پیشینه مذهبی استان لرستان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | |||
+ | پيشينه مذهبى | ||
+ | |||
+ | در گذشتههاى بسيار دور در منطقه لُرستان، رب النوعهاى مختلف مورد پرستش بودهاند. احتمالاً به نظر آنان زندگى زاييده رب النوع مونثى بوده است كه شوهرش رب النوع ديگرى بوده كه در عين حال فرزند او نيز بوده است. | ||
+ | |||
+ | همانطور كه قبلاً ذكر شد اغلب مردم امروز لرستان را بايد بازمانده اقوام كاسى دانست كه مشخصات جسمى و نژادى خويش را در شباهت به نژاد خاص اقوام كاسى و آريايى حفظ نمودهاند. | ||
+ | |||
+ | تاكنون از اصل و منشأ دينى و آئين مذهبى قوم كاسى اطلاعات چندانى به دست نيامده است. بنا به نوشتههاى هرودوست مورخ يونانى هنگامى كه آشوريان در هزاره اول ق.م در غرب ايران با كاسيان مواجه شدند مشاهده نمودند كه آنان برخى از خدايان بابل را پرستش مىكردند. | ||
+ | |||
+ | جرج كامرون مىگويد نام برخى از ايزدان كاسى منشأ قفقازى دارد مانند شيباك كه برابر با «مردوك» خداى ملت بابل بوده است. همچنين ساه همسان شمس و هوزا يا هودا كه همانند اداد و هار به مطابق با خداى انليل بابلى بوده است. | ||
+ | |||
+ | بنابر نظر اين دانشمند يكى ديگر از خدايان مهم كاسيان «كاششو» بوده كه نام خود را از سرزمين آنها گرفته است (كاسيان سرزمين لرستان را «كاشن» يعنى كشور كاسيان مىناميدند. | ||
+ | |||
+ | از ديگر ايزدان كاسى مىتوان از «كامولا» يا اتا، دور، مشوگاب «شوكامونا»، هال يا گولا شوماليا يا شيبارو كه خداى بانوى قلل تابان كوهها، مىرى زيژ، گيدار يانى نورتا در زمره ديگر خدايان قوم كاسى بودهاند. | ||
+ | |||
+ | بنابر عقيده ديالوكف از دين كاسيان به جز نام خدايان آنها چيز ديگرى در دست نيست. | ||
+ | |||
+ | مفرغ كارىهاى لرستان در دوره كاسىها و نيز برنزهاى لُرستانى و ديگر آثار كشف شده مربوط به اين دوره نشان دهنده اين حقيقت است كه آيين مهرپرستى و عناصر اوليه دين زرتشت و اهورمزدا پيش از ظهور اين پيامبر در ميان مردم لرستان مرسوم و متداول بوده است و احتمالاً آيين مزبور براى نخستين بار توسط اقوام كاسى و ديگر قبايل مهاجر وارد سرزمين ايران شده است و بعدا زردتشت پيامبر بزرگ در هزاره اول قبل از ميلاد اين دين را از كژىها پاك كرد و به كمال رسانيد و آن را دين رسمى اقوام آريايى و ايرانى قرار داد. | ||
+ | |||
+ | همچنين آتشكدههاى موجود در مناطق مختلف استان لرستان، نشان مىدهد كه مذهب اوليه مردم لرستان زردتشت بوده است. براى مثال مىتوان به مسجد جامع بروجرد اشاره كرد كه از طاق بزرگ آن بر مىآيد كه در ابتدا آتشكده بوده و بعدا توسط مسلمين به صورت مسجد در آمده است. | ||
+ | |||
+ | در زمان ساسانيان گروههايى از عيسويان و يهوديان در برخى مناطق لرستان مستقر شدند كه مطلب جالب توجه اين دوره تغيير مذهب بختيارىها و پذيرفتن دين عيسوى در زمان كنستانتين بزرگ است. | ||
+ | |||
+ | پس از تصرف ايران بوسيله قواى عرب، لرستان از قلمرو كوفه به شمار مىرفت. اعراب در خرمآباد و صيمره تبليغاتى شديد جهت اشاعه اسلام به عمل آورده و با كمك اين تبليغات و فشار سپاه خويش، موفق به نشر اسلام در لرستان گرديدند. | ||
+ | |||
+ | طى مدتى كوتاه، اكثر مردم به دين نو گرويده و على رغم اختلافاتى كه در سالهاى بعد از مرگ پيامبر، ميان جانشينانش به وجود آمده بود، مردم اين ناحيه از آنجا كه به كوفه ـ مقر طرفداران آل على عليهالسلام ـ نزديكتر بودند و اصولاً سرزمين آنان جزئى از ايالت كوفه محسوب مىشد، اغلب به دوستداران على عليهالسلامگرويدند. | ||
+ | |||
+ | ظهور آل بويه و توجه آنان به تشيع، باعث توجه بيشترى به اين فرقه گشته و با آنكه تا حمله مغول، اين سرزمين تحت تسلط و نفوذ خلفاى عباسى قرار داشته و برخى از امراى لُر نيز مذهب اهل تسنن را پذيرفته بودند، تشيع در اين ناحيه رونقى بسزا داشت و از نوشتههاى عالم آرا و حبيب السير معلوم مىگردد كه اين كيش در لرستان سوابقى طولانى و پيروانى متعصب داشته است. | ||
+ | |||
+ | بعد از انقراض چنگيزيان كه ساكنان لُر بزرگ ـ بختيارى ـ و خوزستان به وسيله خاندان امير نجم الدين محمود آملى داماد عزالدوله شوشترى به اين مذهب روى آوردند، شيعى مذهبان در لرستان نيروى بيشترى گرفته و اكثريت عظيمى را تشكيل دادند. در اين ميان اديان نوظهور ديگرى نيز در ميانشان رواج يابد. براى مثال رواج دين حروفى يا «فرقه حروفيه» و يا كيش «على اللهى» و يا «نقطويان» و غيره را مىتوان نام برد. | ||
+ | |||
+ | بر اساس آمار مربوط به آخرين سرشمارى عمومى نفوس و مسكن در آبان سال 1375، از 1584434 نفر جمعيت اين استان 1582541 نفر مسلمان بوده كه از اين تعداد 806533 نفر مرد و 776008 نفر زن بودهاند و تعداد 1893 نفر از پيروان ساير اديان و اظهار نشده بودهاند. | ||
+ | |||
+ | از جمعيت استان لرستان 88/99 درصد را مسلمانان تشكيل مىدادهاند. اين نسبت در نقاط شهرى 87/99 درصد و در نقاط روستايى 89/99 درصد بوده است. | ||
+ | |||
+ | جدول 1ـ5ـ توزيع نسبى جمعيت بر حسب دين به تفكيك ساكن و غير ساكن | ||
+ | |||
+ | ديناستانساكنغيرساكن نقاط شهرىنقاط روستايى | ||
+ | |||
+ | جمع00/10000/10000/10000/100 | ||
+ | |||
+ | مسلمان88/9987/9989/9990/99 | ||
+ | |||
+ | زرتشتى03/003/003/003/0 | ||
+ | |||
+ | مسيحى00/000/000/000/0 | ||
+ | |||
+ | كليمى00/001/000/000/0 | ||
+ | |||
+ | ساير و اظهار نشده08/009/007/007/0 | ||
+ | |||
+ | مأخذ: مركز آمار ايران، سرشمارى عمومى نفوس و مسكن ـ 1376، نتايج تفصيلى استان لرستان. | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:پیشینه مذهبی]] | [[رده:پیشینه مذهبی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۴۴
پيشينه مذهبى
در گذشتههاى بسيار دور در منطقه لُرستان، رب النوعهاى مختلف مورد پرستش بودهاند. احتمالاً به نظر آنان زندگى زاييده رب النوع مونثى بوده است كه شوهرش رب النوع ديگرى بوده كه در عين حال فرزند او نيز بوده است.
همانطور كه قبلاً ذكر شد اغلب مردم امروز لرستان را بايد بازمانده اقوام كاسى دانست كه مشخصات جسمى و نژادى خويش را در شباهت به نژاد خاص اقوام كاسى و آريايى حفظ نمودهاند.
تاكنون از اصل و منشأ دينى و آئين مذهبى قوم كاسى اطلاعات چندانى به دست نيامده است. بنا به نوشتههاى هرودوست مورخ يونانى هنگامى كه آشوريان در هزاره اول ق.م در غرب ايران با كاسيان مواجه شدند مشاهده نمودند كه آنان برخى از خدايان بابل را پرستش مىكردند.
جرج كامرون مىگويد نام برخى از ايزدان كاسى منشأ قفقازى دارد مانند شيباك كه برابر با «مردوك» خداى ملت بابل بوده است. همچنين ساه همسان شمس و هوزا يا هودا كه همانند اداد و هار به مطابق با خداى انليل بابلى بوده است.
بنابر نظر اين دانشمند يكى ديگر از خدايان مهم كاسيان «كاششو» بوده كه نام خود را از سرزمين آنها گرفته است (كاسيان سرزمين لرستان را «كاشن» يعنى كشور كاسيان مىناميدند.
از ديگر ايزدان كاسى مىتوان از «كامولا» يا اتا، دور، مشوگاب «شوكامونا»، هال يا گولا شوماليا يا شيبارو كه خداى بانوى قلل تابان كوهها، مىرى زيژ، گيدار يانى نورتا در زمره ديگر خدايان قوم كاسى بودهاند.
بنابر عقيده ديالوكف از دين كاسيان به جز نام خدايان آنها چيز ديگرى در دست نيست.
مفرغ كارىهاى لرستان در دوره كاسىها و نيز برنزهاى لُرستانى و ديگر آثار كشف شده مربوط به اين دوره نشان دهنده اين حقيقت است كه آيين مهرپرستى و عناصر اوليه دين زرتشت و اهورمزدا پيش از ظهور اين پيامبر در ميان مردم لرستان مرسوم و متداول بوده است و احتمالاً آيين مزبور براى نخستين بار توسط اقوام كاسى و ديگر قبايل مهاجر وارد سرزمين ايران شده است و بعدا زردتشت پيامبر بزرگ در هزاره اول قبل از ميلاد اين دين را از كژىها پاك كرد و به كمال رسانيد و آن را دين رسمى اقوام آريايى و ايرانى قرار داد.
همچنين آتشكدههاى موجود در مناطق مختلف استان لرستان، نشان مىدهد كه مذهب اوليه مردم لرستان زردتشت بوده است. براى مثال مىتوان به مسجد جامع بروجرد اشاره كرد كه از طاق بزرگ آن بر مىآيد كه در ابتدا آتشكده بوده و بعدا توسط مسلمين به صورت مسجد در آمده است.
در زمان ساسانيان گروههايى از عيسويان و يهوديان در برخى مناطق لرستان مستقر شدند كه مطلب جالب توجه اين دوره تغيير مذهب بختيارىها و پذيرفتن دين عيسوى در زمان كنستانتين بزرگ است.
پس از تصرف ايران بوسيله قواى عرب، لرستان از قلمرو كوفه به شمار مىرفت. اعراب در خرمآباد و صيمره تبليغاتى شديد جهت اشاعه اسلام به عمل آورده و با كمك اين تبليغات و فشار سپاه خويش، موفق به نشر اسلام در لرستان گرديدند.
طى مدتى كوتاه، اكثر مردم به دين نو گرويده و على رغم اختلافاتى كه در سالهاى بعد از مرگ پيامبر، ميان جانشينانش به وجود آمده بود، مردم اين ناحيه از آنجا كه به كوفه ـ مقر طرفداران آل على عليهالسلام ـ نزديكتر بودند و اصولاً سرزمين آنان جزئى از ايالت كوفه محسوب مىشد، اغلب به دوستداران على عليهالسلامگرويدند.
ظهور آل بويه و توجه آنان به تشيع، باعث توجه بيشترى به اين فرقه گشته و با آنكه تا حمله مغول، اين سرزمين تحت تسلط و نفوذ خلفاى عباسى قرار داشته و برخى از امراى لُر نيز مذهب اهل تسنن را پذيرفته بودند، تشيع در اين ناحيه رونقى بسزا داشت و از نوشتههاى عالم آرا و حبيب السير معلوم مىگردد كه اين كيش در لرستان سوابقى طولانى و پيروانى متعصب داشته است.
بعد از انقراض چنگيزيان كه ساكنان لُر بزرگ ـ بختيارى ـ و خوزستان به وسيله خاندان امير نجم الدين محمود آملى داماد عزالدوله شوشترى به اين مذهب روى آوردند، شيعى مذهبان در لرستان نيروى بيشترى گرفته و اكثريت عظيمى را تشكيل دادند. در اين ميان اديان نوظهور ديگرى نيز در ميانشان رواج يابد. براى مثال رواج دين حروفى يا «فرقه حروفيه» و يا كيش «على اللهى» و يا «نقطويان» و غيره را مىتوان نام برد.
بر اساس آمار مربوط به آخرين سرشمارى عمومى نفوس و مسكن در آبان سال 1375، از 1584434 نفر جمعيت اين استان 1582541 نفر مسلمان بوده كه از اين تعداد 806533 نفر مرد و 776008 نفر زن بودهاند و تعداد 1893 نفر از پيروان ساير اديان و اظهار نشده بودهاند.
از جمعيت استان لرستان 88/99 درصد را مسلمانان تشكيل مىدادهاند. اين نسبت در نقاط شهرى 87/99 درصد و در نقاط روستايى 89/99 درصد بوده است.
جدول 1ـ5ـ توزيع نسبى جمعيت بر حسب دين به تفكيك ساكن و غير ساكن
ديناستانساكنغيرساكن نقاط شهرىنقاط روستايى
جمع00/10000/10000/10000/100
مسلمان88/9987/9989/9990/99
زرتشتى03/003/003/003/0
مسيحى00/000/000/000/0
كليمى00/001/000/000/0
ساير و اظهار نشده08/009/007/007/0
مأخذ: مركز آمار ايران، سرشمارى عمومى نفوس و مسكن ـ 1376، نتايج تفصيلى استان لرستان.