |
− | | + | |
− | آقا ميرزا محمدعلى شاه آبادى، فقيه، اصولى، حكيم و عارف، فرزند آيت الله آقا ميرزا محمدجواد بيد آبادى در سال 1292 ه .ق در اصفهان ديده به جهان گشود.
| + | |
− | | + | |
− | وى تحصيل خود را در نزد برادرش آيت الله بيد آبادى، ميرزا هاشم چهار سوقى و ديگران گذراند و سپس به همراه پدر و برادرش به تهران عزيمت نمود و از محضر ميرزا حسن آشتيانى (صاحب كتاب شرح رسايل و از شاگردان بزرگ شيخ انصارى)، حكيم جلوه و ميرزا هاشم گيلانى بهره برد و در سن هجده سالگى به مقام شامخ اجتهاد نايل گرديد.
| + | |
− | | + | |
− | وى سپس به حوزه علميه نجف عزيمت نمود و از محضر درس آخوند خراسانى (صاحب كفايه)، شيخ الشريعه اصفهانى و ميرزا محمدتقى شيرازى (ميرزاى دوم) در سامراء بهره برد و پس از بازگشت به ايران، در محله شاه آباد تهران سكونت گزيد.
| + | |
− | | + | |
− | آيت الله شاه آبادى در زمان حيات آيت الله شيخ عبدالكريم حايرى يزدى، با اصرار آيت الله بافقى، در سال 1347 ه .ق به قم عزيمت نمود و از محضرش، عالمان بزرگى همچون امام خمينى(ره) بهره از محضرش بردند.
| + | |
− | | + | |
− | وى پس از بازگشت به تهران به مبارزهاى آشتى ناپذير با رضاشاه پرداخت و سرانجام در سال 1369 ه .ق دار فانى را وداع گفت و در مقبره شيخ ابوالفتوح رازى، در حرم حضرت عبدالعظيم واقع در شهر رى مدفون گرديد.
| + | |
− | | + | |
− | آثار او عبارتند از:
| + | |
− | | + | |
− | 1ـ الانسان و الفطرة،
| + | |
− | | + | |
− | 2ـ الايمان و الرحمة،
| + | |
− | | + | |
− | 3ـ القران و العترة و غيره.
| + | |
| | | |
| | | |
ابراهيم بن اسماعيل، از نوادگان امام حسن مجتبى و سر سلسله خاندان بزرگ و علمى طباطبايى، ساكن و مدفون در اصفهان مىباشد.
شيخ طوسى او را از اصحاب امام صادق عليهالسلام و از نوادگان امام مجتبى عليهالسلامدانسته است.
مرحوم اردبيلى در جامع الرواة در ذيل نام او به حديثى از امام صادق عليهالسلام اشاره نموده است كه على بن حسان، از ابراهيم بن طباطبا، از ابن جبل، از امام صادق عليهالسلامنقل كرده است.
ابو ايوب سليمان بن داود مِنْقَرى، از محدثان و مولفان شيعه است. وى از اصحاب امام صادق عليهالسلام است و روايات متعددى را نقل نموده و كشى او را توثيق نموده است.
نجاشى او را از اهل بصره دانسته ولى ابن غضائرى وى را اصفهانى دانسته است. علامه مجلسى در كتاب بحارالانوار، احاديث متعددى را از وى نقل كرده است.
بيش از 100 حديث از وى در كتب حديث شيعه نقل شده است و آيت الله خويى در معجم الرجال، وى را توثيق نموده است.
محمد بن سليمان از اصحاب امام صادق عليهالسلام و از راويان آن حضرت مىباشد. برخى از علما رجال مانند نجاشى، كشى و علامه حلى وى را توثيق كردهاند و او را داراى تاليف دانستهاند. روايات منقوله از وى بيشتر جنبه تاريخى دارد.
مجلسى در بحارالانوار درباره فضايل اميرالمؤمنين عليهالسلام او را در ضمن سلسله سند رواياتى ذكر نموده است. همچنين شيخ مفيد در مجالس و شيخ طوسى در امالى نيز از وى نقل حديث كردهاند.
وى از محدثين قرن دوم و از اصحاب امام صادق عليهالسلام مىباشد. آيت الله خويى در معجم الرجال نيز وى را از اصحاب امام صادق دانسته است و كلينى نيز در كتاب كافى رواياتى را از وى نقل كرده است.
محمد بن منده فرزند مهربزد اصفهانى از اصحاب امام جواد عليهالسلام مىباشد. حافظ ابو نعيم اصفهانى او را از محدثين اصفهان به شمار آورده است.
ابن شهرآشوب در كتاب «المناقب» او را از مصنفين دانسته و از كتاب وى عباراتى را در علم امام جواد عليهالسلام نقل نموده است.
ابو شيبه اصفهانى از اصحاب امام جواد عليهالسلام مىباشد. در پاسخ نامهاى كه وى از امام جواد عليهالسلام درباره ازدواج دخترانش سؤال كرده بود، امام عليهالسلام چنين مرقوم داشت:
«انّك لا تجد احدا مثلك فلا تنتظر فى ذلك» تو كسى مانند خودت را (در اعتقادات و پايبندى به مكتب امامت) نمىيابى، پس تا اين حد دقت نكن.
پاسخ امام جواد عليهالسلام شخصيت ابو شيبه اصفهانى و منزلت وى را نزد امام آشكار مىسازد.
وى از فقها و محدثين و از اصحاب امام هادى عليهالسلام بوده است.
نجاشى وى را فقيهى فاضل و محدثى كثير الحديث دانسته است. درباره توثيق و تضعيف وى نظريات مختلفى ابراز شده است.
وى داراى كتابهايى مانند:
2ـ كتاب الجامع (در فقه) است.
ابن قتيبه اصفهانى از محدثان قرن سوم هجرى بوده است. وى از مشايخ محدث مشهور، خالد برقى، مولف «المحاسن» مىباشد.
«او داراى كتابى در حديث مىباشد و برقى از او روايت كرده است».
ابو اسحاق ابراهيم بن محمد از محدثين قرن سوم هجرى است. وى نخست در كوفه مىزيست و از شيعيان زيدى به شمار مىرفت ولى بعدا به مذهب جعفرى گرائيد و به اصفهان مهاجرت كرد و در آنجا به نشر حديث و دفاع از حريم اهلالبيت پرداخت.
3ـ الوصية و الدلائل به ثبت رسيده است.
برخى از علما رجال وى را توثيق نمودهاند.
احمد بن يعقوب از علماء و محدثين قرن چهارم هجرى بوده است. آقا بزرگ طهرانى نيز او را از راويان شيعه در اين قرن دانسته است.
آيت الله خويى در معجم الرجال نقل حديث شيخ طوسى را از او، گواه بر وثاقتش نزد شيخ دانسته است.
آقا بزرگ تهرانى در كتاب «طبقات اعلام الشيعه»، منصور بن عبدالله را از راويان قرن چهارم هجرى شمرده است.
اين محدث در سلسله سند برخى از روايات در كتب بحارالانوار، علل شرايع صدوق و عيون اخبار الرضا آمده است.
على بن عبدالله از راويان و محدثان شيعه و از شاگردان ابراهيم بن محمد ثقفى است. در برخى از كتب حديثى شيعه مانند بحار الانوار، أمالى شيخ طوسى، مستدرك الوسايل و كتاب مجالس مفيد، على بن عبدالله در سلسله حديث قرار گرفته است. روايات منقوله از على بن عبدالله جنبه تاريخى آن بيشتر از جنبه فقهى آن است.