دوره پهلوی دوم در استان گیلان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) جز (۱ نسخه) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | 1ـ نهضت ملى نفت ايران | ||
− | + | در 29 مهر 1326 ه .ش امتياز نفت شمال در مجلس شوراى ملى رد شد، دولت ايران طبق همان قانون مكلف بود كه مقامات كمپانى نفت ايران و انگليس مذاكره كرده و حقوق حقه خود را تأمين سازد. از اين رو مذاكرات آغاز شد ولى با مخالفت مجلس به نتيجه نرسيد. | |
− | + | در اين زمان دكتر محمد مصدق و همراهانش تصميم گرفتند كه صنعت نفت ايران را ملى اعلام كنند. سيد ابوالقاسم كاشانى كه با انگليسىها مخالف بود و در ميان مردم از احترام ويژهاى برخوردار بود نيز دكتر مصدق را پشتيبانى مىكرد. | |
− | + | در 7 ارديبهشت كابينه دكتر محمد مصدق تشكيل شد و در تاريخ 10 ارديبهشت 1330 ه .ش قانونى از مجلس گذشت و ملى شدن نفت را تصويب كرد. | |
+ | |||
+ | در مقر ساختمان نفت در شهر رشت پمپ بنزينى وجود داشت كه بر سردرب پمپ بنزين تابلوى به شركت نفت ايران و انگليس به نصب شده بود در روز جمعه 31 خرداد 1331 بنابه دعوت اتحاديه مسلمين و حزب ايران داشت ساعت 5 بعدازظهر جمع كثيرى از مردم روبروى اداره ثبت مقابل پمپ بنزين جمع شدند و طى مراسمى تابلوى شركت نفت انگليس و ايران را با شركت ملى نفت ايران عوض نمودند در ابتدا در ميان شور و احساس و هيجان فراوان مردم پرچم سه رنگ ايران را بالاى پمپ بنزين به احتراز در آمد پس نمايندگان حزب ايران و اتحاديه مسلمين و آقاى قاتب بر بالاى ساختمان رفتند و شروع به شكستن تابلوى شركت نفت كه با كاشى نوشته شده بود نمودند و تابلوى شركت ملى نفت را به جاى آن نصب كردند و مراسم با احساسات و كف زدنهاى شديد همراه بود. | ||
+ | |||
+ | 2ـ قيام 15 خرداد | ||
+ | |||
+ | به دنبال موج اعتراض مردم مسلمان ايران در شهرهاى بزرگ در 15 خرداد 1342 مردم و علماى مبارز گيلان به پا خواستند و اطلاعيههاى متعددى در حمايت از نهضت و اعتراض به حمله به مدرسه فيضيه قم و به آتش كشيدن قرآن و كتب دينى و قتل و بازداشت طلاب علوم دينى صادر نمودند و حمايت خود را از امام خمينى و ساير مراجع اعلام داشتند و مراسم سوگ اين فاجعه بزرگ را در شهر رشت به پا داشتند. | ||
+ | |||
+ | در قسمتى از اطلاعيه علماء رشت چنين آمده است: «هموطنان عزيز، مسلمانان غيور (ان تنصرو الله ينصركم) كرارا گفته و چون علاقمند به استقلال مملكت اسلامى هستيم مجددا تذكر مىدهيم تا دولت تغيير رويه ندهد و مطيع قانون نگردد ملت ايران ساكت نخواهد نشست در خاتمه بدين وسيله پشتيبانى خود را از حضرات آيات عظام قم و مشهد و غيرهم بالاخص حضرت آيت الله معظم آقاى خمينى اعلام، و تذكر مىدهيم كه كوچكترين توهين به مقام مقدس هر يك از مراجع اهانت به همه علما مىباشند و خداى نكرده هر مفسدهاى متوجه شود خود دستگاه دولت مسئول است». | ||
+ | |||
+ | 12 ذيحجه، 1382 ه .ق. | ||
+ | |||
+ | از جمله امضاء كنندگان اطلاعيه فوق مىتوان از مرحوم آيت الله ربانى املشى و آيت الله احسان بخش نام برد. | ||
+ | |||
+ | به دنبال وقايع 15 خرداد، اسد الله علم در روز 17 خرداد طى نطقى راديويى اعلام كرد: | ||
+ | |||
+ | «دستگير شدگان در دست ما گرفتارند دادگاه صحرايى تشكيل مىدهيم و آنها را محاكمه و اعدام مىكنيم». | ||
+ | |||
+ | به دنبال نطق علم مهاجرت تاريخى مراجع تقليد و علماء شهرها به تهران براى جلوگيرى از سؤ قصد به جان امام خمينى، آيت الله قمى و آيت الله محلاتى و ساير روحانيون در بند رژيم شكل گرفت و آياتى مانند شريعتمدار، حائرى يزدى، آيت الله ميلانى، حاج مجتبى قزوينى ساير علماء شركت داشتند. | ||
+ | در اين مهاجرت تاريخى علماء استان گيلان فعالانه شركت داشتند و حجج الاسلام بحرالعلوم، سيد محمود ضيابرى در اين گردهم آيى شركت كردند. | ||
+ | آنان همچنين در سخنرانيهاى خود اقدامات دولت را مورد انتقاد قرار دادند. چون مسئولين امنيتى از طريق اقدامات مسالمت آميز و دعوت آنان به حكومت نتيجهاى نگرفتند آقايان بحرالعلوم و ضيابرى را بازداشت و زندانى كردند. | ||
− | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:دوره پهلوی دوم]] | [[رده:دوره پهلوی دوم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۰۴
1ـ نهضت ملى نفت ايران
در 29 مهر 1326 ه .ش امتياز نفت شمال در مجلس شوراى ملى رد شد، دولت ايران طبق همان قانون مكلف بود كه مقامات كمپانى نفت ايران و انگليس مذاكره كرده و حقوق حقه خود را تأمين سازد. از اين رو مذاكرات آغاز شد ولى با مخالفت مجلس به نتيجه نرسيد.
در اين زمان دكتر محمد مصدق و همراهانش تصميم گرفتند كه صنعت نفت ايران را ملى اعلام كنند. سيد ابوالقاسم كاشانى كه با انگليسىها مخالف بود و در ميان مردم از احترام ويژهاى برخوردار بود نيز دكتر مصدق را پشتيبانى مىكرد.
در 7 ارديبهشت كابينه دكتر محمد مصدق تشكيل شد و در تاريخ 10 ارديبهشت 1330 ه .ش قانونى از مجلس گذشت و ملى شدن نفت را تصويب كرد.
در مقر ساختمان نفت در شهر رشت پمپ بنزينى وجود داشت كه بر سردرب پمپ بنزين تابلوى به شركت نفت ايران و انگليس به نصب شده بود در روز جمعه 31 خرداد 1331 بنابه دعوت اتحاديه مسلمين و حزب ايران داشت ساعت 5 بعدازظهر جمع كثيرى از مردم روبروى اداره ثبت مقابل پمپ بنزين جمع شدند و طى مراسمى تابلوى شركت نفت انگليس و ايران را با شركت ملى نفت ايران عوض نمودند در ابتدا در ميان شور و احساس و هيجان فراوان مردم پرچم سه رنگ ايران را بالاى پمپ بنزين به احتراز در آمد پس نمايندگان حزب ايران و اتحاديه مسلمين و آقاى قاتب بر بالاى ساختمان رفتند و شروع به شكستن تابلوى شركت نفت كه با كاشى نوشته شده بود نمودند و تابلوى شركت ملى نفت را به جاى آن نصب كردند و مراسم با احساسات و كف زدنهاى شديد همراه بود.
2ـ قيام 15 خرداد
به دنبال موج اعتراض مردم مسلمان ايران در شهرهاى بزرگ در 15 خرداد 1342 مردم و علماى مبارز گيلان به پا خواستند و اطلاعيههاى متعددى در حمايت از نهضت و اعتراض به حمله به مدرسه فيضيه قم و به آتش كشيدن قرآن و كتب دينى و قتل و بازداشت طلاب علوم دينى صادر نمودند و حمايت خود را از امام خمينى و ساير مراجع اعلام داشتند و مراسم سوگ اين فاجعه بزرگ را در شهر رشت به پا داشتند.
در قسمتى از اطلاعيه علماء رشت چنين آمده است: «هموطنان عزيز، مسلمانان غيور (ان تنصرو الله ينصركم) كرارا گفته و چون علاقمند به استقلال مملكت اسلامى هستيم مجددا تذكر مىدهيم تا دولت تغيير رويه ندهد و مطيع قانون نگردد ملت ايران ساكت نخواهد نشست در خاتمه بدين وسيله پشتيبانى خود را از حضرات آيات عظام قم و مشهد و غيرهم بالاخص حضرت آيت الله معظم آقاى خمينى اعلام، و تذكر مىدهيم كه كوچكترين توهين به مقام مقدس هر يك از مراجع اهانت به همه علما مىباشند و خداى نكرده هر مفسدهاى متوجه شود خود دستگاه دولت مسئول است».
12 ذيحجه، 1382 ه .ق.
از جمله امضاء كنندگان اطلاعيه فوق مىتوان از مرحوم آيت الله ربانى املشى و آيت الله احسان بخش نام برد.
به دنبال وقايع 15 خرداد، اسد الله علم در روز 17 خرداد طى نطقى راديويى اعلام كرد:
«دستگير شدگان در دست ما گرفتارند دادگاه صحرايى تشكيل مىدهيم و آنها را محاكمه و اعدام مىكنيم».
به دنبال نطق علم مهاجرت تاريخى مراجع تقليد و علماء شهرها به تهران براى جلوگيرى از سؤ قصد به جان امام خمينى، آيت الله قمى و آيت الله محلاتى و ساير روحانيون در بند رژيم شكل گرفت و آياتى مانند شريعتمدار، حائرى يزدى، آيت الله ميلانى، حاج مجتبى قزوينى ساير علماء شركت داشتند. در اين مهاجرت تاريخى علماء استان گيلان فعالانه شركت داشتند و حجج الاسلام بحرالعلوم، سيد محمود ضيابرى در اين گردهم آيى شركت كردند. آنان همچنين در سخنرانيهاى خود اقدامات دولت را مورد انتقاد قرار دادند. چون مسئولين امنيتى از طريق اقدامات مسالمت آميز و دعوت آنان به حكومت نتيجهاى نگرفتند آقايان بحرالعلوم و ضيابرى را بازداشت و زندانى كردند.