نهضت مشروطه در استان همدان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | |||
+ | 1ـ نهضت مشروطه | ||
+ | |||
+ | با پيروزى مردم در انقلاب مشروطيت سرانجام مظفرالدين شاه در 13 مرداد 1285 ه .ش فرمان مشروطيت را امضاء نمود و پس از چند روز اساسنامه انتخابات تهيه شد و مجلس در 15 مهر همان سال با نطق مظفرالدين شاه افتتاح شد. | ||
+ | |||
+ | اما با مرگ مظفرالدين شاه در 19 دى ماه 1285 و تاجگذارى محمدعلى شاه استبداد دوباره آغاز گشت و كشور صحنه نبرد مشروطه خواهان و نيروهاى استبداد گرديد. | ||
+ | |||
+ | از سوى ديگر سالار الدوله فرزند ناصرالدين شاه كه پادشاهى را حق خود مىدانست از اين فرصت استفاده نمود و به همراهى جمعى به اغتشاش پرداخت. در دوره مشروطه همدان و كرمانشاه صحنه تاخت و تاز سالار الدوله پسر مظفرالدين شاه بوده است. | ||
+ | |||
+ | او كه مدعى تاج و تخت سلطنت بود، همين كه اوضاع اجتماعى ايران را آشفته ديد، سعى كرد از موقعيت استفاده نموده و جمعى از كردها و لرها را دور خود جمع كرد و در نواحى بروجرد و ديگر نواحى غرب شروع به ياغيگرى نمود و خود را هوادار مشروطه نشان داد. | ||
+ | |||
+ | در نواحى نهاوند بين قواى سالار الدوله و نيروهاى دولتى جنگى رخ داد و سالار الدوله شكست خورد و به كرمانشاه رفت و به كنسولگرى انگليس پناه برد. ظهير الدوله حاكم همدان مأمور دستگيرى او شد و به كرمانشاه رفت و او را تحت الحفظ به تهران اعزام نمود و با پا در ميانى كنسول انگلستان مورد عفو قرار گرفت و پس از مدتى به اروپا رفت. | ||
+ | |||
+ | در سال 1329 ه .ق سالار الدوله از اروپا به ايران آمد. در شعبان اين سال با سپاهى از كردستان وارد كرمانشاه شد. با وجود اينكه اهالى همدان طى تلگرافى به سالار الدوله اظهار فرمانبردارى كردند، او دستور تصرف آنجا را داد و نيروهايش بدون جنگ و خونريزى همدان را تصرف نمودند. | ||
+ | او كه مدعى تاج و تخت بود در اواخر ماه شعبان 1329 ه .ق به مقصد تهران از كرمانشاه خارج شد. قواى او با اردوى امير مفخم در ملاير روبرو شد و آنها را شكست داد و حدود 200 نفر از بختيارىها را مقتول و مجروح نمود. | ||
+ | |||
+ | در اين دوره سالار الدوله ديگر چهره واقعى خود را نشان داده و مخالف با مشروطه و خواهان بازگشت استبداد به ايران است. هماهنگ با محمد على شاه مخلوع از شمال و غرب به سوى تهران حركت كردهاند. | ||
+ | |||
+ | نيروهاى سالار الدوله خود را به باغ شاه و ساوه رسانده و در آنجا با نيروهاى دولتى درگير شدند اما پس از جنگ سختى در اين محل شكست خورده و به همدان فرار كردند. | ||
+ | |||
+ | سپاه شكست خورده سالار الدوله از باغ شاه به همدان آمده و سپس به اسد آباد رفته و آنجا را غارت كردند. | ||
+ | |||
+ | در ذى الحجه همان سال (1329 ه .ق) سالار الدوله مجددا قوايى تدارك ديد و به كرمانشاه حمله ور شد و آنجا را تصرف نمود. | ||
+ | |||
+ | در محرم سال 1330 سالار الدوله به بغداد رفت در اين فرصت نيروهاى دولتى كرمانشاه را تصرف كردند. اما با بازگشت سالار الدوله دوباره كرمانشاه تحت تصرف او قرار گرفت و نماينده دولت نيز به كنسولخانه انگليس پناهنده شد. | ||
+ | |||
+ | در جمادى الاول 1330 فرمانفرما از سوى دولت مأمور سركوبى سالار الدوله شد. او با اردو از همدان به كرمانشاه حركت كرد و در مسير راه در گردنهاى با نيروهاى عبدالباقى خان (حاجى سالار الدوله) درگير شده و شكست خورد. از جانب دولت مجاهدين به فرماندهى يپرم خان و عدهاى بختيارى به كمك او فرستاده شدند. اين عده به همراهى فرمانفرما، عبدالباقى خان را در بهار و شورجه شكست داده و به سوى كرمانشاه رفتند. در اين درگيرى يپرم خان كشته شد. در حدود سه ماه شهر در دست مجاهدين بود كه دوباره سالار الدوله آنجا را تصرف كرد. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:نهضت مشروطه]] | [[رده:نهضت مشروطه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۳۳
1ـ نهضت مشروطه
با پيروزى مردم در انقلاب مشروطيت سرانجام مظفرالدين شاه در 13 مرداد 1285 ه .ش فرمان مشروطيت را امضاء نمود و پس از چند روز اساسنامه انتخابات تهيه شد و مجلس در 15 مهر همان سال با نطق مظفرالدين شاه افتتاح شد.
اما با مرگ مظفرالدين شاه در 19 دى ماه 1285 و تاجگذارى محمدعلى شاه استبداد دوباره آغاز گشت و كشور صحنه نبرد مشروطه خواهان و نيروهاى استبداد گرديد.
از سوى ديگر سالار الدوله فرزند ناصرالدين شاه كه پادشاهى را حق خود مىدانست از اين فرصت استفاده نمود و به همراهى جمعى به اغتشاش پرداخت. در دوره مشروطه همدان و كرمانشاه صحنه تاخت و تاز سالار الدوله پسر مظفرالدين شاه بوده است.
او كه مدعى تاج و تخت سلطنت بود، همين كه اوضاع اجتماعى ايران را آشفته ديد، سعى كرد از موقعيت استفاده نموده و جمعى از كردها و لرها را دور خود جمع كرد و در نواحى بروجرد و ديگر نواحى غرب شروع به ياغيگرى نمود و خود را هوادار مشروطه نشان داد.
در نواحى نهاوند بين قواى سالار الدوله و نيروهاى دولتى جنگى رخ داد و سالار الدوله شكست خورد و به كرمانشاه رفت و به كنسولگرى انگليس پناه برد. ظهير الدوله حاكم همدان مأمور دستگيرى او شد و به كرمانشاه رفت و او را تحت الحفظ به تهران اعزام نمود و با پا در ميانى كنسول انگلستان مورد عفو قرار گرفت و پس از مدتى به اروپا رفت.
در سال 1329 ه .ق سالار الدوله از اروپا به ايران آمد. در شعبان اين سال با سپاهى از كردستان وارد كرمانشاه شد. با وجود اينكه اهالى همدان طى تلگرافى به سالار الدوله اظهار فرمانبردارى كردند، او دستور تصرف آنجا را داد و نيروهايش بدون جنگ و خونريزى همدان را تصرف نمودند. او كه مدعى تاج و تخت بود در اواخر ماه شعبان 1329 ه .ق به مقصد تهران از كرمانشاه خارج شد. قواى او با اردوى امير مفخم در ملاير روبرو شد و آنها را شكست داد و حدود 200 نفر از بختيارىها را مقتول و مجروح نمود.
در اين دوره سالار الدوله ديگر چهره واقعى خود را نشان داده و مخالف با مشروطه و خواهان بازگشت استبداد به ايران است. هماهنگ با محمد على شاه مخلوع از شمال و غرب به سوى تهران حركت كردهاند.
نيروهاى سالار الدوله خود را به باغ شاه و ساوه رسانده و در آنجا با نيروهاى دولتى درگير شدند اما پس از جنگ سختى در اين محل شكست خورده و به همدان فرار كردند.
سپاه شكست خورده سالار الدوله از باغ شاه به همدان آمده و سپس به اسد آباد رفته و آنجا را غارت كردند.
در ذى الحجه همان سال (1329 ه .ق) سالار الدوله مجددا قوايى تدارك ديد و به كرمانشاه حمله ور شد و آنجا را تصرف نمود.
در محرم سال 1330 سالار الدوله به بغداد رفت در اين فرصت نيروهاى دولتى كرمانشاه را تصرف كردند. اما با بازگشت سالار الدوله دوباره كرمانشاه تحت تصرف او قرار گرفت و نماينده دولت نيز به كنسولخانه انگليس پناهنده شد.
در جمادى الاول 1330 فرمانفرما از سوى دولت مأمور سركوبى سالار الدوله شد. او با اردو از همدان به كرمانشاه حركت كرد و در مسير راه در گردنهاى با نيروهاى عبدالباقى خان (حاجى سالار الدوله) درگير شده و شكست خورد. از جانب دولت مجاهدين به فرماندهى يپرم خان و عدهاى بختيارى به كمك او فرستاده شدند. اين عده به همراهى فرمانفرما، عبدالباقى خان را در بهار و شورجه شكست داده و به سوى كرمانشاه رفتند. در اين درگيرى يپرم خان كشته شد. در حدود سه ماه شهر در دست مجاهدين بود كه دوباره سالار الدوله آنجا را تصرف كرد.