ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

دوره پهلوی اول در استان کردستان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

(تفاوت بین نسخه‌ها)
پرش به: ناوبری, جستجو
 
 
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
  
 +
1ـ استقرار حكومت پهلوى در مناطق كردستان
  
== واقعه کشف حجاب ==
+
به دنبال فروپاشى حكومت قاجار و روى كار آمدن رضاشاه نواحى كردستان دستخوش تحولات و دگرگونى‏هاى بسيار عميقى در زمينه‏هاى اجتماعى و سياسى گرديد، سابقه نخستين برخورد رضاشاه با كردها به شورش سمكو باز مى‏گردد.
 +
 
 +
آشوبهاى مداوم در كردستان به وسيله سالارالدوله و عباس خان سردار رشيد، در سال 1302 ه .ش به اضافه معضل حضور سمكو در نزديكى آذربايجان عواملى بودند كه لزوم حضور نظامى مداوم و گسترده دولت مركزى در همه نواحى كرد نشين را ايجاب مى‏كرد.
 +
 
 +
در سال 1302 ه .ش عشاير گلباغى، مندمى، اورامى، جاف و ديگران به هوادارى از شاهزاده سالارالدوله و تحت رهبرى سردار رشيد و محمد خان دزلى و محمود خان كانى سانانى سر به شورش برداشتند.
 +
 
 +
اين شورش به سرعت سركوب شد و دولت توانست آرامش را دوباره به منطقه بازگرداند، اما مشخص گرديد كه عشاير ساكن در نزديكى مرز با برخوردارى از امكان پناه جويى در آن سوى مرز هميشه آماده‏اند منطقه را به آشوب بكشانند و از همكارى با انگلستان هم ابائى ندارند.
 +
 
 +
چند سال بعد يعنى در سال 1305 آتش شورش جديدى در كردستان شعله ور شد و اين بار هم انگلستان در بر افروختن آن نقش اصلى را ايفا كرد.
 +
 
 +
همه پادگانها، مراكز ژاندارمرى و نيروهاى نظامى از مرز تركيه تا كرمانشاه هدف حمله عشاير كرد قرار گرفتند و شهرهاى زيادى به خطر افتاد در سال 1308 محمود خان دزلى به دولت اعلان جنگ داد.
 +
 
 +
بدين سان حساس بودن موقعيت سياسى مناطق مرزى كردستان، سهولت بهره بردارى استعمار انگليس از رؤساى عشاير كرد، همچون ابزارى بر ضد دولت مركزى ايران، مقاومت عشاير در برابر استقرار ادارات و مراكز نظامى و ضرورت خلع سلاح جنگجويان كرد، حكومت پهلوى را متوجه اين واقعيت ساخت كه اين منطقه بسيار آسيب پذيربوده و يك كانون دائمى و بالقوه بحران است كه بايد هر چه زودتر عوامل بحران ساز را در آن مهار كرد.
 +
 
 +
مسلما رشد ناسيوناليزم كرد در تركيه و عراق هم بر اين نگرانى‏ها دامن مى‏زد و سه شورش بزرگ كردهاى تركيه، پيدايش سازمان خوبيون (استقلال) و قيام شيخ محمود برزنجى ممكن بود كردها را تحت تأثير خود قرار دهد. حكومت رضاشاه براى حل اين مسئله تدابيرى انديشيد كه اهم آنها عبارت بودند از:
 +
 
 +
1ـ ممانعت از تردد عشاير كرد ايرانى و غير ايرانى در دو سوى مرز.
 +
 
 +
2ـ اعزام واحدهاى گشتى به مناطق مرزى، ايجاد پادگانهايى براى نيروهاى ارتش در شهرهاى كردنشين، استقرار پاسگاه و قرارگاههاى ژاندارمرى در كنار راه‏هاى اصلى.
 +
 
 +
3ـ خلع سلاح جنگجويان عشاير به طور گسترده.
 +
 
 +
4ـ تخته قاپو كردن يا اسكان اجبارى عشاير و تبعيد طايفه‏هايى كه در برابر اين گونه برنامه‏ها مقاومت مى‏ورزيدند.
 +
 
 +
لزوم عملى شدن اين برنامه‏ها كه از نظر تأمين امنيت ملى اهميتى غير قابل انكار داشت؛ موجب شد كه اولين نشانه‏هاى حضور حكومت پهلوى در كردستان با ورود نظاميان و حذف كانون‏هاى سنتى قدرت، معنا پيدا كند و مردم كردستان را از همان آغاز، با سياست مشت آهنين رضاشاه روبرو سازد.
 +
 
 +
پس از عمليات موفقيت‏آميز ارتش شاهنشاهى، ادارات دولتى به تدريج در كردستان تأسيس گرديد و قانون نظام وظيفه به مرحله اجرا گذاشته شد و تماس نزديك كارگزاران رژيم پهلوى با مردم كرد شروع شد.
 +
 
 +
نكته مهم اين بود كه همه مردم كرد از آغاز مخالف اين اصلاحات نبوده‏اند، ولى شيوه‏هاى غلط اجراى آنها، خشونت بيش از اندازه و رفتار غير انسانى مسئولان اجراى اين برنامه‏ها بود كه در طول حكومت رضاشاه موجى از نفرت و بيزارى نسبت به دولت مركزى در ميان كردها برانگيخت و گرنه نفس اين برنامه‏ها مورد اعتراض آنها نبود.
 +
 
 +
2ـ كشف حجاب
 +
 
 +
رژيم وابسته پهلوى كه توسط اجانب بر سر كار آمده بود در سال 1313 ه .ش بالاخره يكى از منش‏هاى غربگرايى خود را نشان داد و با تغيير و حذف كلاه پهلوى به كلاه شاپو (لگنى) دگرگونى مورد نظر خود را به اجرا گذارد و زمينه نهايى را براى كشف حجاب فراهم كرد.
 +
 
 +
به دنبال اين وقايع در روز 17 دى ماه 1314 ه .ش رضاشاه به همراه زن و دختران خود بدون حجاب در مراسم فارغ التحصيلى دانشسراى مقدماتى حاضر شد و در ضمن سخنرانى آن روز را روز آزادى زن ناميد.
 +
 
 +
به دنبال اين مراسم، كشف حجاب در ايران رسما آغاز گرديد. به دنبال دستور شاه به وزار مبنى بر برپائى جشن با حضور خانم‏هاى خود، ابتدا در وزارت جنگ اين امر انجام شد و خود رضاشاه نيز در اين جشن شركت كرد و زنان افسران خواسته يا ناخواسته در اين جشن حاضر شدند. سپس ساير وزرا نيز مجبور به اين كار گرديدند.
 +
 
 +
پس از چندى به حكام ولايات و استاندارها دستور داده شد كه ترك حجاب را با تشويق و زور ترويج دهند و به هر بهانه‏اى ترتيب مجالس عمومى را فراهم كنند و طبقات درجه اول مردم را دعوت كنند كه با خانمهاى خودشان در آن مجالس بدون حجاب حاضر شوند تا تدريجا اين امر متعارف شود.
 +
 
 +
استان كردستان نيز اين قاعده از مستثنى نماند، در طى گزارشى در اين زمينه چنين آمده است:
 +
 
 +
«از كردستان:
 +
 
 +
توسط جناب آقاى شمس ملك آراء حكمران كردستان رياست الوزراء، امروز خانواده‏هاى عموم تجار درجه اول و دوم و سوم با لباس تجدد به منزل آن حكمران معظم آمده و به وسيله خانم دامت شوكتها به طور شايان پذيرايى شدند. بعدا به طور اجماع در خيابان‏ها به گردش مشغول، با اين ترتيب عموم طبقات كردستان موضوع تجدد و تغيير لباس را حسن استقبال نموده‏اند، به طورى كه اين كار را در كردستان جزء امورات تمام شده بايد فرض كرد. استحضارا به عرض رسيد.
 +
 
 +
6570 جهانبانى
 +
 
 +
سواد به دفتر مخصوص تقديم شود.
 +
 
 +
امضاء
 +
 
 +
در بانه تمام افراد سرشناس مى‏بايست بعدازظهر هر پنجشنبه به اتفاق همسران خويش بدون حجاب در مدرسه براى استماع سخنرانى پيرامون ترقييات عصر رضاشاه حضور يابند.
  
== جنگ جهانی دوم ==
 
  
 
{{منابع}}
 
{{منابع}}
 
[[رده:دوره پهلوی اول]]
 
[[رده:دوره پهلوی اول]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۱۳

1ـ استقرار حكومت پهلوى در مناطق كردستان

به دنبال فروپاشى حكومت قاجار و روى كار آمدن رضاشاه نواحى كردستان دستخوش تحولات و دگرگونى‏هاى بسيار عميقى در زمينه‏هاى اجتماعى و سياسى گرديد، سابقه نخستين برخورد رضاشاه با كردها به شورش سمكو باز مى‏گردد.

آشوبهاى مداوم در كردستان به وسيله سالارالدوله و عباس خان سردار رشيد، در سال 1302 ه .ش به اضافه معضل حضور سمكو در نزديكى آذربايجان عواملى بودند كه لزوم حضور نظامى مداوم و گسترده دولت مركزى در همه نواحى كرد نشين را ايجاب مى‏كرد.

در سال 1302 ه .ش عشاير گلباغى، مندمى، اورامى، جاف و ديگران به هوادارى از شاهزاده سالارالدوله و تحت رهبرى سردار رشيد و محمد خان دزلى و محمود خان كانى سانانى سر به شورش برداشتند.

اين شورش به سرعت سركوب شد و دولت توانست آرامش را دوباره به منطقه بازگرداند، اما مشخص گرديد كه عشاير ساكن در نزديكى مرز با برخوردارى از امكان پناه جويى در آن سوى مرز هميشه آماده‏اند منطقه را به آشوب بكشانند و از همكارى با انگلستان هم ابائى ندارند.

چند سال بعد يعنى در سال 1305 آتش شورش جديدى در كردستان شعله ور شد و اين بار هم انگلستان در بر افروختن آن نقش اصلى را ايفا كرد.

همه پادگانها، مراكز ژاندارمرى و نيروهاى نظامى از مرز تركيه تا كرمانشاه هدف حمله عشاير كرد قرار گرفتند و شهرهاى زيادى به خطر افتاد در سال 1308 محمود خان دزلى به دولت اعلان جنگ داد.

بدين سان حساس بودن موقعيت سياسى مناطق مرزى كردستان، سهولت بهره بردارى استعمار انگليس از رؤساى عشاير كرد، همچون ابزارى بر ضد دولت مركزى ايران، مقاومت عشاير در برابر استقرار ادارات و مراكز نظامى و ضرورت خلع سلاح جنگجويان كرد، حكومت پهلوى را متوجه اين واقعيت ساخت كه اين منطقه بسيار آسيب پذيربوده و يك كانون دائمى و بالقوه بحران است كه بايد هر چه زودتر عوامل بحران ساز را در آن مهار كرد.

مسلما رشد ناسيوناليزم كرد در تركيه و عراق هم بر اين نگرانى‏ها دامن مى‏زد و سه شورش بزرگ كردهاى تركيه، پيدايش سازمان خوبيون (استقلال) و قيام شيخ محمود برزنجى ممكن بود كردها را تحت تأثير خود قرار دهد. حكومت رضاشاه براى حل اين مسئله تدابيرى انديشيد كه اهم آنها عبارت بودند از:

1ـ ممانعت از تردد عشاير كرد ايرانى و غير ايرانى در دو سوى مرز.

2ـ اعزام واحدهاى گشتى به مناطق مرزى، ايجاد پادگانهايى براى نيروهاى ارتش در شهرهاى كردنشين، استقرار پاسگاه و قرارگاههاى ژاندارمرى در كنار راه‏هاى اصلى.

3ـ خلع سلاح جنگجويان عشاير به طور گسترده.

4ـ تخته قاپو كردن يا اسكان اجبارى عشاير و تبعيد طايفه‏هايى كه در برابر اين گونه برنامه‏ها مقاومت مى‏ورزيدند.

لزوم عملى شدن اين برنامه‏ها كه از نظر تأمين امنيت ملى اهميتى غير قابل انكار داشت؛ موجب شد كه اولين نشانه‏هاى حضور حكومت پهلوى در كردستان با ورود نظاميان و حذف كانون‏هاى سنتى قدرت، معنا پيدا كند و مردم كردستان را از همان آغاز، با سياست مشت آهنين رضاشاه روبرو سازد.

پس از عمليات موفقيت‏آميز ارتش شاهنشاهى، ادارات دولتى به تدريج در كردستان تأسيس گرديد و قانون نظام وظيفه به مرحله اجرا گذاشته شد و تماس نزديك كارگزاران رژيم پهلوى با مردم كرد شروع شد.

نكته مهم اين بود كه همه مردم كرد از آغاز مخالف اين اصلاحات نبوده‏اند، ولى شيوه‏هاى غلط اجراى آنها، خشونت بيش از اندازه و رفتار غير انسانى مسئولان اجراى اين برنامه‏ها بود كه در طول حكومت رضاشاه موجى از نفرت و بيزارى نسبت به دولت مركزى در ميان كردها برانگيخت و گرنه نفس اين برنامه‏ها مورد اعتراض آنها نبود.

2ـ كشف حجاب

رژيم وابسته پهلوى كه توسط اجانب بر سر كار آمده بود در سال 1313 ه .ش بالاخره يكى از منش‏هاى غربگرايى خود را نشان داد و با تغيير و حذف كلاه پهلوى به كلاه شاپو (لگنى) دگرگونى مورد نظر خود را به اجرا گذارد و زمينه نهايى را براى كشف حجاب فراهم كرد.

به دنبال اين وقايع در روز 17 دى ماه 1314 ه .ش رضاشاه به همراه زن و دختران خود بدون حجاب در مراسم فارغ التحصيلى دانشسراى مقدماتى حاضر شد و در ضمن سخنرانى آن روز را روز آزادى زن ناميد.

به دنبال اين مراسم، كشف حجاب در ايران رسما آغاز گرديد. به دنبال دستور شاه به وزار مبنى بر برپائى جشن با حضور خانم‏هاى خود، ابتدا در وزارت جنگ اين امر انجام شد و خود رضاشاه نيز در اين جشن شركت كرد و زنان افسران خواسته يا ناخواسته در اين جشن حاضر شدند. سپس ساير وزرا نيز مجبور به اين كار گرديدند.

پس از چندى به حكام ولايات و استاندارها دستور داده شد كه ترك حجاب را با تشويق و زور ترويج دهند و به هر بهانه‏اى ترتيب مجالس عمومى را فراهم كنند و طبقات درجه اول مردم را دعوت كنند كه با خانمهاى خودشان در آن مجالس بدون حجاب حاضر شوند تا تدريجا اين امر متعارف شود.

استان كردستان نيز اين قاعده از مستثنى نماند، در طى گزارشى در اين زمينه چنين آمده است:

«از كردستان:

توسط جناب آقاى شمس ملك آراء حكمران كردستان رياست الوزراء، امروز خانواده‏هاى عموم تجار درجه اول و دوم و سوم با لباس تجدد به منزل آن حكمران معظم آمده و به وسيله خانم دامت شوكتها به طور شايان پذيرايى شدند. بعدا به طور اجماع در خيابان‏ها به گردش مشغول، با اين ترتيب عموم طبقات كردستان موضوع تجدد و تغيير لباس را حسن استقبال نموده‏اند، به طورى كه اين كار را در كردستان جزء امورات تمام شده بايد فرض كرد. استحضارا به عرض رسيد.

6570 جهانبانى

سواد به دفتر مخصوص تقديم شود.

امضاء

در بانه تمام افراد سرشناس مى‏بايست بعدازظهر هر پنجشنبه به اتفاق همسران خويش بدون حجاب در مدرسه براى استماع سخنرانى پيرامون ترقييات عصر رضاشاه حضور يابند.



منابع