فیلسوفان و عارفان استان گلستان
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | |||
+ | مير شمس الدين محمد حسينى گرگانى | ||
+ | |||
+ | وى فرزند سيد شريف گرگانى از دانشمندان بزرگ قرن هشتم هجرى است. سيد در شيراز رشد كرد و تحصيلات را همانجا به اتمام رساند. تأليفات وى به دو زبان فارسى و عربى نوشته شده و بيشتر جنبه ترجمه و شرح دارد. مهمترين آثار او عبارتند از: شرح هدايه اثيريه در علم حكمت، حاشيه بر شرح قديم تجريد، الرشاد فى شرح الرشاد، فوايد غياثيه در علم معانى. | ||
+ | |||
+ | مير سيد شريف جرجانى | ||
+ | |||
+ | سيد شريف الدين على بن محمد، مشهور به مير سيد شريف جرجانى و در سال 740 ه .ق در روستاى طاغو در نزديكى استرآباد (از توابع بندر گز فعلى) متولد شد. او در استرآباد تحصيلات اوليه را به اتمام رسانيد. سپس سالها در محضر علامه رازى به تحصيل پرداخت. | ||
+ | |||
+ | او سپس به مصر مسافرت كرد و در قاهره به دانش اندوزى پرداخت. ورود وى به دربار شاه شجاع آل مظفر در شيراز باعث شهرت وى شد. وى پس از مدتى اقامت در شيراز به تدريس در مدرسه دارالشفاء پرداخت. | ||
+ | بعد از فتح شيراز به دست تيمور مورد توجه وى قرار گرفت و در سال 789 ه .ق به سمرقند اعزام شد و چندين سال با تفتازانى در مباحثه و مناطرههاى علمى مشغول بود. | ||
+ | |||
+ | بعد از مرگ تيمور به شيراز برگشت و به سال 817 ه .ق درگذشت و در محله سردزك شيراز مدفون شد. | ||
+ | سيد آثار و تأليفات زيادى دارد كه تا 50 اثر از او نام بردهاند. | ||
+ | |||
+ | برخى از مهمترين آثار او عبارتند از: امهات مسائل علوم ثلاثه (كلام، اصول دين، فقه و فروع دين)، عوامل در نحو، اصول المنطقيه، شرح تحرير القواعد خواجه نصيرالدين طوسى، التعريفات (تعريف اصطلاحات علوم مختلفه)، مقاليد العلوم فى الحدود و الرسوم، مراتب الموجودات، صرف مير. | ||
+ | |||
+ | شمس الدين محمد بن شريف گرگانى | ||
+ | |||
+ | شمس الدين فرزند ميرزا سيد شريف گرگانى و از فضلاى نامدار اواخر قرن هشتم ه .ق در حكمت و منطق استاد بود. وى ارادت خاصى به آراء و عقايد علامه دوانى داشت. شمس الدين در سال 838 ه .ق دار فانى را وداع گفته است. | ||
+ | |||
+ | آثار او عبارتند از: شرحى بر تحرير اقليدس (در حساب و هندسه)، المحاكمات در فلسفه. | ||
+ | |||
+ | كمال الدين (جمال الدين) حسن استرآبادى | ||
+ | |||
+ | او فرزند شمس الدين محمد بن حسن است كه در آغاز جوانى از استرآباد به نجف كوچيد و كمال الدين در اين شهر متولد شد. علوم ابتدايى را در محضر پدر و قاضى مقداد سيورى فرا گرفت. مدتها به تصوف گرايش پيدا كرد. تاريخ مرگ وى به درستى معلوم نيست ولى تا سالهاى 891 ه .ق زنده بوده است. | ||
+ | |||
+ | تأليفات معتبر او عبارتند از: معارج السؤول و مدارج المأمول (در تفسير 500 آيه از قرآن و احكام آن)، عيون التفاسير، شرح الفصول النصيريه. | ||
+ | |||
+ | عبدالوهاب استرآبادى | ||
+ | |||
+ | وى از متكلمان بزرگ قرن نهم هجرى و معاصر سلطان حسين بايقرا بود. خاندان او از سادات استرآباد و مدتها قاضى اين شهر بودند. نظام الدين عبدالحى از شخصيتهاى بانفوذ عصر صفويه فرزند او بوده است. | ||
+ | |||
+ | آثار او عبارتند از: شرح الفصول النصيريه (ترجمه فصول خواجه طوسى در علم كلام)، تنزيه الانبياء، حاشيه شرح هدايه و شرح قصيده برده. | ||
+ | |||
+ | مير فخرالدين سماكى استرآبادى | ||
+ | |||
+ | مير فخرالدين سماكى از مشاهير دانشمندان شيعى از سادات قريه سماك استرآباد بود. او نزد امير غياث الدين منصور دشتكى شيرازى به تحصيل پرداخت. مدتها شيخ الاسلام سبزوار بود. بعدها به دربار شاه طهماسب پيوست و مدتى شغل صدارت را پذيرفت و در كنار كار ديوانى در قزوين به تدريس پرداخت. | ||
+ | تاريخ مرگ او را 984 ه .ق ثبت كردهاند. | ||
+ | |||
+ | از وى آثار متعددى به فارسى و عربى به جاى مانده، مانند: حواشى بر شرح تهذيب المنطق دوانى، حاشيه بر هدايه (در فلسفه و منطق)، حواشى بر شرح تجريد العقائد قوشچى، تفسير آية الكرسى (فارسى). | ||
+ | |||
+ | مير محمد باقر داماد استرآبادى | ||
+ | |||
+ | مير محمد باقر بن مير شمس الدين محمد حسينى استرآبادى، فيلسوف، حكيم، متكلم، شاعر عصر شاه عباس و شاه صفى صفوى است. پدرش مير شمس الدين حسين استرآبادى و مادرش دختر محقق كركى و پدرش ملقب به داماد (داماد محقق كركى) و به همين سبب او لقب ميرداماد گرفت. | ||
+ | |||
+ | او تحصيلات اوليه خود را در استرآباد به اتمام رسانيد. سپس به مشهد و اصفهان رفت و از ملازمان و دوستان شيخ بهايى شد. او را معلم ثالث (بعد از ارسطو و فارابى) لقب دادهاند. | ||
+ | |||
+ | دوران تحصيلات عاليه در محضر درسى عبدالعالى كركى، علامه چلبى بيك تبريزى، مير فخرالدين محمد سماك استرآبادى، نورالدين على عاملى و شيخ بهايى به پايان برد. | ||
+ | |||
+ | در حكمت، فلسفه، رياضى، طبيعيات، لغت، شعر و شناخت ديوان شعراى عرب استاد شد. او را بعد از خواجه طوسى بزرگترين فيلسوف دانستهاند. | ||
+ | |||
+ | ميرداماد در مدارس عاليه اصفهان شاگردان بزرگى را تربيت نمود كه بعدها سرآمد دانشمندان عصر خود شدند. مهمترين آنها ملاصدراى شيرازى (مولف كتاب اسفار)، عبدالرزاق لاهيجى، محسن فيض كاشانى بودهاند. | ||
+ | |||
+ | مرگ ميرداماد را عدهاى در اصفهان به سال 1041 ه .ق و عدهاى در نجف به سال 1042 نوشتهاند. | ||
+ | از اشعار اوست: | ||
+ | |||
+ | اشراق دل از غم بتان شاد مكن بتخانه ز سنگ كعبه آباد مكن | ||
+ | اين دير فنا را سر آبادى نيست اندر ره سيل خانه بنياد مكن | ||
+ | |||
+ | تأليفات منتسب به وى بيش از 50 كتاب است كه مهمترين آنها عبارتند از: مثنوى «مشارق الانوار» كه در برابر مخزن الاسرار نوشت، جذوات، عرش التقديس، صراط المستقيم، اختيار معرفة الرجال، علم الواجب، سدرة المنتهى، تقويم الايمان، روائج السماويه، رساله جبر و تفويض، قبسات. | ||
+ | |||
+ | ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى | ||
+ | |||
+ | ابوالقاسم مير فندرسكى حكيم، عارف، فيلسوف و شاعر و از سادات سماك استرآباد در سال 970 ه .ق متولد شد. پس از تحصيل علوم اوليه در شهر استرآباد، علوم عاليه را در اصفهان در محضر درسى علامه چلبى بيك تبريزى و مير برهان الدين محمد باقر اشراق استرآبادى فرا گرفت. | ||
+ | |||
+ | او در بسيارى از علوم از جمله حكمت، هندسه، كيميا، رياضيات، فلسفه و علوم عقلى و نقلى استاد بود. | ||
+ | حاصل تدريس او در اصفهان شاگردانى چون آقا جمال الدين خوانسارى بود. او مدتها در سفر بود و به هندوستان رفت و سالها رياضت كشيد و سرانجام در زمان شاه صفى به اصفهان آمد و مورد توجه قرار گرفت ولى چون زياد با مردم محروم مراوده داشت چندين بار مورد اعتراض شاه و درباريان قرار گرفت. | ||
+ | |||
+ | او در 1050 ه .ق فوت كرد و در مزار بابا ركنالدين در تخت فولاد اصفهان مدفون شد. | ||
+ | |||
+ | آثار مهم وى عبارتند از: جوگ باششت (در عرفان هند بر مبناى آئين هندوان)، شرح كتاب مهارة (شرح الجول)، رساله در تشكيك، صناعيه (حقايق الصنايع) در صنايع و بدايع عقلى و نظرى، تحقيق المرام. | ||
+ | از اشعار اوست: | ||
+ | |||
+ | چرخ با اين اختران نغز و خوش و زيباستى صورتى در زير دارد هر چه بر بالاستى | ||
+ | صورت زيرين دگر با نردبان معرفت بر رود بالا، همان با اصل خود يكتاستى | ||
+ | اين سخن را در نيابد هيچ فهم ظاهرى گر ابو نصرستى و گر بوعلى سيناستى | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:فیلسوفان و عارفان]] | [[رده:فیلسوفان و عارفان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۳۷
مير شمس الدين محمد حسينى گرگانى
وى فرزند سيد شريف گرگانى از دانشمندان بزرگ قرن هشتم هجرى است. سيد در شيراز رشد كرد و تحصيلات را همانجا به اتمام رساند. تأليفات وى به دو زبان فارسى و عربى نوشته شده و بيشتر جنبه ترجمه و شرح دارد. مهمترين آثار او عبارتند از: شرح هدايه اثيريه در علم حكمت، حاشيه بر شرح قديم تجريد، الرشاد فى شرح الرشاد، فوايد غياثيه در علم معانى.
مير سيد شريف جرجانى
سيد شريف الدين على بن محمد، مشهور به مير سيد شريف جرجانى و در سال 740 ه .ق در روستاى طاغو در نزديكى استرآباد (از توابع بندر گز فعلى) متولد شد. او در استرآباد تحصيلات اوليه را به اتمام رسانيد. سپس سالها در محضر علامه رازى به تحصيل پرداخت.
او سپس به مصر مسافرت كرد و در قاهره به دانش اندوزى پرداخت. ورود وى به دربار شاه شجاع آل مظفر در شيراز باعث شهرت وى شد. وى پس از مدتى اقامت در شيراز به تدريس در مدرسه دارالشفاء پرداخت. بعد از فتح شيراز به دست تيمور مورد توجه وى قرار گرفت و در سال 789 ه .ق به سمرقند اعزام شد و چندين سال با تفتازانى در مباحثه و مناطرههاى علمى مشغول بود.
بعد از مرگ تيمور به شيراز برگشت و به سال 817 ه .ق درگذشت و در محله سردزك شيراز مدفون شد. سيد آثار و تأليفات زيادى دارد كه تا 50 اثر از او نام بردهاند.
برخى از مهمترين آثار او عبارتند از: امهات مسائل علوم ثلاثه (كلام، اصول دين، فقه و فروع دين)، عوامل در نحو، اصول المنطقيه، شرح تحرير القواعد خواجه نصيرالدين طوسى، التعريفات (تعريف اصطلاحات علوم مختلفه)، مقاليد العلوم فى الحدود و الرسوم، مراتب الموجودات، صرف مير.
شمس الدين محمد بن شريف گرگانى
شمس الدين فرزند ميرزا سيد شريف گرگانى و از فضلاى نامدار اواخر قرن هشتم ه .ق در حكمت و منطق استاد بود. وى ارادت خاصى به آراء و عقايد علامه دوانى داشت. شمس الدين در سال 838 ه .ق دار فانى را وداع گفته است.
آثار او عبارتند از: شرحى بر تحرير اقليدس (در حساب و هندسه)، المحاكمات در فلسفه.
كمال الدين (جمال الدين) حسن استرآبادى
او فرزند شمس الدين محمد بن حسن است كه در آغاز جوانى از استرآباد به نجف كوچيد و كمال الدين در اين شهر متولد شد. علوم ابتدايى را در محضر پدر و قاضى مقداد سيورى فرا گرفت. مدتها به تصوف گرايش پيدا كرد. تاريخ مرگ وى به درستى معلوم نيست ولى تا سالهاى 891 ه .ق زنده بوده است.
تأليفات معتبر او عبارتند از: معارج السؤول و مدارج المأمول (در تفسير 500 آيه از قرآن و احكام آن)، عيون التفاسير، شرح الفصول النصيريه.
عبدالوهاب استرآبادى
وى از متكلمان بزرگ قرن نهم هجرى و معاصر سلطان حسين بايقرا بود. خاندان او از سادات استرآباد و مدتها قاضى اين شهر بودند. نظام الدين عبدالحى از شخصيتهاى بانفوذ عصر صفويه فرزند او بوده است.
آثار او عبارتند از: شرح الفصول النصيريه (ترجمه فصول خواجه طوسى در علم كلام)، تنزيه الانبياء، حاشيه شرح هدايه و شرح قصيده برده.
مير فخرالدين سماكى استرآبادى
مير فخرالدين سماكى از مشاهير دانشمندان شيعى از سادات قريه سماك استرآباد بود. او نزد امير غياث الدين منصور دشتكى شيرازى به تحصيل پرداخت. مدتها شيخ الاسلام سبزوار بود. بعدها به دربار شاه طهماسب پيوست و مدتى شغل صدارت را پذيرفت و در كنار كار ديوانى در قزوين به تدريس پرداخت. تاريخ مرگ او را 984 ه .ق ثبت كردهاند.
از وى آثار متعددى به فارسى و عربى به جاى مانده، مانند: حواشى بر شرح تهذيب المنطق دوانى، حاشيه بر هدايه (در فلسفه و منطق)، حواشى بر شرح تجريد العقائد قوشچى، تفسير آية الكرسى (فارسى).
مير محمد باقر داماد استرآبادى
مير محمد باقر بن مير شمس الدين محمد حسينى استرآبادى، فيلسوف، حكيم، متكلم، شاعر عصر شاه عباس و شاه صفى صفوى است. پدرش مير شمس الدين حسين استرآبادى و مادرش دختر محقق كركى و پدرش ملقب به داماد (داماد محقق كركى) و به همين سبب او لقب ميرداماد گرفت.
او تحصيلات اوليه خود را در استرآباد به اتمام رسانيد. سپس به مشهد و اصفهان رفت و از ملازمان و دوستان شيخ بهايى شد. او را معلم ثالث (بعد از ارسطو و فارابى) لقب دادهاند.
دوران تحصيلات عاليه در محضر درسى عبدالعالى كركى، علامه چلبى بيك تبريزى، مير فخرالدين محمد سماك استرآبادى، نورالدين على عاملى و شيخ بهايى به پايان برد.
در حكمت، فلسفه، رياضى، طبيعيات، لغت، شعر و شناخت ديوان شعراى عرب استاد شد. او را بعد از خواجه طوسى بزرگترين فيلسوف دانستهاند.
ميرداماد در مدارس عاليه اصفهان شاگردان بزرگى را تربيت نمود كه بعدها سرآمد دانشمندان عصر خود شدند. مهمترين آنها ملاصدراى شيرازى (مولف كتاب اسفار)، عبدالرزاق لاهيجى، محسن فيض كاشانى بودهاند.
مرگ ميرداماد را عدهاى در اصفهان به سال 1041 ه .ق و عدهاى در نجف به سال 1042 نوشتهاند. از اشعار اوست:
اشراق دل از غم بتان شاد مكن بتخانه ز سنگ كعبه آباد مكن اين دير فنا را سر آبادى نيست اندر ره سيل خانه بنياد مكن
تأليفات منتسب به وى بيش از 50 كتاب است كه مهمترين آنها عبارتند از: مثنوى «مشارق الانوار» كه در برابر مخزن الاسرار نوشت، جذوات، عرش التقديس، صراط المستقيم، اختيار معرفة الرجال، علم الواجب، سدرة المنتهى، تقويم الايمان، روائج السماويه، رساله جبر و تفويض، قبسات.
ابوالقاسم فندرسكى استرآبادى
ابوالقاسم مير فندرسكى حكيم، عارف، فيلسوف و شاعر و از سادات سماك استرآباد در سال 970 ه .ق متولد شد. پس از تحصيل علوم اوليه در شهر استرآباد، علوم عاليه را در اصفهان در محضر درسى علامه چلبى بيك تبريزى و مير برهان الدين محمد باقر اشراق استرآبادى فرا گرفت.
او در بسيارى از علوم از جمله حكمت، هندسه، كيميا، رياضيات، فلسفه و علوم عقلى و نقلى استاد بود. حاصل تدريس او در اصفهان شاگردانى چون آقا جمال الدين خوانسارى بود. او مدتها در سفر بود و به هندوستان رفت و سالها رياضت كشيد و سرانجام در زمان شاه صفى به اصفهان آمد و مورد توجه قرار گرفت ولى چون زياد با مردم محروم مراوده داشت چندين بار مورد اعتراض شاه و درباريان قرار گرفت.
او در 1050 ه .ق فوت كرد و در مزار بابا ركنالدين در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.
آثار مهم وى عبارتند از: جوگ باششت (در عرفان هند بر مبناى آئين هندوان)، شرح كتاب مهارة (شرح الجول)، رساله در تشكيك، صناعيه (حقايق الصنايع) در صنايع و بدايع عقلى و نظرى، تحقيق المرام. از اشعار اوست:
چرخ با اين اختران نغز و خوش و زيباستى صورتى در زير دارد هر چه بر بالاستى صورت زيرين دگر با نردبان معرفت بر رود بالا، همان با اصل خود يكتاستى اين سخن را در نيابد هيچ فهم ظاهرى گر ابو نصرستى و گر بوعلى سيناستى