ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

فیلسوفان و عارفان استان کردستان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

(تفاوت بین نسخه‌ها)
پرش به: ناوبری, جستجو
 
 
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشده‌است)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
ابو نجيب ضياءالدين سهروردى گرّوسى
 +
 +
ضياءالدين در سال 490 ه .ق در سهرورد متولد شد. او پس از تحصيلات نخستين براى طلب دانش به بغداد عزيمت نمود و در نظاميه اين شهر به تحصيل پرداخت آنگاه در سلك صوفيه در آمد و با شيخ احمد غزالى هم صحبت شد. وى علاوه بر مقامات علمى و ادبى يكى از مشاهير اولياى طريقت بوده كه از اين رو مفتى العراقين لقب يافته است.
 +
 +
كتاب آداب المريدين از تأليفات اوست. شيخ در سال 563 ه .ق دارفانى را وداع گفت.
 +
 +
شيخ يحيى بن حبش (شهاب الدين سهروردى)
 +
 +
شيخ شهاب الدين (شيخ اشراق) مكنى به ابوالفتوح در سال 549 ه .ق در سهرورد گرّوس به دنيا آمد. او مدتى در مراغه از مجدالدين جبلى بهره را و سال 579 ه .ق به حلب رفت و در مجامع علمى آنجا به بحث‏هاى فلسفى پرداخت.
 +
 +
وى در بسيارى از مباحث خلاف قدما حرف مى‏زد و از اين رو متعصبان او را به الحاد متهم كرد و خون او را مباح دانستند. او حكمت اشراق را زنده كرد و بنيانگذار حكمت اشراقى گرديد. او قائل به اصالت ماهيت بود و وجود را امرى اعتبارى و عقلى مى‏دانست.
 +
 +
او در روزگار خود در حكمت، فلسفه و فقه سرآمد بود. مشى فقهى او مبتنى بر مذهب شافعى بوده است.
 +
 +
سرانجام ملك ظاهر عازى ايوبى فرزند صلاح الدين ايوبى او را زندانى و در سال 587 ه .ق در سن 38 سالگى به قتل رسانيد.
 +
وى احيا كننده حكمت اشراق است.
 +
 +
بخشى از آثار او عبارتند از: منطق التلويحات، البارقات الالهيه، كتاب المقاومات، كتاب المشارع و المطارحات، حكمة الاشراق، رساله فى اعتماد الحكما، قصه الغربة الغريبه، المبدء و المعاد و... .
 +
 +
شيخ عارف نقشبندى
 +
 +
شيخ عارف، فرزند و جانشين حاجى مشايخ مصطفى نقشبندى، بنيان گذار خانقاه سقز و از علماء و عرفاء مشهور و قطب زمان خود بوده است.
 +
 +
از آثار او تنها كتابى خطى درباره تصوف و عرفان و نامه‏اى كه بخواهر زاده‏اش نوشته باقى مانده است.
 +
 +
از اين عارف كرامات زيادى ذكر شده است. نامه او به خواهرزاده‏اش گواه تسلط او بر ادبيات فارسى و عرفان است.
 +
 +
از نوشته‏هاى اوست: «مى‏بينى يكى نصايح و بيانات صفايح رديف سخن ساخته، و ديگرى عشق و رمز آن به ميان انداخته و يكى با انعكاس آينه و آب مجلس خود را گلابى نموده و ديگرى به نكات ادبى و لطايف شرفى لب گشوده».
 +
 +
ملا عبدالرحيم مولوى
 +
 +
ملاعبدالرحيم بن سيد سعيد متخلص به معدوم و ملقب به مولوى در سال 1221 ه .ق در ده يا قشلاق از توابع تاوگوز متولد شد و در كودكى علوم مقدماتى را در خدمت پدر فرا گرفت و در جوانى به بانه و سنندج رفت و در خدمت عالمان دين به كسب علوم و معارف مشغول شد و آنگاه به سليمانيه رفت و در خدمت ملاعبدالرحمن نودشه‏اى فقه، تفسير، حكمت و كلام را آموخت و سپس به زادگاه بازگشت و به وعظ و ارشاد مردم پرداخت.
 +
 +
او با شنيدن آوازه شيخ عثمان نقشبندى به سلك مريدان او پيوست و عاقبت در سال 1300 ه .ق از دنيا رفت.
 +
 +
برخى از آثار مولوى عبارتند از: عقيدة، المرضيه، الفضيله، الفوائح و نيز ديوانى شامل غزليات و قطعات و قصايد.
 +
 +
هيجرانت جه طه رح باد وه شيوومى يه كايه ك‏ئه وراق جه سه‏ى مه عدوومى
 +
كه رد وه فه رش راى گوزه‏رگاى ياران به رد په‏ى پاى هه ردان ساراو كوساران
 +
يعنى هجرانت مانند باد تند پاييز يكايك اوراق جسد (معدوم) را ريخت
 +
و آنرا فرش گذرگاه ياران نمود و به دامن دشت و كوه و دمن رساند
 +
 +
شيخ عبدالقادر حسينى
 +
 +
شيخ عبدالقادر از سادات و شيخ عرفان و مسنددار ارشاد و طريقت در منطقه سقز در سال 1256 ه .ش در خاندانى روحانى متولد شد. طبق شجره نامه موجود نسب وى به على عليه‏السلام مى‏رسد. اين شيخ در كردستان بخصوص در ميان مكريان و سقزيان مريدان زيادى دارد.
 +
 +
اين پير طريقت به سال 1326 ه .ش دارفانى را وداع گفته است.
  
  
 
{{منابع}}
 
{{منابع}}
 
[[رده:فیلسوفان و عارفان]]
 
[[رده:فیلسوفان و عارفان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۴۶

ابو نجيب ضياءالدين سهروردى گرّوسى

ضياءالدين در سال 490 ه .ق در سهرورد متولد شد. او پس از تحصيلات نخستين براى طلب دانش به بغداد عزيمت نمود و در نظاميه اين شهر به تحصيل پرداخت آنگاه در سلك صوفيه در آمد و با شيخ احمد غزالى هم صحبت شد. وى علاوه بر مقامات علمى و ادبى يكى از مشاهير اولياى طريقت بوده كه از اين رو مفتى العراقين لقب يافته است.

كتاب آداب المريدين از تأليفات اوست. شيخ در سال 563 ه .ق دارفانى را وداع گفت.

شيخ يحيى بن حبش (شهاب الدين سهروردى)

شيخ شهاب الدين (شيخ اشراق) مكنى به ابوالفتوح در سال 549 ه .ق در سهرورد گرّوس به دنيا آمد. او مدتى در مراغه از مجدالدين جبلى بهره را و سال 579 ه .ق به حلب رفت و در مجامع علمى آنجا به بحث‏هاى فلسفى پرداخت.

وى در بسيارى از مباحث خلاف قدما حرف مى‏زد و از اين رو متعصبان او را به الحاد متهم كرد و خون او را مباح دانستند. او حكمت اشراق را زنده كرد و بنيانگذار حكمت اشراقى گرديد. او قائل به اصالت ماهيت بود و وجود را امرى اعتبارى و عقلى مى‏دانست.

او در روزگار خود در حكمت، فلسفه و فقه سرآمد بود. مشى فقهى او مبتنى بر مذهب شافعى بوده است.

سرانجام ملك ظاهر عازى ايوبى فرزند صلاح الدين ايوبى او را زندانى و در سال 587 ه .ق در سن 38 سالگى به قتل رسانيد. وى احيا كننده حكمت اشراق است.

بخشى از آثار او عبارتند از: منطق التلويحات، البارقات الالهيه، كتاب المقاومات، كتاب المشارع و المطارحات، حكمة الاشراق، رساله فى اعتماد الحكما، قصه الغربة الغريبه، المبدء و المعاد و... .

شيخ عارف نقشبندى

شيخ عارف، فرزند و جانشين حاجى مشايخ مصطفى نقشبندى، بنيان گذار خانقاه سقز و از علماء و عرفاء مشهور و قطب زمان خود بوده است.

از آثار او تنها كتابى خطى درباره تصوف و عرفان و نامه‏اى كه بخواهر زاده‏اش نوشته باقى مانده است.

از اين عارف كرامات زيادى ذكر شده است. نامه او به خواهرزاده‏اش گواه تسلط او بر ادبيات فارسى و عرفان است.

از نوشته‏هاى اوست: «مى‏بينى يكى نصايح و بيانات صفايح رديف سخن ساخته، و ديگرى عشق و رمز آن به ميان انداخته و يكى با انعكاس آينه و آب مجلس خود را گلابى نموده و ديگرى به نكات ادبى و لطايف شرفى لب گشوده».

ملا عبدالرحيم مولوى

ملاعبدالرحيم بن سيد سعيد متخلص به معدوم و ملقب به مولوى در سال 1221 ه .ق در ده يا قشلاق از توابع تاوگوز متولد شد و در كودكى علوم مقدماتى را در خدمت پدر فرا گرفت و در جوانى به بانه و سنندج رفت و در خدمت عالمان دين به كسب علوم و معارف مشغول شد و آنگاه به سليمانيه رفت و در خدمت ملاعبدالرحمن نودشه‏اى فقه، تفسير، حكمت و كلام را آموخت و سپس به زادگاه بازگشت و به وعظ و ارشاد مردم پرداخت.

او با شنيدن آوازه شيخ عثمان نقشبندى به سلك مريدان او پيوست و عاقبت در سال 1300 ه .ق از دنيا رفت.

برخى از آثار مولوى عبارتند از: عقيدة، المرضيه، الفضيله، الفوائح و نيز ديوانى شامل غزليات و قطعات و قصايد.

هيجرانت جه طه رح باد وه شيوومى يه كايه ك‏ئه وراق جه سه‏ى مه عدوومى كه رد وه فه رش راى گوزه‏رگاى ياران به رد په‏ى پاى هه ردان ساراو كوساران يعنى هجرانت مانند باد تند پاييز يكايك اوراق جسد (معدوم) را ريخت و آنرا فرش گذرگاه ياران نمود و به دامن دشت و كوه و دمن رساند

شيخ عبدالقادر حسينى

شيخ عبدالقادر از سادات و شيخ عرفان و مسنددار ارشاد و طريقت در منطقه سقز در سال 1256 ه .ش در خاندانى روحانى متولد شد. طبق شجره نامه موجود نسب وى به على عليه‏السلام مى‏رسد. اين شيخ در كردستان بخصوص در ميان مكريان و سقزيان مريدان زيادى دارد.

اين پير طريقت به سال 1326 ه .ش دارفانى را وداع گفته است.



منابع