شعرا و ادیبان استان اردبیل
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | بزمى اردبيلى | ||
+ | |||
+ | بزمى از شعراى بلند پايه قرن دهم هجرى است كه از اردبيل برخاسته و بيشتر عمر خود را به سياحت و تجارت گذرانيده است. مدتى در هند سكونت گزيده و از آن ديار به قصد اداى فريضه دينى به حج رفته است. | ||
+ | |||
+ | وى سه سال در مكه اقامت كرده و از آنجا به عراق آمده و از آنجا نيز به زادگاهش اردبيل مراجعت نموده و در شهر خود به قتل رسيده است. | ||
+ | بزمى به روشنى طبع و لطافت گفتار و سرعت انتقال ذهن شهرت داشته است. قتل وى را به سال 987 ه .ق نوشتهاند. | ||
+ | |||
+ | فايض اردبيلى | ||
+ | |||
+ | ملا حيدر على متخلص به فايض فرزند مسيح اردبيلى و از سخنوران و خوشنويسان سده يازدهم ه .ق بوده است. وى در فن تاريخ گويى و سرودن اقسام مختلف شعر از قبيل مثنوى و رباعى و قطعه مهارت داشت. | ||
+ | |||
+ | وى در سال 1081 ه .ق دار فانى را وداع نمود. | ||
+ | |||
+ | جنونى اردبيلى | ||
+ | |||
+ | جنونى از سخنوران قرن دوازدهم ه .ق است. وى مردى اديب و شاعر بوده و در غزل و ترجيع بند و قصيده و رباعيات توانايى قابل تحسينى داشته است. | ||
+ | در سال 1107 از گفتههاى خود ديوانى تنظيم نموده كه بنا به نوشته «الذريعه» حاوى 3254 بيت شعر مىباشد. | ||
+ | جنونى اين ديوان را با بيت زير آغاز نموده است: | ||
+ | |||
+ | چه از خلوت به صحرا جلوهگر شد حسن بى پروا بسر هر ذره را سوداى شور و عشق شد پيدا | ||
+ | |||
+ | نصرت اردبيلى | ||
+ | |||
+ | ميرزا نصرالله ملقب به صدرالممالك و متخلص به نصرت از شاعران قرن سيزدهم هجرى اردبيل بوده است. | ||
+ | |||
+ | وى در اصفهان تحصيل كمالات كرد و بعد به عراق و فارس و كرمان و خراسان مسافرت نمود و به صحبت بسيارى از عارفان و دانشمندان رسيد. | ||
+ | |||
+ | سرانجام در اصفهان به خدمت حسين على شاه رسيد و از او تلقين و ارشاد يافت. نايب السلطنه عباس ميرزا، وى را براى تعليم فرزندش محمد ميرزا به تبريز فراخواند و چون محمد ميرزا به سلطنت رسيد، ميرزا نصرالله را به وزارت و صدارت عظمى دعوت كرد. | ||
+ | |||
+ | مقام عرفانى وى مانع قبول اين سمت گشت، امابه لقب صدر الممالك مفتخر گرديد و به اردبيل بازگشت. | ||
+ | |||
+ | وى به سال 1271 ه .ق دار فانى را وداع نموده است. | ||
+ | |||
+ | ميرزا اسحاق اردبيلى | ||
+ | |||
+ | وى از ادباى قرن سيزدهم است و صاحب كتاب حدائق ناصرى و كليات مجنون عامرى مىباشد. | ||
+ | |||
+ | حاج ميرزا باقر خلخالى | ||
+ | |||
+ | حاج ميرزا باقر خلخالى از علما و ادباى اوايل قرن چهاردهم هجرى و از شاگردان برجسته ملا على صاحب معدن الأسرار بوده است. | ||
+ | |||
+ | ميرزا باقر مدتى در خلخال مشغول قضاوت و مرجع استفاده طلاب و اهل علم گرمرود، خلخال و خمسه بوده است. | ||
+ | |||
+ | در اثر مناعت طبع و بى طمعى، نزد عموم مردم و به ويژه اولياى امور قاجار محترم بوده است. | ||
+ | |||
+ | وى طبع شعرى روان و سليس داشته است و به زبان فارسى و تركى اشعار نغز و طرفه مىگفته است. | ||
+ | |||
+ | از كتابهاى ادبى او «ثعلبيه» مىباشد كه بارها در تبريز و استانبول به چاپ رسيده است. | ||
+ | |||
+ | وفاتش روز شنبه 14 شوال 1316 ه .ق رخ داده است. | ||
+ | |||
+ | حالى اردبيلى | ||
+ | |||
+ | حاج ميرزا محسن فرزند ملا حسين على عماد الفقراء متخلص به «حالى» در سال 1285 ه .ق در اردبيل متولد گرديد. پس از تحصيلات لازمه به خوشنويسى رو آورد. وى شاعر صوفى مشرب و از مؤلفان پركار بوده است. | ||
+ | |||
+ | حالى در سال 1374 ه .ق دار فانى را وداع نمود. | ||
+ | |||
+ | آثار وى عبارتند از: | ||
+ | |||
+ | 1ـ بصائر الدرجات، | ||
+ | |||
+ | 2ـ ترجمه انوار الولايه، | ||
+ | |||
+ | 3ـ ترجمه عشقيّه، | ||
+ | |||
+ | 4ـ ترجمه فصل الخطاب، | ||
+ | |||
+ | 5ـ تمييز المشرب، | ||
+ | |||
+ | 6ـ سخنان كوتاه على عليهالسلام، | ||
+ | |||
+ | 7ـ حاشيه بر گلشن راز شبسترى. | ||
+ | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:شعرا و ادیبان]] | [[رده:شعرا و ادیبان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۲۵
بزمى اردبيلى
بزمى از شعراى بلند پايه قرن دهم هجرى است كه از اردبيل برخاسته و بيشتر عمر خود را به سياحت و تجارت گذرانيده است. مدتى در هند سكونت گزيده و از آن ديار به قصد اداى فريضه دينى به حج رفته است.
وى سه سال در مكه اقامت كرده و از آنجا به عراق آمده و از آنجا نيز به زادگاهش اردبيل مراجعت نموده و در شهر خود به قتل رسيده است. بزمى به روشنى طبع و لطافت گفتار و سرعت انتقال ذهن شهرت داشته است. قتل وى را به سال 987 ه .ق نوشتهاند.
فايض اردبيلى
ملا حيدر على متخلص به فايض فرزند مسيح اردبيلى و از سخنوران و خوشنويسان سده يازدهم ه .ق بوده است. وى در فن تاريخ گويى و سرودن اقسام مختلف شعر از قبيل مثنوى و رباعى و قطعه مهارت داشت.
وى در سال 1081 ه .ق دار فانى را وداع نمود.
جنونى اردبيلى
جنونى از سخنوران قرن دوازدهم ه .ق است. وى مردى اديب و شاعر بوده و در غزل و ترجيع بند و قصيده و رباعيات توانايى قابل تحسينى داشته است. در سال 1107 از گفتههاى خود ديوانى تنظيم نموده كه بنا به نوشته «الذريعه» حاوى 3254 بيت شعر مىباشد. جنونى اين ديوان را با بيت زير آغاز نموده است:
چه از خلوت به صحرا جلوهگر شد حسن بى پروا بسر هر ذره را سوداى شور و عشق شد پيدا
نصرت اردبيلى
ميرزا نصرالله ملقب به صدرالممالك و متخلص به نصرت از شاعران قرن سيزدهم هجرى اردبيل بوده است.
وى در اصفهان تحصيل كمالات كرد و بعد به عراق و فارس و كرمان و خراسان مسافرت نمود و به صحبت بسيارى از عارفان و دانشمندان رسيد.
سرانجام در اصفهان به خدمت حسين على شاه رسيد و از او تلقين و ارشاد يافت. نايب السلطنه عباس ميرزا، وى را براى تعليم فرزندش محمد ميرزا به تبريز فراخواند و چون محمد ميرزا به سلطنت رسيد، ميرزا نصرالله را به وزارت و صدارت عظمى دعوت كرد.
مقام عرفانى وى مانع قبول اين سمت گشت، امابه لقب صدر الممالك مفتخر گرديد و به اردبيل بازگشت.
وى به سال 1271 ه .ق دار فانى را وداع نموده است.
ميرزا اسحاق اردبيلى
وى از ادباى قرن سيزدهم است و صاحب كتاب حدائق ناصرى و كليات مجنون عامرى مىباشد.
حاج ميرزا باقر خلخالى
حاج ميرزا باقر خلخالى از علما و ادباى اوايل قرن چهاردهم هجرى و از شاگردان برجسته ملا على صاحب معدن الأسرار بوده است.
ميرزا باقر مدتى در خلخال مشغول قضاوت و مرجع استفاده طلاب و اهل علم گرمرود، خلخال و خمسه بوده است.
در اثر مناعت طبع و بى طمعى، نزد عموم مردم و به ويژه اولياى امور قاجار محترم بوده است.
وى طبع شعرى روان و سليس داشته است و به زبان فارسى و تركى اشعار نغز و طرفه مىگفته است.
از كتابهاى ادبى او «ثعلبيه» مىباشد كه بارها در تبريز و استانبول به چاپ رسيده است.
وفاتش روز شنبه 14 شوال 1316 ه .ق رخ داده است.
حالى اردبيلى
حاج ميرزا محسن فرزند ملا حسين على عماد الفقراء متخلص به «حالى» در سال 1285 ه .ق در اردبيل متولد گرديد. پس از تحصيلات لازمه به خوشنويسى رو آورد. وى شاعر صوفى مشرب و از مؤلفان پركار بوده است.
حالى در سال 1374 ه .ق دار فانى را وداع نمود.
آثار وى عبارتند از:
1ـ بصائر الدرجات،
2ـ ترجمه انوار الولايه،
3ـ ترجمه عشقيّه،
4ـ ترجمه فصل الخطاب،
5ـ تمييز المشرب،
6ـ سخنان كوتاه على عليهالسلام،
7ـ حاشيه بر گلشن راز شبسترى.